عصبانی می شوم ، عصبانی می شوم ، متنفر می شوم. چگونه از پرخاشگری خود استفاده کنیم

فهرست مطالب:

تصویری: عصبانی می شوم ، عصبانی می شوم ، متنفر می شوم. چگونه از پرخاشگری خود استفاده کنیم

تصویری: عصبانی می شوم ، عصبانی می شوم ، متنفر می شوم. چگونه از پرخاشگری خود استفاده کنیم
تصویری: خشم و عصبانیت، قسمت یازدهم : در درون آدمهای عصبانی چه مراحلی می گذرد؟ (مراحل دهگانه عصبانیت) 2024, مارس
عصبانی می شوم ، عصبانی می شوم ، متنفر می شوم. چگونه از پرخاشگری خود استفاده کنیم
عصبانی می شوم ، عصبانی می شوم ، متنفر می شوم. چگونه از پرخاشگری خود استفاده کنیم
Anonim

نویسنده: النا میتینا منبع: elenamitina.com.u

بدون استثنا ، همه مردم طبیعتاً تهاجمی هستند. فقط به این دلیل که دندان داریم و گوشت می خوریم. اگر کسی به شما می گوید "من تهاجمی نیستم" یا "پرخاشگری برای من بیگانه است" او را باور نکنید. همه تهاجمی هستند.

نکته دیگر این است که چگونه از پرخاشگری خود استفاده می کنیم و آن را چه می نامیم.

در جامعه ما ، پرخاشگری اغلب به عنوان چیزی بد ، مخرب ، غیرقابل قبول در روابط انسانی نامیده می شود. من می خواهم به این اعتراض کنم. پرخاشگری هرگونه فعالیت انسانی است. هر کدام حتی نگاه من به شخص دیگر یا چیزی که به او گفته شد - این عنصری از تجاوز ، فعالیت من در قبال او خواهد بود. پرخاشگری همیشه از نیاز ما صحبت می کند ، این که من چیزی می خواهم.

پرخاشگری چیست. در ابتدا ، کلمه "تجاوز" به "رفتن ، نزدیک شدن" ترجمه می شود - یعنی حرکت به سمت چیزی ، تلاش و سرمایه گذاری برای به دست آوردن چیزی ، گرفتن ، به نحوی تغییر محیط به طوری که "خوراکی باشد" برای من "و جالب است. یک مثال ساده از پرخاشگری زمانی است که ما سیب را پوست می کنیم یا سالاد درست می کنیم. من یک سیب بدون پوست می خواهم ، من می خواهم نه سبزیجات جداگانه بخورم ، بلکه خرد شده ، مخلوط شده ، با سس چاشنی خورده است ، طعم آن برای من بهتر است!

در روابط با افراد نیز چنین است - من می خواهم رابطه ، تماس با شخص دیگری برایم جالب باشد ، اشباع و ارضاءم کند.

رفتار تهاجمی سالم شامل بیان پرخاشگری تماسی یا روانی (از کلمه "دند" - دندان) است. یعنی وقتی سعی می کنیم چیزی را از دیگری بدست آوریم و آنچه را که می خواهیم برداریم.

"نه ، کلاه اشتباهی با پومپون آبی به من بدهید ، اما این کلاه سفید!" در اینجا نمونه های ساده ای از پرخاشگری سالم دندان ها وجود دارد وقتی که من (از طریق تماس با دیگری) تلاش می کنم خواسته ام را برآورده کنم.

بسیاری از اشکال در ایجاد و حفظ روابط نزدیک ، تجلی پرخاشگری دقیق دندان است: "آیا من شما را درست شنیدم؟" ، "آیا این را می خواهی؟" در گفتگو ، برای شنیدن و شنیده شدن ، تلاش برای تماس ضروری است.

تکامل انواع پرخاشگری سالم در انسان

وقتی نوزاد متولد می شود ، اساساً پرخاشگر نیست. این شکل از تجاوز پرخاشگری را پریناتال می نامند - یعنی کودک برای برآوردن نیازهای خود تقریباً نیازی به انجام هیچ اقدامی ندارد ، زیرا او پسوند شخص دیگری است و دیگری تمام مسئولیت را بر عهده دارد.

علاوه بر این ، شکل مکنده پرخاشگری ایجاد می شود - شما باید حداقل تلاش را انجام دهید - برای مکیدن ، هضم و برگشت.

ناگهانی (پرخاشگری دندان) - کودک قادر به گاز گرفتن است. هرچه غذا سخت تر باشد ، تلاش بیشتری باید انجام دهید. توانایی استخراج ، اصرار و مخالفت ظاهر می شود.

بالغ ترین شکل پرخاشگری تماسی ، پرخاشگری مولار است (از نام مولرهای بالغ تر - مولرها) - این توانایی آسیاب کردن غذا و همچنین تمایز است - آنچه باید ترک کنم ، و آنچه لازم نیست آن را دور می ریزم.. وجود چنین شکلی از رفتار پرخاشگرانه است که از بلوغ شخصیت ، توانایی آن برای به اشتراک گذاشتن آنچه دریافت می کند و اهمیت آن ، آنچه از دریافت شده مناسب است و آنچه مناسب نیست ، صحبت می کند.

همه افراد می توانند در مقاطع مختلف بلوغ پرخاشگری در سنین کاملا متفاوت داشته باشند. بلوغ انواع پرخاشگری از بلوغ فرد ، جدایی او از دیگران و توانایی برآوردن نیازهای خود به تنهایی بیان می کند.

وقتی فعالیت ممنوع است

به عنوان مثال ، زمانی که ما جوان بودیم و تازه یاد می گرفتیم که پرخاشگری (همان دندان دندان پیشین) را نشان دهیم ، ممکن است برای والدین ما ناراحت کننده باشد. پس از همه ، البته ما فوراً نمی توانیم به خواسته خود برسیم ، به وضوح و واضح در مورد آن (به عنوان بزرگسالان) می گوییم.

ما به احتمال زیاد ناله می کردیم ، فریاد می کشیدیم ، گریه می کردیم ، با یک اسباب بازی به میز ضربه می زدیم یا با هم درگیر می شدیم. از آنجا که آنها می خواستند به چیزی برسند ، چیزی "خوشمزه" ، چیزی "مورد نظر ما" ، اما به عنوان مثال ، این به ما داده نشد یا چیزی کاملاً متفاوت به ما داده شد.

والدین می توانند ما را از بیان چنین چیزی منع کنند. خجالت بکش و ما را متوقف کن ، و بدون توضیح اینکه چه چیزی چیست ، اما فقط یک عبارت - "دست از فریاد بردار!" یا "چرا مثل یک احمق می گردی؟!" ، "نمی فهمی که باید منتظر بمانی؟!".

و ما نفهمیدیم ، فریاد زدیم و مثل احمق ها دویدیم. و احساس کردی چی؟ اینکه ما ، برای مثال ، برای مادر بد و نامناسب هستیم. و برای اینکه مادر شاد باشد و گرمی و صمیمیت خود را با ما در میان بگذارد ، باید فعالیت و پرخاشگری را متوقف کنید ، اما ساکت ، راحت و مطیع شوید. و سپس مادر آرام می شود.

و با بزرگ شدن ، ما همچنان ساکت و مطیع هستیم و البته ناراضی ، شرمنده یا گناهکار که از این زندگی چیزی بیشتر از آنچه می خواهیم می خواهیم.

و از سالهای طولانی خویشتن داری ، کسی می تواند کینه و حتی نفرت زیادی را تحمل کند! به کسانی که در یک حرکت ناگهانی ما را مجبور کردند که راحت و مطیع باشیم و اصلاً اجازه ندادیم خودجوش باشیم.

و ما می توانیم بطور ناخودآگاه این کینه و نفرت را (و راه دیگری وجود نخواهد داشت) در قالب یک نوع تجاوز کاملاً متفاوت - فقط نوع مخرب آن ، نشان دهیم. تجاوز تسلیحاتی - یعنی آن چیزی که هدف آن بدست آوردن خواسته شما نیست ، تخریب و از بین بردن چیزی است که باعث ناراحتی می شود.

همه جنگ ها ، حملات تروریستی و سایر چیزهای وحشتناک ، در واقع ، بر اساس تجاوز نابودی - انرژی انتقام ، نفرت و نابودی ساخته شده اند. زمانی که این انرژی می توانست صلح آمیز و تماس داشته باشد ، اما در نتیجه مهار طولانی مدت ، توقف کامل در بیان خود ، به یک نیروی کشنده تبدیل شد …

در روابط نیز همینطور است. اگر هدف پرخاشگری دندان این است که این کلاه را با چنین پومپونی (قطعه کیک مورد نظر ، نان در کیسه کاغذی) از دیگری به صورت تماسی تهیه کنید ، در واقع هدف از بین بردن و از بین بردن کسی که آن کلاه را ارائه نمی دهد (کیک اشتباه را می خرد و نان را در کیسه ای اشتباه می پیچد).

و این دقیقاً تجاوز نابودی ، نفرت از دیگری است که برای رابطه مخرب است. و احساس اصلی که می تواند بر اساس آن باشد ، احساس وحشت است ، وحشت از جذب شدن توسط دیگری ، که من کاملاً به آن وابسته هستم (همانطور که زمانی به مادرم وابسته بودم ، که ناله ، فریاد و دویدن در آپارتمان را ممنوع می کند).. در حقیقت ، افرادی که در بیان پرخاشگری تماسی ، بزرگ شدن حمایت نمی شوند ، می توانند خطرناک و تهدیدآمیز باشند - به هر حال ، تمام دنیا به عنوان مادری تصور می شود که از واقعی بودن ، تماس و پرخاشگری منع کرده است.

تجاوز خودگردان

یکی از راههای عدم پرخاشگری و راحت این است که تمام پرخاشگری خود را به سمت خود هدایت کنید. دو راه وجود دارد - یا دائماً بیمار باشید و از بیماریهای روان تنی رنج ببرید ، یا مرتباً در همه چیز گناهکار باشید (و از بیماریهای روان تنی رنج ببرید)

اگر کودکی عباراتی مانند "دیگر بس است" ، "هیچ چیز به شما آسیب نمی رساند" ، "خوب ، شما خواهر!" و غیره. - این یک راه مستقیم برای تربیت یک مرد یا زن مریض ، دائماً ناراضی و مسئول برای همه چیز است.

در واقع ، همه انواع رفتارهای اعتیادآور (الکل ، مصرف مواد مخدر ، اعتیاد به آدرنالین ، وابستگی روانی به روابط و غیره) در واقع جهت پرخاشگری به سمت خود ، به سمت نابودی خود - چه از نظر جسمی و چه از نظر روانی است.

اشکال بیان پرخاشگری

معمولاً ما در تماس با پرخاشگری پی می بریم و انواع احساسات خشم را تجربه می کنیم.

تحریک - تجربه پراکنده ، تا کنون بدون رسیدگی ، هنگامی که وضعیت کاملاً روشن نیست ، مشخص نیست که چه کسی یا چه چیزی دقیقاً باعث ناراحتی می شود. انرژی تنش در حال رشد است ، اما هنوز به عمل تبدیل نشده است.

عصبانیت - تجربه هدفمند از برخی هیجانات و فعالیتهای داخلی با هدف تماس ، کاهش فاصله ، برآوردن نیاز یا تقویت مرزها.

خشم - یک حالت خشونت آمیز تهاجمی ، متاثر کننده از عصبانیت شدید ، که هیچ جهت ، مرز و کنترلی ندارد. این یک واکنش نابالغ عاطفی (معمولی برای دوران کودکی) است ، هنگامی که احساسات غیرقابل کنترل هستند و به شخص قادر مطلق ، فوق العاده قدرتمند ، فوق العاده مهم و نه به شخص خاصی در تماس واقعی هدایت می شوند.

نفرت - همچنین یک واکنش عاطفی ، هدف اصلی آن از بین بردن ، از بین بردن خود یا یک شیء خارجی است.

دلخوری - عصبانیت با درد از دست دادن مخلوط می شود. این احساس با چیزی که در گذشته باقی مانده است ، با تجربه از دست دادن همراه است - انتظارات خود ، روابط ، مطلوب.

اشکال غیر مستقیم (دستکاری) رفتار پرخاشگرانه

آنچه اغلب اتفاق می افتد وقتی جریان تماس پرخاشگری مسدود می شود و ما مجبور می شویم نیازهای خود را برآورده کنیم ، با استفاده از روشهای غیرمستقیم در برخورد با افراد دیگر ، بدون اینکه بخواهیم یا مستقیماً آنچه را که می خواهم (با حفظ خطر رد) اعلام کنم ، اما مجبور کنیم دیگری این کار را با من انجام دهد غیرقانونی است ، با احساسات او بازی می کند.

احساس گناه جهت خشم در تماس با دیگری است که نسبت به خود در نظر گرفته می شود ، در حالی که نه بر نیاز خود ، بلکه بر اخلاق تکیه می کند. یعنی من گناهکار هستم ، و او ، دیگری ، درست می گوید. بنابراین ، مسئولیت برآوردن نیاز من بر عهده این دوست درستکار است!

کینه یک تجاوز مسدود شده است ، که پیش فرض من بی اهمیتی و برعکس ، اهمیت و اهمیت دیگری در این نزدیکی است. این که من قدرت کافی برای عصبانی شدن با او را ندارم ، زیرا از از دست دادن او بسیار می ترسم. و سپس به او احساس گناه می کنم (طبق قانون قطب ها) و از من (افراد ضعیف) مراقبت می کند و نیاز مرا برآورده می کند.

حسادت - یک تجربه پیچیده شامل خشم ، علاقه و شرم. در حسادت ، همیشه چیزی وجود دارد که من می خواهم (از کسی که به او حسادت می کنم) ، و همچنین خودم را با او مقایسه می کنم و ناسازگاری خود را در کنار او کشف می کنم (شرم). این جزء شرمساری است که شما را از رسیدن به خواسته شما و اختصاص اهمیت و اهمیت خود باز می دارد (من نیز خوب هستم!).

کسالت - تجربه خستگی و از دست دادن قدرت به عنوان واکنشی به انسداد آگاهی از خشم. به نظر می رسد ، من به نظر نمی رسد درک کنم که در حال حاضر واقعاً عصبانی هستم ، اما در عوض دچار کسالت ، غیبت می شوم. در نتیجه ، من با نیازهای خود در تماس نیستم ، نمی دانم از چه کسی عصبانی هستم و از او چه می خواهم ، اما فقط به نادیده گرفتن این تجربه "وابسته" هستم.

افسردگی - سرکوب هر نوع پرخاشگری تماسی - عصبانیت ، خشم ، نفرت ، هدایت این انرژی به سمت خود و کاهش شدید قدرت ، تا از دست دادن معنای زندگی.

تظاهرات و علائم روان تنی روش هایی برای سازماندهی زندگی شما به گونه ای (برای سرکوب پرخاشگری) به منظور جلب رضایت مطلوب از نیاز از طریق بیماری است.

رفتار درمانی پرخاشگرانه

البته ، در درمان ، ما تلاش می کنیم تا از راههای برآوردن نیازهای خود ، راههای ابراز پرخاشگری که به ما آموخته اند ، آگاه باشیم و در صورت لزوم ، به دنبال راههای م effectiveثرتر و بالغی باشیم که می تواند به ما کمک بیشتری کند. به عنوان مثال ، موارد دستکاری کننده

اغلب ، بدون کمک روان درمانگر ، ما متوجه نمی شویم و دقیقاً نمی فهمیم که چگونه کاری را انجام می دهیم ، به چیزی دست می یابیم ، به دست می آوریم. معمولاً راههای برآوردن نیازها درک نمی شود و به خودکار می رسد. ما فقط می توانیم برخی از رنج ها را به دلیل ناقص بودن آنها تجربه کنیم ، زمانی که به نتایج نادرستی برسیم.

هدف درمان حفظ شادابی ، آگاهی و البته جستجوی اشکال بالغ تر و سازگارتر از زندگی مشتری ، اشکال ابراز پرخاشگری ، راه های ایجاد مرزهای خاص خود ، مهارت تمایز است - چه چیزی می توانم بدست آورم ، چه چیزی ، چه چیزی ارزش سرمایه گذاری دارد (و چه چیزی) ، اما آنچه ارزش آن را ندارد.آنچه برای من در تماس با دیگری "خوراکی" است ، و آنچه "خوراکی نیست" و چگونه آن را نخورم ، و اگر آن را خوردم ، چگونه آن را تف کنم.

توصیه شده: