رابطه تصمیمات بد

تصویری: رابطه تصمیمات بد

تصویری: رابطه تصمیمات بد
تصویری: Yasmin Love Tarot چه تصمیمی داره؟ 2024, آوریل
رابطه تصمیمات بد
رابطه تصمیمات بد
Anonim

برای حفظ سطح هوشیاری خود ، مغز بزرگ ما وظیفه مهمی را انجام می دهد - این یک تصویر منسجم (به هم پیوسته) از جهان را با یک جریان فوق العاده زیاد اطلاعات که از طریق حواس ما می آید ، ارائه می دهد.

ما به انسجام مغزی نیاز داریم تا به من یادآوری کند که امروز من همان فرد دیروز هستم ، که روزی خواهم مرد ، و از این به بعد پیر می شوم ، تا بتوانم زمان اختصاص داده شده را بهتر برنامه ریزی و استفاده کنم. انسجام ذهنی به ما کمک می کند تا اهمیت صدای گریه نوزاد در اتاق بعدی و آنچه باید به آن توجه شود را درک کنیم ، در حالی که می توان صدای زمزمه مزاحم یخچال را نادیده گرفت. بدون انسجام ، ما مانند افراد مبتلا به اسکیزوفرنی هستیم که قادر نخواهیم بود محرکهای محیطی را فیلتر کرده و به اطلاعات دریافتی که اهمیتی ندارند و حتی از واقعیت خارجی فاصله ندارند ، پاسخ دهیم.

انسجام - مانند دانش و دسترسی - شامل "ایمنی" در مغز ما می شود ، حتی اگر تمایل به انسجام ما را مجبور کند برخلاف منافع خود عمل کنیم. به عنوان مثال ، بسیاری از مطالعات نشان داده اند افرادی که به خود زیاد فکر نمی کنند ، بیشتر با افرادی که به آنها فکر می کنند ارتباط برقرار می کنند. شاید برای شما عجیب به نظر برسد ، اما افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند ، با افزایش حقوق به مرور زمان شغل خود را ترک می کنند. آنها از نظر ذهنی نمی پذیرند که می توان از آنها قدردانی و پاداش گرفت. از این گذشته ، منطقی تر است وقتی کارمندانی که دارای عزت نفس سالم هستند ، در صورت عدم افزایش دستمزد ، شغل خود را ترک کنند.

ما به راحتی می توانیم چیزهای آشنا و به هم پیوسته را درک کنیم و از این طریق همچنان خود را همانطور که در دوران کودکی می دیدیم ، می بینیم. چگونه در دوران کودکی درک می شدیم ، سپس ، در بزرگسالی ، پیش بینی می کنیم که چگونه امروز درک خواهیم شد ، و همچنین چگونه شایسته رفتار با ما است. به نوبه خود ، اطلاعاتی که چنین دیدگاههای آشنا و در نتیجه "منسجم" را به چالش می کشد ، می توانند به عنوان خطرناک و گمراه کننده تلقی شوند ، حتی اگر اینگونه نباشد و در مواردی که نیاز به بازنگری مجدد دارد.

ترس از موفقیت یا ترس از تأیید می تواند منجر به خودزنی شود ، از جمله شکست ، تنبلی و از بین رفتن روابط به ظاهر سالم ، زیرا ما می بینیم "لیاقت آن را نداشتیم". وقتی در شغلی ناامیدانه بمانیم ، اجازه دهیم خود را درگیر درام های خانوادگی کنیم و … می توانیم به خاطر انسجام به خود آسیب برسانیم.

در ابتدا ، ما چنین واکنشی را در قالب خود خرابکاری انتخاب نکردیم - فقط شرایط ایجاد شد. اما این امر تا زمانی ادامه می یابد که ما از تمایل به آشنایی دور نشویم و با کمک انعطاف پذیری احساسی ، خلبان خودکار را خاموش کنیم ، خود را از این فرآیند منزوی کنیم ، از مرزها فراتر رفته و شروع به هدایت زندگی خود کنیم.

برای بسیاری ، هویتی آشنا و راحت که آنها را درگیر خود می کند ، مخصوصاً در زمان استرس. این نتیجه ای از مسیر آنها است ، راهی به گذشته. اما بهترین راه انعطاف پذیری احساسی به معنای پایان دادن به غیرت دنیای قدیم (که "من" آنها را باریک و ساده لوحانه توصیف می کرد) و تقویت معانی بر اساس اعمالی است که با ارزشهای بالغ مطابقت دارد و با نیازهای فوری مطابقت دارد.

این مقاله به لطف کتاب "چابکی احساسی" نوشته سوزان دیوید ظاهر شد

توصیه شده: