2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
-من از پیر شدن می ترسم! وقتی فکر می کنم آنچه در 20 سال آینده در انتظار من است ، نمی خواهم زندگی کنم!
با چنین درخواستی ، مشتریان اغلب با من تماس می گیرند. در عین حال ، سن یک زن می تواند در محدوده 20 تا 70 سال باشد. بنابراین ، آنچه مردم را از آینده می ترساند ، آنچه در پشت ترس از پیری نهفته است.
دلایل زیادی برای این ترس وجود دارد:
- این ترس اصلی از مرگ است.
- این ترس از دست دادن زیبایی و جذابیت زنانه است.
- این ترس از تنهایی زن است.
- این ترس از درماندگی و بار است.
و البته همه این ترس ها بی اساس نیستند. در جامعه ما ، افسوس کهولت سن با ضعف ، فقر و بیماری همراه است.
چنین حالت اضطرابی برای آینده ، لذت بردن از امروز ، زندگی با سینه کامل ، تنفس آزادانه را دشوار می کند.
پس چه کار می کنید؟ آیا می توانید ترس را از بین ببرید؟
البته. اما این را می توان نه در سطح ذهن ، بلکه در سطح عمیق تر احساسات و عواطف انجام داد. به هر حال ، اگر از پیری و فقر می ترسید ، مهم نیست که چقدر داستانهای زیبا در مورد سالمندان فعال و ثروتمند بخوانید ، این به شما کمکی نمی کند.
برای از بین بردن ترس ، باید علت واقعی آن را ببینید.
روزی زنی حدود چهل ساله به ملاقات من آمد ، که بسیار ترسیده بود که در سنین بالا فلج شود و همه اقوامش از او رویگردان شوند ، و او در آنجا دراز بکشد ، هیچکس نیاز ندارد ، قادر به تغییر او نیست. پوشک
در عین حال ، او نمی تواند ترس خود را توضیح دهد ، هیچ موردی از چنین بیماریهایی در خانواده او وجود نداشت و او هرگز افراد فلج را در زندگی خود ندیده بود. این ترس از کجا در روح او سرچشمه گرفته است؟
پس از چندین جلسه ، او تصویری را دید.
دختری نزدیک مادرش ایستاده و با وحشت به آپارتمانی ناآشنا نگاه می کند. بوی کهولت سن مانند جریان از راهرویی است که به بینی او برخورد می کند. برخی از افراد وحشتناک در اطراف آپارتمان قدم می زنند و به دنبال چیزی می گردند. از اتاق دیگر افراد با لباس سفید این موجود را با برانکارد بیرون می برند. او نمی تواند بفهمد که شخص است یا نه ، و فقط موهای سفید مات نشان می دهد که احتمالاً این زن است. چهره زن از درد و رنج پیچیده است ، بدن او که ملافه از آن می افتد ، همه در زخم و زخم است. و نوعی خاک. نه ، خاک نیست ، مدفوع است. دختری با صدای بلند از پله ها می دوید. مشتری خود را در این دختر ترسیده می شناسد. در همان روز ، او با مادرش تماس می گیرد و می پرسد که چنین خاطرات از کجا می آیند؟ و مادرش به او گفت که این پیرزنی از ورودی آنها بود که به مدت یک هفته بدون کمک دراز کشیده بود و تنها زمانی که همسایه ها زنگ خطر را به صدا در آوردند و با پلیس تماس گرفتند ، او را به بیمارستان منتقل کردند و سه روز بعد درگذشت. و مادر دختر به عنوان شاهد گواهی به آپارتمان دعوت شد و او ، بدون انتظار چنین تصویری ، دختر کوچک 2 ساله خود را با خود برد.
این قسمت یک ضربه واقعی برای کودک شد ، اما هوشیاری او را از حافظه بیرون راند و ترس از پیری و ضعف را جایگزین خاطرات کرد.
و تنها پس از آشکار شدن دلیل واقعی ، ترس به تدریج از بین رفت و جای خود را به اعتماد به نفس در آینده و عزیزان خود داد. به هر حال ، ترس دیگر غیر منطقی نیست.
اما گاهی ترس ها چندان عمیق و آسیب زا نیستند. یک زن از از دست دادن آنچه امروز دارد می ترسد: جوانی و زیبایی ، که به توانایی های او اطمینان می بخشد. فعالیت و تحرک ، که زندگی او را روشن و پر رویداد می کند. مردم می ترسند احساساتی را که برایشان شادی به ارمغان آورده تجربه نکنند. این لذت مادری است ، احساسات بسیار لمسی وقتی بچه ای با بوی خوش را در آغوش می گیرید. همچنین احساس نزدیکی با یک فرد محبوب در لحظات بالاترین لذت است.
بله ، در واقع ، چیزی به طور برگشت ناپذیری از بین می رود ، اما لحظات جدید ، به همان اندازه روشن و شاد به جای آن می آیند. زندگی از هر نظر خوب است. و تنها با پذیرفتن همه آن ، پذیرفتن خود در آن و پذیرش تجربه خود ، یک فرد می تواند واقعاً خوشبخت شود.
چگونه می توان این کار را انجام داد؟
یوگا و سایر تمرینات مدیتیشن می تواند راهی عالی برای یافتن و پذیرفتن خود باشد.
خلاق بودن: نقاشی ، مجسمه سازی همچنین اثر درمانی شگفت انگیزی دارد و به پذیرفتن خود در خود کمک می کند.
و البته ، کار با یک روانشناس ، اگر ترس شما مانع از زندگی و لذت بردن از زندگی می شود ، این دلیلی است برای مراجعه به روانشناس و کسب آزادی و اعتماد به نفس.
توصیه شده:
چگونه در هر شرایطی روحیه خوبی داشته باشیم. تمرین "تصور کن!"
اول از همه ، چهره های به ظاهر بی نظیری مانند ویکتور فرانکل و داریا دانتسووا به ذهن من آمد. کتاب اول در اردوگاه کار اجباری فاشیست ها کتابهای بزرگی ایجاد کرد که اکنون برای بسیاری از ما به کتابهای مرجع تبدیل شده است. دومی ، تحت درمان در یک مرکز سرطان شناسی ، شروع به نوشتن رمان های پلیسی سبک برای زنان کرد ، که به طرز متناقضی ، به اندازه آثار فرانکل محبوب بود
چگونه می توان رابطه جنسی خوبی با خود داشت - جنبه های روانی (18+)
اگر زندگی شما به اندازه کافی رابطه جنسی خوب و رضایت بخش ندارد ، می توانید سعی کنید بفهمید چه چیزی از دست رفته است. رابطه جنسی خوب جنبه های فیزیولوژیکی و روانی دارد. در برخی از لحظات ، فقط جنبه فیزیولوژیکی برای ارضاء کافی است. شاید در آغاز رابطه در یک زن و شوهر یا در اوج بیش فعالی جوان ، تماس جنسی ، که به هیچ وجه قبل یا بعد مورد بحث قرار نگرفت ، اما به سادگی بود - بسیار خوب است و هر دو طرف را راضی می کند.
نحوه برقراری ارتباط با افرادی که وضعیت خوبی ندارند
سختی های زندگی مزاج می شود. حداقل آنها باید - بسیاری از ادیان و ایدئولوژی ها این را گزارش می دهند. اعتقاد بر این است که فرد با مشکلات خاصی روبرو می شود ، توسعه می یابد ، دانش لازم را دریافت می کند و "بهتر" می شود. با این حال ، افرادی هستند که روی تجربیات خود تأکید می کنند:
درباره ترس از خوبی ها
درباره ترس از خوبی ها. یا در مورد عادت نگرانی وقتی فهمید که همه چیز خیلی خوب است. روز دیگر یک هدیه غیر منتظره دریافت کردم. شادی هیچ حد و مرزی نداشت: من همزمان گریه می کردم و می خندیدم. تمام روز او مانند یک پرنده جیک جیک می کرد ، و در عصر او علامت عادی را مشاهده می کرد - ارعاب با پیامدهای شادی که دریافت می کرد.
آسیب دیدگی شما دلیل خوبی برای یادگیری نحوه حمایت از خود به بهترین نحو است
گاهی اوقات مفید است که یک روانشناس را به مشتریان پیشرفته یادآوری کنیم: تروما رفتار نامناسب را توجیه نمی کند. خوب است اطلاعات زیادی در مورد آسیب دیدگی خود داشته باشید و اینکه دقیقاً چه چیزی شما را تحریک می کند. توجه کنید که تقریباً از کجا در یک حفره احساسی قرار می گیرید - برای گرفتن خود به موقع دانستن آسیب شما به معنای همراهی عاطفی نیست.