تجلی احساسات و عواطف - علمی دشوار یا ضروری برای دنیای مدرن؟

فهرست مطالب:

تصویری: تجلی احساسات و عواطف - علمی دشوار یا ضروری برای دنیای مدرن؟

تصویری: تجلی احساسات و عواطف - علمی دشوار یا ضروری برای دنیای مدرن؟
تصویری: تو مسئول احساسات خودت هستی ... 2024, آوریل
تجلی احساسات و عواطف - علمی دشوار یا ضروری برای دنیای مدرن؟
تجلی احساسات و عواطف - علمی دشوار یا ضروری برای دنیای مدرن؟
Anonim

تجلی احساسات و عواطف - علمی دشوار یا ضروری برای دنیای مدرن؟

من از مراجعانم متوجه می شوم که به ندرت کسی در مورد نحوه کسب درآمد برای غذا یا درمان برخی بیماری های جدی به درمان مراجعه می کند. هنگامی که تمام نیازهای بقای یک فرد بسته می شود ، فقط در این صورت این س ariseالات مطرح می شود: "من کیستم؟" ، "از زندگی چه می خواهم؟" ، "چه چیزی برای من جالب است؟" ، "چگونه می توانم با دیگران تعامل داشته باشم؟ ؟"

به نظر من تقریباً همه فرایندها در کل بشریت در حال انجام است. در طول 100 سال گذشته ، ما در حال توسعه بسیار فعال هستیم ، در مقایسه با آن دوره هایی که مردم به طور فزاینده ای به دنبال فرصتی برای زنده ماندن در جنگ ها و همه گیری های بی پایان بودند که جان میلیون ها نفر را تحت تأثیر قرار داد. امروزه اساساً ما قبلاً نحوه حل این مشکلات را آموخته ایم و به سطح کاملاً متفاوتی رفته ایم ، جایی که در وهله اول مساله خودشناسی و تعامل با جامعه است.

توسعه خود هم برای خود شخص و هم برای کل جامعه اهمیت دارد و توسعه فعال حوزه های مختلف روانشناسی تأیید این امر است. مثل این است که انگلیسی بلد باشید. اگر قبلاً این یک مهارت نادر بود ، اکنون برای هر فرد مدرن ضروری است. البته ، شما نمی توانید یک زبان خارجی را بیاموزید و بدون آن کار کنید ، شما کاملاً حق دارید ، اما امکانات با دانش انگلیسی و بدون آن تفاوت بزرگی ایجاد می کند.

هوش هیجانی چیست؟

ما دیگر نمی توانیم صرفاً به خاطر غذا و تولید مثل وجود داشته باشیم ، وقت آن است که به آنچه در داخل است فکر کنیم. و در داخل - اینها احساسات و عواطف ما هستند. این "هوش هیجانی" است (EI ؛ هوش هیجانی انگلیسی ، EI) - توانایی فرد در تشخیص احساسات ، درک مقاصد ، انگیزه و خواسته های دیگران و خود آنها ، و همچنین توانایی مدیریت احساسات و احساسات خود سایر افراد به منظور حل مشکلات عملی (Wikipedia.org).

فردی که به خوبی از احساسات خود آگاه است و علت بروز آن را درک می کند ، دارای مزایای متعددی در بین "همکاران" خود در محیط فکری است. او به خوبی می فهمد که در اطرافش چه می گذرد و چگونه در برابر آن واکنش نشان دهد.

2018-1
2018-1

به عنوان مثال ، بسیاری از افراد می دانند که ترس اغلب پشت پرخاشگری است. وقتی از چیزی می ترسیم ، همیشه کاری را انجام می دهیم - فرار می کنیم ، یخ می زنیم ، حمله می کنیم. کسانی که می دانند در پشت چنین رفتاری ترس دارند ، می دانند از چه چیزی ناشی می شود ، چگونه با آن کنار بیایند. آنها می توانند با همان "منشا" - منبع اصلی مشکل ، بدون توسل به "شروع اولیه" خود - به تجاوز کار کنند. چنین افرادی پاسخی از محیط نمی دهند ، به عنوان مثال ، تجاوز به پرخاشگری ، زیرا آنها از آنچه می ترسند می فهمند و بر این اساس ، از گزینه های دیگر استفاده می کنند. فقط تصور کنید که چنین افرادی چگونه در تصمیمات و اقدامات خود آگاهانه و "درست" نیستند ، آنها می دانند چگونه خود و موقعیت را مدیریت کنند.

در عین حال ، "هوش هیجانی" همدلی (توانایی همدلی با شخص دیگر) است. اگر این مهارت ها را به خوبی توسعه نداده اید ، به سختی می توانید بفهمید که چه اتفاقی برای دیگران می افتد ، حتی اگر آنها به شما "زنگ خطر" بدهند. شما افراد را اشتباه می خوانید ، عکس العمل های آنها را اشتباه می فهمید ، در رابطه با آنها اقدامات اشتباه انجام می دهید و مانند یک جهان موازی زندگی خواهید کرد ، جدا از آنچه در حال وقوع است.

"مردان ایکس" زمان ما افرادی آگاه هستند

من مطمئن هستم که اکنون شما تمام استدلال های من را فقط برای زندگی شخصی خود "آزمایش" می کنید - روابط با همسر ، فرزندان ، والدین ، دوستان. اما این مسائل هم برای حوزه حرفه ای و هم در کشورهای توسعه یافته مربوط به معیارهای مهم برای استخدام یک فرد است. شما می توانید به درستی با افراد در محل کار تعامل داشته باشید و از آنها (به شیوه ای خوب) برای اهداف و علایق خود استفاده کنید.

تحقیقات اخیر بر ضرورت ترکیب شخصیت ، علایق و توانایی ها در هنگام بررسی انتخاب های شغلی ، تعهدات شغلی و موفقیت شغلی تاکید کرده است. ایده این است که هوش مصنوعی می تواند پل ارتباطی جنبه های عقلانی-شناختی و عاطفی و همچنین جنبه های دلالت گزینش شغل ، تعهدات شغلی و موفقیت شغلی باشد. بررسی اخیر 59 مطالعه نشان داد که EI می تواند برای پیش بینی عملکرد مفید باشد.

ممکن است به نظر برسد که من نوعی "ابر مردم" را توصیف می کنم ، اما اینها فقط قواعد یک جامعه متمدن هستند. متأسفانه ، در اوکراین ، بخش عملی روانشناسی ، که مربوط به خودشناسی است ، تنها در 15 سال گذشته ، زمانی که دوره "90 شادی" به پایان رسید و مسئله بقا در پس زمینه محو شد ، به طور فعال توسعه یافت. در حالی که در ایالات متحده و اروپا ، زمینه های مختلف روانشناسی 80 سال است که توسعه یافته است.

نسل ما طبق قوانین حساسیت پرورش یافته است ، همدلی و تعامل هماهنگ هنوز رشد نکرده است. برای بزرگسالان باقی مانده است که خود را آموزش دهد. و تنها همکاری با رواندرمانگر ، در این مورد ، می تواند یک راه حل باشد.

اگر فرزند دارید ، آنها بسیار خوش شانس هستند که این مقاله را می خوانید. شما این شانس را دارید که از بین آنها افرادی آگاه ، عاطفی و فکری رشد کرده باشید. خوشبختانه ، توسعه هوش هیجانی در کودکان در حال حاضر به یک روند مد و بحث اصلی در اینترنت در بین والدین جوان تبدیل شده است. ما به طور فزاینده ای به این فکر می کنیم که فرزندانمان چه نوع افرادی خواهند بود و نه اینکه چه چیزی بخورند. و این نمی تواند خوشحال نباشد.

2018-2
2018-2

کودکان را برای ایجاد احساسات قوی کنید

به عنوان مثال ، گفتن اینکه "یک دختر خوب هرگز عصبانی نمی شود" اساساً رویکرد اشتباه است. به عنوان بخشی از آموزش هوش هیجانی در کودکان ، باید درک کنید که خشم احساسی است که به چیزهای مهمی اشاره می کند ، اینکه کودک از آنچه در اطرافش می گذرد خوشش نمی آید ، برای او مناسب نیست. کودک باید آن را تجربه کند ، در غیر این صورت ، با سرکوب خشم ، نمی تواند بفهمد که در زندگی بزرگسال چیزی برای او مناسب نیست. این آینده ای نیست که شما برای فرزندان خود می خواهید ، درست است؟ این امر به هر حال صدق می کند: "پسران هرگز گریه نمی کنند" ، "دختران پس نمی دهند" و غیره. به کودک فرصت دهید تا واکنش نشان دهد - اگر کسی بخواهد چیزی را از او بگیرد یا اگر موقعیت او را ناراحت کرد گریه کند. نکته دیگر این است که احساس عاطفه و نشان دادن آن دو چیز متفاوت است و همچنین ارزش دارد که به کودکان آموزش دهیم تا خود را نشان دهند. به عنوان مثال ، نه تنها اجازه دهید بچه ها عصبانی شوند ، بلکه این کار را به روش صحیح انجام دهید.

وظیفه شما این است که توضیح دهید چه خبر است

با نشان دادن احساسات از دوران کودکی ، فرد یاد می گیرد که از آنها آگاه باشد. و وظیفه والدین این است که کودک را بفهمد چه اتفاقی برای او می افتد. به عنوان مثال ، اگر کودکی زمین بخورد و آسیب ببیند ، واکنش می تواند متفاوت باشد. اگر والدین بتوانند خود را وحشت زده و فریاد بزنند "همه چیز از بین رفته است ، اکنون عفونت ایجاد می کنید" ، کودک معادله ای دارد: درد = مرگ. اما ، اگر والدین بدانند چگونه می توانند احساسات کودک را "مهار" کنند ، او می گوید: "من درک می کنم که شما اکنون درد شدیدی دارید ، می خواهم برای شما متاسف باشم و درد شما به زودی برطرف می شود" ، کودک دچار این بیماری می شود. درک آن درد = فقط درد حدس بزنید چه زمانی کودک بزرگ می شود و از نظر عاطفی سالم می شود.

به فرزند خود بازخورد بدهید

آیا اتفاقی برای شما می افتد؟ با خیال راحت کمی درباره خود برای فرزند خود توضیح دهید. به کودکان بگویید که در مورد آنها چه احساسات و عواطفی دارید و در موقعیت های مختلف چه احساسی دارید. سپس کودک درک می کند که چه اتفاقی برای افراد می افتد وقتی با آنها به این روش یا روش دیگر ارتباط برقرار می کند. سپس بچه ها همدلی می کنند. آنها این را وقتی می فهمند که مثلاً شخصی. عصبانی است ، او چنین عبارتی دارد - آنها می توانند احساسات مردم را وقتی بزرگ شوند بخوانند.

همانطور که می بینید ، "قهرمانان زمان ما" به معنای روانشناختی این کلمه ، ابر افراد نیستند و فرزندان "X" نیستند. این من و شما هستیم ، این پدر و مادر آن کودک و کارمندان آن شرکت هستند.اینها فقط افرادی هستند که نه تنها به سلامت دندان ها ، پوست ، معده خود اهمیت می دهند ، بلکه اهمیت احساسات و عواطف سالم را نیز درک می کنند. سطح آگاهی از زندگی معیار کیفیت آن است. کودکانی که تربیت می کنیم "ستون فقرات" آینده هوش هیجانی کل جامعه هستند و احساسات و عواطف خود ما در زمان حال نشانگر همه اتفاقاتی است که برای ما رخ می دهد. خودتان را بالا ببرید و خوب زندگی کنید و فقط به خاطر تغذیه و تولید مثل وجود نداشته باشید.

توصیه شده: