2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
اول از همه ، چهره های به ظاهر بی نظیری مانند ویکتور فرانکل و داریا دانتسووا به ذهن من آمد.
کتاب اول در اردوگاه کار اجباری فاشیست ها کتابهای بزرگی ایجاد کرد که اکنون برای بسیاری از ما به کتابهای مرجع تبدیل شده است.
دومی ، تحت درمان در یک مرکز سرطان شناسی ، شروع به نوشتن رمان های پلیسی سبک برای زنان کرد ، که به طرز متناقضی ، به اندازه آثار فرانکل محبوب بود!
روش -1 بخش خلاقانه خود را فعال کنید. مهم نیست چقدر در شرایط تاریک برای شما دشوار است ، مطمئن باشید آنچه را که بیشتر از همه می خواهید انجام دهید! پس از همه ، کودک داخلی مسئول لیست خواسته های ما است و شما می توانید قدرت و انرژی زیادی از او بگیرید.
سرگرمی های خود را به خاطر بسپارید
- سوزن دوزی ،
- نقشه ها ،
- خواندن ،
- بالاخره دیدن فیلم های خوب
پس از همه ، در حال حاضر آن را از هر تلفن در دسترس است.
اگر نمی توانید به خواسته های خود پی ببرید ، حداقل به آنها بیشتر فکر کنید.
روش -2 برنامه ریزی برای امور شاد
هیچ کس بهتر از شما نمی داند شادی چیست ، درست است؟
باور نمی کنی؟
فقط دوباره برای کمک با فرزند داخلی خود تماس بگیرید! او به سرعت به شما یادآوری می کند که می توانید و باید در مورد هر چیزی خواب ببینید!
- حتی در مورد بالاخره انجام کاری که دوست دارید وقتی بالای 50 سال دارید ،
- رانندگی با ماشین یا قایق را بیاموزید ،
- یا وقتی بالای 60 سال سن دارید با شخص خود ملاقات کنید ،
- یا زمانی که بیش از 70 سال دارید به شهر / کشور رویاهایتان نقل مکان کنید!
نکته اصلی این است که با تحریم ها مانع تحقق یک رویا نشوید! به هر حال ، این کسی نیست ، بلکه فقط ما خودمان ، بیشتر اوقات ، این ممنوعیت ها را برای خود ابداع می کنیم!
روش - 3 همه قراردادها و ممنوعیت های غیر ضروری را حذف کنید
مثلا:
- در این سن قبلاً….
- با چنین ظاهری….
- اینجا قبول نیست …
- در خانواده ما ، هیچ کس …
- من در جوانی نتوانستم این کار را انجام دهم ، اما اکنون چه فایده ای دارد؟
- در پیری کجا بروم؟
شاید شروع به کار با این روش ارزش داشته باشد.
یک تمرین ساده انجام دهید
پنهان شدن در خانه جادویی "Fig you "، که از آن همه افکار ، خواسته ها و نگرش های منفی خارج می شوند
- تمام ممنوعیت هایی را که در سر دارید در یک ستون بنویسید.
- بعد ، نویسنده ممنوعیت (والدین ، مادربزرگ ، خودتان یا شخص دیگری) را نشان دهید
- در مقابل جواب بنویسید ، با یک قلدر شروع کنید (و بنابراین بسیار قوی برای تخلیه انرژی منفی) عبارت "Fig to you!".
- انجیر به شما! این شما هستید که اینجا زندگی می کنید و من به … من راه خودم را دارم.
- انجیر به شما! این تو بودی که می خواستی تنها باشی ، به طوری که همه برایت متاسف شدند ، اما من نمی خواهم! من راه خودم را دارم!
تو رو فیک کن! شما پنج روز کارخانه را دوست دارید و خوب است! و من راه خودم را دارم!
توصیه شده:
2. آه ، این نوجوانان // چگونه یک نوجوان را دوست داشته باشیم؟
با سلام خدمت خوانندگان عزیزم! اغلب ، در توصیه هایی برای والدین در مورد نحوه بهبود روابط با یک کودک نوجوان ، به نظر می رسد: -بچه را باید دوست داشت ، فرزند خود را دوست بدارید. البته این همه درست است. اما بر هیچ کس پوشیده نیست که دوست داشتن به هیچ وجه آسان نیست.
چگونه شریک خود را ببینیم و چگونه انتخابی مناسب برای رابطه داشته باشیم
بسیاری عاشق می شوند ، زندگی می کنند و خانواده ایجاد می کنند نه با شرکای "خود". اغلب چنین اشتباهاتی منجر به جدایی می شود و به شرح زیر توضیح داده می شود: "آنها با شخصیت ها موافق نبودند" یا "جهان بینی متفاوت است". و برعکس ، کسی تمام زندگی خود را در زن و شوهر جستجو می کند ، در همه چیز در جهان عیب می بیند و در نتیجه ، کسی را انتخاب نمی کند.
چگونه یک فرد بسته را دوست داشته باشیم؟
به طور کلی پذیرفته شده است که منابع بی اعتمادی درس های بی رحمانه ای از زندگی است که با بزرگ شدن می آموزیم. اما باور کنید ، در طول 7 سال مشاوره ، من با افراد فوق العاده ای که دارای کودکی شادی هستند در چارچوب پذیرفته شده عمومی ملاقات کردم و نیازی به جستجوی ضربه در همه جا نیست.
چگونه روحیه خود را بهبود بخشیده و جذاب باشیم
-چگونه روحیه خود را بهبود ببخشیم؟ -چگونه احساسات مثبت را برانگیخته و جذاب باشید؟ دانش ما از نحوه عملکرد روان و بدن ما ، به ویژه سیستم عمقی لیمبیک ، می تواند در این امر به ما کمک کند. سیستم لیمبیک عمیق در مرکز مغز قرار دارد و مسئول هماهنگی احساسی بدن است.
"حواس فکری. اتصال قطب ها "یا" چگونه شغل خود را دوست داشته باشیم؟ "
وقتی اولین قدم های خود را در روانشناسی عملی برداشتم ، با روانشناسان و روان درمانگران روبرو شدم که با صدای بلند و مداوم در مورد مضرات "تفکر" اظهار می کردند. یکی از بحث های اصلی و قابل توجه مخالفت افکار با احساسات بود. گویی آنها دو قطبی هستند که با صدای بلند بحث می کنند و (مطمئناً