چگونه با منفی بافی برخورد کنیم؟

فهرست مطالب:

تصویری: چگونه با منفی بافی برخورد کنیم؟

تصویری: چگونه با منفی بافی برخورد کنیم؟
تصویری: با افراد منفی خانواده چطور برخورد کنیم 2024, ممکن است
چگونه با منفی بافی برخورد کنیم؟
چگونه با منفی بافی برخورد کنیم؟
Anonim

حوادث سال گذشته در کشور ما را بسیار تغییر داده است. صرف نظر از موقعیت ، میزان مشارکت و فعالیت. زیرا ، به هر طریقی ، اطلاعات دائماً در جریان بود و حتی اگر آن شخص تلویزیون تماشا نمی کرد یا کاربر فعال شبکه های اجتماعی نبود ، باز هم هرجا که می رفتیم اخبار مورد بحث قرار می گرفت. از دسامبر سال گذشته ، این کشور در تنش و استرس مداوم به سر می برد. و در حال حاضر پیامدهای این را می توان مشاهده کرد.

ترومای روانشناختی صدمه ای است که در نتیجه تأثیر قوی عوامل نامطلوب محیطی یا تأثیر سایر افراد بر روان او به سلامت روانی فرد وارد می شود.

Forewarned جلو بازو است. روانشناسان به اتفاق آرا معتقدند که تمام اوکراین یک آسیب روانی بزرگ را تجربه کرده است. فرقی نمی کند مردم در رویدادها شرکت کرده باشند یا همه چیز را در تلویزیون تماشا کرده باشند. مطالعات متعدد نشان می دهد که شاهد رویدادهای آسیب زا کمتر از خود شرکت کننده آسیب روانی دریافت می کند (گاهی حتی بیشتر). علاوه بر این ، ضربه می تواند منفرد و قوی از نظر ضربه ، یا چند ، کمتر از ضربه باشد ، اما با تجمع ، عواقب آن یکسان خواهد بود. معمولاً با تروما ، آن مشکلات روانی ظاهر می شود که شخص قبلاً داشته است ، اما ظاهر نمی شود. این امر به ویژه در مورد احساساتی که همراه دائمی ضربه روانی هستند صادق است: ترس ، شرم ، خشم ، احساس گناه. به عنوان مثال ، یک فرد احساس شرم می کند که او شرکت کننده نبود ، کمک نکرد ، اما زنده ماند. یا عصبانی بودن دنیای اطراف به طرز چشمگیری تغییر می کند. یا مقصر مرگ است. آن ها روان در اثر حوادث بیرون آسیب می بیند و مشکلات روانی گذشته خود فرد خود را نشان می دهد. ما ظاهراً به رویدادها واکنش نشان می دهیم ، اما در واقع ما با "نقاط دردناک" خود ، آسیب های روحی و روانی زنده واکنش نشان می دهیم. و هرچه چنین شرایطی در گذشته بیشتر باشد ، واکنش واضح تر خواهد بود. پیامدهای ضربه روانی نیز می تواند در زمینه های کاملاً متفاوتی خود را نشان دهد. بیشتر اوقات ، ما حتی متوجه نمی شویم که چرا می ترسیم یا عصبانی هستیم. ناگهان شروع به تجربه ترس غیرقابل توضیح یا حمله وحشت می کنیم ، اگرچه به نظر نمی رسد دلیل مشخصی برای این امر وجود داشته باشد. روان درمانگران می گویند که میزان ضربه را می توان به طور پیش فرض قضاوت کرد. وقتی دلایل بی اهمیت اهمیت زیادی داده می شود و علت واقعی اضطراب برطرف می شود.

زندگی پس از آسیب. اغلب ، پاسخ به استرس در میان برخی رویدادها آشکار نمی شود ، اما بلافاصله پس از آن ، زمانی که به نظر می رسد ، سخت ترین کار به پایان رسیده است. وضعیت افراد در چنین لحظه ای را می توان با استعاره زیر توصیف کرد: وقتی اندام های یخ زده شروع به گرم شدن می کنند ، بسیار دردناک می شود. این توسط روان درمانگران در علائم مانند حملات وحشتناک غیر منتظره ، کاهش خلق و خو و اشتها ، افسردگی ، تشدید مشکلات سلامتی ، مشکلات خانوادگی ، فعال شدن ترس های مختلف مشاهده می شود. بسیاری از افراد برای اولین بار به اصطلاح حمله وحشت زده را تجربه می کنند. این یک حمله بسیار شدید اضطراب شدید است که ممکن است با تنگی نفس ، تپش قلب ، سرگیجه ، لرز ، ترس شدید از دیوانه شدن یا مرگ همراه باشد. این بیشتر در متروها یا فضاهای محدود اتفاق می افتد. در هر صورت ، این نتیجه نگرانی های تجربه شده است. به طور کلی ، واکنش به رویدادها به عوامل زیادی بستگی دارد ، در درجه اول به میزان سختی زندگی یک فرد ، میزان آسیب روانی (از دست دادن) ، میزان سلامت جسمی فرد ، میزان رضایت از زندگی فعلی ، میزان زمینه های مختلفی را ایجاد کرده است - از کار و حرفه گرفته تا خانواده و رابطه جنسی. شخصی به راحتی از این رویدادها جان سالم به در برد ، برخی دیگر نه. اما قابلیت های سازگاری بدن ما و به ویژه روان گاهی شگفت انگیز است. شما فقط باید یاد بگیرید که به خودتان گوش دهید ، کمک کنید و از خود مراقبت کنید.

اگر با حمله پانیک روبرو هستید ، به یاد داشته باشید که هیچ کس در مورد آن نمی میرد یا دیوانه نمی شود. شما باید سعی کنید حداقل تنفس خود را یکنواخت کنید. یا سعی کنید توجه خود را به چیز دیگری معطوف کنید.

آنتی استرس - تکنیک ها

· به محض احساس تنش ، سعی کنید ذهن خود را از طریق تمام ماهیچه های خود عبور دهید یا بر تنفس تمرکز کنید ، و آن را تراز کنید.

سعی کنید مکانی بسیار دلپذیر را تصور کنید و چند فکر در آن داشته باشید

· مواردی از یک رنگ خاص را در جایی که هستید شمارش کنید.

خواندن ، رقصیدن یا آواز خواندن می تواند به مقابله با اضطراب کمک کند.

8 نکته مهم در شرایط کنونی:

مهم است که درک کنیم که اضطراب و ترس در محیط فعلی کاملاً طبیعی است.

1. به یاد داشته باشید که بسیاری از واکنش های فعلی ما ناشی از ضربه است. بنابراین ، مکث کنید ، فکر کنید که چرا نوعی واکنش ، احساسات ، تمایلات ایجاد شده است و در انجام اقدامات و نتیجه گیری عجله نکنید.

2. یاد بگیرید که به خودتان گوش دهید و از خود مراقبت کنید. به دنبال منابعی باشید که می توانید از آنها استفاده کنید. حوزه مسئولیت خود را تعیین کنید ، آنچه واقعاً می توانید بر آن تأثیر بگذارید. اول از همه ، این بدن شما است. در حال حاضر مراقبت از سلامتی ، خواب کافی ، غذا خوردن به موقع ، انجام فعالیت های بدنی ، نظارت بر سلامتی ، داشتن رابطه جنسی ، در صورت نیاز ، بسیار مهم است.

3. ادامه موضوع منابع - در حال حاضر علاقه زیادی به هنر یا ورزش وجود دارد. این میل به زندگی است. اینگونه است که روان سازگار می شود. در این مورد ، هر چیزی می تواند به منبعی تبدیل شود: ورزش ، سرگرمی ، دوره ها ، ارتباطات ، مدیتیشن ، مسافرت و غیره.

4. یادگیری میزان استفاده از اخبار و زمان رسانه های اجتماعی بسیار مهم است. مشاهده چند فیلم ویدئویی خشن به ویژه مضر است. بنابراین ، روان دوباره دچار آسیب می شود.

5- به یاد داشته باشید که سایر اطرافیان ما نیز به شیوه ای مشابه واکنش نشان می دهند و ممکن است بسیار مضطرب و پرخاشگرتر از قبل باشند. این در حال حاضر با اختلافات مکرر شدید سیاسی همراه است که می تواند منجر به قطع روابط شود.

6. مقابله با حملات اضطراب یا وحشت ضروری است. به خصوص اگر در خانواده خود فرزندان کوچک یا افراد مسن دارید. زیرا غالباً ، حالت پایدار و آرام شما به هماهنگی وضعیت عاطفی افراد دیگر کمک می کند. برای انجام این کار ، باید یاد بگیرید که از افکار مزاحم خارج شوید. این را می توان با کمک تمرینات تنفسی ، روانکاوی مختلف ، مدیتیشن ، دوباره فعالیت بدنی ، هنر درمانی یا کلاسهای هنری انجام داد.

7. در حال حاضر بسیار مهم است که تا حد ممکن با عزیزان ارتباط برقرار کنید و از روابط خوب و خوب قدردانی کنید.

8. اگر احساس می کنید که نمی توانید به تنهایی با این مشکل کنار بیایید ، از درخواست کمک از متخصصان نترسید. چه زمانی ارزش تماس با متخصص را دارد؟ همانطور که در بالا ذکر شد ، اکنون همه ، تا حدی ، پیامدهای یک وضعیت آسیب زای اجتماعی را تجربه می کنند. بسیاری از آنها واکنش ها یا علائمی را کشف کرده اند که قبلاً وجود نداشت. اما آیا ارزش ترسیدن دارد؟ همه چیز بستگی به میزان واضح بودن این واکنش ها و میزان تداخل آنها با زندگی عادی دارد. به عنوان مثال ، اگر یکبار حمله وحشتناک رخ داد ، و شما با آن کنار آمدید و وضعیت برنگشت ، پس همه چیز خوب است. اگر چنین حملاتی به صورت دوره ای رخ می دهد ، و قبل از آن چنین نبود ، این دلیلی برای درخواست کمک است. در عین حال ، نباید هرگونه خلق و خوی بد را با افسردگی اشتباه بگیرید. این می تواند در مورد هر گونه تظاهرات - روانی یا جسمی - صدق کند.

ارزش توجه زیادی به علائمی مانند کاهش یا افزایش شدید وزن ، بی خوابی ، اضطراب بی دلیل یا افزایش عصبانیت ، خلق و خوی طولانی مدت ، تجربیات یا رویاهای دشوار ، تکرار خاطرات آسیب زا ، اشک ریختن ، وخامت سلامتی ، احساس درماندگی شدید دارد. یا تهدید مداوم ، افکار مربوط به خودکشی ، ناتوانی در انجام کارهای معمول ، الکلیسم.مشکلات ارتباطی یا عدم تمایل به برقراری ارتباط با افراد دیگر ، مشکلات نیز می توانند پیامدهای ضربه روانی باشند. اما درک این نکته ضروری است که همه علائم توصیف شده می توانند بسیار دیرتر ، پس از چند ماه یا حتی شش ماه ظاهر شوند. این امر به ویژه در مورد مشکلات سلامتی صادق است. این باید در نظر گرفته شود و به موقع از متخصصان کمک بخواهید.

کاترینا الکساندروفسایا برای "مشاوره خوب" ژوئن 2014.

توصیه شده: