2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
چگونه ترس از میکروب ها را متوقف کنیم
#روانشناس ویکتوریاکایلین
نظافت کلید سلامتی است.
اما آیا استفاده بیش از حد از پاکیزگی همیشه برای شما مفید است؟ پاسخ منفی است. عقیم بودن فقط در اتاق عمل خوب است.
چرا ترس از خاک و میکروب خطرناک است؟
بدن ما برای یادگیری نحوه مبارزه با میکروب ها نیاز به مواجهه با دنیای واقعی دارد ، اما افسوس که زندگی ما بدون آن غیرممکن است. ضدعفونی مداوم محل ها ، شستن بی پایان دستها ، شستن لباسهای یکبار پوشیده و ترس وحشتناک از خاک همه نشانه های دردناکی به نام فوبیا هستند. میسوفوبیا (ترس از خاک) و ژرموفوبیا (ترس از میکروب) عجیب و غریبی آسان نیستند ، بلکه یک بیماری جدی هستند. افرادی که از ناهنجاری و ژرموفوبیا رنج می برند در ترس مداوم از عفونت زندگی می کنند و این نه تنها کیفیت زندگی آنها را تحت تاثیر قرار می دهد بلکه بر اطرافیان نیز تأثیر می گذارد.
افراد هراس گرا مجبورند رفتار خود را به گونه ای بسازند که تا آنجا که ممکن است از تماس ناخواسته با حاملان "خاک" و "میکروب" اجتناب کنند. این تعریف نه تنها شامل افراد ، بلکه بیشتر اشیاء و مکانها نیز می شود. بنابراین چنین فوبیایی به ناچار منجر به حملات وحشت می شود که به نوبه خود با سرگیجه ، لرزش ، سوء هاضمه و استفراغ همراه است.
یکی از همراهان بد هراسی OCD (اختلال وسواس جبری) است - افکار وسواسی و اقدامات تکراری. "آیا بعد از بستن درب دستهایم را شستم؟ آیا به اندازه کافی کامل است؟ بهتر است بروم آن را بررسی کنم و دوباره شستشو دهم. " و غیره بی نهایت.
چنین بیمارانی می توانند دست های خود را قبل از خونریزی بشویند و به معنای واقعی کلمه از پوست جدا کنند. آنها در برقراری ارتباط و یافتن کار مشکل دارند ، زیرا حمل و نقل عمومی وحشتناک است ، بدون ذکر دفتر ، آسانسور ، کافه ، رستوران ، سینما و توالت. در برابر پس زمینه حملات وحشت ، بی خوابی و احتمالاً افسردگی شروع می شود. تنش مداوم ناشی از ترس از لمس کردن ، اغلب هرگونه تماس شخصی و حتی صمیمی تر را حذف می کند ، که اغلب منجر به انزوای کامل و ناتوانی در ایجاد روابط اجتماعی کامل می شود.
بیشتر اوقات ، افراد هراس گرا ، مانند همه افرادی که از اختلالات وسواسی جبری رنج می برند ، غیرمنطقی ترس ها و واکنش های خود را کاملاً درک می کنند ، اما نمی توانند کاری در این زمینه انجام دهند.
علل بد هراسی
دلایل ممکن است شامل ضربه روانی و تجربیات منفی مرتبط با بیماری های عفونی باشد. اغلب ، تأثیرپذیری کودکان و نگرش والدین با داستانهای وحشتناک ابدی آنها در مورد میکروبها و مرگ فوری ، در صورت نوشیدن آب لوله کشی ، خوردن یک سیب شسته نشده یا دستان کثیف صورت خود را لمس می کنند. در توسعه فوبیاها و رسانه ها مشارکت داشته باشید و در طول یک بیماری همه گیر فضا را با بولتن های خبری تکان دهید. حتی تبلیغ یک تمیز کننده توالت با میکروب های کارتونی جذاب برای تصاحب حمام شما می تواند زندگی یک فرد مستعد پیشنهاد را خراب کند.
همچنین یک جنبه احساسی وجود دارد که مشخصه افرادی است که برای رسیدن به کمال تلاش می کنند و به تعبیری می گویند که می خواهند "از گل خارج شوند". برای آنها ، یک ارتباط منطقی آشکار است ، جایی که خاک به طور انحصاری با فقر مرتبط است ، و پاکیزگی نه آنقدر نشانه سلامتی است که ویژگی یک زندگی موفق ، رفاه و موفقیت است.
چگونه ترس از میکروب را متوقف کنیم
اکثر این فوبیاها را می توان با درمان رفتاری شناختی مدیریت کرد. همچنین تکنیک شوارتز "4 مرحله" وجود دارد که به شما امکان می دهد در چند مرحله بر حالت وسواسی غلبه کنید:
مرحله 1 تغییر نام.
گام 2. تغییر نگرش نسبت به افکار وسواسی کاهش اهمیت آنها.
مرحله 3 تمرکز مجدد
مرحله 4 ارزیابی مجدد
بسیار مهم است که بدانیم این رفتار ناشی از یک تهدید واقعی برای زندگی نیست ، بلکه ناشی از ترس فانتوم از بیماری است.با بیان ترس های خود ، تصور بدترین نتیجه و بدترین سناریوی ممکن ، می توانید بفهمید که دقیقاً چه چیزی در پشت بد هراسی پنهان شده است. شاید این ترس وجودی از مرگ باشد ، یا شاید خاطرات پاک شده از یک فیلم ترسناک ، که در دوران کودکی نشان داده شده است. در هر صورت ، توصیه می شود علت اصلی را بیابید (و روان درمانی به این امر کمک می کند) - چه این نگرش والدین باشد یا اولین تجربه بد در عشق.
گام بعدی این است که یاد بگیرید چگونه حواس پرت شوید و افکار خود را به افکار مثبت تر تغییر دهید. به عنوان مثال ، برای اینکه خودم را متقاعد کنم که "من سینک ظرفشویی ام را نه به دلیل ترس از بیمار شدن ، بلکه به دلیل اینکه من درخشش کاشی های تمیز را دوست دارم" می شوم. افکار و اعمال ما به هم مرتبط هستند. گاهی اوقات کافی است حالت خود را به حالت آرام تر یا مطمئن تر تغییر دهید تا احساس بهتری داشته باشید.
و البته ، مفید است که از بیرون به خود نگاه کنید و بپرسید آیا راحت است که در بردگی چنین عادتی زندگی کنید. اگر پاسخ منفی است ، امروزه تکنیک ها و تکنیک های کافی برای مبارزه با هراس هراسی ، علاوه بر دارو وجود دارد. یوگا ، تمرینات تنفسی و مدیتیشن ، تغذیه مناسب و پیاده روی - همه اینها در مبارزه برای بازگشت به زندگی عادی کمک می کند.
توصیه شده:
ترس از تغییر
بسیاری از تغییر می ترسند - متاتزیوفوبیا ، که گاهی اوقات به آن نووفوبیا نیز می گویند ، یعنی ترس از موارد جدید. ما در محیط آشنا ، چیزهای معمول و آشنا احساس راحتی می کنیم. ما با تغییر در منطقه راحتی خود با شک ، بدگمانی و ترس روبرو هستیم. هیچ کس دقیقاً نمی داند چه چیزی در حال تغییر است و شما خود را درگیر چه چیزی می کنید.
فقط منو رها نکن! ترس از دست دادن شریک زندگی ، ترس از رها شدن. آسیب رها کردن
برخلاف ترس از طرد شدن ، که بر اساس احساس شرمندگی برای نیازهای احساس شده و ویژگی های شخصی است ، ترس از رها شدن بسیار عمیق تر از وحشت ناشی از فراموشی ، عدم است. چگونه بفهمیم فردی این ترس را دارد؟ دلایل وقوع آن چیست؟ باید باهاش چکار کنم؟ به طور کلی ، ریشه های این بیماری را باید در اوایل کودکی ، در سن حداکثر یک سالگی جستجو کرد.
ترس از سر خوردن. لذت و ترس. تجزیه و تحلیل یک شغل
درخواست مشتری. آلنا ، کمکم کن با ترس کنار بیام! هفته آینده ما با همسرم به پیست اسکی می رویم ، به نظر می رسد همه چیز فوق العاده است - آرامش ، عاشقانه ، زیبایی ، اما من از قبل می دانم: من دوباره می ترسم ، با غلبه بر ترس ناامید کننده و وحشتناک از فرودهای خطرناک ، اگرچه این این اولین باری نیست که من در سفر با شوهرم همراهی می کنم … به طور کلی ، من در اسنوبورد خوب هستم ، اما با تظاهر سوار می شوم ، همیشه چیزی را اشتباه می پذیرم … آیا دلیل خاصی پشت این ترس وجود دارد؟ بیایید به آن فکر ک
چگونه می توانم با ترس از سخنرانی در جمع و ترس از قضاوت شدن توسط دیگران برخورد کنم؟
دیروز مقاله ای منتشر کردم که برای بسیاری مفید بود ترس از سخنرانی در جمع: تمرینات و راه های غلبه بر آن تصمیم گرفتم افکار و احساساتم را به اشتراک بگذارم ، شاید پدرخوانده ، آنها نیز قابل درک و مفید خواهند بود؟ من از صحبت کردن هراسی ندارم ، بنابراین ، من بسیار آسان هستم ، از شرایط سخت خارج می شوم ، می توانم راه حل های خودجوش پیدا کنم.
درخت ترس. ترس به عنوان محرک توسعه
در روانشناسی ، چندین نسخه از ایجاد ترس و اضطراب وجود دارد. آناتولی اولیانوف ، در کتاب "ترسهای کودکان" ، تجربیات محققان روان مانند رنه اسپیتز ، ملانی کلاین ، مارگارت مولر ، دونالد وودز وینیکوت ، آنا فروید و زیگموند فروید را خلاصه می کند ، به طور خلاصه ترس های ذاتی در یک عصر خاص را فهرست می کند.