2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
در درمان ، یک درخواست مشتری مانند "به من کمک کنید تا پرخاشگری کمتری داشته باشم" ، "به سختی می توانم تجاوز علیه خود را تحمل کنم" و غیره وجود دارد.
قبل از تصمیم گیری در مورد آنچه که با پرخاشگری خود و دیگران انجام دهید ، باید درک کنید که با چه پدیده ای روبرو هستیم.
ویکی پدیا چنین تعریفی از پرخاشگری ارائه می دهد - "رفتار مخرب با انگیزه که با هنجارهای همزیستی افراد در تضاد است ، به اشیاء حمله آسیب می رساند ، به افراد آسیب جسمی ، روحی و یا ناراحتی روانی وارد می کند."
از این تعریف می توان نتیجه گرفت که پرخاشگری همیشه بد است. همانطور که شر چالش ناراحتی روانی دیگران است. البته افراد غیر پرخاشگر از نظر تئوری باید محبت و آسایش روانی را ایجاد کنند ، مانند عکس گربه ها در شبکه های اجتماعی.
در درمان گشتالت ، پرخاشگری در ابتدا هیچ گونه بار ارزشیابی ندارد و فقط به عنوان فعالیتی با هدف تغییر جهان پیرامون عمل می کند. آن ها این هرگونه فعالیت یک موجود زنده است - از اشغال فیزیکی فضا در فضا ، تنفس ، مصرف منابع از خارج (آب ، غذا) ، تا حذف زباله های این مصرف از بدن.
یکی از مفاهیم اساسی گشتالت درمانی این است - مرز تماس … این مرزهایی است که بدن ما را از محیط جدا می کند ، نحوه تماس ما با چیزهای اطراف ما ، حیوانات ، مردم ، جو. تماس در این مورد به معنی هر گونه - بصری ، فیزیکی ، شنوایی است. با توجه به این واقعیت که ما برای زندگی به منابع محیطی نیاز داریم (در حالی که بشریت هنوز یاد نگرفته است که از یک دنیای درونی غنی تغذیه کند) ، دائماً لازم است که به نوعی این مرز را نقض یا تنظیم کنیم (نزدیکتر شویم یا دورتر حرکت کنیم) نیازها (لیست نیازها را می توان از مازلو و نویسندگان دیگر مشاهده کرد ، یا می توانید با گوش دادن به خود احساس کنید) ، برای برقراری تماس با محیط.
مظاهر تجاوز هم دعوا و بوسه است و هم مصرف غذا و درخواست واگذاری صندلی در حمل و نقل. رفتار پرخاشگرانه عبارت است از هرگونه رفتاری با هدف برآوردن نیازها. این در واقع هر رفتاری است. در حالی که یک فرد زندگی می کند ، با محیط تماس می گیرد ، مرزها را تغییر می دهد ، از آنها دفاع می کند یا آنها را نقض می کند.
تجاوز از راه تجلی را می توان به انواع زیر تقسیم کرد: فعال و منفعل.
اگر همه چیز با یک فرد فعال کم و بیش روشن باشد - فرد قصد خود را نشان می دهد یا آنچه را که نیاز دارد به نحوی دریافت می کند (خریداری می کند ، به عنوان هدیه دریافت می کند ، در طبیعت یا از اعماق به دست می آورد) یا به افراد دیگر (یا حیوانات) ، بنابراین او لازم می داند که بدهد یا امتناع می کند ، پس با وضعیت منفعل وضعیت تا حدودی پیچیده تر می شود - در این مورد فرد نیازهای خود را مشخص نمی کند (متوجه شده یا نه) ، اما سعی می کند آنها را به طور ضمنی برآورده کند - خرابکاری دیگران اقدامات خود را رد می کند ، از هدایا امتناع نمی کند ، اما آنها را بی ارزش می کند ، آنها را در دورترین گوشه گنجه ذخیره می کند ، در حالی که نگرش واقعی خود را نسبت به اهدا کننده یا منبع دیگر مزایا ، به عنوان مثال ، کارفرما ابراز نمی کند (در این مورد ، پول را می توان از دست داد یا در قمار هزینه کرد).
فریتز پرلز (بنیانگذار درمان گشتالت) برای توصیف چرخه برآوردن نیازها "استعاره غذا" را پیشنهاد کرد: پیش از تماس ("فکر می کنم گرسنه هستم ، باید چیزی بخورم") ، تماس ("جایی سیب بود ، اما در یخچال ، به یخچال بروید ، یک سیب بگیرید ») ، تماس بگیرید (« سیب را گاز بگیرید ، بخورید ، بجوید ، از طعم لذت ببرید ») ، پس از تماس (« از خاطرات طعم سیب لذت ببرید ، احساس سیری کنید. ")
با توجه به نتیجه تجلی (ارضای نیازها) ، پرخاشگری را می توان تقسیم کرد (به عنوان مثال ، "استعاره غذا"):
- دندانی: آنچه مورد نیاز است از محیط گرفته می شود و نیازها برآورده می شود (یک تکه از سیب برداشته می شود ، جویده می شود ، هضم می شود ، ما از سیری لذت می بریم). در روابط بین مردم ، این خود را به عنوان بیان واضح خواسته ها و ارضای نیازهای آنها ، حفظ مرزهای آنها و احترام به مرزهای دیگران ، توانایی برقراری ارتباط آزاد با کسانی که با آنها می خواهید و عدم برقراری ارتباط با کسانی که با آنها ارتباط برقرار می کنید ، نشان می دهد. نمی خواهم.
- نابودی: هدف برآوردن نیاز از بین می رود (سیب در مشت خرد می شود ، گرسنگی برطرف نمی شود) ، نیاز برآورده نمی شود ، ما به دنبال اجسام دیگر برای از بین بردن هستیم ، ما رشته فرنگی می خوریم. در روابط با مردم ، به استثنای موارد شدید ، مانند قتل ، خود را به عنوان کاهش ارزش مردم ، امتناع از برقراری ارتباط با افراد مهم از طریق رسوایی ها ، نزاع ها ، توهین ها و راه های دیگر برای خراب کردن زندگی خود نشان می دهد. این بدان معنا نیست که این روش به طور واضح بد است - اگر شخصی توسط پشه نیش زده شود ، با زدن این پشه نیاز به راحتی برآورده می شود (در مورد شوپنهاور با او صحبت نمی کنید؟).
- مخرب: نیازها برآورده نمی شود ، اما تماس نیز قطع نمی شود (سیب کاملاً جویده می شود تا طعم آن از بین برود و جویدن بیشتر ادامه می یابد). در روابط با مردم ، خود را به عنوان یک رابطه وابسته نشان می دهد ، به عنوان مثال ، زندگی مشترک با یک شریک وابسته شیمیایی.
بنابراین ، پرخاشگری در درمان حذف نمی شود. اما ممکن است روش هایی برای نشان دادن پرخاشگری ایجاد شود که به ارضای سالم نیازهای انسان کمک کند.
توصیه شده:
تماس با مکانیسم های قطع در درمان گشتالت
تماس با مکانیسم های قطع در درمان گشتالت (همجوشی ، درون بینی ، فرافکنی ، بازاندیشی ، خودخواهی). با این حال ، اجازه دهید بلافاصله روشن کنیم که گشتالت درمانی ، برخلاف برخی رویکردهای دیگر ، هدف حمله نیست ، پیروزی یا غلبه بر مقاومت ، بلکه در آگاهی خود توسط مشتری ، به طوری که آنها بیشتر منطبق با شرایط در حال ظهور است "
مفهوم "منطقه راحتی" در درمان مراجعان روان تنی
در جامعه اینترنتی مدرن ، موارد زیادی در مورد "منطقه راحتی" و شاید حتی بیش از حد گفته شده است. ما کمی شوخی کردیم ، خندیدیم ، سرزنش کردیم ، آن را مرتب کردیم ، اما رسوب باقی ماند و بنابراین با مشتریان توافق کردیم که آن را "منطقه عادت"
درمان گشتالت چه تفاوتی با روانکاوی دارد؟
به طور کلی ، مراجعه کننده متوجه تفاوت بین درمان گشتالت و روانکاوی نمی شود - در حال حاضر جهات مختلفی وجود دارد ، بنابراین هر روانشناسی که در زمینه خود پیشرفت می کند ، رویکرد فردی را برای هر مراجعه کننده انتخاب می کند و چندین روش را از جهات مختلف ترکیب می کند.
پرخاشگری سالم چگونه با پرخاشگری مقابله کنیم و از پرخاشگری برای رشد استفاده کنیم؟
چگونه می توان پرخاشگری خود را به یک رفتار سالم تبدیل کرد؟ چگونه شروع به بیان آن کنیم ، سرکوب آن را متوقف کنیم؟ در واقع ، این یک مسئله نسبتاً فردی است که بهتر است به طور جدی ، یک به یک ، مورد بررسی قرار گیرد. با این حال ، ابتدا باید درک کنید که ارزش توجه به چه چیزی را دارد.
یک مفهوم پویا از شخصیت و درمان متمرکز بر احساسات: تجزیه و تحلیل مقایسه ای
مفهوم دینامیک شخصی و درمان احساسی متمرکز: تجزیه و تحلیل مقایسه ای N.I. Olifirovich D.N. Khlomov رویکرد گشتالت به عنوان یک جهت روان درمانی در اواسط قرن بیستم شروع به توسعه کرد. گشتالت در سال 1951 ظاهر شد و امروزه به یک رویکرد جامع و اثبات شده علمی تبدیل شده است که شامل نظریه توسعه انسانی ، نظریه آسیب شناسی / بیماری / روان رنجوری و تمرین درمان / درمان است [5].