یافتن هدف در زندگی: راه مطمئن

فهرست مطالب:

تصویری: یافتن هدف در زندگی: راه مطمئن

تصویری: یافتن هدف در زندگی: راه مطمئن
تصویری: چگونه علایق،هدف و شغل ایده آل خود را پیدا کنیم | How to find your passion 2024, ممکن است
یافتن هدف در زندگی: راه مطمئن
یافتن هدف در زندگی: راه مطمئن
Anonim

داستانهای زندگی افرادی که در حافظه نسلها یا حداقل در خاطره یک نوع باقی مانده اند ، از این نظر متفاوت است که این افراد چیزی را پشت سر گذاشتند. آنها اثری از خود به جا گذاشتند. این بدان معناست که روح آنها یک کانال قابل اعتماد برای تأمین انرژی از نوادگان که آنها را به یاد می آورند فراهم کرده اند. قدیمی ها به خوبی از این امر آگاه بودند ، که همیشه نه برای ثروت ، بلکه برای جلال تلاش می کردند.

دلیل اینکه مردم موفق شدند در تاریخ جایگاهی پیدا کنند بسیار ساده است - همه آنها در زندگی هدف داشتند. آنقدر بزرگ است که از افق های انسانی فراتر می رود. و این فرآیند تحقق این هدف بود که جاودانگی معنوی را برای آنها فراهم کرد. اما باید به شما هشدار دهم که هدف زندگی لذت ارزان نیست ، فقط برای کسی است که به اندازه کافی توسعه یافته ، شجاع و بلندپرواز است.

چرا در زندگی به هدف نیاز دارید

قبل از شروع جستجوی هدف خود در زندگی ، باید بفهمید که چرا واقعاً به این هدف نیاز دارید. معمولاً هیچ کس به طور جدی با این س himselfال خود را اذیت نمی کند و از عبارات انتزاعی در مورد "کامل بودن زندگی" ، "معنی پیدا کردن" ، "لذت بردن" و غیره صرف نظر می کند. اما در حقیقت ، درک اهمیت و ضرورت تعیین یک هدف بزرگ در زندگی ، فرایند یافتن نوعی پوسته و ایده های تحمیلی بیگانه را روشن می کند.

هدف شما در زندگی ابزار توسعه شما است. این بهترین (و در واقع تنها) راهی است که شما را از آنچه اکنون هستید (و کسی که همیشه دوست ندارید و کاملا شبیه شما نیست) به شخصی که واقعاً می خواهید تبدیل کنید. قوی ، آزاد ، کامل ، عاقل ، موفق ، ثروتمند ، محبوب ، شاد و غیره و مطمئناً به این شکل خواهید شد ، زیرا رسیدن به هدف بدون تبدیل شدن به چنین شخصی غیرممکن است.

س mainال اصلی این است که به وضوح و به وضوح درک کنید که دقیقاً می خواهید به چه چیزی تبدیل شوید ، زیرا همه چیز در این دنیا قیمت خود را دارد. شما نمی توانید ثروتمند باشید و مسئولیت و خطرات مربوط به ثروتی که دارید را تحمل نکنید. شما نمی توانید قوی باشید و از رقابت با کسانی که می خواهند قدرت شما را آزمایش کنند ، اجتناب کنید. شما نمی توانید آزاد باشید و تحت نظر افکار عمومی قرار بگیرید و از ایده ها ، تصمیمات ، اصول و فلسفه های دیگران پیروی کنید.

قوانین تعیین هدف

قبل از اقدام برای شفاف سازی و تدوین هدف زندگی خود ، باید معیارهایی را که باید رعایت کند تا ستاره راهنما باشد ، و نه یک رویای کوچک یا خیال انتزاعی ، درک کنید. و این معیارها به شرح زیر است.

اولا ، هدف در زندگی باید مادام العمر باشد … تنها در این صورت است که می توان این هدف را عالی در نظر گرفت. به هر حال ، اگر برای خود هدفی تعیین کرده اید و در چند سال به آن دست یافته اید ، این هدف کوچک است. "بزرگ" به این معنی است که این هدف فراتر از علایق شخصی شما است و بسیاری از افراد دیگر را تحت تأثیر قرار می دهد. برای مثال ، تبدیل شدن به مشهورترین خواننده (کارگردان ، آشپز ، نویسنده ، وبلاگ نویس و غیره) ، کشف دارویی برای سرطان (اگرچه قبلاً کشف شده است ، اما آشکارا تبلیغ نشده است) یا تغییر ماهیت نهاد ازدواج در فرهنگ خاص

ثانیا ، هدف باید مشخص باشد … به عبارت دیگر ، شما باید به وضوح بفهمید (و بخواهید) چه نتایج واقعی و واضحی را که می خواهید به طور کامل در واقعیت تغییر دهید ، بدست آورید. 100 میلیون بازدید از ویدیوهای شما؟ بیلیون؟ اجرای کنسرت با 3 میلیون تماشاگر؟ شماره 1 در رتبه بندی معتبرترین نشریات؟ بیش از یک میلیون نقل قول؟

ناخودآگاه همیشه با یک تصویر خاص هدایت می شود. فقط به این دلیل که ناخودآگاه عمدتا روی تصاویر تمرکز می کند. و اگر به جای ویژگی های خاص مجموعه ای از خواسته های انتزاعی دارید ، پس هدف شما محقق نمی شود. زیرا شما فقط نمی خواهید مسئولیت آن را بر عهده بگیرید.

ثالثاً ، هدف باید مناسب باشد … هگل ، به عنوان بزرگترین ذهن ، می تواند اجازه دهد در پاسخ به این اظهار نظر كه نظریه او با حقایق موافق نیست ، بگوید: "بدتر از همه برای حقایق."در مورد شما ، چنین ترفندی جواب نمی دهد. چیزهای زیادی در دسترس انسان است ، اما همه چیز نیست. قدم زدن در دیوارها ، پرواز به گذشته ، برقراری دموکراسی واقعی در روسیه ، پرواز در هوا با قدرت فکر ، یافتن همسر ایده آل / همسر ایده آل - همه اینها از قلمرو فانتزی است ، نه واقعیت. یک هدف مناسب مطابق با قوانین فیزیکی و اجتماعی است.

چهارم ، هدف باید قابل مشاهده باشد … به عبارت دیگر ، شما باید واقعیتی را که هنگام رسیدن به هدف به دست می آید ، در مقابل چشمان خود ببینید. انگار در حال تماشای فیلمی از زندگی خود هستید. به عنوان مثال ، برای دیدن محبوب ترین گروه در حال پخش آهنگی که نوشتید ، یا اینکه ببینید کتابی که نوشته اید بیش از دو میلیون بار بارگیری شده است. حتی بهتر است حتی در حداقل سطح ، اما تأثیراتی را که این هدف هنگام تجسم ایجاد می کند تجربه کنید - وقتی می بینید که آهنگ شما چگونه پخش می شود ، شادی کنید.

پنجم، هدف باید بر توسعه زندگی متمرکز باشد … به این معنا که نتایج مثبت دستیابی به هدف باید جهانی و منفی باشد - در صورت عدم اجتناب از آنها -

محلی اگر هدف شما منجر به این واقعیت شود که پاداش های محلی دریافت می کنید و سایر افراد در نتیجه کسل کننده می شوند و حتی بیشتر کودکانه می شوند (تأثیر منفی جهانی) ، در عوض توسعه واقعی در زندگی خود دچار مشکل خواهید شد.

تنها با اتکا به این قوانین می توانید برای خود یک هدف کاری تعیین کنید که هم با خواسته ها ، ارزشها و نیازهای واقعی شما و هم با منافع سیستمهای مرتبه بالاتری که شما بخشی از آنها هستید هماهنگ شود.

اشتباهات معمولی

هدف از آن شما نیست. اغلب اتفاق می افتد که تحت تأثیر والدین یا مرجع دیگری یا تلاش برای "اثبات همه آنها" ، شخصی برای خود هدفی را تعیین می کند که واقعاً به آن احتیاج ندارد. و با رسیدن به آن رضایت نمی گیرد. به عنوان مثال ، او تحصیلات غیر ضروری را فرا می گیرد. یا شغلی پیدا کنید که او دوست ندارد. یا خانواده ای ایجاد می کند "به طوری که والدین خوشحال باشند". یک ماشین می خرید ، "به گونه ای که مانند دیگران". خانه ای می سازد "برای احترام و حسادت". و غیره.

دستیابی به چنین اهدافی به زمان و نشاط زیادی نیاز دارد. فرایند دستیابی به آنها فرد را ضعیف توسعه می دهد یا اصلا توسعه نمی یابد. و در نتیجه ، فرد حتی بیشتر از قبل ناراضی می شود.

هدف ساخته شده است. یا به عبارت دیگر ، هدف از ذهن سرچشمه می گیرد و نه از روح (خواسته ها یا آرزوهای واقعی). به عنوان مثال ، شما تصمیم گرفتید میلیاردر شوید ، به مریخ پرواز کنید یا "اتحاد جماهیر شوروی 2.0" را ایجاد کنید. من استدلال نمی کنم که اهداف بلند پروازانه هستند ، اما به دور از واقعیت هستند و می توان آنها را با خیال راحت به دسته خیالات شهوانی نسبت داد. دلیل این امر کودک گرایی است. از این گذشته ، در دوران کودکی ، کودک معتقد بود که همه چیز "در دسترس اوست" ، فقط باید انگشت خود را روی انگشتش بکوبد و وای! فانتزی او محقق شد این معمولاً روی صفحه کامپیوتر اتفاق می افتد. اما در زندگی واقعی (بزرگسالان) چنین ترفندی جواب نمی دهد.

هدف پروژه ای است که شما آماده هستید تا خود و زندگی خود را به طور کامل وقف کنید (نه لزوما 100، ، بلکه به گونه ای که تمام زمینه های زندگی شما از منشور هدف شکل بگیرد). یک پروژه جدی ، و نه یک ماموریت دیگر (هر چند دشوار) در یک بازی رایانه ای که بین سرگرمی و کارهای خانه انجام می دهید.

خطای اولویت این مرد آزادی می خواست ، اما به دلایلی آن را به گونه ای درک کرد که برای این کار به پول زیادی نیاز داشت. در نتیجه ، با رسیدن به هدف پولی ، او آزادی بیشتری را از دست داد و گروگان طرح ها ، شرایط و گروه های مورد علاقه ایجاد شده توسط او شد ، که تنها یک فرصت برای خروج از این بازی به او می داد - ابتدا پا.

هدف مستلزم قربانی منافع شخصی است. دسته ای از افراد وجود دارند که آماده اند هر چیزی را که دارند به خاطر دستیابی به هدفی قربانی کنند که از آن هیچ مطلبی نخواهند داشت. این افراد متعصب هستند. و هر فرد متعصبی یک پارانوئید است که بر برخی از "ایده های ثابت" ثابت شده است. واضح است که پارانوئید می تواند خود را بدست آورد ، که زندگی او شاد و پر است در عین حال به سختی می توان نامید.

هدف شما باید شما را شعله ور کند.یعنی شما باید یک نیاز شدید و عمیق برای حرکت به سوی این هدف به هر قیمتی احساس کنید تا در زندگی شما اتفاق نیفتد. اگر این احساس وجود ندارد ، پس یکی از اشتباهات بالا را مرتکب شده اید یا هدف را به اشتباه تعیین کرده اید.

چگونه هدفتان را "از دست ندهید"

راه های زیادی برای روشن شدن هدف زندگی شما وجود دارد.

به مدت 55 دقیقه ، می توانید اولین چیزی را که در پاسخ به این س "ال "می خواهم در زندگی به چه چیزی برسم؟" روی کاغذ بنویسید. سپس ، در نقطه ای ، درک "اینجا او است!" "در سرم" چشمک می زند "! هدف من!". یا "شعله ور" نمی شود.

می توانید هر روز 7 روز آنچه را که هدف خود می دانید بنویسید و در هشتم ، تمام سوابق خود را مرور کنید ، TOP-10 را برجسته کنید و اهدافی را که برای اجرای آنها قصد انجام هیچ کاری را ندارید از آن حذف کنید. هفته های آینده و از آنچه باقی مانده است ، هدف اصلی زندگی خود را انتخاب کنید.

هر شب قبل از خواب می توانید س "ال "هدف من در زندگی چیست؟" را با صدای بلند یا بی صدا بخوانید. و منتظر باشید تا ناخودآگاه در خواب پاسخی به س questionالی که بدنبال آن هستید بدهد. و صبح ، همه اتفاقات شب را بنویسید ، تجزیه و تحلیل کنید و بر این اساس ، هدف خود را فرمول بندی کنید.

اما یک مشکل کوچک وجود دارد که هیچ کدام از کسانی که درباره یافتن هدف خود می نویسند نمی نویسند. من گمان می کنم آنها به سادگی از آن اطلاع ندارند. واقعیت این است که همه افراد متمدن (به استثنای کسانی که در محیط اشرافی تربیت شده اند) در فرایند اجتماعی شدن فرهنگی به طور کامل توسط غریزه قدرت مسدود شده اند. او غریزه خودآگاهی خلاق است. به لطف این غریزه ، اهداف بلندپروازانه تعیین شده و به آنها دست می یابیم.

و از آنجا که غریزه قدرت تقریباً 100 blocked مسدود شده است (این امر به گونه ای انجام می شود که شما یک عضو "معمولی" مدیریت پذیر و مفید جامعه باشید) ، بنابراین بین هدف شما در زندگی و شما یک مانع نامرئی ، اما تقریباً غیرقابل حل وجود دارد. مانعی که می تواند مانع دیدن هدف شما شود. و حتی اگر آن را ببینید ، به دلیل این واقعیت که ترس ها و تردیدها قوی تر از انرژی غریزه مسدود شده شما در خلاقیت قدرت خواهند بود ، نمی توانید اجرای آن را آغاز کنید.

راهی برای خروج از این وضعیت وجود دارد. شما باید میل خود را برای تغییر خلاق جهان (یعنی غریزه قدرت) حداقل 1 un مسدود کنید. سپس انرژی عظیمی آزاد می شود ، که اکنون 24 ساعت شبانه روز ، 365 روز در سال صرف حفظ بازدارندگی های ناخودآگاه می شود. و شما از این انرژی (10 برابر بیشتر از سطح انرژی فعلی خود) برای رسیدن به هدف خود استفاده خواهید کرد ، که علاوه بر این ، می توانید به وضوح و واضح آن را ببینید و احساس کنید.

من به شما پیشنهاد می کنم که در چارچوب برنامه مربیگری "ساختن یک زندگی جدید" ، رفع انسداد غریزه قدرت خود و فرایند یافتن هدف زندگی خود را طی کنید. این مطمئن ترین راه و یک فرصت عالی برای ترسیم خطی جسورانه بین زندگی ای است که اکنون در آن زندگی می کنید و پس از اتمام برنامه شروع خواهید کرد. مشاوره اولیه (مقدماتی) رایگان است.

بنابراین هیچ زندگی بی هدف کافی نیست. زمان توسعه واقعاً فرا رسیده است!

توصیه شده: