علائم گروههای ناکارآمد و تأثیر آنها بر سلامت سازمان

فهرست مطالب:

تصویری: علائم گروههای ناکارآمد و تأثیر آنها بر سلامت سازمان

تصویری: علائم گروههای ناکارآمد و تأثیر آنها بر سلامت سازمان
تصویری: Securitization theory 2024, آوریل
علائم گروههای ناکارآمد و تأثیر آنها بر سلامت سازمان
علائم گروههای ناکارآمد و تأثیر آنها بر سلامت سازمان
Anonim

هنگام مشورت با مدیران و صاحبان مشاغل ، توجه به این واقعیت جلب می شود که سازمانها عمدتا از انواع مشاوره هایی استفاده می کنند که بر اساس یک راه منطقی از دانش است. و تعداد کمی از آنها به بررسی پویایی های غیر منطقی سازمانی پرداخته اند و اینکه چه موانعی در نتیجه تجلی آنها بوجود می آید

این مقاله حاوی مطالبی است که براساس همکاری با سازمان ها ، گروه ها ، صاحبان مشاغل ، مدیران ارائه شده است. و به مشاهدات تجربی از فرایندهای مخرب گروه اختصاص داده شده است. وقتی از یک سازمان "سالم" صحبت می کنیم ، این "سلامتی" را در نظر می گیریم ، مسئولیت را بر عهده اقدامات رهبر ، تصمیمات مدیریتی او ، بر توانایی او در مدیریت فرایندهای تجاری و به طور کلی بر سیستم مدیریت می گذاریم. این البته درست است. اما من می خواهم توجه شما را به این واقعیت جلب کنم که با در نظر گرفتن جنبه های غیر منطقی (ناخودآگاه) عملکرد سیستم ، می توانیم حضور در سازمان گروه های موسوم به "ناکارآمد" را آشکار کنیم.

و آنها مستقیماً بر ثبات و توسعه سیستم سازمانی تأثیر می گذارند. در زیر من علائمی را که چنین گروه هایی نشان می دهند لیست می کنم. علائمی که قبل از هر چیز توجه به مدیران و مشاوران برای شناسایی چنین اختلالاتی مهم است. در غیر این صورت ، می توانید با از دست دادن قدرت و منابع ، درگیر مبارزه با آسیاب های بادی شوید.

1. گروههای ناکارآمد بر اساس تجلی تسلط و تسلیم ساخته شده اند. در خودآگاهی افرادی که در یک گروه معین ، یک جامعه سازماندهی شده اند ، این اعتقاد وجود دارد که آنها به تعامل و توسعه شریک نیاز دارند. در حالی که در ناخودآگاه ایده سلطه تحقق می یابد - تسلیم و ترس از بیگانه بودن. از یک سو ، آنها دیگران را از تمایل خود برای کمک به توسعه سازمان اطمینان می دهند ، از سوی دیگر ، آنها در برابر اقدامات رهبر یا رهبر گروه مقاومت کرده و خرابکاری می کنند ، زیرا این کار را سوء استفاده از آنها می دانند. قدرت و تضییع حیثیت آنها

2. در چنین جامعه ای از مردم ، تجمع در سطح "دوست یا دشمن" رخ می دهد. یک دشمن خارجی مورد نیاز است ، که توهم سازگاری ایده های آنها را ایجاد می کند ، نوعی همفکری. بدون آن ، شناسایی خود و یافتن خود در فضای گروه غیرممکن است. اگر دیگران هستند و آنها مانند من فکر می کنند ، پس همه چیز مرتب است. " هرکسی که در دنیای کوچک گروه قرار نگیرد ، باید تحریم شود. در اینجا نیاز به تعلق به یک سازمان منحرف شده است. تنها کسی که این خرد جهان را به اشتراک می گذارد و مخالفت خود را نشان نمی دهد می تواند متعلق باشد.

در چنین نظامی ، ایجاد فردیت و رقابت در چارچوب انسانی غیرممکن است.

3. ایده آل سازی و استهلاک اجزای ضروری یک گروه ناکارآمد هستند. یک عضو یا رهبر تیم ممکن است از همان ابتدا انتظارات زیادی داشته باشد و برای کل سازمان به "ماموریت نجات" برسد. اما از آنجا که این گروه بر اساس سناریوی خودشیفته عمل می کند ، "منجی" مطرح شده عملاً شانس برآورده ساختن این انتظارات را ندارد. و سپس او را از پایه ای که بر آن بلند شده بود سرنگون می کنند.

4- در چنین گروهی ، پویایی های شخصی حاکم است ، شرکت کنندگان به یکدیگر نگاه می کنند ، در حالی که هدف آنچه در این گروه با هم هستند از بین می رود. هرکس ماده اصلی (ذات درونی) خود را وارد تعامل می کند. فرآیندهای ناخودآگاه ناخودآگاه درون سازمان به یک فرایند مخرب تبدیل می شود.

5- در یک گروه ناکارآمد ، امکان هماهنگ سازی بین اعضای آن و حفظ تعادل مبادله وجود ندارد. غیرممکن است که از خلاقیت و حرفه ای بودن خود در آن به طور کامل استفاده کنید.انزوا و تفرقه در ایجاد یک هدف مشترک وجود دارد.

6. ناتوانی اعضای چنین گروهی در تشخیص و پذیرش رهبری در شخص دیگر. ناتوانی در ایجاد رهبری مشترک خط خودشیفته مانعی برای این کار است. بنابراین ، در سازمانی که گروه های ناکارآمد در آن حضور دارند ، درگیری هایی با رهبر به همراه اتهاماتی علیه وی وجود خواهد داشت.

7. پویایی ناکارآمد چنین گروهی (سیستم) ، به نوبه خود ، افرادی را که در آن هستند ، و کسانی که به این سیستم آمده اند ، تحت تأثیر قرار می دهد و سازمان را از "سلامت" محروم می کند

همه علائم ذکر شده در بالا می توانند به عنوان "چراغ راهنما" در روشن شدن وضعیت ناپایدار در کل سازمان عمل کنند. و آنها می توانند بهانه ای برای رهبران و مشاوران برای بررسی مکان های پر تنش ، کشف و روشن سازی زمینه های غیر منطقی تعامل در سازمان خود باشند. این چیزی است که بدون شک وضوح بیشتری در فرآیندهای گروهی ایجاد می کند و امکان دخالت نکردن در تخریب و مدیریت آن را ممکن می سازد.

توصیه شده: