آیا می توانم استراحت کنم؟! پایان خستگی در راه رسیدن به هدف کجاست و چگونه می توان در مسابقه دیوانه وار زندگی دوام آورد

فهرست مطالب:

تصویری: آیا می توانم استراحت کنم؟! پایان خستگی در راه رسیدن به هدف کجاست و چگونه می توان در مسابقه دیوانه وار زندگی دوام آورد

تصویری: آیا می توانم استراحت کنم؟! پایان خستگی در راه رسیدن به هدف کجاست و چگونه می توان در مسابقه دیوانه وار زندگی دوام آورد
تصویری: Общий сбор в Антартике ► 5 Прохождение Resident Evil Code: Veronica (PS2) 2024, آوریل
آیا می توانم استراحت کنم؟! پایان خستگی در راه رسیدن به هدف کجاست و چگونه می توان در مسابقه دیوانه وار زندگی دوام آورد
آیا می توانم استراحت کنم؟! پایان خستگی در راه رسیدن به هدف کجاست و چگونه می توان در مسابقه دیوانه وار زندگی دوام آورد
Anonim

آیا احساس خستگی بی پایان داشتید ، هنگامی که برای هیچ کاری قدرت کافی ندارید و تنها چیزی که می خواهید این است که دراز بکشید و هیچ کاری انجام ندهید تا هیچ چیز شما را اذیت نکند و در نهایت فقط از مسابقه دیوانه استراحت کنید؟ مسابقه ای که سالها طول می کشد ، زمانی که احساس می کنید در یک غلتک هستید ، تمام کارهای خود را به پایان رسانده اید و باید دوباره بدوید و کاری انجام دهید. چنین دور باطلی بارها و بارها خود را تکرار می کند و انتهای آن قابل مشاهده نیست ، و این شما و شما را خسته کننده می کند ، انگار از میوه خارج شده اید و دیگر قدرتی برای شما باقی نمانده است.

شاید دلیل آن بسیار ساده باشد ، شما متقاعد شده اید که بسیار کم می دهید ، باید کمی بیشتر فشار بیاورید و سپس مطمئناً به هر چیزی که می خواهید خواهید رسید. و چنین چرخه ای به طور نامحدود ادامه می یابد ، فقط شما توانستید با یک مشکل کنار بیایید ، زیرا یک چرخه جدید در افق ظاهر می شود.

اما بدشانسی ، هر بار که به خواسته خود می رسید ، هدف شما بیشتر تغییر می کند و باید کمی بیشتر تلاش کنید. به هر حال ، مدام به شما گفته می شد که می توانید کارهای بهتری انجام دهید. بنابراین شما از مدرسه با A به خانه می آیید و والدین شما می گویند خوب است ، اما می توانست بهتر باشد ، زیرا کاتیا توانست A را دریافت کند ، او به من به اندازه کافی آموزش نداد ، شما باید بیشتر مسئول و جدی باشید. یا در المپیاد ورزشی مقام سوم را کسب می کنید و مربی می گوید تنها کاری که باید انجام دهید این بود که تنبل نباشید ، بلکه تمرینات اضافی را انجام دهید و می توانید مقام اول را به دست آورید ، اما آن مرد تمام تلاش خود را کرد و به حق جایزه خود را گرفت.

و خود جامعه با قدرت و اصرار فریاد می زند که اگر به موفقیت دست نیافته اید ، به این معنی است که شما تلاش کمی کرده اید. این ایده به ویژه در آموزشهای مختلف برای موفقیت ، رهبری ، انگیزه رایج است و اغلب در مقالاتی در مورد چگونگی دستیابی به خواسته خود یافت می شود. از شما به عنوان نمونه های بسیاری از افراد موفق نام برده می شود که به موقعیت بی سابقه ای دست یافته اند ، داستان های موفقیت را بیان کرده اند و غیره. البته بسیار نادر است که بدون تلاش به چیزی معنادار دست یابید و تنها در صورتی که شانس به شما لبخند بزند.

اما چیزی که آنها هرگز در مورد آن صحبت نمی کنند ، داستانهایی است که مردم تمام تلاش خود را برای تحقق رویاهای خود صرف کردند و به هیچ وجه موفق نشدند. اما در حقیقت ، بسیاری از چنین داستانهایی وجود دارد ، آنها اصلا جالب نیستند. در نتیجه ، به نظر می رسد که همه شکستها منحصراً با فعالیت شما مرتبط است ، که همه چیز فقط به شما بستگی دارد و به هیچ چیز دیگری بستگی ندارد. گویی اگر سر خود را به دیوار بکوبید ، دیر یا زود دیوار می شکند. و بدترین چیز این است که نگرش "اگر من این را بخواهم ، این اتفاق می افتد" ظاهر می شود. توهمات شگفت انگیزی که به شما امکان می دهد احساس قدرت مطلق را ایجاد کنید و این واقعیت را دارید که قادر به کنترل همه چیز و همه هستید.

چه چیزی برای شما مهمتر است ، موفقیت در نظر دیگران یا خوشبختی خودتان؟ واقعیت این است که موفقیت و خوشبختی دو چیز کاملاً متفاوت هستند اما جامعه به طور فزاینده ای یکی را با دیگری همذات پنداری می کند ، شهرت ، پول ، تحسین جهانی را به عنوان خیر نهایی رواج می بخشد. فرض کنید شما به عنوان یک باغبان کار می کنید و این سرگرمی مورد علاقه شما است ، احساس خوشبختی می کنید ، روزهایی را در باغ گذرانده و از گیاهان مراقبت می کنید ، احساس آرامش و آرامش می کنید. آیا بهترین شغل خود را در جهان با موفقیت و شهرت در یک شرکت پیشرفته بدون احساس رضایت عوض می کنید؟

این مهم است که بفهمید خواسته های خودتان کجاست و خواسته های تحمیلی کجاست. همانطور که شخصیت اصلی در یکی از کتابهای پالانیوک گفت: "من دیگر تفاوت بین آنچه را که می خواهم و آنچه برای آن تربیت شده بودم ، درک نمی کنم."

اینکه به اهداف مورد نظر برسید بستگی به تعداد زیادی از عوامل دارد که بر آنها ناتوان هستید و نمی توانید آنها را کنترل کنید.علاوه بر این ، هنوز قدرت های شما وجود دارد که افسوس ، بی نهایت نیستند. و وقتی همه چیز فرو می ریزد و شکست پس از شکست رخ می دهد ، وقتی دیگر قدرتی وجود ندارد و تنها چیزی که شما نیاز دارید استراحت است ، جامعه با افتخار آن را "تنبلی" می نامد.

به هر حال ، "شما نمی توانید" اتفاق نمی افتد ، بلکه فقط "شما نمی خواهید" اتفاق می افتد. به این امر نظارت دائمی شبکه های اجتماعی را اضافه کنید ، که در آن همه چیز ایده آل ، براق و بی عیب و نقص است. و وویلا ، به نظر می رسد که همه موفق می شوند ، و فقط شما قادر به شکستن موانع گرانیت شکست نیستید. در نتیجه افسردگی ، افسردگی ، بی تفاوتی داریم. تفکر شما به گونه ای شکل گرفته است که هیچ موفقیتی به شما احساس رضایت نمی دهد و باید فرصتی برای استراحت از خود کسب کنید.

حالا بیایید ببینیم چگونه می توانید بدون خدشه دار کردن عملکرد ، احساس خستگی مداوم را از بین ببرید

د برای شروع ، دوباره تجدید نظر کنید که موفقیت ها و شکست های شما شما را به عنوان یک فرد مشخص نمی کند ، شما در حال حاضر ، صرف نظر از لیست دستاوردها ، هستید. شکست در موفقیت شما را بد نمی کند. فرض کنید در حال بازی شطرنج با حریفی هستید که دائماً در مقابل شما شکست می خورد. آیا در این شرایط بازیکن باتجربه تری خواهید شد؟ برای تقویت مهارت های خود ، باید با شخصی که شما را شکست می دهد بازی کنید ، بنابراین می توانید تجربه لازم را کسب کرده و پیشرفت کنید. این مهم است که درک کنید شکست شما راهی برای به دست آوردن دانش لازم و فرصتی برای رشد است ، نه نشان دهنده این که شما تلاش نکرده اید. سعی کنید رویدادها را از این منظر دوباره ارزیابی کنید و دستاوردها را ارزیابی کنید ، نه محرومیت ها.

وقتی فعالیت شما کاهش می یابد ، به خودتان اجازه دهید استراحت کنید. برای توزیع یکنواخت بار ، نقاط قوت و توانایی های خود را به اندازه کافی ارزیابی کنید. با داشتن یک استراحت خوب ، می توانید کار را به طور مlyثرتر و کارآمدتری انجام دهید ، و بر این اساس ، زمان و تلاش بسیار کمتر خواهد بود. به عنوان مثال ، شما باید گزارشی تهیه کنید و قبل از خواب ، کاملاً خسته ، بنشینید تا این کار را انجام دهید. در این حالت ، شما آن را مثلاً در 4 ساعت انجام می دهید ، اما در حالت عادی خوابیده و احساس نشاط می کنید ، در یک ساعت و حتی بهتر گزارش می دهید. دوره های متناوب فعالیت و استراحت برای بهره وری بیشتر.

اهداف خود را به نقاط عطف تقسیم کنید. این باعث می شود بعد از هر نمره ای که به آن می رسید ، احساس رضایت کنید ، مهم نیست که هدف نهایی چقدر دور است. هر مرحله بعدی در دید و واقعاً امکان پذیر خواهد بود. در غیر این صورت ، شما در معرض خطر ناامیدی و فلج شدن در مقابل عدم دستیابی به وظیفه قرار می گیرید.

همچنین مهم است که علل شکست را به طور عینی ارزیابی کنید و همه چیز را شخصی نگیرید. کنار گذاشتن قدرت مطلق جادویی و این ایده که همه چیز را می توان کنترل کرد دردناک و ناخوشایند است ، به این معنی است که به درماندگی خود در مواجهه با شرایط زندگی اعتراف می کنید. اما بسیار ناامیدکننده است که هربار واقعیت با فانتزی ای که به نفع دومی نیست برخورد کرد ، ناامید شد و این بار را بر دوش خود گرفت.

اگر در فعالیت خود بر نتیجه تمرکز کنید ، تا زمانی که هدف نهایی به دست نیاید ، نمی توانید استراحت کنید یا از این روند لذت ببرید. این منجر به خستگی می شود و کار به یک روال خسته کننده تبدیل می شود. با این حال ، در دراز مدت تمرکز بر این فرآیند ثمربخش تر است وقتی از کاری که انجام می دهید لذت می برید و فعالیت به خودی خود یک هدف است. بنابراین ، شما بسیار کمتر ناامید شده اید و از موانع نمی ترسید.

سبک خود را بسازید که برای شما راحت و م effectiveثر باشد. همیشه کسانی خواهند بود که از شما بهتر هستند و به موفقیت های بیشتری دست یافته اند ، شما نباید موفقیت های خود را مقایسه کنید ، هر شخص فردی جداگانه و منحصر به فرد است ، با تجربه و مهارت های خاص خود. تجزیه و تحلیل کنید ، مطالعه کنید ، اما به هیچ وجه دستاوردهای دیگران را به عنوان اثبات شکست خود ارزیابی نکنید. راه خود را به سمت اهدافی بروید که نه برای اطرافیان ، بلکه برای شما مهم است.شکست ها در این راه اجتناب ناپذیر هستند ، اما آنها را موانع تصور نکنید ، تمام تلاش خود را بکنید و از این روند لذت ببرید ، نه فقط از دستاوردها.

توصیه شده: