2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
موردی در روان درمانی
مشتری یک دختر جوان ، یک طراح است. درخواست - حملات افسردگی پس از یک پروژه موفق ، عدم تمایل به توسعه در این جهت.
هیچ پیش نیاز آشکاری برای این کار وجود ندارد. شغل خوب ، حقوق ، دوستان ، خانواده ، والدین - اینجا همه چیز خوب است.
چرا افسردگی مشخص نیست. آنها شروع به درک کردند.
و طبق معمول ، همه چیز در دوران کودکی شروع شد. سپس او حدود 3 سال داشت. والدین تعمیرات را در اتاق انجام دادند ، کاغذ دیواری را چسباندند.
دخترم با کمال میل این را تماشا کرد و شاهد افزایش و شادی عمومی بود. والدین رفتند تا چای بنوشند و دختر تنها در اتاق ماند. بله ، او می خواست سهم خود را در شادی جهانی داشته باشد و به خلاقیت خانواده بپیوندد. نشانگرها را برداشتم و چند لمس خودم را اضافه کردم. دختری الهام بخش وارد جریان خلاق شد ، والدینش او را در این شغل گرفتار کردند. او مورد ضرب و شتم قرار گرفت ، مادرش شوکه شد ، استرس داشت ، فریاد می کشید ، فحش می داد ، دختری که در جلوی مادرش احساس گناه عمیق می کرد. برای کودک ، این یک ضربه است. در همان زمان ، بدن او در تلاش است تا از این کابوس فرار کند و تمام غرایز را پشت سر بگذارد: مبارزه - نمی توانید فرار کنید - هیچ جا ، یخ نزنید - این کار کرد. در حال حاضر آرام تر شده است و نه چندان ترسناک.
دختر بزرگ شد ، این مورد از حافظه پاک شد ، و به جای پدر و مادرش رفت - او یک طراح شد. و یک سری افسردگی. هرچه پروژه خلاق موفق تر بود ، افسردگی عمیق تر و طولانی تر بود.
چی شد؟
بین خلاقیت و ترس از حمله فیزیکی ارتباط برقرار کرد. آن ها غریزه (حالت بدن) با وضعیت انرژی ، جهش خلاق همراه است. ضربه از این زنجیره بیرون رانده شده است. مراجعه کننده آسیب را به خاطر نمی آورد (در طول درمان آن را به خاطر آورد). ترس از حمله شامل واکنش فیزیکی بدن برای یخ زدن (تنفس نکردن ، حرکت نکردن ، توقف ، یعنی افسردگی) است. این غرایز بقا در سطح ذهن بدن است که آسیب را حفظ می کند (خطر را به خاطر بسپارید ، آن را با غریزه مرتبط کنید و در آینده از آن اجتناب کنید). به محض اینکه شخصی در موقعیت مشابهی قرار گرفت ، این مکانیزم روشن می شود. فقط در آن زمان در دوران کودکی او پس انداز کرد و اکنون دخالت می کند.
وظیفه درمان این است که ارتباط بین وضعیت صعود خلاق و غریزه بقا را از طریق آگاهی ، زندگی و پذیرش آن رویداد و شکستن این زنجیره از بین ببرد. در نتیجه ، یک منبع قدرتمند منتشر می شود که در این آسیب قرار گرفته است. به محض انتشار جریان خلاق ، حرفه این طراح به اوج خود رسید.
توصیه شده:
زندگی خودتان یا مسابقه رله از دوران کودکی؟ حق زندگی یا نحوه فرار از اسارت فیلمنامه های دیگران
آیا خود ما ، به عنوان بزرگسال و افراد موفق ، به تنهایی تصمیم می گیریم؟ چرا گاهی اوقات خود را به این فکر می اندازیم: "من الان مثل مادرم صحبت می کنم"؟ یا در مقطعی متوجه می شویم که پسر سرنوشت پدربزرگ خود را تکرار می کند و بنابراین ، بنا به دلایلی ، در خانواده ثابت می شود … سناریوهای زندگی و نسخه های والدین - آنها چه تاثیری بر سرنوشت ما دارند؟ و سرنوشت فرزندان ما؟ در مورد سرنوشت فرزندان فرزندان ما؟ نیاز تکاملی به تعلق انسان مدرن تا کنون از اجداد وحشی خود فاصله ن
نیازهای ما در دوران کودکی و مشکلات در بزرگسالی
پنج نیاز اساسی وجود دارد که برآوردن آنها بر میزان هماهنگی و جامعیت فرد تأثیر می گذارد. 1. دلبستگی ایمن (ثبات ، امنیت ، عشق ، عشق بی قید و شرط و پذیرش) ما آنطور که هستیم دوست داریم. نه برای چیزی ، نه برای نمرات ، نه برای نشستن با برادر یا خواهر کوچکتر.
آیا مادر مقصر همه چیز است؟ آسیب های دوران کودکی روان درمانی
چرا بسیاری از مردم از دست دادن عزیزی در نتیجه درمان می ترسند (به عنوان مثال ، "من اشکالات را در رفتار مادرم پیدا می کنم ، او را برای همه چیز سرزنش می کنم ، و این ما را از هم جدا می کند! و من نمی خواهم ارتباط با او را متوقف کنید ، زیرا این برای من عزیزترین انسان است
زندگی با افسردگی: از کجا آمده اید و کجا هدایت می شوم
اصطلاح افسردگی آنقدر رایج شده است که افراد امروزی برای انجام چنین تشخیصی به پزشک مراجعه نمی کنند. کافی است بلوز پاییزی را احساس کنید ، یک معامله ناموفق ، شکست قدرت و روحیه ، زیرا هزاران نفر به طور مستقل اعتراف می کنند که افسردگی دارند. با این حال ، افسردگی واقعی چیزی کاملاً متفاوت ، بسیار پیچیده تر و پایدار است.
عبارات دوران کودکی چگونه به سبک زندگی بزرگسالان تبدیل می شوند. قسمت 1 - "زندگی نکن!"
نمونه هایی از عباراتی را که اغلب در حالت عصبانیت ، در لحظات بدرفتاری ، سوء تفاهم در برقراری ارتباط با کودک مانند رودخانه ای از لب بزرگسالان قابل توجه جریان می یابد ، مورد توجه شما قرار می دهم: eyes چشمانم تو را نمی بیند under زیر پا نروید ، زحمت نکشید