2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
شما قرار ملاقات می آیید آنها زیبا پوشیده بودند ، به موضوعات احتمالی برای گفتگو فکر می کردند ، و قبلاً فکر می کردند چگونه عصر را به پایان برسانند …
شما یکدیگر را با لبخند ملاقات می کنید ، پشت میز می نشینید یا قدم می زنید و مکالمه ای در مورد موضوعات انتزاعی شروع می کنید تا ناراحتی و کمی تنش را از بین ببرید …
و در ذهن هر یک از ما نوعی تصور در مورد شریک زندگی قبلاً شکل گرفته است.
در چند ثانیه ظاهر شد ، و سپس چند دقیقه دیگر برطرف شد.
در ظاهر ، نحوه حرکت ، نحوه گفتار و لباس ، تقریباً همه چیز را در مورد شریک زندگی خود درک کرده اید …
تقریباً وقتی ما برای بازی بیرون می رویم ، همین اتفاق می افتد.
در یک سخنرانی ، گوینده همیشه در نقش "مرد" و مخاطب در نقش "زن" است.
بنابراین ، از اولین دقایق سخنرانی ، افراد بصورت مستقیم تصور خود را از شما شکل می دهند.
و از همان دقایق اولیه آنها در حال حاضر چیزی را انتظار دارند یا برعکس …
ما باید به تفاوت های ظریف به ظاهر کوچک توجه کنیم که به یک تصویر کامل می افزاید.
چقدر طول می کشد تا ما ناخودآگاه تصوری از یک فرد ایجاد کنیم؟
طبق داده های منابع مختلف ، از 7 ثانیه تا 10 دقیقه.
در اولین دقیقه ، یک "احساس شخصی" ایجاد می شود ، که سپس به اولین تصور تبدیل می شود.
برای تحمل اولین دقیقه "احساس شخصی" ، به ما کمک می کند "ژست بلندگوی اصلی".
این غیرقابل حرکت است و شامل چند عنصر و عملکرد ساده است.
اولین
وضعیت شما صاف و طبیعی
تا جایی که ممکن است شانه های خود را بالا بیاورید.
سپس آن را پس گرفته و رها کنید. و در برابر این موقعیت مقاومت کنید.
در این زمان ، گویی چیزی تاج شما را به سمت بالا می کشد ، گردن شما حالت عمودی می گیرد.
احساس می کنید حالت بدن شما یکدست شده است و نگاه شما به جلو است.
اجازه دهید کمی ذوق و شوق را از دنیای ورزش و تجارت نمایشی ، جایی که با موفقیت از آن استفاده می شود ، اضافه کنیم.
در کاراته ، یک تمرین برای کشیدن استخوان دنبالچه وجود دارد ، گویی می خواهید به توالت بروید و ماهیچه های سیاتیک را سفت کنید تا از شر این احساس خلاص شوید.
در تجارت مدل سازی نیز از آن استفاده می شود.
یکی از مدلهای آشنا گفت که این را در دوره های سوپرمدل های آمریکایی به او آموزش داده اند.
بنابراین: شانه ها بالا برده ، عقب گرفته و پایین آمد. سر توسط تاج بالا کشیده شد. ستون فقرات صاف و … باسن فشرده شده است. در اینجا شبح غرورآمیز یک بلندگو آمده است.
دومین
موقعیت بازوها و پاها
خانمهای کفش پاشنه دار ، شما ممکن است متفاوت باشید.
پاهای خود را به اندازه عرض شانه باز می کنیم (+/-).
شما باید احساس ثبات بدن داشته باشید (مانند 4 پا).
ما یک پا را نیم پا به جلو فشار می دهیم. کدام پا را با روش آزمایش انتخاب می کنیم - "کدام یک برای من راحت تر است؟"
این باعث ایجاد حس حرکت در حالت ایستا می شود.
این احساس یک حالت محکم "مرده" نیست ، بلکه یک فعالیت استاتیک مطمئن است.
دستهای بیشتر
آنها تمایل دارند در ابتدای اجرا "راه بروند".
و بنابراین ، از جایی توصیه کردیم که یک نشانگر ، قلم یا چیز دیگری برداریم.
و سپس همه در سالن به ما این دسته را نگاه می کنند ، احتمال وجود دارد ، ما سعی می کنیم آن را بشکنیم یا آن را خفه کنیم. در این حالت ، ردیف های اول حتی می توانند بند انگشتان سفید شده ما را ببینند.
و در اینجا ما همچنین کسانی را که دوست دارند یک دفترچه یادداشت یا یک iPad با خود ببرند ، شامل می کنیم.
در این حالت ، آنها در دست ما به نوعی سپر کوچک تبدیل می شوند ، که ما از آنها برای بستن نمای کپی از مخاطبان استفاده می کنیم. در اینجا فقط هیچ زرهی برای ما وجود ندارد ، و افسوس ، بدون آنها ، به نظر نمی رسد …
بهتر است موضعی را برای دست هایی انتخاب کنیم که در دست گرفتن آنها برای ما راحت تر باشد. و ژست هایی وجود دارد که به دلیل درک و ظاهر آنها به شدت دلسرد می شوند.
ما با شما تأثیر بدن و موقعیت بازوها و پاها را بررسی کردیم
حالا بیایید به بخش قابل توجهی برویم - ظاهر
ظاهر قادر به بیان بسیاری است. با نگاه یک فرد ، ما خصوصیات او را قضاوت می کنیم. با چشم می خوانیم دروغ می گوید یا راست می گوید. چشم ها آیینه روح هستند.
و ما به سادگی حق نداریم از چنین ابزار قدرتمندی استفاده نکنیم.
در سخنرانی های عمومی ، از نگاه برای برقراری ارتباط با مخاطب استفاده می شود ، برای پیامی که با کلمات ما همراه است و … برای ایجاد تصویر "سنگ چخماق"!
بیایید نگاه دقیق تری به نحوه استفاده از نگاه در دقایق ابتدایی سخنرانی بیاندازیم.
شما باید با مخاطبان ، شنوندگان تماس چشمی برقرار کنید
شما باید همه را در یک جمع کوچک نگاه کنید.
در سالن بزرگ ، چشمان خود را از چپ به راست ، یا برعکس ، در امتداد ردیف های اول ، ردیف های میانی و در امتداد گالری حرکت دهید.
شما با مخاطب ارتباط چشمی برقرار می کنید. شما آنها را دیدید و آنها شما را دیدند.
به چشم شنوندگان نگاه کنید نه بالای سر. سپس احساس تماس چشمی ایجاد می شود.
و بعد از آن ، سلام کنید و اجرای خود را آغاز کنید.
با این درک که شما قبلاً اولین درک ناخودآگاه را مطرح کرده اید.
و اکنون باید آن را تقویت کرده و بر موفقیت خود تکیه کنید!
توصیه شده:
بچه ها بزرگ شده اند ، والدین خود را فراموش کرده اند. چگونه روابط ایجاد کنیم؟
برخی از کودکان ، که به گفته آنها ، والدین آنها عاشق شده اند و با انواع مراقبت ها احاطه شده اند ، به بلوغ رسیده اند ، به دلایلی تمایلی به برقراری رابطه با مادر و پدر ندارند. یا آنها حتی والدین خود را از زندگی خود حذف می کنند - هفته ها ، ماهها خانه خود را دور می زنند ، گاهی اوقات سالها تماس نمی گیرند و حتی مستقیماً می گویند:
چگونه عزیزی را فراموش کنیم
آموزش مرحله به مرحله هدف آن چندان دستیابی به "فراموشی" روابط کامل نشده است ، بلکه روشن ساختن مکانیسم فرآیند ظهور روابط و درد بعدی جدایی است. برای درک اینکه چرا این به هیچ وجه موفق نمی شود - جدا شدن آسان است. هنگامی که ما مکانیک نحوه "
هنگام حمل ، لطفاً راه رفتن را فراموش نکنید
من فیلم "پادشاه من" را تماشا کردم. همیشه به عنوان فیلمی در مورد سوءاستفاده ، روابط با روان پریش و خودشیفته توصیه می شود. تانیا خود را در یک رابطه عاشقانه مخرب با جورجیو می بیند. در همان نوسان "دوست دارم" - "نادیده می گیرم"
ما نمی توانیم پیش بینی کنیم که واژه ما چگونه پاسخ خواهد داد
اطلاعات یک شخص مهم یا "از صفحات چاپی" به سر می رسد و به ناحیه زیر قشر ، جایی که ناخودآگاه "زندگی می کند" نفوذ کرده و مانع از آن می شود و باعث ایجاد احساسات مختلف ، اغلب خشونت آمیز می شود. من ساختارهایی مانند شایعات و شایعات را که یکی از قدرتمندترین ابزارها برای مدیریت افراد هستند ، کنار می گذارم.
چرا به احساسات نیاز داریم و چگونه می توانیم از آنها به نفع خود استفاده کنیم؟
در زندگی ما دائماً نوعی احساس را تجربه می کنیم. آنها برای ما چیست و با آنها چه کنیم؟ این همان چیزی است که من امروز با شما هستم و می خواهم در مورد آن صحبت کنم. احساسات ما به ما می گوید که چه اتفاقی برای ما می افتد - این که آیا در زندگی ما اتفاق می افتد ، آنچه ما نیاز داریم ، چرا ما خوب هستیم ، یا اصلاً اینطور نیست.