2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
در کودکی ، گاهی اوقات می شنیدیم:
- چگونه جرات می کنی از دست مادرت عصبانی شوی! خجالت نمی کشی؟
- نمی توانی از دست پدر و مادرت عصبانی باشی!
- من تو را به دنیا آوردم و خیلی کارها کردم ، و تو هنوز خرخر می کنی!
-من تو را به دنیا آوردم تا تو و پدر مرا راضی کنید! و هنوز شکایاتی دارید!
همانطور که عملکرد بالینی نشان می دهد ، کودکان هنوز همه اینها را می شنوند. همه آنچه که در بالا ارائه کردم برگرفته از آخرین مشاوره های والدین است.
جالب ترین چیز این است که وقتی این والدین کوچک بودند ، این کلمات تلخ را خطاب به خود می شنیدند و به خود عهد می کردند که وقتی بزرگ شدند ، هرگز ، هرگز این را به فرزندان خود نگویند.
اما هنوز در بسیاری از خانواده ها منع خشم کودکان وجود دارد. این هست:
- خوب نیست!
- درست نیست!
- فقط بدترین و ناسپاس ترین ها عصبانی هستند
- اگر عصبانی باشی ، من دیگر دوستت ندارم یا آن را به کسی خواهم داد
- هیچ کس هرگز مانند شما چنین شیادی را دوست نخواهد داشت.
کودک با انرژی تهاجمی قوی تنها می ماند ، که او را به سمت نابودی خود هدایت می کند. شرکتهای بد ، مکانهای خطرناک ، جراحات مکرر ، سیگار ، الکل. یا برعکس ، بازی های رایانه ای ، زندگی از بیماری تا بیماری.
خشم سالم (عصبانی که به سوی دستیابی یا یادگیری چیز جدیدی است) برای هر فردی ضروری است. این توانایی گفتن "نه" ، دفاع از منافع و محدودیت های خود ، تعیین اهداف و دستیابی به آنها ، دفاع از خود و اگر اتفاقی بیفتد ، عزیزان است.
در زندگی مشترک کودک و والدین ، نه تنها والدین ممکن است از چیزی راضی نباشند ، بلکه خود فرزندان نیز.
چرا بسیاری از بزرگسالان وقتی احساس بد ، صدمه دیده ، سخت ، غیرقابل تحمل می کنند سکوت می کنند؟ آنها به طور مقدس از ممنوعیت مادر خود محافظت می کنند - شما نمی توانید امتناع کنید ، نمی توانید آشکارا در مورد نارضایتی خود صحبت کنید ، شکایات خود را بیان کنید ، برای خود کار خوبی انجام دهید.
چرا بسیاری از بزرگسالان سکوت می کنند و خشونت را در خانواده ، محل کار ، ارتباطات تحمل می کنند؟ آنها به طور مقدس از ممنوعیت مادر محافظت می کنند - شما نمی توانید بچرخید ، پای خود را روی مادر بگذارید ، به مجرم تغییر دهید ، زیرا شما باید درست رفتار کنید ، نمی توانید از درد در روح خود فریاد بزنید ، نمی توانید از کسی شکایت کنید (خدا نکند ، کمک کنید).
خشم سالم ، که از طبیعت برای محافظت از عزت نفس و توانایی انجام کار خوب برای خود ارائه می شود ، سال به سال فرد را از بین می برد ، او را از درون مسموم می کند.
چنین شخصی یخ می زند ، یخ می زند ، وانمود می کند که درد ندارد ، هیچ اتفاق بدی برای او نمی افتد. او دیگر احساس نمی کند و بنابراین زندگی را از خود عبور می دهد. به نظر می رسد بدن توسط گیره ها و بلوک های عضلانی فلج شده و روح بی حس است.
توصیه شده:
عصبانی می شوم ، عصبانی می شوم ، متنفر می شوم. چگونه از پرخاشگری خود استفاده کنیم
نویسنده: النا میتینا منبع: elenamitina.com.ua بدون استثنا ، همه مردم طبیعتاً تهاجمی هستند. فقط به این دلیل که دندان داریم و گوشت می خوریم. اگر کسی به شما می گوید "من تهاجمی نیستم" یا "پرخاشگری برای من بیگانه است" او را باور نکنید.
چگونه می توانم با ترس از سخنرانی در جمع و ترس از قضاوت شدن توسط دیگران برخورد کنم؟
دیروز مقاله ای منتشر کردم که برای بسیاری مفید بود ترس از سخنرانی در جمع: تمرینات و راه های غلبه بر آن تصمیم گرفتم افکار و احساساتم را به اشتراک بگذارم ، شاید پدرخوانده ، آنها نیز قابل درک و مفید خواهند بود؟ من از صحبت کردن هراسی ندارم ، بنابراین ، من بسیار آسان هستم ، از شرایط سخت خارج می شوم ، می توانم راه حل های خودجوش پیدا کنم.
به خود اجازه دهید از دست کودکان عصبانی شوید
عصبانیت و تحریک احساساتی است که والدین به هر طریق ممکن در تربیت از آن اجتناب می کنند ، اما این احساسات هنوز راه حلی در قالب پیامدهای نامطلوب برای کودکان پیدا می کنند. خشم یک احساس اجتناب ناپذیر است. صدایی در داخل والدین وجود دارد که زمزمه می کند یا دستور می دهد که فریاد زدن بر روی بچه ها ممنوع است ، این اشتباه است ، بد است و غیره.
چگونه می توانم تمام دنیا را به هم نزنم؟ یا اجازه دهید در مورد مزاحمت ، عصبانیت ، عصبانیت و خشم صحبت کنیم
عصبانیت چه احساسی دارد و با آن چه باید کرد؟ طیف خشم بسیار وسیع است - ابتدا احساس نارضایتی می کنیم ، سپس عصبانیت ، سپس عصبانیت ، سپس عصبانیت و خشم. خشم و عصبانیت دیگر نه یک احساس بلکه یک احساس است. تأثیر یک حالت احساسی ، کوتاه مدت ، اما از نظر اشباع است ، که کنترل آن بسیار دشوار است ، تقریباً غیرممکن است.
"اجازه دهید همه وارد شوند ، اجازه ندهید کسی بیرون برود؟" درباره مرزهای شخصی
"اجازه دهید همه وارد شوند ، اجازه ندهید کسی بیرون برود؟" درباره مرزهای شخصی آیا این برای شما اتفاق افتاده است؟ یک دوست (همکار ، خویشاوند) بدون وقفه (درباره خودش ، مشکلات یا موفقیت هایش) صحبت می کند و صحبت می کند و شما دیگر نمی دانید چگونه از شر او خلاص شوید ، آزاردهنده است.