چگونه در مشارکت در قلدری شرکت نکنیم - کتابچه راهنما

فهرست مطالب:

تصویری: چگونه در مشارکت در قلدری شرکت نکنیم - کتابچه راهنما

تصویری: چگونه در مشارکت در قلدری شرکت نکنیم - کتابچه راهنما
تصویری: نحوه برخورد با بچه های قلدر 2024, آوریل
چگونه در مشارکت در قلدری شرکت نکنیم - کتابچه راهنما
چگونه در مشارکت در قلدری شرکت نکنیم - کتابچه راهنما
Anonim

مقالات و دستورالعمل های زیادی در مورد مسئله مهم اینکه چگونه قربانی قلدری نشویم وجود دارد. فهرستهایی که باید انجام شود و نباید انجام شود نوشته شده است. مطالعات بر روی "مشوق هایی" که جمعیت نسبت به آنها واکنش نشان می دهد ، "توصیه هایی برای اجتناب از …" نوشته شده است ، و غیره. و غیره همه اینها عالی است ، و اطلاعات مفید زیادی در چنین مطالبی وجود دارد. فقط یک چیز اضافی است. تمرکز مسئولیت در تمام این گونه متون بر قربانی است (آنچه او خوشحال نکرد ، چه نکرد ، چگونه اشتباه کرد) و توصیه فقط به قربانی ، بقیه شرکت کنندگان در طرح داده می شود ، به عنوان مثال اگر آنها اصلاً وجود نداشته باشند

در همین حال ، قربانی قلدری هرگز تصمیمی برای شروع آن نمی گیرد. حتی اگر عناصر قربانی در رفتار او وجود داشته باشد ، حتی اگر تحریکاتی صورت گیرد. قلدری همیشه توسط کسی در خارج و در میان جمعیت شروع و پشتیبانی می شود. و من فکر می کنم ما باید یک کتابچه راهنما برای "جمعیت" بنویسیم - برای همه نقشهایی که گروه هنگام وقوع قلدری به آنها محول می شود. آن را "راهنمایی برای اجتناب" کنید - برای کسانی که مایلند تمرکز مسئولیت اقدامات خود را در نقطه مناسب قرار دهند. به خودم. شاید - برای کسانی که قبلاً تجربه مشارکت در قلدری یا مشاهده زورگویی را داشته اند. و همچنین ، برای کسانی که احساس می کنند "چیزی اشتباه است" ، و می خواهند آن را تغییر دهند. سرانجام ، برای کسانی که آنقدر شجاع و پایدار هستند که اعتراف می کنند "اینطور نیست" ، و می خواهند به پرتگاه موجود در داخل نگاه کنند. بعید است که چنین افرادی وجود داشته باشند ، اما هنوز باید یک دفترچه راهنما وجود داشته باشد. چون درست است.

غواصی در؟ 1. یک برنامه آموزشی کوچک اما مهم

کلمه "آزار و شکنجه" در زبان روسی در اصل واژه ای بود که به شکار کلاسیک اشاره داشت و این کلمه به معنای تعقیب حیوان توسط یک دسته سگ بود. در طبیعت ، فعل و انفعالاتی وجود دارد که می توان آنها را قلدری نیز نامید - این همیشه یک عمل یا مجموعه ای از اقدامات گروهی در برابر یک نفر است. به طور کلی ، "حیوان" زیادی در این پدیده وجود دارد ، بنابراین ، تحقیقات آن ، در میان متخصصان دیگر ، توسط متخصصان علم اخلاق انجام می شود.

مطالعه قلدری به عنوان یک پدیده در گروه های انسانی (تهدید ، تجاوز ، قلدری) کاملاً دیر در دهه 70 آغاز شد ، اگرچه فکر می کنم خود این پدیده قرن ها وجود داشته است. بنابراین ، نمی توان گفت که پایگاه دانش انباشته بسیار بزرگ است و اکتشافات انقلابی هنوز در حال وقوع است که طرح های قبلی شناخته شده را وارونه می کند.

تعریف قلدری به معنای امروزی آن شامل ویژگی های اجباری زیر است:

- تکرارپذیری ؛

- قصد ؛

- مقدار اضافی ؛

- پرخاشگری

اعتقاد بر این است که ماهیت قلدری توزیع مجدد قدرت است و هدف آن ایجاد ترس در قربانی است.

در مورد موضوع قلدری ، هنری بخوانید و تماشا کنید:

- "مترسک" ، داستان V. K. ژلزنیکوف و فیلم

- "کتاب بی پایان" ، مایکل اندده

- "مرغزار قو سیاه" نوشته دیوید میچل ، کتاب.

- "توپ سفید ملوان ویلسون" و "من دیگر نمی خواهم ، یا تپانچه کاپیتان ساندوکر" ، V. P. Krapivin

- "شکار شده" - فیلم ، 1995

- "کلاس" ، یک فیلم استونیایی

- "یکی در برابر همه" - فیلم ، 2012

- "توپ شیشه ای" - I. Lukyanova ، کتاب

- "آزار و اذیت اخلاقی" - م ایرگیان ، کتاب

- "استثنا" - K. Jurgensen ، کتاب

- "19 دقیقه" - D. Picolt ، کتاب

- "زموریش" ، و. وارتان ، کتاب

- "کری" - S. King ، رمان

- "موش" - G. رایس ، کتاب

- "دانش آموز" - A. Serezhkin ، کتاب

- "قبل از سقوط" - L. Oliver ، کتاب

- "ورا" - A. Bogoslovsky ، کتاب

- "آنا دارک" توسط مورتن سندن

- "جنگ شکلاتی" نوشته رابرت کرمیه

- "چاله ها" توسط لوئیس ساشار

- "بزودی سی" ، مایکل گیل (قطعه ای از کتاب)

2. نقش ها

در طول قلدری ، تیم با توجه به نقش هایی که افراد بر عهده می گیرند به پنج زیر گروه "تقسیم" می شود. تعداد افرادی که نقش خاصی را بر عهده می گیرند ممکن است متفاوت باشد. برای قلدری به معنای کلاسیک آن ، تعداد گروه های 1 + 2 + 3 باید بیش از 4 + 5 باشد.

  1. مبتکران
  2. یاوران
  3. ناظران
  4. مدافعان
  5. قربانیان

اگر قلدری نه در یک گروه خودجوش ، بلکه در گروهی که دارای رهبران رسمی (مدرسه ، م institسسه ، گروه های کاری ، انجمن ها با اعتدال و غیره) است انجام شود ، این رهبرانی که مشکل را انکار می کنند متعلق به گروه 3 و "وزن" چیزهای زیادی در آن وجود دارد ، به حدی که فقط آنجا بودن - آنها می توانند "توزیع نیروها" را بسیار تغییر دهند (این در مورد رفتار فعال رهبران در نقشهای 2 یا 4 کار می کند).

بنابراین ، شرکت کنندگان "فعال" در قلدری ، بدون شک ، شامل نمایندگان گروه 1 و 2 می شوند.شرکت کنندگان "منفعل" در قلدری نمایندگان گروه 3 هستند. چرا ناظران نیز شرکت کننده محسوب می شوند؟ به زیر مراجعه کنید.

99
99

3. راهنمای هر یک از نقشها ، با توضیحات و عوامل خطر برای ورود به این نقش

الف مبتکران

بسیاری از مطالعات یک واقعیت جالب را آشکار کرده اند: اغلب شروع کنندگان ، به طور کلی ، خود هیچ کاری انجام نمی دهند. آنها به طرز ماهرانه ای "فرنی می سازند" و "آتش را آتش می زنند" ، و همه اقدامات و تمام مسئولیت واقعی برای آنها با دستیاران است (بنا به دلایلی ، استعاره های آشپزی مناسب به نظر می رسید ، و در شرایط وحشتناک به نظر می رسند. پدیده مورد بحث) یعنی ، آغاز کنندگان ، با شروع آزار و شکنجه ، اغلب از قسمتهای واقعی خود دور می مانند ، "پاک" می مانند (هر چند نه همیشه ، و نه همه). من فکر می کنم ، در این زمینه ، مناسب است که مبتکران را به فعال-پرخاشگر و منفعل-پرخاشگر تقسیم کنیم.

ویژگیهای روانی معمولی:

- پرخاشگری بالا (هم خود و هم تحمل زیادی برای رفتارهای پرخاشگرانه به طور کلی)

- نیاز شدید به قدرت و تابع دیگران

- تکانشگری ، یعنی اقدام فوری در صورت وجود هرگونه احساس یا خواسته ، بدون تفکر ، آگاهی و کنترل

- عدم همدردی ، ترحم و همدلی با مردم ، یا مشکل در این مورد

- ارزش "حقیقت" ، "عدالت" یا "قصاص" به عنوان بالاترین هدف ، توجیه ابزارها.

تصور می شد که مبتکران عزت نفس پایینی دارند و بنابراین آن را پنهان می کنند. با این حال ، مطالعات اخیر این موضوع را رد کرده است. مبتکر معمولی عزت نفس نسبتاً بالایی دارد و کاملاً به خودش اطمینان دارد. و با تکانشگری ، این امر چندان ساده نیست: در بخش قابل توجهی از تحقیقات مشخص شد که آغازگران قلدری آرام و آگاهانه عمل می کنند ، یعنی ظلم و سادیسم بیشتر از ضعف کنترل خود وجود دارد.

شما در معرض این نقش هستید اگر:

- شما قبلاً تجربه مشارکت در قلدری در این نقش را داشته اید

- آسیب های دوران کودکی و / یا تجربه خشونت دارید

- شما حملات پرخاشگری قوی و "حیوانی" دارید که کنار آمدن با آن برای شما دشوار یا غیر ممکن است

- برای شما بسیار مهم است که یک موقعیت پیشرو در گروه داشته باشید

- از رنج دیگران لذت می برید (یعنی یک فرد رادیکال سادیستی وجود دارد)

- شما از افرادی که از دیگران متمایز هستند و با شما متفاوت هستند بسیار عصبانی هستید

- شما موافقت می کنید که اقداماتی وجود دارد که قلدری برای آنها مجازات یا عکس العمل کافی است.

ب. دستیارا

این شامل تنها کسانی نمی شود که به سوت شروع کنندگان ، با عجله می خواهند همه "کارهای کثیف" را با دستان خود انجام دهند. اما همچنین کسانی که به طور کلی از آغازگران حمایت می کنند - اغلب آنها در آزار و شکنجه شرکت نمی کنند ، اما از آن به عنوان موجودی نیز انتقاد نمی کنند - اما آنها به طور منظم و وظیفه شناسانه تأیید می کنند و در برخی موارد از آغازگران حمایت قوی می کنند. مسائل دیگر بنابراین ، همچنین به دو گروه تقسیم می شود: یاوران فعال و یاوران غیرفعال.

ویژگیهای روانی معمولی:

- ترس از گروه (بله ، درصد عظیمی از دستیاران فعال وظیفه شناسی در حال دفع تجاوز از خود هستند و همه آنها مطمئن هستند که هرچه دیگران را بهتر شکنجه کنند ، برای آنها ایمن تر است)

- نیاز به تأیید خود ، در حالی که کمبود انرژی برای ابتکار خود در این جهت وجود دارد

- وابستگی به نظر دیگران (به ویژه افراد قوی تر - مبتکران) ، فردیت ناکافی ارزشها و رفتار

- تمایل به خلاص شدن از مسئولیت ("او باعث شد" ، "آنها من را عصبانی کردند")

- عدم ذهنیت ، یعنی توانایی ایجاد ارتباطات پیچیده بین احساسات ، افکار ، اعمال و پیامدهای آنها

- توانایی پایین برای همدلی ، همدلی ، ترحم (به عنوان یک گزینه - یک رادیکال سادیستی ، مانند مبتکران)

شما در معرض این نقش هستید اگر:

- شما قبلاً تجربه مشارکت در قلدری در این نقش را داشته اید (یا به عنوان قربانی! این مهم است)

- آسیب های دوران کودکی و / یا تجربه خشونت دارید

- برای شما مهم است که در گروه شناخته شده (آه) ، محبوب (آه) باشید

- به راحتی با احساسات و حالات دیگران "آلوده" می شوید

- شما در نقش مدیران راحت هستید (اوف) و دوست دارید از قوانین اطاعت کنید

- شما فرقه "مردانگی تهاجمی" (برای مردان) یا ایده "توپ مارهای بوسیدن" ، "لانه مار" (برای زنان) را دوست دارید

ب. ناظران

همانطور که در بالا اشاره کردم ، مشاهده قلدری متأسفانه به هیچ وجه بی تفاوت نیست و بیان موضع "من از این امر حمایت نمی کنم" نیست. قلدری به گروهی از پدیده ها اطلاق می شود که در آنها موقعیت خنثی به سادگی غیرممکن است ، و اگر چنین به نظر می رسد ، اگر به نظر می رسد که علیه قلدری کار می کند - این یک توهم است ، روشی برای دفاع روانی. در عین حال ، برای نقشهای 1 و 2 ، مشاهده ضمنی در واقع مجاز است: "من از آنچه اتفاق می افتد به اندازه کافی راحت هستم تا بی تفاوت بمانم." علاوه بر این ، ناظران هرگز از درون واقعاً بی تفاوت نیستند: با مشاهده تحقیر و رنج اعضای گروه ، طیف وسیعی از احساسات قوی را تجربه می کنند. بر اساس این احساسات ، من همچنین ناظران را به دو گروه تقسیم می کنم: یاران بالقوه و مدافعان بالقوه.

ویژگیهای روانی معمولی:

- ترس از ارائه شدن به گروه (گاهی اوقات - ترس از ارائه شدن در تماس)

- استهلاک به عنوان دفاع روانشناختی پیشرو (کاهش "وزن" خوب و بد)

- تحمل بالا برای ناراحتی خود فرد

- یک واکنش معمولی به استرس به شکل "یخ زدن" (نه "ضربه" یا "اجرا")

اگر در معرض خطر قرار گرفتن در این نقش باشید

- شما قبلاً تجربه مشارکت در قلدری در این نقش را داشته اید (یا به عنوان یک قربانی! این مهم است) -

- آسیب های دوران کودکی و / یا تجربه خشونت دارید

- شما متقاعد شده اید که دفاع از قربانی قلدری همیشه منجر به توسل به قلدری به مدافع می شود

- شما از لیست ویژگی های روانشناختی مبتکر یا کمک کننده چیزی پیدا کرده اید ، اما اعتراف برای شما سخت است

- شما "ساکت" هستید و سعی می کنید زیاد بیرون نزنید - در حالت ایده آل ، هرگز

در اینجا ، در واقع ، این دفترچه راهنما است. بخش بسیار کمی باقی مانده است - اما در واقع کسانی که چیزی از موارد فوق را یافته اند ، اعتراف کرده اند و می خواهند آن را انجام دهند ، باید چه کنند؟ اینجا چیه

تعداد زیادی برنامه پیشگیری و کاهش آسیب قلدری فعال در جهان وجود ندارد. یکی از آنها در نروژ در سطح ایالت اجرا شد ، نتایج بسیار خوبی دارد (google "Olveus program"). تمرکز آن بر کاهش "پاداش" دریافت شده توسط شرکت کنندگان فعال در آزار و شکنجه است. این یکی از اصلی ترین و واقعاً م effectiveثرترین زمینه های پیشگیری است.

از این رو،

1) به دنبال مزایایی باشید که در نقشهای 1 ، 2 ، 3 به دست می آورید. و به دنبال راه هایی باشید تا آنها را متفاوت بدست آورید یا آنها را رها کنید.

اغلب دستیاران یا تماشاچیان خود در گذشته قربانی زورگویی یا خشونت بوده اند. (مبتکران - بسیار نادر) رفتار آنها با این موضوع مرتبط است ، آنها به شدت سعی می کنند تجربه آسیب زای پردازش نشده را به روشی متفاوت از آن زمان پشت سر بگذارند. بستن گشتالت چنین طرحی برای انجام یک کار فوق العاده مطلوب است ، زیرا تکرار ساده سناریوها با نقش های دیگر بی تأثیر است.

2) با آسیب ها و تجربیات بی تجربه خود در مطب روان درمانگر تماس بگیرید. این به طور کلی به شما و بسیار بیشتر از قربانیان احتمالی قلدری شما کمک خواهد کرد.

رفتار ما می تواند ناشی از ویژگی های شخصیتی شناخته نشده یا نفی شده باشد. به عنوان مثال ، تعداد بسیار کمی از افراد موفق به پذیرش یک فرد رادیکال سادیست می شوند. این بدان معنا نیست که تعداد کمی از افراد آن را دارند - برعکس ، گاهی اوقات این احساس وجود دارد که به معنای واقعی کلمه هر دو نفر ، اما موافقت با حضور آن بسیار ترسناک ، شرم آور است و به شدت "تصویر من" را نقض می کند … متأسفانه ، از سرکوب و انکار هیچ چیز ناپدید نمی شود ، برعکس ، می تواند اشکال بسیار ناخوشایندی به دست آورد.

3) سعی نکنید قسمت های زشت را از طریق انکار و سرکوب "از بین ببرید" ، بلکه روی گفتگو با آنها ، در تماس ، در جهان سرمایه گذاری کنید. تا بتوان آنها را از منطقه خاکستری خارج کرد و بتوان آنها را اداره کرد. بهترین راه برای انجام این کار ، روان درمانی است ، اما فقط کشف خود و صادق بودن با خود کمک می کند.

اقدامات ما هرگز خود به خودی نیستند ، معمولاً این ترکیبی از "انگیزه - احساس - عمل" ، یا "احساس - فکر - عمل" است. بسیاری از مردم به طور عادی این پیوندها را بلافاصله به آخرین مورد می گذارند و قبل از آنکه زمان فکر کردن یا احساس کردن را داشته باشند اقدام می کنند. جادو این است که گاهی اوقات توقف در حلقه قبلی زنجیره ، خود عمل را غیر ضروری می کند! زیرا ، به عنوان مثال ، هدف آن اجتناب از ملاقات با احساس است ، و اگر ملاقات صورت گرفت ، دیگر نیازی به اجتناب نیست.

4) بین انگیزه و عمل ، بین احساس و عمل ، بین فکر و عمل ، سرعت خود را کاهش دهید. سعی کنید متوقف شوید و آنجا باشید ، سعی کنید بفهمید که چرا به این عمل نیاز دارید ، چه فرایندی در واقعیت روانی شما به کار می رود. و بگذارید نتایج شما را شگفت زده کند!

* * *

و به جای نتیجه گیری ، خواهم نوشت که چرا این متن ظاهر شد. این یک س idال بیهوده نیست - به هر حال ، معمولاً متجاوزان نه تنها نمی خواهند چیزی را تغییر دهند ، بلکه به طور کلی از درک و تصدیق آنچه در حال رخ دادن است ، حتی در موارد کوچک خودداری می کنند. بنابراین ، چنین متنی فقط می تواند باعث عصبانیت شود ، اما نتیجه ای ندارد. پس چرا؟ جواب می دهم.

من به مردم اعتقاد دارم. هر چند عجیب به نظر می رسد ، فقط قربانیان نیستند که به درمان مراجعه می کنند (اگرچه قربانیان بیشتر دیده می شوند). اما با وجود این ، متجاوزان و مبتکران سابق قلدری و افرادی که تجربه مشارکت در زورگویی را دارند نیز می آیند. به طور کلی حتی جنایتکاران سابق می آیند. آنها به دلیلی می آیند. آنها می خواهند چیزی را تغییر دهند ، و آماده انجام کاری برای این کار هستند - به طرز شگفت انگیزی ، آنها می توانند این کار را انجام دهند و انجام می دهند. آنها خود را تغییر می دهند و محیط پیرامون خود را برای محیط سالم تری تغییر می دهند. شخص دیگر برای او ارزشمند می شود ، آنها احساس شرم می کنند و آسیب را می پذیرند و بعداً می توانند انتخابهای سبز و ایمن انجام دهند. این پدیده جمعی نیست ، اما وجود دارد. من معتقدم که با آگاهی بیشتر مردم ، مقیاس آن افزایش می یابد. و من همچنین معتقدم که اگر شخصی واقعاً می خواست تغییر کند ، آن نقاطی که در گذشته موفق شده بود روی خود بگذارد دیگر او را کاملاً سیاه نمی کند.

بله ، قلدری هرگز نمی تواند به طور کامل غلبه کند - غیر ممکن است. این فقط در مورد افزایش آگاهی در خودمان ، در مورد درک و تشخیص چیزی در خودمان است. همانطور که می دانید ، ناخودآگاه بسیار خطرناک تر است ، زیرا تبدیل به دمی می شود که سگ را تکان می دهد.

می توانید بگویید که با این متن من از همه خوانندگان دعوت می کنم که برگردند و به دم خود نگاه کنند.

شاید معمولی باشد یا شاید به گونه ای باشد که صاحبان آن در معرض خطر افتادن در یک بسته باشند.

من می خواهم مردم با دانستن ویژگی های دم خود ، بتوانند تصمیم بگیرند که در بسته باشند یا نه.

اگر حداقل یک راه حل دیگر "نه" در جهان وجود داشته باشد ، این متن بیهوده نوشته نشده است.

توصیه شده: