2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
یک بار موردی پیش آمد. از یکی از زنان خواسته شد رابطه خود را با شوهر سابقش که ده سال پیش از او طلاق گرفته بود ، پایان دهد. و او هنوز از دست او عصبانی است ، هنوز با او رابطه منفی دارد. در کلمات ، او می گوید: "بله ، من مدتها پیش او را بخشیدم." و از چهره او می بینید که آماده است به او ضربه بزند … او در احساسات خود ملتهب می شود و همچنان خط خود را خم می کند … او همه چیز را می فهمد ، اما نمی تواند آن را رد کند.
گزینه های کار درمانگر صورت فلکی می تواند متفاوت باشد. یکی از گزینه های اقدام در این شرایط ممکن است روشن شدن ماهیت روابط و احساسات مشتری باشد. هر چه احساسات مثبت یا منفی روشن تر باشد ، دلبستگی بیشتر است. اگر می خواهید پیوند را ادامه دهید - کار خوب را ادامه دهید. اگر می خواهید تغییر دهید ، بگذارید تغییر کنیم …
شما می توانید با احساسات قوی (پرخاشگری و عصبانیت) از طریق واکنش آنها ، بیان کلامی و عضلانی آنها کار کنید: آن را بیان کنید ، بنویسید ، آن را به عنوان چیزی سنگین منتقل کنید ، بازدم کنید و غیره. استقبال از بدن درمانی هنگام بیان احساسات بسیار خوب کمک می کند: "من درد شدیدی داشتم. و هنوز هم درد می کند. من خیلی از دستت عصبانی هستم. من بسیار آزرده هستم … "همراه با کار عضلانی (بار روی عضلات قفسه سینه). همراه با صحبت کردن ، مشتری می تواند کیسه سنگین را از خود دور کند (به جای کیسه ، یک بدن آبدار با وزن مخصوص خود درمانگر وجود دارد). خیلی سریع ، برای مشتری راحت تر می شود ، او از احساساتی که بر او غلبه کرده است رهایی می یابد.
و حتی در چنین تکنیک ساده ، یک تفاوت بسیار مهم وجود دارد. می توانید فریاد بزنید: "من از شما متنفرم" ، یا می توانید فریاد بزنید: "من صدمه دیده و آسیب دیده ام." نسخه دوم این عبارت در رفع تنش در رابطه بسیار بهتر عمل می کند. شما باید در مورد احساسات خود صحبت کنید و شریک سابق خود را برای همه گناهان سرزنش نکنید. در نهایت ، هر دو شریک مسئول این رابطه هستند.
شما می توانید به صورت کاملاً عملگرا با موضوع برخورد کنید. از طریق مخالفت و تحریک.
الان عصبانی هستی؟
- من عصبانی هستم!
آیا احساس درستی دارید؟
- احساس کن!
تبریک می گویم ، شما آموخته اید که از مزایای ثانویه استفاده کنید. شما در حق خود هستید - مانند یک بنای تاریخی بر مقبره ، یک باکره در جلال مقدسیتان. و به خاطر احساس این اهمیت ، 50-60-70 of از منابع خود را از دست می دهید. شما این منابع را از حقوق خود ، از فرزندان خود ، از سلامت خود می دزدید. و فقط به خاطر این اهمیت ، این حس حق و برتری. به نظر شما ارزشش را دارد؟
شما یاد گرفته اید که این کار را به خوبی انجام دهید. نحوه حمل شما ستودنی است و سرسختی شما قابل تحسین است. اما ارزشش را دارد؟ آیا بازی ارزش شمع را دارد؟
در سطح عمیق تری از تفصیل ، شما باید وارد دوران کودکی شوید و به دنبال کودکی آسیب دیده باشید که عادت کرده است به شکلی خاص در برابر نارضایتی ها و ظلم بزرگسالان واکنش نشان دهد. قسمتی از او (قربانی) آسیب می بیند ، قسمت دیگر (مدافع) ضربه محکم می زند و قسمت سوم (بالغ و مسئول) در مواجهه با مشتری روی صندلی مشتری به صورت فلکی نگاه می کند و امیدوار است چیزی را در زندگی خود برای او حل کند. بهتر.
و پردازش اجزای شخصیت به طور جداگانه بسیار آسان تر است. چرا راحت تر است؟
به معنی عبارت "شما ، ووا ، از دست پدر و مادر عصبانی هستید" گوش دهید. ممکن است مشتری اعتراض کند و بگوید: "بله ، نه ، نه واقعا. من به طور کلی و به طور کلی آرام هستم."
و اکنون به نسخه دیگری از این عبارت گوش دهید: "وووا ، شما یک فرد باهوش ، مثبت ، مسئول ، یک حرفه ای هستید که می داند چگونه یک کسب و کار ایجاد کند و پول در بیاورد … اما برخی از شما - در شرایطی در دوران کودکی آسیب دیدید. - هنوز از دست پدر و مادر عصبانی است. عصبانی است و نمی تواند آرام شود. بیایید با او صحبت کنیم."
و او ، با دریافت این پیام که خودش خوب است ، و هیچ کس قرار نیست به او حمله کند و او را منفی ارزیابی کند ، کاملاً به اندازه کافی با قسمت خود صحبت می کند و کار می کند ، آن را به روشی جدید و مثبت تر برنامه ریزی می کند.
بخش بزرگسالان همه منابع را برای رسیدگی به هر شرایط سختی در اختیار دارد ، این توانایی را دارد که راه حل بهینه را بیابد. و قسمت های آسیب دیده - آنها مالک خود نیستند ، آنها در رحمت طوفان هستند. فقط با توجه به وظیفه جدید آنها باید دوباره برنامه ریزی شوند.
توصیه شده:
راپونزل. داستان پیچیده استعاره مورد مشتری
مورد با اجازه مشتری منتشر شده است. یک مشتری ، بگذارید او را اما صدا کنیم ، با درخواست جدایی - جدایی روانی از مادرش - به درمان آمد. دختر 26 ساله است ، جدا زندگی می کند ، ازدواج کرده است. با وجود این ، او تحت سرپرستی شدید مادرش است و هر بازدید از خانه والدین (چرا) مطمئناً با مشاجره خاتمه می یابد - با وجود این واقعیت که اقوام باهوش ، تحصیل کرده و به نظر می رسد بسیار دوستانه هستند.
افکار وسواسی - آیا من خودم را کنترل نمی کنم یا در کنترل نیستم؟
یک مشکل کلاسیک در اختلال وسواس فکری عملی ، مشکل سردرگمی در مورد ترس ها و انگیزه های شما است. این مشکل بیشتر مربوط به وسواس های متضاد است ، هنگامی که فکر می کنید می توانید به کسی آسیب برسانید ، به شیوه ای نامناسب (ناپسند) رفتار کنید ، دیوانه شوید ، خودکشی کنید.
مشتری خوب ، مشتری بد
مرسوم نیست که در این مورد صحبت کنیم ، زیرا همه ما شهرت خود را به عنوان متخصصان صحیح و دوستانه ارزش قائل هستیم ، اینطور نیست؟ خوب ، من شانس می کنم . آنها می گویند پیشخدمت ها بدترین رستوران ها در رستوران ها هستند ، زیرا در اوقات فراغت خود سعی می کنند هر کاری را که احمقانه ترین مشتریانشان با آنها انجام می دهند ، با همکاران خود انجام دهند.
چنین درمان متفاوتی: مشتری "من می خواهم" و مشتری "من باید"
درمانگری بسیار متفاوت: مشتری "می خواهم" و مشتری "NADO" در روان یک فرد بالغ من می خواهم و باید هماهنگ باشم ، خواسته ها و تعهدات من موضوع مطرح شده در مقالات "بین نیاز و خواسته و دام مضاعف روابط را ادامه می دهم من حامی نوع شناسی مراجعه کنندگان و درخواست های آنها نیستم و در درمان بر فردیت شخصیت مراجعه کننده و منحصر به فرد بودن درخواست وی تأکید می کنم.
قصیده برای مشتری یا چیزی که من برای مردمش ارزش قائل هستم
می دانید ، من به مشتریانم افتخار می کنم. نه کسانی که چند جلسه در جستجوی دستورالعمل های سریع برای بازگرداندن دستورالعمل های زندگی خود می آیند. و نه کسانی که فقط برای رفتن می آیند ، زیرا "هیچ چیز نمی تواند به آنها کمک کند." اما کسانی که باقی می مانند و جسورانه خود را با چراغ قوه مسلح می کنند تا از طریق خارهای خود به ستاره های ناخودآگاه بروند.