2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
1. استرس روانی-احساسی
2-3 هفته اول برای دانش آموزان کلاس اول سخت ترین است. در این دوره ، فشار بیش از حد بر سیستم عصبی و سایر اعضاء کودک می تواند باعث افزایش خستگی ، سردرد و سایر بیماریها ، اختلال در اشتها ، مشکلات خواب و تضعیف سیستم ایمنی شود. این چنین خود را نشان می دهد سندرم 7 سپتامبر ، که همه متخصصان اطفال و روانشناسان از آن اطلاع دارند. کودکان در معرض خطر بیماری استنیک هستند. برای آنها ، رعایت رژیم روزانه ، یک خواب کامل شبانه ، به درخواست کودک بسیار مهم است - خواب روزانه ، تغذیه متعادل ، اقامت کافی در هوای تازه ، فعالیت بدنی امکان پذیر ، فضای آرام در خانه.
2. بازدارندگی
مشکل در تمرکز ، عدم تمرکز ، بی قراری ، بیقراری ، ناراحتی حرکتی-تا یک سوم دانش آموزان کلاس اول با چنین مشکلاتی روبرو هستند. کودکان سرگردان نقش معلم را درک نمی کنند ، آنها نمی توانند توضیح دهند که چرا به مدرسه می روند - همانطور که روانشناسان می گویند ، آنها انگیزه آموزشی ایجاد نکرده اند. از بین بردن علائم سندرم مهار حرکتی به شما کمک می کند: رژیم روزانه متعادل ، پیاده روی روزانه ، حمام آرامش بخش ، سرگرمی آرام قبل از خواب. برای توسعه توجه و خودسری ، لازم است کودک را با قوانین بازی (چکرز ، شطرنج ، تخته نرد ، برو و غیره) با بازی های فکری آشنا کنید.
3. شرایط رژیم جدید
به سختی می توان کودکان وابسته و ناامن را که به دلایلی به مهد کودک نرفتند و قربانی محافظت بیش از حد مادر شدند ، به شیوه جدید زندگی عادت کردند. چنین دانش آموزان ابتدایی از ترس چیزهای جدید و ناشناخته (به اصطلاح نووفوبیا) عذاب می کشند. برای رهایی کودک از این ترس ، هم کودک و هم والدین نیاز به همکاری با یک روانشناس دارند.
4. مسئولیت های غیرجذاب
کودکان با نارسایی عاطفی با محدودیت طولانی مدت فعالیت بدنی مشکل دارند ، شکنجه واقعی برای آنها انجام وظایف جدید مدرسه است - گاهی اوقات دشوار ، خسته کننده و جالب. والدین باید بر پرورش ویژگی های ارادی در فرزند خود تمرکز کنند. اطمینان حاصل کنید که دانش آموز مسئولیت های قابل اجرا در خانه دارد و یک کار غیر جذاب برای او باید به یک بازی هیجان انگیز تبدیل شود. بنابراین ، به جای شستن کف اتاق در اتاق ، می توان به کودک پیشنهاد کرد که به عنوان یک پسر کابین دوباره تناسخ شود و عرشه کشتی را تمیز کند.
5. اولین شکست ها در مدرسه ، واقعی و تخیلی
ترس از شکست در کودک بوجود می آید اگر والدین بیش از حد سختگیرانه به او القا کنند: "شما همیشه باید اولین نفر باشید!" ، به دلیل نمرات پایین ناراحت یا مجازات می شوند. او عدم حمایت نزدیکترین افراد را بسیار دردناک تجربه می کند - شروع به شک می کند که آیا مادر و پدرش او را دوست دارند ، احساس گناه می کند زیرا انتظارات آنها را برآورده نمی کند.
برای جلوگیری از چنین آسیب هایی ، ارزش دارد "لحظات حقیقت" زیر را در نظر بگیریم:
1. اگر فرزند شما در یادگیری مشکل دارد ، قبل از هر چیز او را متقاعد کنید که او را فقط به خاطر وجودش دوست دارید و اصلاً به خاطر موفقیتش در مدرسه نیست. چگونه انجامش بدهیم؟ پس از بازگشت فرزندتان از مدرسه ، عجله نکنید تا کنجکاوی خود را با س questionال برآورده کنید: "امروز چه نمره ای گرفتید؟" - بهتر است درباره نحوه گذراندن روز خود برایمان بگویید ، سپس به آرامی از پسر یا دخترتان بپرسید: "چه اتفاقات جالبی برای شما افتاده است؟" ، کمی بعد - "چه چیزهای جدید و جالبی امروز در مدرسه آموختید؟"
2. وقتی دانش آموز شما مشغول تکالیف است ، انتقاد نکنید! دلیلی برای ستایش او بیابید - حتی اگر او اشتباهات و اشتباهاتی را مرتکب شود. به عنوان مثال: "این قلاب امروز برای شما عالی بود - بسیار دقیق تر از دیروز!"
3اگر پسر یا دخترتان از شما می خواهد که این کار را انجام دهید ، از امتناع خودداری کنید ، اما وسوسه نشوید که تمام تکالیف خود را انجام دهید - اجازه دهید فرزند شما احساس رضایت کند که با این کار دشوار کنار آمده است.
4- هرگز کلاس اول دبستان خود را با سایر کودکان مقایسه نکنید - این بر عزت نفس او تأثیر منفی می گذارد."
6. دوست نداشتن یا بی تفاوتی معلم
برای یک کودک 6-7 ساله ، یک معلم همان بزرگسال معتبر والدین است. و اگر شخص کوچکی احساس کند و شواهدی از خیرخواهی معلم دریافت نکند ، برای او فاجعه است. کلاس اولی قادر به سازگاری با معلم نبود و رنج می برد؟ والدین باید به فکر تغییر معلم باشند. با این حال ، این تصمیم باید متعادل باشد - تسلیم احساسات ، والدین خطر شکستن چوب را دارند. انتقال به کلاس دیگر یا مدرسه دیگر استرس بزرگی برای یک دانش آموز جوان است. بنابراین ، مهم است که خواسته های بیش از حد از معلم نکنید. اگر او یک حرفه ای باشد و یک ظالم نباشد ، کودک به تدریج به او عادت می کند.
7. روابط ناهماهنگ با همکلاسی ها
توانایی برقراری ارتباط برای دانش آموز کلاس اول (به اصطلاح بلوغ اجتماعی) بسیار مهم است. این خود را در تمایل کودک برای برقراری ارتباط دوستانه با همسالان ، توانایی تابع رفتار خود به قوانین بازی جمعی و حل تعارضات بدون اقدامات خشن نشان می دهد.
چه زمانی والدین باید مراقب باشند؟
کودک دائماً با همکلاسی های خود درگیر می شود ، درگیر دعوا می شود ، ضعیفان را آزرده خاطر می کند
منشاء رفتارهای پرخاشگرانه را باید در خانواده جستجو کرد: این مهم است که دریابیم کدام نیازهای روانی کودک توسط والدین نادیده گرفته می شود (در عشق ، در پذیرش ، در ارتباط ، در استقلال) یا مدل رفتاری او را کپی می کند. ممکن است والدین به تنهایی نتوانند به این مشکل پی ببرند ؛ بهتر است با یک روانشناس مشورت کنید.
کودک مورد تمسخر و قلدری همکلاسی ها قرار گرفت
این تعداد کودکانی است که عزت نفس پایینی دارند. مشکلات بهداشتی و نقص در ظاهر (بینایی ضعیف ، وزن اضافی و غیره) ، بر خلاف تصور عموم ، مطلقاً ربطی به آن ندارد. چنین کودکی با عزت نفس کافی می تواند در کلاس درس اقتدار پیدا کند.
چه اشتباهات والدین در تربیت منجر به این واقعیت می شود که کودک 6-7 ساله دارای عزت نفس پایین است؟
عدم توجه ، مطالبات مبالغه آمیز ، تنبیه مکرر و تحقیر ، سطح پایین ادعاهای والدین. اگر یک فرد کوچک اغلب در آدرس خود از مهمترین بزرگسالان می شنود: "شما نمی توانید!" ، "شما بد هستید!" ، "شما موفق نخواهید شد!" ، او آنها را باور می کند و با باورهای منفی در مورد خود بزرگ می شود.. بنابراین ، والدین باید در ستایش سخاوتمند باشند ، صادقانه حتی از دستاوردهای متوسط کودک خوشحال شوند و استقلال او را در فعالیت های مختلف تحریک کنند.
کودک در بین همکلاسی ها هیچ دوستی ندارد … اگر یک و نیم تا دو ماه پس از شروع سال تحصیلی ، دانش آموز کلاس اول با هیچ یک از رفقای جدید دوست نشده باشد ، والدین باید نگران باشند. آنها می توانند به کودک در یافتن دوستان کمک کنند. با استفاده از مثال قهرمانان قصه ها ، داستانها ، فیلمهای کودکان و کارتونها ، به کودک توضیح دهید که چگونه رفتار کند تا با کسی که دوست دارد دوست شود. با هم صحبت کنیم که یک دوست واقعی و وفادار چه ویژگیهایی دارد و یک ویژگی بد و بی ارزش چه ویژگیهایی دارد. کودک را تشویق کنید تا با همسالان خود بازی کند ، اما در صورت مقاومت اصرار نکنید - در مساوی با کودکان در سرگرمی شرکت کنید. قوانین بازی را به کودکان تحمیل نکنید - اجازه دهید خودشان با آنها کنار بیایند. برای جلوگیری از درگیری بین کودکان ، اطمینان از عدم بازی های رقابتی ، بدون برنده و بازنده مهم است. در صورت نزاع ، نقش صلح طلب را بر عهده بگیرید.
نشانه های سازگاری موفق کودک با مدرسه
اگر دانش آموز کلاس اول با لذت به مدرسه برود ، در تسلط بر مطالب آموزشی با مشکلات جدی روبرو نشود ، به استثناهای نادر هنگام انجام تکالیف از بزرگسالان کمک نمی گیرد و با گرمی از معلم و همکلاسی ها صحبت می کند ، والدین می توانند آرام باشند: کودک تسلط با موفقیت بر نقش اجتماعی جدید برای خود - نقش دانش آموز
توصیه شده:
پرخاشگری دانش آموزان کلاس اول. کمک به معلمان و والدین
من این مقاله را 10 سال پیش نوشتم ، درست در آن زمان کوچکترین من به مدرسه رفت. همانطور که می گویند من روی خودم احساس کردم. من مقاله ای را در یکی از سایت های نووسیبیرسک ارسال کردم و فراموش کردم. در حال حاضر آن سایت وجود ندارد و مقاله من تحت نام های غلط روانشناسان شهرهای مختلف در اینترنت در حال گردش است.
7 مشکل دردناک برای دانش آموزان کلاس اول. والدین چگونه می توانند کمک کنند؟
1. استرس روانی-احساسی 2-3 هفته اول برای دانش آموزان کلاس اول سخت ترین است. در این دوره ، فشار بیش از حد بر سیستم عصبی و سایر اعضاء کودک می تواند باعث افزایش خستگی ، سردرد و سایر بیماریها ، اختلال در اشتها ، مشکلات خواب و تضعیف سیستم ایمنی شود.
روابط بین فردی دانش آموزان و درک روابط با والدین در دوران کودکی
در کار ارائه شده ، ویژگیهای روابط بین فردی بزرگسالان و همچنین ویژگیهای درک آنها از روابط با والدین در دوران کودکی مورد مطالعه قرار گرفت. در مجموع 100 نفر در این مطالعه شرکت کردند (50 مرد و 50 زن). مورد مطالعه: روابط بین فردی دانش آموزان (روش شناسی تشخیص روابط بین فردی ("
روابط با والدین در دوران کودکی و روابط بین فردی دانش آموزان
بسیاری از آثار محققان داخلی و خارجی به مطالعه روابط با والدین کودکان زیر 18 سال اختصاص داده شده است. در روانشناسی روسیه ، تحقیقات در این زمینه توسط دانشمندان L.S. ویگوتسکی ، O.A. کارابانوا ، V.M. تسلوکو ، دی بی. الکونین و بسیاری دیگر. با این حال ، متأسفانه ، توجه کافی به مطالعه روابط با والدین در دوران کودکی نشده است ، که اساس شکل گیری شخصیت بزرگسالان و ویژگی های روابط بین فردی در بزرگسالان را تشکیل می دهد.
والدین چگونه می توانند پس از طلاق به فرزند خود کمک کنند؟
این واقعیت که طلاق والدین برای فرزندان دردناک است باید مسلم تلقی شود. یک کودک معمولی موظف است به این بحران پاسخ دهد و درد خود را آشکارا نشان دهد - این تنها راه غلبه بر آن است. در غیر این صورت ، نمی توان آن را "دوباره کار کرد" ، و سپس زخم های عمیق برای همیشه در روح کودک باقی می ماند.