مامان مدیر: 8 ترفند که زندگی را آسان تر می کند

فهرست مطالب:

تصویری: مامان مدیر: 8 ترفند که زندگی را آسان تر می کند

تصویری: مامان مدیر: 8 ترفند که زندگی را آسان تر می کند
تصویری: شپش روی سر! شپش از کجا آمده است ؟ چگونه برای خلاص شدن از شپش! 2024, ممکن است
مامان مدیر: 8 ترفند که زندگی را آسان تر می کند
مامان مدیر: 8 ترفند که زندگی را آسان تر می کند
Anonim

اما در همان زمان ، من روی دیگر سکه را درک کردم-خودشناسی کامل به تمام معنا برای مادران جوان غیرقابل دستیابی است ، و همچنین رضایت کامل از زندگی.

با تصور خودم در نقش مادر با بچه ، گاهی ناراحت می شدم و فکر می کردم با اولین گریه نوزادم قسمتی از من برای همیشه از بین می رود …

در نهایت ، رویای یک خانواده محقق شد … چندین سال گذشت ، و پس از آن چه؟ بله ، شغل به این معنا ، در مفهوم متعارف ، عقب مانده است. اما بیشتر و بیشتر اوقات متوجه می شوم که شوهرم به من به عنوان یک مدیر بیش از حد فعال نگاه می کند که یک شرکت کوچک اما بسیار پویا به نام خانواده ما و دو نوزاد را اداره می کند.

و در مقطعی ، تصمیم گرفتم زندگی خانوادگی خود را تجزیه و تحلیل کنم و دریابم که واقعاً چه اتفاقی برای من و نزدیکانم می افتد.

دلپذیرترین چیز و افزایش عزت نفس ، تحسین همسر در مورد این واقعیت است که مسائل زندگی روزمره ، سازماندهی اوقات فراغت و سایر نکات مهم به خودی خود حل می شود. ارزش فکر کردن دارد و همه چیز درست می شود ، ارزش خواستن دارد و برای همه چیز ذخیره وجود دارد. اما من به یقین می دانم که حتی به خودی خود اتفاق نمی افتد. فعالیت من در سازماندهی چنین لحظات نامحسوس اما ضروری ، به اصطلاح ، یک فرایند تجاری روزانه است.

بله ، من یک رهبر هستم و یک استعداد! این اولین فکر من بود ، اما باید اشتیاق را تعدیل کرد. نه ، من رهبر هستم رهبر فقط دستورات را توزیع می کند ، برای رهبر ، توسعه همه اعضای تیم او بسیار مهمتر است. بنابراین ، تعریف پیدا شده است.

سپس من فقط شروع به تجزیه و تحلیل عملکردهای خود و مقایسه آنها با کار هر مدیر کردم.

فرمول بندی و تدوین مسئله

من به خوبی از این واقعیت آگاه هستم که اگر کاری به عنوان نیاز به انجام کاری تعیین شود ، نتیجه کاملاً قابل پیش بینی خواهد بود. این "کاری" است که انجام خواهد شد. و اغلب اوقات "به نحوی". بنابراین ، در خانواده ، وظایف ، به اصطلاح ، در حالت SMART تنظیم می شود. به طور مشخص. چه ، چگونه ، کجا ، در چه مقدار و برای چه مدت. این را می توان کنترل کرد و درک آن آسان تر است ، به ویژه هنگام تعامل با اعضای کوچک خانواده. در عین حال ، مهم است که همیشه کمی فضای خلاقیت برای کسی که وظیفه را اجرا می کند باقی بماند: ما همچنین به تدریج به توسعه استقلال نیاز داریم.

تفویض اختیار

به نظر من اوج دیپلماسی است. تدوین مستقیم وظیفه اغلب باعث ایجاد انگیزه می شود و از جذابیت آن محروم می شود. مخصوصاً وقتی صحبت از یک مرد بالغ می شود. بنابراین ، وظیفه نباید تعیین شود ، در برخی موارد باید تفویض شود. در اینجا من اعتماد خود را نشان می دهم ، اطمینان دارم که او بهتر می داند چه و چگونه ، و من فقط یک جهت کلی می دهم و نتیجه دلخواه را ترسیم می کنم. مشخصات ، جزئیات و طرح دقیق در این مورد کاملاً غیر ضروری است ، ابتکار و خلاقیت بسیار مهمتر است.

کنترل و بازخورد

ستایش - چقدر از این صدا! پس از انجام یک کار خوب ، هیچ چیز بیشتر از ارزیابی مثبت و کلمات حمایتی که به موقع گفته می شود ، انگیزه ایجاد نمی کند و باعث رسیدن به قله های جدید نمی شود. و اگر این کار دشوار و بزرگ بود ، پس هم برای تعطیلات و هم برای تحسین بی نقص مکانی وجود دارد.

در مورد کنترل ، در اینجا نیز مانند تجارت است: کنترل برخی از مراحل کار ، جایی برای تنظیم خود وظیفه و گاهی اوقات رهگیری پرچم در حال سقوط و فقط کمک به آن مهم است.

مدیریت زمان

مهمترین یافته و مفیدترین مهارت برای یک مادر جوان! من سرانجام تنها پس از تولد دو نوزاد توانستم بر تمام حکمت مسلط شوم. شگفت انگیزترین نتیجه: نیم ساعت خواب نوزاد چند بار در روز ، گاهی اوقات کارایی شخصی من را افزایش می دهد! 30 دقیقه برای همه چیز: قهوه بنوشید ، موهای خود را بشویید ، مرتب کنید ، گربه را تغذیه کنید ، سینی را بردارید ، فرنی بپوشید ، از طریق نامه نگاه کنید … بله ، این سخت ترین تلاش است ، که من با موفقیت بیشتر و بیشتر از آن عبور می کنم از زمان به زمان!

اولویت بندی

تربیت دو کودک در حقیقت یک حالت دائمی است. اما بلافاصله مشخص می شود که چه چیزی مهم و ضروری است و چه چیزی می تواند منتظر بماند … یک سال یا حتی سال دیگر.چند کار را در 20-30 دقیقه یاد گرفته ام! و بله ، کمال گرایی و سندرم دانش آموز عالی به طور کامل از بین رفته است: به سادگی زمانی برای تأمل و آوردن همه چیز به حالت فوق العاده ایده آل وجود ندارد.

با درک اینکه همه موارد فوق توسط من از دفتر کار و سخنرانی های اساتید موسسه آورده شده است ، فکر کردم شاید به عنوان مدیر خانواده ، من هنوز همه چیز را نمی دانم و می توانم. و من تصمیم گرفتم که تحصیلاتم را ادامه دهم و به مقرون به صرفه ترین دوره های آموزشی - به نزدیکترین زمین بازی - بروم. و این ، من به شما می گویم ، فقط یک انبار حکمت مدیریتی است!

اولین چیزی که به من توجه کرد ، ایجاد تیم بود. مادران باتجربه و عاقل ، یک تیم واقعی را از یک خانواده تشکیل می دهند ، بدون توجه به تعداد افراد آن. با مشاهده آنها ، من در بسیاری از افراد گرایش طبیعی به این را دیدم ، گویی آنها دارای دانش مخفی هستند …

توانایی مذاکره

فریاد نزنید ، کوتاهها را پخش نکنید ، مانند ضربه تازیانه فرمان. یعنی مذاکره کردن. مادرانی که با آرامش و اندازه گیری به فرزندان توضیح می دهند که چرا ارزش ضربه زدن به سر واسنکا با کاردک یا شکستن قلعه های ماسه ای ساخته شده توسط وروچکا را ندارد ، به سادگی شگفت انگیز است. و توانایی متقاعد کردن شما برای رفتن به خانه و خوردن فرنی نفرت انگیز ، در حالی که می خواهید راه بروید ، بازی کنید و بدوید؟ مهارت مذاکره ، ایجاد انگیزه ، تحسین و توضیح در همان زمان ، من به قلک مدیر من در همانجا بردم.

چند وظیفه ای

یکی دیگر از دستاوردهای مادران خردمند ، که من مرتباً در زمین بازی مشاهده می کنم: آنها موفق می شوند با پدر صحبت کنند و کارهای شبانه را تنظیم کنند ، در عین حال به کودک توضیح دهند که اسباب بازی های دیگران را نمی توان برداشته و چرا هنوز نمی توان واسنکا را کتک زد و حتی او را آرام کرد همان واسنکا که در کنار او در سه گلو غرش می کند! این فقط نمایشی است که نمی توانید خود را از آن جدا کنید. و احتمالاً در خانه نیز همین اتفاق می افتد: به لطف چند وظیفه ای بودن ، این مدیران خانواده منحصر به فرد می توانند دروس را بررسی کرده ، به رختخواب بروند و در مورد مشکل در محل کار همزمان صحبت کنند. و هیچ کس احساس نمی کند که کنار گذاشته شده است: نه سرپرست خانواده ، نه پسر بچه مدرسه ای و نه کوچکترین.

من فکر می کنم راز این امر این است که بخشی از امور از قبل برنامه ریزی شده ، آماده و تدبیر شده است. و مجادله برای کوچکتر ، و ستایش برای بزرگتر ، و کلمات حمایت از شوهر. و پس از "اساتید" من از جعبه شن ، شروع به برنامه ریزی لحظات زیادی کردم ، که قبلاً بی سر و صدا آنها را رها کرده بودم.

نوآوری ها

روشهای جدید و راه حلهای نوآورانه در زمینه آموزش و آموزش ضروری است. اما همه آنها به دلخواه من نبودند. برای مثال ، تصور سیستمی برای ردیابی و مهار کودکان بیش فعال با استفاده از بند پنج متری. این به مادران کمک می کند ، جایی که افراد زیادی وجود دارند ، یک نوزاد بیش از حد فعال را دنبال کنند. اما من تا به حال از این روش خودداری کرده ام …

اما ایده یادگیری و کنترل مشترک در مورد روح به خانواده ما رسید. بزرگتر ، با یادگیری آیه ، آن را با بیان برای جوانتر می خواند ، و نقاط ضعف را نمره می دهد و نظر می دهد. فکر کنم ایده خوبیه

از تحلیل خود چه نتیجه ای گرفتم؟ بله ، می توان به پیشرفت حرفه ای و رشد شخصی من حسادت کرد! همه ادارات مجبور نخواهند بود که در چند سال بر این مهارت ها مسلط شوند. علاوه بر این ، و یاد بگیرید که منطقه راحت بدنام را ترک کنید فقط به این دلیل که چاره ای نیست.

و فقط یک چیز ، باید اعتراف کنم ، کمی ناراحتم می کند. در این مهلت بی پایان و فورس ماژور ، توانایی لذت بردن از لحظه از بین می رود. که فقط اینجا و اکنون است و هرگز تکرار نخواهد شد … مگر اینکه در سالهای طولانی شاهد یک لحظه شادی در عکس باشیم … اما این لحظه مهمترین چیز در زندگی ما است ، مگر نه ؟

توصیه شده: