اگر کودکی مورد آزار و اذیت قرار می گیرد

فهرست مطالب:

تصویری: اگر کودکی مورد آزار و اذیت قرار می گیرد

تصویری: اگر کودکی مورد آزار و اذیت قرار می گیرد
تصویری: Dr Holakouee چون فرزندخونده بودم در کودکی مورد آزار جنسی قرار میگرفتم 2024, ممکن است
اگر کودکی مورد آزار و اذیت قرار می گیرد
اگر کودکی مورد آزار و اذیت قرار می گیرد
Anonim

در طول تمرین تدریس در مدرسه و مدرسه فنی ، مجبور بودم بیش از یک بار با حقایق قلدری یکی از دانش آموزان توسط همسالان خود برخورد کنم. بنابراین ، آنچه من در مورد این موضوع خواهم نوشت ، نه تنها توصیه ای از من به عنوان یک روانشناس است ، بلکه همچنین عملی برای از بین بردن چنین پدیده هایی در تیم آموزشی است.

برای شروع ، مهم است که درک کنیم که قلدری سوء استفاده روانی اعضای تیم از یک یا چند عضو دیگر است. عدم محبوبیت ساده یک کودک در میان همسالان ، عدم علاقه به او ، نادانی در ارتباط ، نوعی خشونت نیست. قلدری دقیقاً نوعی تجاوز است که دائماً در انواع مختلف تکرار می شود. خشونت روانی در تیم آموزشی در کشورهای خارجی به خوبی مورد تحقیق قرار گرفته است و زورگویی نامیده می شود.

تقریباً هر کودکی می تواند در یک تیم مورد زورگویی قرار گیرد. این لزوماً از نظر جسمی ضعیف نخواهد بود. در عمل من ، چنین اشیایی شامل کودکان خانواده های ناکارآمد و کودکان دارای معلولیت و حتی فرزندان خانواده مرفه آنها بود ، اما مرتکب اقدامات غیرقانونی شده و به همین دلیل تحت تحقیقات قرار گرفتند.

برای معلمان و والدین مهم است که درک کنند: اگر قلدری در یک تیم رخ دهد ، این مشکل شخصی نیست که هدف آن قرار گرفته است ، این مشکل کل تیم است. بنابراین ، باید با همه اعضای تیم کار کرد ، حتی با کسانی که مستقیماً در زورگویی دخیل نیستند ، اما در سکوت نظاره گر اتفاقاتی هستند که از بیرون رخ می دهد.

انتقال یک کودک قلدری به مدرسه دیگر ، البته ، راهی است. با این حال ، در تیم جدید ، ممکن است شرایط تکرار شود. زیرا قربانی قلدری مجموعه ای از ویژگی های رفتاری و روانی است که این کودک از آن برخوردار است. و او تمام این ویژگی ها را به تیم دیگری منتقل می کند.

علاوه بر این ، با حذف موضوع قلدری از تیم ، گرایش به خشونت روانی علیه شخصی به خودی خود در بین اعضای تیم از بین نمی رود. یا چنین مجموعه ای قربانی جدیدی را برای خود انتخاب می کند ، یا همه اعضای آن در سیستم ارزشها و هنجارهای اخلاقی خود اقدامات غیراخلاقی و غیراخلاقی را كه تا آخر عمر در برابر هدف آزار و اذیت مرتكب شده اند حفظ می كنند. در عین حال ، این اقدامات غیراخلاقی و غیراخلاقی با تأیید اجتماعی در ذهن کودکان جا می افتد. و سپس چنین رفتاری توسط چنین کودکانی می تواند به والدین خود نشان داده شود.

برای والدین قربانی قلدری چه باید کرد؟

اگر فرزند شما در مدرسه یا گروه دانش آموزی مورد آزار و اذیت قرار گرفته است ، نمی توانید او را با موقعیت تنها بگذارید. مهم نیست سن کودک چقدر است ، او به کمک بزرگسالان و اول از همه به افراد نزدیک نیاز دارد.

شما قطعاً باید در آنچه در حال رخ دادن است دخالت کنید. و شما باید با مراجعه به مدرسه ، با معلم کلاس فرزند خود صحبت کنید. پیشتر نوشتم که قلدری همیشه شامل همه اعضای تیم می شود ، حتی آنهایی که خود را دور نگه می دارند. با معلم در مورد وضعیت صحبت کنید ، دریابید که او قصد دارد برای رفع مشکل چه کاری انجام دهد. در صورت لزوم ، مدیریت مدرسه و روانشناس مدرسه ، معلم اجتماعی را در حل مسئله مشارکت دهید. دعوت از نماینده سازمان های اجرای قانون به یک ساعت کلاس و جلسه والدین برای گفتگوی توضیحی اضافی نخواهد بود.

والدین نباید با بچه هایی که در آزار و اذیت دخیل هستند ، "مقابله" کنند. ممکن است به نتیجه دلخواه نرسید. برعکس ، ممکن است شما به دلیل اقدامات غیرقانونی علیه فرزندان دیگران مورد آزار و اذیت قرار بگیرید.

هر شب بعد از مدرسه ، از فرزند خود در مورد وضعیت مدرسه بپرسید تا از تحولات مطلع شود. در صورت نیاز چندین بار با مربیان و والدین همکلاسی ملاقات کنید.نکته اصلی در این شرایط تشدید وضعیت با والدین نیست ، بلکه یافتن راه حلی برای این مشکل است.

از فرزند خود که مورد آزار و اذیت قرار می گیرد حمایت اخلاقی کنید. روشهای ساده دفاع روانی در برابر متجاوزان را به او بیاموزید. به عنوان مثال ، به او بیاموزید که خود را در یک ظرف شیشه ای تصور کند ، که همه توهین هایی که همسالان به کودک می کنند از آنجا دور می شود. توضیح دهید که تمسخر و قلدری فقط برای کسانی جالب است که به قلدرها پاسخ می دهند. اگر به حملات آنها واکنش نشان ندهید ، علاقه به ادامه توهین از بین می رود.

به یاد داشته باشید که هر چقدر هم که او سعی می کند در برابر حملات واکنش نشان ندهد ، کودک شما هنوز هم از نظر احساسی شرایط سختی را پشت سر می گذارد. پرخاشگری پاسخ ، احساسات جمع شده در داخل ، کودک باید برداشته شود. برای این کار می توانید از روش های مختلف استفاده کنید. به عنوان مثال ، برای بیان این احساسات با کودک ، یا ارائه نقاشی هایی که باعث رنجش او می شوند و نقاشی ها را بشکنید. می توانید بادکنک ها را باد کنید ، چهره افراد متخلف را روی آنها بکشید ، نام آنها را بنویسید و بادکنک ها را لگد کنید. اجازه دهید فرزند شما استرس احساسی درونی خود را از این طریق رها کند تا خود مجرمان.

به طوری که یک موقعیت بسیار تروماتیک قلدری ، اثری ماندگار بر روان کودک نگذارد ، شخصیت او را تغییر داده ، باعث ایجاد پیچیدگی های مختلف روانی شود ، مطمئن شوید که با روانشناس کودک وضعیت را حل کنید.

برای والدین بچه های قلدری چه باید کرد

به یاد داشته باشید که فرزند شما ، با توجه به رفتارهای اجتماعی قابل قبول ، تجاوز به همسالان در طول زمان می تواند آن را متوجه شما کند. بنابراین ، در هیچ موردی نباید این واقعیت را که فرزند شما درگیر زورگویی است نادیده بگیرید.

اگر فرزند شما در قلدری همکلاسی یا همکلاسی خود شرکت کرده است ، نباید این واقعیت را نادیده بگیرید. بیشتر اوقات ، کودکان ضربه روانی خود را در موضوعی که به وضوح ضعیف تر از آن است ، "تمرین" می کنند. چنین اشیایی می توانند نه تنها همسالان ، بلکه حیوانات نیز باشند. منشاء ضربه روانی فرزند شما ممکن است ، و بیشتر اوقات ، محیط خانواده باشد. نگرش پرخاشگرانه والدین یا یکی از والدین نسبت به کودک ، فشار ، محافظت بیش از حد و کنترل بیش از حد ، تعداد زیادی ممنوعیت و ممنوعیت ، محدودیت ها ، رسوایی های مکرر در خانواده - همه اینها بدون ترک اثری برای روان کودک انجام نمی شود. در عین حال ، بی تفاوتی والدین نسبت به کودک ، نادیده گرفتن علایق او ، عدم توجه و عشق نیز می تواند باعث عصبانیت در روح کودک شود. به خصوص در مورد آن همسالانی که در فضای مطلوب تری زندگی می کنند.

سعی کنید کودک را به یک گفتگوی صریح دعوت کنید ، مشکلات او را بشنوید ، به دیدار کودک بروید. حل مشکلات خانوادگی با یک روانشناس کودک یا خانواده کار اضافی نخواهد بود.

نه تنها یافتن دلایلی که باعث ایجاد رفتار پرخاشگرانه در کودک می شوند ، بلکه آموزش مهارت های خودتنظیمی ، کاهش استرس ، تخلیه روانی و عاطفی ، که به دیگران آسیب نمی رساند ، حقوق آنها را نقض نمی کند و یکپارچگی شخصی بد نخواهد بود که در مورد پیامدهای قانونی بروز عدم تحمل و تجاوز به دیگران به فرزند خود بگویید.

این مهم است که این گفتگو در یک فضای مثبت و حمایتی انجام شود تا منفی گرایی و پرخاشگری کودک بیشتر تقویت نشود.

اگر فرزند شما در زورگویی همکلاسی خود مشارکت فعال نداشته است ، اما بی صدا آن را از بیرون تماشا کرده است ، همچنین مهم است که با او صریح صحبت کنید. رفتار منفعلانه در چنین شرایطی نیز صحیح ترین رفتار نیست. موقعیت عدم مداخله در کودک نگرش بی تفاوت نسبت به مشکلات دیگران را پرورش می دهد ، در او بی تفاوتی و بدبینی شکل می گیرد.

معلمان باید چه کنند

1. چگونه به تنهایی با شرایط کنار بیاییم

غیرممکن است که در تیم آموزشی متوجه قلدری نشوید.حقایق تجاوز می تواند هم در طول درس ، قبل از شروع در دفتر و هم در زمان استراحت ، بعد از درس ، در حین فعالیتهای فوق برنامه و فوق برنامه رخ دهد.

وقتی متوجه شدید که دانش آموزان شما درگیر یک موقعیت قلدری هستند ، ابتدا می توانید سعی کنید با آنچه که در حال رخ دادن است به تنهایی کنار بیایید. با این حال ، 2 روش پیشنهادی من تنها زمانی می تواند موفق باشد که آزار و اذیت در زمان نسبتاً کوتاهی به طول انجامد.

در تمرین آموزشی ، من همیشه توانستم این کار را بدون مشارکت افراد دیگر انجام دهم: مدیر مدرسه ، روانشناس مدرسه و معلم اجتماعی ، والدین دانش آموزان و دانش آموزان. بنابراین ، در صورت غیرممکن بودن حل مسئله با کمک یک معلم ، من تجربه خود را با شما به اشتراک می گذارم و همچنین الگوریتم حل مسئله را شرح می دهم. اما این قبلاً در مقاله بعدی آمده است.

و بنابراین ، دو مثال از تمرین من ، توصیف مدل هایی برای حل مشکل قلدری.

روش 1 در گروهی از دانش آموزان دبیرستانی و در گروهی از دانش آموزان کالج با موفقیت مورد استفاده قرار گرفت. در غیاب دانش آموزی که مورد آزار و اذیت قرار گرفته بود ، من به طرز خشن از دیگران خواستم که از زورگویی به همسالان خود دست بردارند و گفتند که در حضور من جرات نکرده اند که به این دانش آموز توهین کرده ، او را مورد ضرب و شتم قرار دهند یا چیزهای او را پنهان کنند. به بچه ها گفته شد کسی که او را تحقیر می کنند و به او توهین می کنند بدتر نیست و شاید حتی بهتر از خودشان باشد. یکی از این الزامات سختگیرانه بدون تهدید علیه کودکان کافی بود. با این حال ، شایان ذکر است که در یکی از موارد هدف قلدری یک پسر معلول با عقل محدود بود. برای همسالانش ، علاوه بر تقاضای توقف قلدری ، گفتم که این پسر در رفتار خود غیرقابل پیش بینی است. و اگر در پاسخ به تجاوز آنها ، مجرمان را مجروح کند ، هیچ مسئولیتی نخواهد داشت. اما خود متجاوزان می توانند بدتر از این مرد تا آخر عمر ناتوان بمانند.

روش 2 چندین بار با موفقیت مورد استفاده قرار گرفت ، هم در مجموعه های مدرسه و هم در یک مدرسه فنی. با ابراز مخالفت با قلدری که در جلوی چشم من اتفاق افتاد ، از همه بچه ها پرسیدم چرا همسالان آنها اینقدر بد هستند. به غیر از لقب های توهین آمیز به هدف آزار و شکنجه ، من چیزی از آنها نشنیده ام. سپس من در مورد آنچه که آنها به طور خاص در مورد این کودک می دانند س aالی پرسیدم: او به چه چیزی علاقه مند است ، چگونه زندگی می کند ، چه چیزی به او علاقه دارد ، چه کاری می تواند انجام دهد. جوابی نداشت. سپس همه را در خانه دعوت کردم تا بنشینند و فکر کنند ، روی کاغذ بنویسند و لیستی از ویژگی های منفی این کودک را در درس بعدی من بیاورند. من به آنها پیشنهاد دادم که اگر از شناسایی خود خجالت می کشند ، جزوه ای با این توصیف را ناشناس کنند ، و پیشنهاد کردند چنین ورق هایی را در تعطیلات زیر میز مجله بگذارند ، و قول دادند که من به طور خاص برای کل تعطیلات به راهرو می روم. قبل از درس بعدی ، پیشنهاد کلاس خود را برای بیان شکایات خود در مورد هدف زورگویی به کلاس یادآوری کردم و رفتم. در هر مورد ، حتی یک برگ زیر مجله پیدا نشد. در ابتدای درس ، من وضعیت را با دانش آموزان در میان گذاشتم و گفتم هیچ کس نمی تواند در مورد کودکی که مورد آزار و اذیت قرار گرفته است چیز بدی بگوید. حتی به صورت ناشناس. پس از آن ، من به بچه ها پیشنهاد دادم ، آنها نیز ناشناس و همچنین روی یک کاغذ در خانه بنویسند که چه چیز خوبی می توانند در مورد این کودک بگویند. و دفعه بعد حتی یک برگ زیر مجله نبود. دوباره ، در ابتدای درس ، توجه بچه ها را بر این واقعیت متمرکز کردم که ، همانطور که تمرین نشان داد ، هیچ یک از آنها چیزی - بد یا خوب - در مورد همکلاسی خود نمی دانند. و با این وجود ، آنها او را ناراحت می کنند ، تحقیر می کنند ، به او توهین می کنند. به س myال من ، دلیل چنین نگرشی نسبت به او چیست ، من نیز از هیچ فردی پاسخی دریافت نکردم. پس از آن ، حقایق قلدری متوقف شد. در یکی از این موارد ، دختری که مورد آزار و اذیت قرار می گرفت ، دو دوست در بین همکلاسی های خود داشت که به طور منفعلانه زورگویی را دنبال می کردند. در موردی دیگر ، تهاجمی ترین همکلاسی های دختر ، دختری را که قبلاً آزرده خاطر کرده بودند ، تحت حمایت و حمایت خود قرار دادند.

2چگونه می توان با تلاش های مشترک تیم آموزشی با شرایط کنار آمد

اگر قلدری به مدت طولانی ادامه داشته باشد ، بسیاری از همسالان در آن گنجانده شده اند ، وضعیت بسیار دور شده است ، تنها با روش هایی که در قسمت 4 شرح داده شده است نمی توان با مشکل کنار آمد. کار جدی تر و در مقیاس بزرگ با تیم مورد نیاز خواهد بود. در مرحله بعد ، یکی از الگوریتم های کار بر روی مساله کلاس مشابه را شرح خواهم داد.

دو مرحله مهم در حل زورگویی ، صحبت با کلاس و والدین است.

لازم است یک ساعت کلاس بگذرانید ، در آن چیزی که در تیم آموزشی بوجود آمده است با نام آن خوانده می شود. دانش آموزان باید آگاه باشند که در حال انجام بدرفتاری روانی با همکلاسی خود هستند. همچنین باید به آنها گفت که این رفتار غیرقابل قبول است. این نشان دهنده هیچگونه قدرت ، برتری متجاوزان بر قربانی نیست. این نشان دهنده تخریب اخلاقی متجاوزان و غیرقانونی بودن اقدامات آنها است. در چنین ساعتی از کلاس ، مهم است که هدف زورگویی را در جلوی کلاس به عنوان یک قربانی نشان ندهید ، بر ترحم فشار نیاورید ، از او درخواست همدردی و دلسوزی نکنید ، بلکه از کودکان ، هر یک به طور جداگانه ، دعوت کنید تا آنچه را احساس می کنند ، تجربه می کنند ، قربانی خود را تجربه می کند. همچنین ، هر دانش آموز باید وظیفه ای را برای خود تعیین کند که مثلاً در مقیاس 5 درجه ، میزان مشارکت خود در قلدری ، سهم شخصی خود در بیماری گروه را ارزیابی کند. به عنوان مثال ، 1 - من هرگز در این کار شرکت نمی کنم ، 2 - من گاهی اوقات در این کار شرکت می کنم ، اما سپس شرمنده می شوم ، 3 - من گاهی در این کار شرکت می کنم و سپس شرمنده نمی شوم ، 4 - من اغلب در این کار شرکت می کنم و نمی کنم متأسفم ، 5 - من یکی از اصلی ترین شرکت کنندگان فعال در زورگویی هستم.

برای شروع ، چنین گفتگویی می تواند توسط یک معلم انجام شود. اگر نتیجه ای نداشت ، باید یک ساعت کلاس دوم در این زمینه با مشارکت روانشناس و نماینده سازمان های اجرای قانون انجام شود.

جلسه و بحث در مورد وضعیتی که در کلاس ایجاد شده است نیز باید با والدین دانش آموزان برگزار شود. در جلسه والدین ، همچنین لازم است آنچه را که اتفاق می افتد به تفصیل شرح دهید ، نام شرکت کنندگان در زورگویی را ذکر کنید ، قلدری را با نام خود نام ببرید و والدین را دعوت کنید تا با فرزندان خود مکالمات آموزشی انجام دهند. می توان همان متخصصان را به عنوان ساعت کلاس به جلسه والدین دعوت کرد. برای والدین مهم است که روشن کنند که مشکل قلدری مشکل شرکت کنندگان مستقیم در قلدری نیست ، این یک بیماری از کل طبقه است که باید دقیقاً به عنوان یک بیماری جمعی با آن برخورد شود.

گام دوم این خواهد بود که در بین دانش آموزان کسانی که آماده انجام وظایف حمایت و محافظت از قربانی قلدری در برابر متجاوزان هستند را شناسایی کنند. با این حال ، ممکن است یافت نشود. اما باز هم باید تلاش کنید.

گام سوم باید کار روانشناس مدرسه با تیمی از دانش آموزان باشد. م effectiveثرترین آنها آموزش برای تجمع گروهی و همچنین کار فردی یک روانشناس با شرکت کنندگان فعال در قلدری برای حل مشکلات روانی است که کودکان را به پرخاشگری نشان می دهد. کار روانشناس همچنین باید قربانی زورگویی باشد تا پیامدهای وضعیت آسیب زا را مشخص کند.

در این مرحله ، می توانید از روش شکل گیری ویژگی های اخلاقی و اخلاقی بر اساس درک اشتباه خود و تقلید از مثال مثبت دیگران استفاده کنید. برای این منظور ، شما می توانید به طور دوره ای برای تماشای فیلم های مربوط به دوستی برای کودکان ترتیب دهید. شما می توانید بسیاری از چنین فیلم هایی را در صندوق فیلم اتحاد جماهیر شوروی پیدا کنید. با نشان دادن چنین فیلمی به کودکان ، می توانید بلافاصله آن را با کودکان مورد بحث قرار دهید و پیشنهاد بنویسید که مقاله یا مقاله ای در مورد موضوع دوستی ، و همچنین چیزی از دسته بندی فیلم بررسی کنید. بهتر است این کار را در کلاس انجام دهید تا مطمئن شوید همه فیلم را می بینند. با مشاهده جمعی ، راحت تر می توان بحث های خود را سازماندهی کرد.

چهارمین مرحله باید ایجاد قوانین ارتباط بین فردی ، قوانین ارتباط و تعامل بین دانش آموزان باشد.قوانین باید شامل ممنوعیت اقدامات منفی و اقدامات مثبت بین دانش آموزان باشد. تثبیت قوانین توسعه یافته رفتاری بین دانش آموزان به عنوان یک نوع کد مهم است. باید چاپ شود و در یک مکان برجسته در کلاس درس ارسال شود. علاوه بر این ، چاپ آنها و تحویل آنها به هر دانش آموز مفید خواهد بود. در هر ساعت کلاس یا درس بعدی با معلم کلاس ، مهم است که با یک س toال از کلاس در مورد نحوه موفقیت آنها در پیروی از قوانین توسعه یافته ارتباطات شروع کنید. می توانید از کسانی که در رعایت قوانین چندان خوب نیستند بخواهید که ابتدا دست خود را بالا ببرند. سپس کسانی که به ندرت آنها را نقض می کنند ، سپس کسانی که عملاً آنها را نقض نمی کنند. در پایان کسانی که از آخرین نظرسنجی حتی یک بار آنها را نقض نکرده اند. کسانی که مرتکب تخلف می شوند باید مطمئن باشند که اگر تلاش کنند ، قطعاً موفق خواهند شد. کسانی که قوانین را زیر پا نمی گذارند باید به طور عمومی مورد تمجید قرار گیرند و برای دیگران الگو قرار گیرند. به عبارت دیگر ، تغییرات مثبت در ماهیت تعامل کودکان در کلاس درس باید تشویق و حمایت شود.

به منظور بالا بردن قدرت قربانی قلدری در گروه همسالان ، می توانید وظیفه مسئولانه ای را به او بسپارید که در آن نسبت به سایر همکلاسی ها حقوق و اختیارات بیشتری به او محول می شود. با این حال ، در عین حال ، مهم است که اطمینان حاصل شود که این کودک شروع به جبران مجرمان خود نمی کند.

توصیه شده: