2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
همانطور که می دانید ، تنها سه کتاب از میراث لئوپولد سوندی به روسی ترجمه شده است. فقط در سال 2017 ، بخش علمی موسسه تحقیقاتی "انجمن تحلیلی سرنوشت بین المللی" تحت رهبری اولگ ویکتوروویچ مالتسف چهارمین کتاب "من تجزیه و تحلیل هستم" را ترجمه کرد ، که خود سوندی آن را کلیدی دانست.
کتاب "من تجزیه و تحلیل هستم" یک سیستم جامع روانشناسی عمق است ، که در آن سوندی نظرات فیلسوفان ، روانشناسان ، متخصصان ژنتیک ، عرفا و سایر متخصصان را در مورد "من" انسان جمع آوری کرد.
"من تجزیه و تحلیل هستم" یک دائرcl المعارف برای روانشناسی مدرن است و نه یک کتاب ساده برای درک و نفوذ به عمق آن ، بنابراین تصمیم گرفتم این مقاله را به مشکلات تجزیه کتاب "I-Analysis" اثر لئوپولد زوندی اختصاص دهم. شاید بتواند کسانی را که تازه شروع به مطالعه آن کرده اند از اشتباهات نجات دهد و به عنوان راهنمایی برای کسانی که اشتیاق اولیه خود را برای کشف اسرار این کار اساسی از دست داده اند ، باشد. من ، به عنوان رئیس موسسه تحقیقاتی "جامعه بین المللی تحلیلی سرنوشت" ، می خواهم برداشتهای خود از "تجزیه و تحلیل خود" و نحوه درک محتوای این کتاب را با شما به اشتراک بگذارم.
بلافاصله می خواهم توجه داشته باشم که چه کسی در کمین افرادی است که ابتدا با "تجزیه و تحلیل خود" آشنا می شوند. همانطور که می دانید ، لئوپولد سوندی این کتاب را با هدف ادغام همه مکاتب روانشناسی در یک روانشناسی عمیق واحد نوشته است. او معتقد بود که تقسیم آن به بخشهای جداگانه علت تصورات غلط مختلف است و دانشمندان را از درک واقعی این مسئله دور می کند. هنگامی که شخصی مطالعه کتاب "تجزیه و تحلیل خود" را آغاز می کند ، ممکن است وسوسه شود محتوای آن را از منشور اعتقادات خود که در جریان مطالعه یک حوزه جداگانه از روانشناسی یا سایر علوم به دست آمده ، منتقل کند. این روش شخص را از دیدن کل تصویر محروم می کند ، که برای او "تجزیه و تحلیل" ، که در واقع حاوی اسرار عمیق در مورد پدیده انسانی است ، بی ارزش می شود.
من می خواهم به شما در مورد یک اشتباه دیگر هشدار دهم ، که تقریباً در مرحله اولیه آشنایی با "تجزیه و تحلیل خود" مرتکب نشده ام. وقتی کتاب می خوانیم ، این ویژگی را داریم که آنچه را که به معنای واقعی کلمه نوشته شده است درک کنیم. با این حال ، آنچه ما می بینیم همیشه معنایی را که به آن عادت کرده ایم ندارد. این کتاب ، مانند بسیاری دیگر از آثار علمی مشابه ، به شیوه خاصی نوشته شده است. و اگر محتوای آن را به معنای واقعی کلمه بگیرید ، اسرار آن را فاش نمی کند. در واقع ، این یک نوع رمزنگاری است که نیاز به رمزگشایی دارد. و برای پیاده سازی آن ، به تکنیک و ابزار اندازه گیری خاصی نیاز است ، که می تواند صحت نتیجه گیری های انجام شده را بررسی کند. اینگونه است که این کتاب توسط بخش علمی در پژوهشکده ما مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. بدون چنین رویکردی ، بسیاری از آثار اساسی برای گردآوری گرد و غبار در قفسه باقی می مانند ، مانند مجموعه ای از اصطلاحات پیچیده که مورد توجه نیستند.
کتاب "تجزیه و تحلیل خود" نه تنها مورد توجه علم است ، بلکه درباره انسان و برای انسان نوشته شده است. به طوری که هر یک از ما می توانیم در آن پاسخ س questionsالات مربوط به سرنوشت خود ، در مورد هدف خود را بیابیم ، بتوانیم خود را از اعتیاد رها کنیم و به چیزی تبدیل شویم که او با اشتیاق می خواهد شود.
این کتاب نیاز به علوم کاربردی را اثبات می کند و می توانم بگویم که بدون اولگ ویکتوروویچ و ابزارهای علم کاربردی ، درک و درک عمق مطالب نوشته شده به سادگی غیرممکن است.
توصیه شده:
چگونه عشق یا بریدن بند ناف را متوقف کردم
این کلمات در حال حاضر بسیار دقیق نشان می دهد که چگونه با من اتفاق افتاد. به نظر می رسد که شما بی نهایت دوست دارید ، اما یک روز او می رود ، یا شما حتی می روید. در آن لحظه ، دنیای آشنا فرو می پاشد و فقط ویرانه ها باقی می مانند. و همانطور که می دانید ، "
بخش "چگونه وابستگی خود را" درمان "کردم"
امروز صبح برای او تمام شده بود. جهنمی که او دو سال در آن زندگی کرد و نتوانست نیرویی برای خروج از آن پیدا کند ، به پایان رسیده است. او برای اولین بار در سالهای طولانی نفس عمیقی کشید ، پر از قدرت و میل به زندگی و شاد بودن بدون ترس ، باز به روی همه چیز جدید و مهمتر از همه ، از نظر داخلی آزاد ، و وابسته نیست.
چگونه همه چیز را رها کردم و به صورت آنلاین به سر کار رفتم یا چگونه به درستی از دفتر خارج شوم
آنها در اینستاگرام براق در مورد آن صحبت نمی کنند. در سال 2014 ، من مدرسه ام را که در آن انگلیسی تدریس می کردم ترک کردم و یک آموزش خصوصی را شروع کردم. در همان زمان ، من برای روانشناسی تحصیل کردم (درمان بیماریهای روان تنی با روان درمانی).
سکته نکرده؟ چرا من اینقدر زود ازدواج کردم (ازدواج کردم)؟ دلایل اندیشه برای مردان و زنان در ازدواج
راه نرفتی بالا؟ چرا من زود ازدواج کردم (ازدواج کردم)؟ داستانهای واقعی (حروف): پیتر ، 30 ساله ، سن پترزبورگ. من پنج سال است ازدواج کرده ام. همسرم از من کاملاً راضی است ، من حتی روابط بسیار خوبی با والدینش دارم. من فکر می کنم مشکل من این است که در دو سال گذشته درآمد زیادی را شروع کرده ام.
از سناریوی والدین خارج شوید و خودتان شوید. چگونه حرفه رویایی خود را پیدا کردم
وقتی به یاد 17 سالگی ام می افتم ، دیوار خاکستری خانه ای قدیمی را می بینم. ژاکت پشمی مرطوب پوست را گاز می گیرد و "خواسته" من - "رویای" من قطره های ابری از موها روی گونه هایم می چکد. سال 1993 بود. زمان تاجران "خوب"