2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
این کلمات در حال حاضر بسیار دقیق نشان می دهد که چگونه با من اتفاق افتاد. به نظر می رسد که شما بی نهایت دوست دارید ، اما یک روز او می رود ، یا شما حتی می روید. در آن لحظه ، دنیای آشنا فرو می پاشد و فقط ویرانه ها باقی می مانند. و همانطور که می دانید ، "ویرانه ها راه تحول هستند". من شروع به تعجب کردم که چگونه این اتفاق می افتد وقتی که بار دوم اتفاق افتاد. برای من کاملاً غیرمنتظره ، پس از جدایی یک هفته بعد در مورد اول و یک ماه در مورد دوم ، به شدت احساس کردم که دیگر نمی خواهم با این شخص خاص باشم. و این عجیب است زیرا دیروز یا صبح هنوز نمی توانید زندگی خود را بدون او تصور کنید ، وقتی ناگهان تا عصر دیگر نمی خواهید با او باشید ، خسته نمی شوید و به طور کلی احساس آزادی داخلی می کنید ، فعال و در خلق و خوی فوق العاده
این یک تناقض است ، اما اینکه چگونه اتفاق می افتد ، کجا ، چه چیزی و چه لحظه ای برای من یک راز است. تنها چیزی که می توانم آن را مقایسه کنم ، اولین ارتباط با بند ناف مادر است. اکنون می دانم که قطعاً باید قطع شود ، به طوری که بعداً در روابط با مردان قطع نکردن آن دردناک است. دلبستگی دردناک ، به نظر من ، زمانی ایجاد می شود که اولین و مورد دلخواه قطع نشود ، و بر این اساس از تنها ماندن می ترسید ، اگرچه همیشه تنها هستید. شما می ترسید مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرید و همانطور که قبلاً با والدین خود که می خواستند این مسئولیت را بر عهده بگیرند ، می ترسید ، امیدوارید شخص دیگری بیاید و همچنین می خواهد مسئولیت زندگی شما را بر عهده بگیرد. اما این اتفاق نمی افتد ، دیگری به هر طریق ممکن مقاومت می کند.
بریدن بند ناف بسیار دردناک است ، اما تنها در این صورت است که می توانید واقعاً نفس بکشید ، در هوای زندگی نفس بکشید و بفهمید که هیچکس در این دنیا به منظور حل مشکلات شما ، نجات شما از آسیب ها و احساسات شما به دنیا نیامده است. اصلاً به دنیا نیامده ، بنابراین کاملاً دوستت دارم و در اینجا جالب ترین چیز شروع می شود ، شما شروع به دادن همه اینها به خود می کنید: مراقبت ، حمایت ، توجه ، عشق. شما برای خود مادر می شوید و یک بند ناف جدید اما قابل اعتماد ایجاد می کنید - یک بند ناف با خودتان ، با دختر کوچک درونی خود ، که او را مدتها نادیده می گرفتید ، و اجازه نمی داد که بخواهد ، و اجازه نمی دهد ظاهر شود ، برای دیده شدن در این دنیا
فقط در این صورت است که می توانید نه به خودخواهی ، بلکه به عشق ، ابتدا به خودتان و فقط پس از آن ، به شخص دیگری ، جدا از شما ، با دور زدن دلبستگی های دردناک ، گشوده شوید.
پر کردن خود از عشق و تقسیم مازاد آن با دیگران.
نویسنده: دارژینا ایرینا میخایلوونا
توصیه شده:
تأملاتی در مورد مامان 9. بند ناف بریده نشده ، یا نحوه انتخاب مادر شوهر
روز دیگر کنفرانسی برگزار شد که در آن من تمام روز را "عمودی" هدایت می کردم - یک آزمایشگاه خلاق که به مشکلات خانوادگی اختصاص داده شده بود. افراد و قالب ها تغییر کردند - اینها بحث های گروهی ، جلسات نمایشی ، نظارت بود. روز در گفتگوی جالب ، سرزنده و باز گذشت.
عشق را نمی توان از بین برد ، یا چگونه می توان خودکشی را متوقف کرد
در محل کار گم شده اید؟ 5-6 فنجان قهوه در روز ، گرسنگی و آرامش فقط برای رعایت مهلت ها؟ تبریک می گویم! مطمئناً شما با ارزش ترین کارمند هستید و روسا از شما قدردانی می کنند. حالا بیایید به سوال اصلی برسیم - چقدر خودتان را دوست دارید؟ در مقیاس 0 تا 10 امتیاز.
سکته نکرده؟ چرا من اینقدر زود ازدواج کردم (ازدواج کردم)؟ دلایل اندیشه برای مردان و زنان در ازدواج
راه نرفتی بالا؟ چرا من زود ازدواج کردم (ازدواج کردم)؟ داستانهای واقعی (حروف): پیتر ، 30 ساله ، سن پترزبورگ. من پنج سال است ازدواج کرده ام. همسرم از من کاملاً راضی است ، من حتی روابط بسیار خوبی با والدینش دارم. من فکر می کنم مشکل من این است که در دو سال گذشته درآمد زیادی را شروع کرده ام.
چگونه کمک به همه را متوقف کنیم؟ چگونه می توان نجات غریق بودن را متوقف کرد؟
از نجات همه خسته شده اید - چگونه جلوی خود را بگیرید؟ آیا با این حالت آشنا هستید؟ چگونه از دست آن خلاص شویم؟ ابتدا باید درک کنید که نیاز داخلی خود را در این راه برآورده می کنید. ممکن است چندین گزینه وجود داشته باشد: نیاز به احساس مهم و مورد نیاز بودن.
5 دلیل که من دیگر اعتقاد به هدف را متوقف کردم
روزی روزگاری ، حدود 5 سال پیش ، من واقعاً به مقصد اعتقاد داشتم. حرفه. ماموریت در حقیقت شما می توانید تنها شغلی را پیدا کنید که مربوط به شماست و در آن خوب ، راحت ، آسان و دلپذیر خواهد بود. خوب ، و پول بیشتری پرداخت می شود. بنابراین من 5 سال پیش فکر کردم.