2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
"ما برده نیستیم ، ما برده نیستیم …" - آنها اجداد ما را مجبور کردند در حالت جدیدی که در ویرانه های امپراتوری روسیه بوجود آمد ، وقتی تمام جهان به سفید و قرمز تقسیم شد ، به دوستان و دشمنان بنویسند. …
تو کی هستی ، انسان؟
چه بلایی سرت اومده ، انسان؟!
هرچه بیشتر روی انسان ها مطالعه می کنم ، بیشتر متقاعد می شوم که انسان وابسته ترین موجود در بین همه پستانداران است… البته فلسفه اما …
فیلم "کشتن اژدها" را به خاطر دارید؟ قلعه کافکا چطور؟
خوب ، بله ، بله … دیستوپیا یا بحران روح؟
ما ، بچه های پرسترویکا ، که دوران کودکی ما در سال های نیمه گرسنه و تلخ به سر می برد ، اکنون به عقب برگشته ایم. به نظر هیچی نمیاد؟
اژدها را بکش؟ چگونه؟ چه اژدها؟ آزادی؟ چرا ما به آزادی نیاز داریم؟ انتخاب؟ بله ، رحم کن ، چه انتخابی؟ "استاد می آید - استاد درباره ما قضاوت می کند!"
در ذهن یک فرد ، نگرش های بردگی ، موذیانه و در واقع کاذب حاکم است.
1. درک مخدوش از مسئولیت ("به ما اینگونه آموزش داده شد!")
2. آینه منحنی آزادی در تضادها از "چرا به آزادی احتیاج دارم؟ آیا ازدواج کرده ام؟" به آزادی مطلق "من هر کاری که بخواهم انجام می دهم زیرا آزاد هستم" (در واقع ، این در مورد آزادی نیست ، بلکه در مورد اجازه است).
3. من آدم کوچکی هستم ، به چیز بیشتری نیاز ندارم …
4. اگر فقط حقوق پرداخت شود ، - یکی از ما می گوید ، کار در یک دفتر از ساعت 9 تا 18.00 ، در واقع ، تبدیل به یک دندانه در سیستم ، یک مدیر خدمات رسانی روباتیک …
5. جمعه آزادی! می توانید به باشگاه بروید ، دختران را بردارید ، مست شوید … خنک؟! و زندگی زیباست! "من یک مرد آزاد هستم!"
جنبه های مختلف تفکر برده داری مشهود است …
"به من نگو! صدای من هیچ چیزی را تعیین نمی کند!"، - نگرش دیگری از تفکر برده داری به من اطلاع می دهد.
زندگی با وام ، در دنیای مصرف گرایی ، با روایت های رایج در مورد "نعمت های تمدن" ، "همه آنها زندگی خواهند کرد" دشوار است …
و نکته اصلی این است که اعتقادات بسیار محکم ، قوی هستند ، عملاً هیچ چیز و هیچ کس حذف نمی شود.
بی ادبی ، "صدای آزادی" ، جستجوی دشمن ، تقریباً زیر هر بوته ای ، تمرکز توجه بر زور ، سلاح ، خشونت … اینها نشانه های تفکر برده داری است.
قدرت در هوش و توانایی ایجاد گفتگوی سازنده ، در موقعیت های اخلاقی و هسته اصلی ، ارادی شخصیت …
من همچنین متوجه شدم که بسیاری از نمایندگان 25 تا 50 ساله … حتی فکر نمی کنند آنها چه کسانی هستند؟ معنای زندگی آنها چیست؟ شخصیت آنها چیست؟
درک خود به عنوان یک شخص برای آنها یک کار جدی و سخت است … "شخصیت؟ شخص من؟ اوه ، من حتی نمی دانم …" …..
این یک تراژدی است … مرد ، به خودت نگاه کن!
"قوی شوید! شجاع باشید! بین افراد مساوی برابر شوید!" - این کلمات از ترکیب نوازنده موسیقی راک ، گئورگی اردانوفسکی ، تقریباً چهل سال است که از لحظه نگارش معنی خود را از دست نداده اند …
شاید وقت آن رسیده است که چیزی را در خود تغییر دهید تا در جنون جمعیت شادی کنید؟
توصیه شده:
چرا ما به تأیید دیگران نیاز داریم؟
- بگو ، آیا این دامن واقعا به من می آید؟ -بله شما خوبید -نه ، خوب ، نگاه کن و رنگ می رود ، واقعاً خوب نیست؟ - درسته ، خوبه "خوب ، من نمی دانم ، من شک دارم ، اما همه چیز خوب است ، درست است؟" -پی پی پی ما در یک مورد ساده به تأیید دیگران نیاز داریم - وقتی اعتماد به نفس وجود ندارد ، عادت تمرکز روی خودمان وجود ندارد.
چرا ما به کسانی نیاز داریم که نیاز نداریم؟
روابط با افراد خاصی در مجموعه اساسی زندگی ما گنجانده شده است: والدین ، فرزندان ، شوهران ، زنان. اما ، علاوه بر آنها ، ما روزانه با بسیاری از شخصیت های اختیاری - همکاران ، همسایگان در راه پله ، همکلاسی های سابق ، "دوستان" دوران کودکی و غیره ارتباط برقرار می کنیم و اگر حل مشکلات در روابط با برنامه قبلی یک برنامه اجباری است ، پس مشکلات دومی "
جبران نکنید! یا چرا ما نیاز به آبریزش بینی داریم
یک مرد 42 ساله مضطرب روی صندلی روبرو نشسته است. به صورت دوره ای بینی خود را تکان می دهد ، از این کار خجالت می کشد و حتی بیشتر مضطرب است. او می گوید که از هیپوکندری و مشکوک بودن خود رنج می برد ، و مدام احساس ناخوشی می کند. او می خواهد تصور نشود.
چرا ما به یک بیماری یا 10 عملکرد اصلی یک علامت روان تنی نیاز داریم
وقتی مردم در مورد روان پریشی صحبت می کنند ، من اغلب به استعاره این اشاره می کنم که وقتی یک تکه پرتقال بریده می شود ، چگونه به نظر می رسد؟ اگر قطع شود؟ اگر قطع شود؟ اگر آب را از یک سوراخ کوچک فشار دهید و فشار دهید؟ ناگفته نماند تنوع گونه ها و میزان بلوغ آنها.
چرا به احساسات نیاز داریم و چگونه می توانیم از آنها به نفع خود استفاده کنیم؟
در زندگی ما دائماً نوعی احساس را تجربه می کنیم. آنها برای ما چیست و با آنها چه کنیم؟ این همان چیزی است که من امروز با شما هستم و می خواهم در مورد آن صحبت کنم. احساسات ما به ما می گوید که چه اتفاقی برای ما می افتد - این که آیا در زندگی ما اتفاق می افتد ، آنچه ما نیاز داریم ، چرا ما خوب هستیم ، یا اصلاً اینطور نیست.