2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
همانطور که اغلب اتفاق می افتد ، زوج های محترم از همه نظر و به اصطلاح "شایسته" ناگهان از هم جدا می شوند و ما قبلاً نه یک پروفسور کسل کننده و خشن - یک نادان ، بلکه یک جوانمرد جوان با عینک های شیک و کت و شلوار جدید را می بینیم ، که به آرامی با هم قاطی می کنند. اشتیاق جوان او ، بنابراین… بیست سال جوانتر. یا یک خانم بسیار جوان با تحسین به مربی تناسب اندام شخصی خود نگاه می کند.
انگیزه همه این داستانها چه می تواند باشد؟
بیایید آن را با جزئیات بیشتری بفهمیم.
شاید یکی از مهمترین دلایل طلاق این باشد که شرکا نمی توانند یکنواختی و رکود در روابط را تحمل کنند.
تشنگی غیرقابل جبران برای زندگی و میل به جبران همه فرصت های "از دست رفته" و پیروی از الهام روح وجود دارد.
به نظر می رسد همه چیز منطقی و روان است! اما ، همیشه وجود دارد اما ، اشتباه باشد!
البته ، یک شریک جدید به ما انگیزه می دهد تا مشکلات جدید را حل کنیم ، در نتیجه ما را به وضعیتی که دوست داریم به طور ایده آل باشد نزدیک کرده و جنبه های جدید خود را آشکار می کند. و ما مدتهاست چنین احساسی نداریم! و به نظر می رسد که ما دوباره متولد شده ایم و از یک خواب طولانی دردناک بیدار شده ایم.
و سرانجام ، "من" واقعی ما ، که مدتهاست سرکوب شده است ، منتشر می شود! این جادوی واقعی است!
فقط در حال حاضر جادو دقیقاً ادامه می یابد تا مشکلات جدید زندگی و تعهدات جدی در رابطه ظاهر شود. و با در نظر گرفتن این واقعیت که تعهدات قدیمی (به عنوان مثال ، نسبت به کودکان ، حداقل برای افراد عادی ، در هیچ جا ناپدید نمی شوند) ، پس از گذشت زمان همه چیز مانند گذشته یا حتی بدتر می شود.
همه غم انگیز در این شرایط این است که شما تمام بار سنگین اعتقادات و ایده های قدیمی خود را در مورد زندگی خانوادگی وارد رابطه جدید خود کرده اید.
و باز هم این احساس را دارید که متأسفانه جوراب صابون را عوض کرده اید.
البته سناریوهای متفاوتی برای توسعه رویدادها وجود دارد.
ازدواج های دوم وجود دارد که بسیار خوشحال هستند. این زمانی است که افراد بر اساس نگرش ها و باورهای منفی خود کار کرده اند و واقعاً بدون بار سنگینی وارد روابط جدیدی شده اند ، نتیجه گیری لازم را انجام داده و کارهای جدی را بر روی خود انجام داده اند. این اتفاق می افتد که مردم ، دوباره بعد از چنین کاری ، ازدواج می کنند و راه حل هایی را برای خود پیدا می کنند که به آنها کمک می کند روابط بیشتر و هماهنگ تری با یکدیگر ایجاد کنند. این مهم است که توجه داشته باشید که به هر تصمیمی که برسید ، لازم است با اعتقادات و شخصیت خود کار کنید. شما باید یاد بگیرید که دقیقاً نیازهای خود را بفهمید و بدانید که شادی شخصی شما در یک رابطه چگونه خواهد بود.
تنها در این صورت است که نتیجه مورد انتظار از تغییرات پیشنهادی به واقعیت نزدیکتر خواهد بود و نه به نتیجه ای که یک شعبده باز در آهنگ معروف در مورد رعد و برق و بز دریافت کرد.
نمی توانید تصمیم بگیرید که کدام تصمیم را بگیرید؟ آیا می ترسید که نتیجه تصمیم شما غیرقابل پیش بینی یا حتی وحشتناک باشد؟ از یک متخصص کمک بخواهید!
برای از بین بردن قدیمی و شروع حرکت به سمت تجدید ، کافی است امروز اولین قدم را بردارید! م mostثرترین شیوه ها در حال حاضر در انتظار شما هستند!
با عشق و احترام ، اینا سوتنیکووا ، آمبولانس شما!:)
توصیه شده:
از پشت چوب لبه بیرون بیایید. مامان ، نخون
رابطه سخت با مادر لزوماً در جایی ایجاد نمی شود که مادر مانند نامادری بدرفتار رفتار کند. این اغلب با مادر قربانی ، سایه کم رنگ و با مادر دوست ، که بر هیچ چیزی اصرار نداشت ، و با مادر محافظ بیش از حد "من تمام زندگی ام را به تو دادم" و با مادر رقیب همراه است.
از پشت چوب لبه بیرون بیایید. "مامان ، نخون!"
اگر در کودکی دوچرخه نداشتید و اکنون BMW 745 دارید ، هنوز در کودکی دوچرخه نداشتید. شبکه تحت عنوان حکمت "عامیانه" نهفته است من کتاب "مرا در پشت تخته دامن دفن کنید" نخوانده ام ، نقدهای کافی داشتم. فکر کردم خیلی تاریک است.
هویج ، چوب و عقل سلیم: من می خواهم کودک را تغییر دهم. چگونه؟
روانشناسانی که با درخواست های فرزندپروری کار می کنند و به ویژه من با چه چیزی روبرو هستند؟ اغلب با این واقعیت که والدین (بیشتر اوقات مادر) به دنبال پاسخ های ساده و راه حل هایی برای س hisال خود از متخصص هستند و انتظار دارند. و در مواجهه با غیبت آنها و پیشنهاد روی آوردن به فرآیندهای دیگر:
استخدام کننده برای صابون
تعداد کمی از افراد در یک شرکت مانند یک استخدام کننده دوست ندارند. البته ، ما در مورد دوست نداشتن در داخل شرکت صحبت نمی کنیم ، بلکه در مورد "دوست نداشتن عمومی خارجی" صحبت می کنیم. اگر مباحث آنلاین مربوط به موضوع یافتن یا تغییر شغل را می خوانید ، بخش بزرگی از آنها به نوعی با نارضایتی از برقراری ارتباط با کارکنان مرتبط است.
از روی ترس یا از روی عشق عمل کنید
من بسیار در مورد مخرب بودن انتقادات می نویسم. این مبحث تمام نشدنی باقی می ماند. متأسفانه ما عادت کرده ایم در جامعه ای زندگی کنیم که انتقاد = عشق است. بنابراین ، دور شدن از او بسیار دشوار است. بله ، ما عادت داریم که از انتقادات خود نتیجه بگیریم.