گاهی اوقات تمایل به خواب زیاد کمبود انرژی نیست ، بلکه عدم تمایل به زندگی است

فهرست مطالب:

تصویری: گاهی اوقات تمایل به خواب زیاد کمبود انرژی نیست ، بلکه عدم تمایل به زندگی است

تصویری: گاهی اوقات تمایل به خواب زیاد کمبود انرژی نیست ، بلکه عدم تمایل به زندگی است
تصویری: با این هشت تا کار با بی انرژی بودن و بی حوصلگی خداحافظی کنید 2024, آوریل
گاهی اوقات تمایل به خواب زیاد کمبود انرژی نیست ، بلکه عدم تمایل به زندگی است
گاهی اوقات تمایل به خواب زیاد کمبود انرژی نیست ، بلکه عدم تمایل به زندگی است
Anonim

عبارات مشت زدن موضوعی از کتاب من: "ABC فال فکری"

اگر کمی بخواهیم چقدر می توانیم انجام دهیم …؟

بهتر است صد بار فکر کنید و تنها آرزو کنید تا اینکه بعداً پشیمان شوید که صد بار آرزو کرد ، و یک فکر …

وقتی می خواهید به دیگران خدمت کنید ، باید بررسی کنید که ما از چه وضعیتی این کار را انجام می دهیم: تمایل به خدمت یا نبود خواسته های خودمان …

برای داشتن همه چیز ، فقط باید چیز درست را بخواهی …

اگر می خواهید چیزی را به خاطر بسپارید ، آنچه را که می خواهید به خاطر بسپارید فراموش کنید و به خاطر بسپارید …

خواسته های غیرواقعی ما چقدر با امکانات واقعی ما در تعارض است …!

وقتی چیزی را دریافت نمی کنیم ، آن را نمی خواهیم ، برای آن آمادگی نداریم ، یا فقط هنوز به آن نیاز نداریم …

یک "خواستن" ممکن است بد نباشد ، بد است ، وقتی تعداد زیادی از این "من می خواهم ، می خواهم ، می خواهم ، می خواهم" وجود دارد …

تمایل شهودی: آنچه ما به آن نیاز داریم بسیار آسان است با ایده ای که می خواهیم اشتباه گرفته شود …

خواسته های ما ، که دیر ، در زمان اشتباه و در مکان اشتباه برآورده می شوند ، می تواند منجر به رنج بیشتر شود …

اگر ما می خواستیم ، پس نظر خود را تغییر دادیم ، اما این خواسته به هر حال محقق شد ، شاید او نیز فاصله توقف خود را دارد ، فقط یک فاصله طولانی …

شخص دارای ذهنی است که بخواهد ، اما ذهن چندانی برای تجسم این خواسته ها وجود ندارد …

تمایلات بیش از حد ما را از لذت بردن از آنچه در حال حاضر داریم باز می دارد …

تمایل برای همیشه مطلوب بودن ، برای ما یک حالت بسیار مطلوب ، اما نه چندان مطلوب …

آرزو فقط یک پتانسیل پر انرژی است: خواسته های محقق شده باعث شادی می شوند ، خواسته های برآورده نشده - رنج …

تحقق خواسته ها دشوار می شود اگر پشت این خواسته هیچ خواسته دیگری نداریم …

خواسته های نزدیک ، پر از خون ما …

برای اینکه ناراحت نشویم اگر خواسته ما ناگهان محقق نشود ، اعتماد را از قبل با امید جایگزین می کنیم ، که رسیدن به خواسته ما را دشوار می کند …

گاهی خواسته های پرشور از تحقق آنها مطلوب ترند …

گاهی اوقات سرنوشت آنچه را که ما درخواست می کنیم به ما نمی دهد ، فقط به این دلیل که ما واقعاً به آن احتیاج نداریم …

خواسته های بیشتر ، درصد تحقق آنها کمتر است …

به محض اینکه میل به ضرورت تبدیل می شود ، یک تصادف غیر تصادفی بوجود می آید ، که افراد ، رویدادها و شرایط را برای تجسم خود به سمت ما می کشاند …

آرزو کردن بهتر از رویاپردازی است: خواسته ها مهمتر از رویاها هستند و بیشتر اوقات به حقیقت می پیوندند …

برای اینکه اقناع تا حد ممکن کارآمد عمل کند ، میل به متقاعدسازی نباید وجود داشته باشد تا آن را تقویت کند ، بلکه برعکس … غایب باشد …

اگر تمایلی وجود ندارد ، اما در حال حاضر نیاز است ، حتی دانش برای رسیدن به این خواسته مورد نیاز نیست …

تمایل به دانستن آنچه اتفاق می افتد گاهی اوقات با میل به رهایی از ترس از آینده همراه است …

میل را نمی توان اندازه گرفت ، فقط می توان آن را احساس کرد …

همه چیز خوب به سرعت به پایان می رسد ، زیرا ما آن را با میل خود شتاب می دهیم: به طوری که خوبی هرگز پایان نمی یابد …

در یک سوم اول زندگی خواسته هایی وجود دارد که ما در مورد آنها خواب می بینیم ، در ثانیه - آنها را مهار می کنیم و در سوم - آنها را به یاد می آوریم …

هیچ چیز دلپذیرتر از رویا ، هیچ چیز مطلوب تر از نیات ، و هیچ چیزی تحقق بخشنده تر از نیازها نیست …

با کمک احساسات ذهن و توانایی های ناخودآگاه ، خواسته ما ابتدا در آینده در سطوح ظریف تحقق می یابد و تنها پس از آن در زمان حال با آن ملاقات می کنیم …

خواسته ها دارویی هستند که برای فردی که دیگر چیزی نمی خواهد ضروری است …

توصیه شده: