2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
ما اغلب درباره اهمیت دوست داشتن خود می شنویم. آموزشها ، کتابها در مورد آن صحبت می کنند ، مقالاتی در مورد آن نوشته می شود. "ابتدا خودتان را دوست داشته باشید ، سپس می توانید دیگری را دوست داشته باشید." با توجه به آنچه گفته شد ، توضیحات بسیار کمی در مورد معنای دوست داشتن خود به این شکل وجود دارد. همه ما افسانه در مورد جوان زیبا نرگس را شنیده ایم ، که با دیدن بازتاب خود در دریاچه ، آنقدر عاشق شد که نتوانست خود را از بین ببرد. و او مرد
بنابراین ، در روانکاوی مفهوم خاصی وجود دارد " خودشیفتگی ثانویه"، که از نظر سلامت روان آسیب شناختی تلقی می شود. کسی که خودش را خیلی دوست دارد دیگر هیچکس را دوست ندارد. فردی که دیگران را بیشتر دوست دارد ، سعی می کند آنها را به ضرر خود جلب کند ، قربانی شکنجه شرایط با اعصاب خرد شده می شود. چگونه می توان در خود هماهنگی پیدا کرد ، خود را دوست داشت و پذیرفت؟
« خود دوست نداشتن"در زیر خط کشیدن ، بزرگنمایی کاستی های خود ، درک دردناک از خود در جامعه ، موقعیت تحقیر آمیز در روابط بیان می شود. "من شخص درستی نیستم ، من بد هستم ، من اشتباه می کنم." یعنی عدم دوست داشتن خود ، ناتوانی در پذیرفتن خود آنگونه که هستم است. در عین حال ، فرد تنها زمانی توسعه می یابد که کمبود شدید چیزی را احساس کند. او سعی می کند تمام تلاش خود را برای بدست آوردن چیزی که فاقد آن است انجام دهد. بنابراین ، مهم است که انرژی را از آگاهی از فقدان خود ، کاستی های خود به یک کانال مسالمت آمیز تبدیل کنید - به توسعه ، و نه به تجاوز به خود.
مثال: کودکان زیر سه سال خود را بدون قید و شرط دوست دارند ، همانطور که هستند ، با خوشحالی همه ویژگی های آنها را می پذیرند. و اشکالی ندارد. با افزایش سن ، والدین ، معلمان ، بزرگسالان مهم دیگر به کودک می گویند مشکل او چیست-دست کج ، پاهای خمیده ، احمق ، بی هوش (اوه ، شما حتی نمی توانید یک قاشق در دست بگیرید!) ، و غیره. کودک سعی می کند رفتار خود را تغییر دهد تا محبت یک بزرگسال را جلب کند. دوست داشتن مثل گذشته. روان رنجوری از طریق ضربه روحی رخ می دهد. او در حال بزرگ شدن ناخودآگاه برای آن حالت عشق و پذیرش مشترک تلاش می کند ، که تا سه سالگی در آن بود.
به عنوان مثال ، تمام بازاریابانی که محصولات زیبایی می فروشند با این احساس بازی می کنند. مدتهاست که پارامترهای زیبایی و موفقیت استنباط شده است. نارضایتی دائمی از خود ، شرم و احساس گناه ناشی از ناسازگاری فرد با هنجارهای پذیرفته شده عمومی ، فرد را به "بهبود خود" و "بهبود" مداوم می کشاند ، که در بیشتر موارد نیازی به آن نیست. این نه تنها در ظاهر ، بلکه در مورد ویژگی های داخلی نیز صدق می کند.
شخصی که فکر می کند خودش را دوست دارد ، اما در واقع نمی پذیرد ، چگونه رفتار می کند؟ او دائماً به همه ثابت می کند که حق با اوست.
- او در روابط بین فردی دچار تضاد است - او به دیگران ثابت می کند که از آنها بهتر است.
- او همیشه تلاش می کند تا بسیار بیشتر از آنچه واقعاً نیاز دارد به دست آورد.
- او دائماً از خود ، موقعیت خود ، ظاهر خود ناراضی است.
- او مقدار زیادی انرژی صرف می کند تا به آرمانهایی برسد (شخص دیگری یا او - مهم نیست)
رد خود فرد را به یک چارچوب نامرئی سوق می دهد ، که آزاد شدن از آن غیرممکن است. او همیشه به دلیل نارسایی خود رنج می برد. این را می توان به طرق مختلف بیان کرد ، اغلب در سندرم خستگی مزمن ، شکست های عصبی ، افسردگی یا بیماریهای روان تنی. هنگامی که چنین فردی وارد درمان می شود ، وظیفه اصلی او خلاص شدن از علائم عصبی ، مهارها و ناهنجاری های شخصیتی است.
چگونه می توان به طور مستقل کارهایی را برای دوست داشتن خود ، خودشیفتگی ثانویه ، بیزاری از خود سازماندهی کرد تا انرژی خود را به یک کانال مسالمت آمیز هدایت کند
این مهم است که بفهمید چه نقاط قوت و ضعفی دارید ، چه چیزی را می توان و باید برطرف کرد ، چگونه این کار را انجام داد و چه چیزی را نمی توان برطرف کرد ، و فقط باید آن را همانطور که هست بپذیرید. برای این کار می توانید چند تمرین ساده را انجام دهید.این کار تا 30 دقیقه وقت شما را می گیرد و به شما در درک خود کمک می کند.
I. یک ورق کاغذ A4 بردارید ، آن را به پنج ستون تقسیم کنید و موارد زیر را پر کنید:
- نقاط قوت من - چرا می توانم خودم را دوست داشته باشم؟ دیگران چه چیزی را در من دوست دارند؟
- نقاط ضعف من تمام صداقت و صراحت در برابر خود در اینجا لازم است.
- کدام ستون 2. باید تغییر کند؟
- چگونه می توانم این کیفیت را تغییر دهم ، نتیجه تغییر باید چه باشد.
- کدامیک از ستون 2 را نمی توانم تغییر دهم - این ویژگی ها چگونه مانع من می شوند؟
II به یاد آوردن نقاط قوت خود هر روز صبح باعث ایجاد عشق و اعتماد به نفس می شود.
سوم یک جدول زمانی دقیق برای توسعه نقاط ضعف نقاط 2 ، 3 و 4 تهیه کنید
IV با نقطه شکرگزاری 5 بپذیرید. زندگی یکبار داده می شود. همه ما حق ضعف داریم. به هر حال ، چه کسی گفته است که اینها معایب هستند؟ اگر این ویژگی ها عامل رفتارهای مخرب هستند ، مکانیسم آن را درک کرده و سناریوی مورد نظر برای آینده را تعیین کنید.
پذیرفتن خود برای آنچه هستم ، با همه ویژگیهای مثبت و منفی ، عشق به خود واقعی است. دوست داشتن خود تنها دوست داشتن بازتاب خود در آینه ، مراقبت از بدن شما نیست. این در شرایطی است که احساس گناه و شرمندگی حاد برای اعمال آنها وجود ندارد و تمام انرژی به سمت یک کانال سازنده ، به سمت توسعه و ایجاد هدایت می شود. سعی کنید از اثبات خود و دیگران دست بردارید - این اولین قدم برای پذیرش خود است. حالت ذن احساس زندگی در "اینجا و اکنون" است ، هنگامی که به گذشته (کاستی های خود) فکر نمی کنید ، به آینده فکر نمی کنید (چگونه آنها را اصلاح کنید) ، اما از هر لحظه حال لذت می برید ، صرف نظر از شرایط خارجی
موفقیت در همه تلاشها ، هماهنگی و رفاه ، خوانندگان عزیز
توصیه شده:
درباره عشق .. درباره روابط .. درباره ارتباط
عشق به معنای کامل کلمه را تنها می توان در نظر گرفت که به نظر می رسد تجسم ایده آل آن است - یعنی ارتباط با شخص دیگری ، به شرط اینکه تمامیت "من" شخص حفظ شود. همه اشکال دیگر جذب عشق نابالغ هستند ، می توان آنها را رابطه همزیستی ، یعنی رابطه همزیستی نامید.
چرا عشق درد دارد؟ درباره شهوت ، اشتیاق ، هورمون ها و عشق
نویسنده: لیندا بلر ما به این فکر کرده ایم که عشق یک احساس فوق العاده است ، در این مقاله به شما خواهم گفت که چرا این کاملا درست نیست. موافقت کنید که وقتی به عشق فکر می کنیم ، شام با شمع ، شراب و گل رز ، پیاده روی در ماه و موسیقی عاشقانه را تصور می کنیم.
انتقاد از خود ، حمایت از خود ، پذیرش خود
انتقاد از خود ، حمایت از خود ، پذیرش خود-این مراحل در فیلمنامه درمانی است که به معنی یادگیری مهارت عشق به خود است. این مقاله قصد دارد به روانشناسان نشان دهد که چگونه می توانید در درمان عزت نفس پایین و خودداری از این راه پیش بروید. بقیه نشان می دهد که با چه کسی چنین کاری را شروع کنید.
انواع عشق و تفاوت آنها: اشتیاق ، عاشق شدن ، اعتیاد به عشق ، عشق مطلق و بالغ
عشق … واژه ای آشنا از کودکی. همه می فهمند که وقتی شما را دوست دارند ، این خوب است ، اما وقتی از محرومیت محروم می شوید ، این بد است. فقط هرکس به روش خود آن را درک می کند. غالباً این کلمه برای اشاره به چیزی استفاده می شود که معلوم می شود نه کاملاً عاشق است و نه اصلا دوست ندارد.
پذیرش خود یا برای دختران در مورد ارزش عشق اول (از چرخه "روان درمانگر بدون ماسک")
در هفده سالگی ، برای اولین بار ، من عاشق مردی شدم که سه سال از من بزرگتر بود. پاییز گرم فوق العاده ای بود. من تازه وارد اولین سال دانشکده پزشکی شدم. با ترس و وحشت طعم شیرین هندوانه را به خاطر می آورم ، که من و دوستم به نوبه خود به آپارتمان خود در یک خانه خصوصی که با هم اجاره کرده بودیم کشیدیم ، و سپس عصر آن را در تراس خوردیم و خندیدیم ، یادم نمی آید چه چیزی … او همسایه زندگی می کرد و اغلب به دیدار ما می آمد … اما وقتی معلوم شد که ما نمی توانیم قرار بگذاریم ، زیرا او