هر شخصی بیشتر از چه می ترسد؟

فهرست مطالب:

تصویری: هر شخصی بیشتر از چه می ترسد؟

تصویری: هر شخصی بیشتر از چه می ترسد؟
تصویری: Ramin Fazli - Hanoz Dar Pakhtagee - Medly 2024, مارس
هر شخصی بیشتر از چه می ترسد؟
هر شخصی بیشتر از چه می ترسد؟
Anonim

شاد بودن ، احساس بی دغدغه بودن ، آسان و ساده.

این ریشه همه ترسها است ، از ترس از مرگ ، تنهایی ، طرد شدن و پایان دادن به ترس از درد.

ترس از احساس بی خیالی و شادی چیست؟

این واقعیت که شما بدون هیچ استثنا از همه اهرمهای تأثیر بر زندگی محروم هستید و الزامات ، شرایط ، ادعاها و خواسته های خود را به زندگی دیکته می کنید.

اگر چیزی مورد نیاز است ، اگر مشکلی وجود دارد - شما تصمیم می گیرید که آیا چنین فرصتی وجود دارد. اگر چنین امکانی وجود ندارد ، پس جای نگرانی نیست.

اگر می خواهید به جای استفاده از وسایل نقلیه عمومی با ماشین راحت خود رانندگی کنید - این مسئله را تصمیم می گیرید. درگیر شدن در زندگی ، برداشتن گام های ساده ای که در این جهت در اختیار شماست. و اگر علاقه شما مستقیم و صادقانه است ، قطعاً س yourال شما حل می شود.

اگر زندگی در آن احساسات و حالاتی که برای شما اتفاق می افتد و در آن احساس ناراحتی می کنید برای شما دشوار است ، این مسئله را به روشی که در حال حاضر در اختیار شماست حل می کنید - توجه و قضاوت خود را بیشتر حساس می کنید ، احساسات و افکار و این در حال حاضر در دسترس شماست.

بسیاری از سوالات خواسته ها و ادعاهای مربوط به زندگی ، برای خود و دیگران ، هر فردی فرصت حل آن را دارد ، با پیوستن به زندگی و در آنچه در حال حاضر برای شما مهم و قابل توجه است.

با آموختن واقعاً حل مسائل خود ، مشارکت در زندگی ، متوقف کردن نزاع و تظاهر به قربانی که به شرایط خاصی احتیاج دارد ، در برخی نگرش ها و توجه های خاص ، متوقف شدن از انتظار و مطالبه هر چیزی از زندگی و اطرافیان ، با دیدن آن همه چیز یا تقریباً همه چیز واقعاً در دستان شماست نه در کلمات - شما آزادی را باز می کنید. شما به معنای واقعی کلمه بالهای خود را پشت سر خود باز می کنید. زندگی دیگر سنگینی نمی کند و تبدیل به یک ورق تمیز و لکه دار می شود که در آن نه با کلمات ، بلکه به معنای واقعی کلمه - همه چیز به شما بستگی دارد ، به آگاهی ، توجه و فراگیری شما بستگی دارد.

بنابراین شما دیگر قربانی زندگی ، افراد ، شرایط نیستید ، بنابراین نویسنده می شوید - مسئول زندگی خود با تمام احساسات ، رویدادها و شرایطی که در آن پر شده است.

و اگر یاد بگیرید که چنین زندگی کنید ، روزی مطمئناً خواهید فهمید که در زندگی همه چیز فقط به شما و خواسته های شما و حتی فداکارانه ترین آثار وابسته نیست.

چیزی در زندگی به هیچ وجه در قدرت شما نیست ، چیزی آماده شده است.

چیزی وجود دارد که هیچ زحمت و تلاشی به آن کمک نمی کند. افراد واقعاً نزدیک گاهی اوقات می روند: شخصی می میرد و کسی برای همیشه از شما جدا می شود. بعد از تابستان یک پاییز خنک می آید و بعد از پاییز - یک زمستان سرد ، و حتی اگر دیوانه وار عاشق تابستان هستید ، نمی توانید مسیر این پدیده ها را تغییر دهید. فرزندان شما ، مهم نیست که چقدر تلاش می کنید ، همیشه و تا حد زیادی از توصیه های شما پیروی نمی کنند و همیشه مثل شما نخواهند بود و همیشه خوشحال نخواهند بود - آنها از درد اجتناب نخواهند کرد ، آنها را در برابر آزمایش هایی که در انتظار آنهاست. … آنها فقط متفاوت هستند و شما نمی توانید آن را تغییر دهید. والدین شما در همه امور از شما حمایت نمی کنند ، و گاهی اوقات حتی قدرت انجام این کار را ندارند ، ممکن است در طول سالها عاقل تر و آگاه تر نشوند - و این نیز هر چقدر تلاش می کنید در قدرت شما نیست. شما می توانید به طور غیر منتظره ای از شغل خود اخراج شوید ، پس اندازهای شما می تواند همراه با بحران بسوزد ، ماشین شما تصادف می کند و حتی می توانید سقفی روی سر خود از دست بدهید. گاهی خورشید در آسمان است و گاهی ابرها ، چرخه های قمری با ریتم آماده شده خود رخ می دهند و این بر شما تأثیر می گذارد ، بر وضعیت و احساسات شما تأثیر می گذارد. و همه اینها و خیلی چیزهای دیگر در اختیار شما نیست.

بنابراین ، با آموختن آگاهی در زندگی ، کامل بودن ، استاد بودن ، روزی متوجه می شوید که شما استاد زندگی نیستید.اما فقط با یادگیری استاد بودن می توانید بدون توهین ، بدون ناراحتی و بدون تعطیل با آن روبرو شوید. شما قادر هستید با فروتنی این را ملاقات کنید.

بله ، یک فرد از زندگی می ترسد ، از زندگی شاد ، کامل و آشکار می ترسد. اینگونه بودن به این معناست که هیچ کس و هیچ چیز را سرزنش نمی کنید. این بدان معناست که هیچ دلیل و توضیح دیگری برای آنچه برای شما اتفاق می افتد و آنچه شما احساس می کنید وجود ندارد ، به جز خودتان. شما اربابان هستید و هیچ اختیار دیگری بر شما نیست. شما بازیگران و کارگردانان زندگی خودتان هستید و این بستگی به شما دارد که این زندگی منحصر به فرد با چه رنگ هایی رنگ آمیزی می شود.

چیزی در قدرت شماست ، و لازم است با خودخواهی بتوانید به طور کامل ، با سر خود ، با از دست دادن خود ، درگیر آن شوید تا عمل را بیاموزید. اما چیزی در قدرت شما نیست و با این کار باید بتوانید متواضع ، ساکت ، بدون بحث و بدون تلاش های پوچ برای انجام کاری باشید.

و مهمترین چیز این است که بتوانیم یکی را از دیگری تشخیص دهیم ، اشتباه نگیریم. در این صورت ، فرد رضایت و صداقت را بدست می آورد: بدون بحث با آنچه که باید با آن بحث کرد احمقانه و بی معنا است ، بدون تلاش برای تغییر آنچه تغییر نمی کند. و روشن کردن ، عمل به جایی که باید به تعویق بیاندازد ، منتظر "کنار دریا برای آب و هوا" به این امید که "همه چیز به خودی خود اتفاق می افتد" به همان اندازه احمقانه و بی معنی است.

توصیه شده: