افکار وسواسی

فهرست مطالب:

تصویری: افکار وسواسی

تصویری: افکار وسواسی
تصویری: زندگی - راه حل مقابله با وسواس فکری و افکار منفی 2024, ممکن است
افکار وسواسی
افکار وسواسی
Anonim

افکار وسواسی از کجا می آیند؟

افکار مزاحم چیست؟ این وضعیتی است که قبلاً اتفاق افتاده است ، اما نه آنطور که شما می خواهید. یا موقعیتی را در آینده برای خود تصور می کنید که نباید آنطور که می خواهید اتفاق بیفتد. باید بگویم که در مورد دوم ، فرد همچنان ترس و اضطرابی برای بروز خود دارد ، که مضاعف ناخوشایند است. اکنون ما گزینه اول را تجزیه و تحلیل می کنیم و گزینه دوم را برای مقاله بعدی می گذاریم.

چرا اتفاق می افتد که ما در موقعیتی گیر کرده ایم؟

پاسخ بسیار ساده است. ما در مورد زندگی خود قضاوت نادرست و اشتباه می کنیم. ما چشم انداز وجود خود را نمی بینیم.

ناگهان ، ها؟

بدون سرخوردگی و اشاره به دوران کودکی ، بدون پشیمانی و انتقال تقصیر به سراسر جهان گسترده.

_

تمام نکته این است که شما مانند یک کودک کوچک زندگی می کنید و به زندگی خود در کودکی نگاه می کنید ، واکنش کودک نسبت به آنچه اتفاق می افتد ، و در کودکی که رنج می برید ، به عنوان یک کودک در مقابل جهان بزرگ ناتوان هستید ، در کودکی شما زندگی کاملاً بالغ و واقعی خود را انجام می دهید.

بله ، بله ، ما محصول فرهنگ هستیم ، ما هرگز کاغذ سفید نبوده ایم ، ژن های اجداد ما از ابتدا در ما بوده است ، کدهای فرهنگی ذهنیت به ما دوخته شده است ، ما توسط محیط زیست. ما نتیجه سیستم هستیم. نقطه.

اما این یک دلیل نیست ، اصلا دلیل نمی شود ، در 30 ، 40 ، 50 سالگی برای بچه بودن

کافی! اگر می خواهید رنج را متوقف کنید ، باید در بزرگسالی بایستید.

کودک نمی تواند با ناامیدی کنار بیاید و در موقعیت گیر کرده ، آن را در درون خود پردازش می کند ، به طوری که شخصیت او فرو نمی ریزد و تصور او از جهان فرو نمی ریزد.

بنابراین ، افکار وسواسی به شما کمک می کند تا موقعیتی را که دوست نداشتید تجربه کنید و جذب کنید. و این افکار را در آنجا خواهید داشت تا زمانی که آن را خوب بجوید. درست یعنی درک کردن. و این کار را به روش بالغ انجام دهید.

چگونه می توان افکار وسواسی را از بین برد؟

آنچه را که برای شما و زندگی شما اتفاق می افتد از دید یک بزرگسال درک کنید. این بدان معناست که مسئولیت اقدامات خود را بر عهده بگیرید. و برای ادامه زندگی - پذیرفتن.

اگر زندگی شما تحت کنترل افکار یا احساسات است ، پس هیچ صاحبی در سر شما وجود ندارد ، شما مانند یک گاری بدون سرپرست هستید ، معلوم نیست کجا غذا می خورید

بیایید یک مثال بزنیم.

دختری به نام I. افکار وسواسی در مورد این واقعیت دارد که 6 سال پیش از شوهرش طلاق گرفته است. او دائماً در مورد آن فکر می کند ، اما معتقد است که انتخاب درستی را انجام داده است. او در رابطه بد بود ، شوهرش مدام به او خیانت می کرد و او با بچه تنها بود. به نظر می رسد او شوهرش را به هر طریق ممکن بخشیده است. و هیچ شکایتی از او وجود ندارد. اما با این وجود ، او دائماً در طول روز به این فکر باز می گردد. برای خاطرات شوهرش ، طلاق ، و این واقعیت که او کار درستی انجام داده است ، برخی از قسمت ها را به یاد می آورد. و بنابراین او می تواند چند ساعت وقت بگذارد ، سپس به خود می آید و عصبانی است که دوباره در مورد آن فکر می کند.

الگوریتم گام به گام نحوه برخورد با افکار مزاحم:

  1. س:الات: این افکار در مورد چیست؟ منظورشون چیه؟ آیا آنها در حال حاضر برای زندگی من معنی می دهند؟ چگونه در اعمال ظاهر می شوند؟ وقتی فکر می کنند چه اتفاقی می افتد؟ - چون ما اعمال خود هستیم ، همه چیز دیگر مزخرف است. این افکار در پی چیست؟ چگونه افکار در اعمال نشان داده می شوند. وقتی به آن فکر می کنم چه کنم؟
  2. سپس باید عواقب آن را ببینید - اگر به این افکار پیوسته فکر کنم ، چه اتفاقی برای زندگی من خواهد افتاد؟ این افکار مرا به کجا می برد؟
  3. سپس دریابید که من در زندگی چه می خواهم؟ اصلاً کجا می خواهم بروم؟ - شاید این دقیقاً همان چیزی است که شما می خواهید.
  4. مسئولیت عواقب آن را بر عهده بگیرید. مشتریان من مانیفست می نویسند ، ظاهر آنها شبیه به این است: من در شرایط کافی و سلامت کامل هستم ، مسئولیت افکار خود را در چنین مواردی بر عهده می گیرم که چنین پیامدهایی دارد. تصمیم دارم این کار را ادامه دهم. من تصمیم می گیرم که به این افکار فکر کنم زیرا می خواهم.

همه چيز

مشکل این نیست که شما هیچ فکری دارید ، بلکه این است که به افکار خود اجازه می دهید بر زندگی شما حکومت کنند. جمله را دوباره بخوانید و درباره آن فکر کنید.

شما اجازه می دهید افکارتان شما را راهنمایی کند! این مشکل واقعی است.این واقعیت که شما خانه ای وارونه دارید. شما گیج شده اید که چه کسی باید رئیس خانه باشد.

افکار محصول شما هستند. مثل سوپی است که درست کرده اید. آیا سوپ شما به شما نمی گوید چگونه زندگی کنید؟ پس چرا به افکار خود اجازه می دهید این کار را انجام دهند؟

و شما اجازه می دهید ، زیرا شما یک کودک هستید ، زیرا بسیار راحت است ، فرض کنید که هیچ کاری با آن ندارید. افکار شیطانی به شما فقرا حمله کرده و شما را آزار می دهند. شما به کسی نیاز دارید که بیاید و او را دور کند و برای شما متاسف باشد. و این نیز یک انتخاب است. و صورت می گیرد.

شما می توانید هر آنچه می خواهید انجام دهید.

البته عذرخواهی می کنم ، اما دیگر نمی توانید به خودتان دروغ بگویید که شخص دیگری این کار را انجام می دهد ، حتی اگر آن شخص خودتان باشید.

بر اساس تجربه من ، از هر 10 مشتری ، 8 نفر ، پس از این س questionsالات ، همه افکار وسواسی از بین می روند. فقط پس از درک و مسئولیت پذیری. زیرا افکار به هدف خود خدمت کرده اند.

برای بقیه ، من از روشهای روان درمانی تحریک آمیز استفاده می کنم و همه چیز نیز از بین می رود. اما این داستان متفاوتی است.

نتیجه گیری:

اگر هنوز می خواهید افکار وسواسی را از بین ببرید ، مسئولیت آنها را بر عهده بگیرید.

توصیه شده: