فرسودگی شغلی: شناسایی و خنثی سازی

تصویری: فرسودگی شغلی: شناسایی و خنثی سازی

تصویری: فرسودگی شغلی: شناسایی و خنثی سازی
تصویری: درک فرسودگی شغلی - دکتر کریستینا ماسلاخ 2024, ممکن است
فرسودگی شغلی: شناسایی و خنثی سازی
فرسودگی شغلی: شناسایی و خنثی سازی
Anonim

در سطح احساسی: افراد علاقه خود را به کار از دست می دهند ، احساس تحریک و نارضایتی وجود دارد ، گاهی اوقات معنای زندگی از بین می رود. در سطح جسمانی: خواب ناپدید می شود ، یا برعکس ، شما می خواهید بخوابید ، افراد از دست می دهند و وزن اضافه می کنند ، از روش های مختلف آرامش سوء استفاده می کنند ، خستگی ظاهر می شود - انرژی حتی برای حداقل اقدامات از بین می رود. اغلب این حالت در افرادی رخ می دهد که فعالیت های حرفه ای آنها با افراد مرتبط است ، اما علت آنها نیست.

دلایل متعددی وجود دارد و بسیاری از آنها یک ویژگی مشترک دارند: استرس.

یکی از دلایل اصلی فرسودگی شغلی ، ریتم زندگی امروز است ، از جمله در محل کار ، به عنوان مثال. در زمینه حرفه ای همه چیز در اطراف به سرعت در حال تغییر است: قوانین ، نوآوری در زمینه های حرفه ای ، روند مد و به روز رسانی مداوم دانش و مهارت ها مورد نیاز است. بسیاری از مردم ، به دلیل ریتم های درونی خود ، از آنچه در حال رخ دادن است ، پیروی نمی کنند. آنها وقت ندارند همه چیز را بشناسند و یاد بگیرند. سپس یک احساس درونی وجود دارد که زندگی سریعتر از شما می تواند در جریان باشد و این استرس خاصی است. این اوست که شخص را به حالت نارضایتی وارد می کند.

دلیل دوم تفاوت سنی بین نسل ها است. امروز نقطه عطفی است که حداکثر سه نسل می توانند در محل کار ملاقات کنند. هر سه متفاوت فکر می کنند و رویکرد خود را نسبت به فرایندها و نتایج تصور می کنند. نسل والدین ما به همه چیز به طور کامل و نظری نزدیک می شوند ، نسل ما از تمرین و اشتباهات درس می گیرد ، که برای نسل اول کاملاً غیرقابل قبول است. و نسل جوانان امروزی ، یعنی Z ، اساساً رویکرد دو قبلی را درک نمی کند. ناهماهنگی در درک و درک بسیار زیاد است. وقتی احساس می کنید که شنیده نمی شوید و آنها به زبان متفاوتی صحبت می کنند ، این نیز استرس زا است.

دلیل سوم نسل Z و نامناسب بودن زندگی حرفه ای با نیازهای آنها است. نسل Z امروز به اصطلاح "بیوگرافی وصله نامه" را انتخاب می کند. رشد شغلی برای آنها مهم نیست ، بلکه خودآگاهی در هر مرحله است. به این معنا که اغلب در صورتی که در زمینه قبلی به نتایج خاصی رسیده باشند که شخصاً برای آنها کافی باشد ، یک رشته حرفه ای جدید را انتخاب می کنند. حفظ چنین متخصصانی در اینجا بسیار دشوار است ، مگر اینکه برای آنها جستجویی در یک مسیر حرفه ای ترتیب دهیم.

دلیل چهارم افق های جدید است ، یا بهتر بگویم نیاز طبیعی به ارتفاعات جدید است. تقریباً هر فردی در زندگی خود بین 30 تا 40 سال دوره ای دارد ، زمانی که تمایل به یافتن خود در چیز جدیدی وجود دارد یا "راه رفتن را دوباره یاد می گیرد". به عنوان یک قاعده ، در این ایالت ، حرفه ای ترین کارکنان شرکت خود را ترک می کنند و برای تسخیر ارتفاعات جدید در مناطق جدید می روند.

پنجم - اولویتها و ارزشهای جدید. با رسیدن به سن خاصی ، دستاوردهای حرفه ای در پس زمینه محو می شوند و مردم بیشتر به خانواده نگاه می کنند ، برای زمان شخصی و فرصت زندگی در "اینجا و اکنون" ارزش قائل می شوند. آنها یک پناهگاه آرامتر ، با درآمد کمتر ، اما زندگی شادتر و رضایت بخش تر در خارج از محل کار را انتخاب می کنند. در این شرایط ، معنای حضور در محل کار از ساعت 9 تا 6 از بین می رود ، من می خواهم راهی برای خودشناسی در یک برنامه آزادتر پیدا کنم ، در حالی که زمان بیشتری را به خانواده و خودم اختصاص می دهم.

دلیل ششم مربوط به اشتباهات در خود سازمان است. ما در مورد فرهنگ شرکت ها یا بهتر بگویم در مورد فقدان آن صحبت می کنیم. اینها تناقضاتی در مدیریت ، در رهبری تاکتیکی و استراتژیک ، الزامات غیرقابل تحقق بالا برای کارکنان ، کاهش ارزش کار و شایستگی کارکنان ، فقدان معیارهای ارزیابی عینی و سیستم انگیزه کارکنان ناکارآمد است. همه موارد فوق منجر به نارضایتی و استرس می شود ، در نتیجه ، تمایل به یافتن محل کار جدید ، جایی که همه اینها امکان پذیر است ، ایجاد می شود.

آخرین دلیل ترس از دست دادن شغل به دلیل شرایط فعلی کشور ما است. اهداف از داخلی به خارجی تغییر می کنند. کارکنان ، از ترس از دست دادن شغل خود ، انرژی خود را صرف حفظ و نگهداری می کنند نه برای توسعه. این همان چیزی است که نیازهای داخلی افراد را نقض می کند ، که منجر به نارضایتی و "تمایل به فرار از واقعیت" می شود.

خبرهای خوبی هم هست. تقریباً همه علل را می توان با حفظ کارکنان ارزشمند خود خنثی کرد. لازم است با در نظر گرفتن هر نکته ، راه حلی برای نیاز که زمینه ساز علت است ، پیدا شود. به عنوان مثال ، در مورد افق های جدید ، زمینه فعالیت کارمند را گسترش دهید و به او این فرصت را بدهید که در جهت های جدیدی که قبلاً بسته شده بود ، تسلط یابد. یا با ترس از دست دادن شغل ، کارمند را متقاعد کنید که در شرکتی است که وفاداری او به او علاقه مند است و از آن قدردانی می کند.

مهمتر از همه ، شخص از دو جهت اصلی زندگی خوشحال می شود - تحقق حرفه ای و شادی شخصی ، بنابراین شما نباید زندگی شخصی خود را نیز فراموش کنید! اما آخرین مورد بیشتر مربوط به کارمند است: مطمئن شوید که می خواهید به همان روشی که می خواهید به محل کار بروید به خانه بروید ، پس فرسودگی شغلی شما را بیش از همه تهدید می کند.

توصیه شده: