دلیل تقلب یکی است

تصویری: دلیل تقلب یکی است

تصویری: دلیل تقلب یکی است
تصویری: صفر تا صد آزمون دولینگو - تقلب در آزمون دولینگو ممکن است؟ 2024, ممکن است
دلیل تقلب یکی است
دلیل تقلب یکی است
Anonim

دلیل تقلب یکی است!

اما ، قبل از اینکه نامش را بگذارم ، بیایید در مورد اینکه چرا به دنبال جستجوی آنها هستیم؟ با تایپ کلمه تقلب در موتور جستجو ، گوگل بلافاصله پیوندهای زیادی را ارائه می دهد: "10 دلیل تقلب" ، "5 دلیل اصلی تقلب" ، "دریابید که چرا مردان خیانت می کنند"!

چرا این پرس و جو اینقدر محبوب است؟ خود را به این سwerال پاسخ دهید که مردم چه چیزی را برای پیش بینی دلایل احتمالی ارائه می دهند چه افرادی تصمیم می گیرند به اعتماد یکی از عزیزان خود خیانت کنند؟ پاسخ من این است: توهم کنترل. تمایل به محافظت از خود در برابر خیانت ، درد ، از دست دادن ، آسیب طرد شدن. پس از همه ، "اگر دلیل آن را بدانم ، برای همه موارد یک پاسخ ساده و تضمین شده خواهم داشت. سپس ، من قادر خواهم بود تلاش کنم ، بهتر شوم ، تلاش کنم و بتوانم انتخاب ها و تصمیمات دیگران را کنترل کنم."

این اشتباه است. روابط و زندگی به عنوان یک زن و شوهر بسیار پیچیده تر از الگوریتم های ساده است. و حکمت دنیوی ، مانند "umotayte رابطه جنسی مورد علاقه بدون وقفه ، و او نه زمان خواهد داشت و نه تمایلی به دنبال آن در کنار" - به بیان ملایم ، سازگار نیست. تمایل به تقلیل همه چیز به یک طبقه بندی ساده و ساده شدن روابط علت و معلولی باعث ایجاد تعداد زیادی افسانه می شود ، به عنوان مثال:

افسانه 1

خیانت بیشتر برای مردان معمول است

این اشتباه است! حتی بر اساس آمار حرفه ای خود از درخواست های مشتریان (علاوه بر مشاهده حلقه دوستان ، آشنایان و عدم در نظر گرفتن سایر داده های آماری قابل توجه) ، آنها زنان را به همان اندازه با مردان تغییر می دهند!

افسانه 2

تقلب با انتخاب بین دو مورد همراه است: اگر او تقلب کرد ، پس او قصد ترک دارد!

حقیقت این است که اکثریت قریب به اتفاق مردم به شخص ثالث نمی روند یا نمی روند! تصمیم گیری برای تغییر شدید زندگی در همه جنبه های آن - از شیوه معمول زندگی ، ارتباطات ، دوستان متقابل ، فرزندان و تعطیلات ، تا م economicلفه اقتصادی آن ، در قالب دارایی مشترک به دست آمده - کاملاً با پذیرش بی سر و صدا یکسان نیست. مسئولیت این است که برای چند ساعت از کانون خانواده به "لانه فسق و فسق" بریزید ، یا در یک آخر هفته خجالتی کنار بگذارید ، و با دوستان خود درخواست سفر ماهیگیری کنید. تغییر - می خواستم تغییر کنم! نمی خواست برود!

افسانه 3

خیانت فقط به عنوان یک رابطه جنسی انجام شده "در کنار" تلقی می شود. یا افراط دیگر: خیانت بدون وابستگی احساسی "فقط رابطه جنسی وجود دارد ، اما ما عشق داریم" - و اصلا خیانت نیست.

در واقع ، خیانت چیزی است که شما فکر می کنید آن را دوست دارید! که اعتماد را خدشه دار کرده و تضعیف می کند. در مورد توافقنامه های آگاهانه و ناخودآگاه در یک زن و شوهر: اگر یکی از شرکا نامه نگاری در یک سایت دوستیابی را خیانت می داند ، یا "مکالمات صادقانه طولانی مدت بی صدا با تلفن با یک همکار کار" ، و دیگری می داند که درد دارد - این آن است. کلیشه های مربوط به "عشق وجود ندارد ، بلکه فقط رابطه جنسی است ، فیزیولوژی ساده" اغلب فقط محافظت روانی است. خود را متقاعد کنید که از درد جدا نشوید ، بقایای عزت نفس را حفظ کنید.

افسانه 4

برخی از "زنان کشنده" وجود دارند - مخصوص ، برای خیانت به زنان شایسته! کسانی که دارای مهارتها ، اشتها و ترجیحات جنسی هستند که هیچ مرد عادی نمی تواند در برابر آنها مقاومت کند. با چنین زنانی است که مردان خیانت می کنند ، tk. غرایز دارند! و این ایده دوگانگی این است که چه نوع زنانی مورد خیانت قرار می گیرند: در خانه ، بین رفتن به کلیسا ، در کودکان و آشپزخانه غرق شده اند ، غرق شده اند. تقسیم کلاسیک به "گربه های سکسی" و "مادران فرزندان آنها" اتفاق می افتد و ، درست است ، یکی از دلایل ارتباطات طرفین است ، اما واقعیت بسیار گسترده تر از این زمینه است. و او اینگونه است - مردان به زنان مختلف خیانت می کنند! و با زنان متفاوت ، هیچ چیز شبیه ایده کلیشه ای "معشوقه کلاسیک" نیست. این یک واقعیت است! با این حال ، مانند زنان: یک اشتیاق پنهانی در کنار ، به جای یک شاهزاده میلیاردر یا یک ماکوی شوخ طبعی ، ممکن است به یک همکار گرم ، صادقانه و با دقت تبدیل شود.

خیانت می تواند یک بار ، موقعیتی ، "از روی حماقت" باشد.این می تواند شخصیت یک رابطه دائمی ، پایدار و طولانی مدت را در کنار خود داشته باشد و برای همه شرکت کنندگان در مثلث یک اعلان چشمگیر داشته باشد.

اما ، او همیشه یک سیگنال است!

بیشتر اوقات ، همه چیز مرتب نیست. مشکلاتی وجود دارد - آشکار یا پنهان ، تحت پوشش مکانیسم های دفاعی ، به منظور مواجه نشدن با واقعیت.

فقط یک زن و شوهر ، به عنوان یک سیستم ، این راه را برای حل این مشکلات "با انتخاب سوم" انتخاب می کنند. در عین حال ، علیرغم این واقعیت که شرکا هم در توسعه و هم در تخریب روابط مشارکت مساوی دارند ، مسئولیت تغییر همیشه بر کسی است که با چنین انتخابی در حل مشکلات خود تصمیم می گیرد شریکی را مجروح کند! جایگزین آن گفتگوی آزاد و قابل اعتماد ، روشن شدن نیازها ، توانایی مذاکره و مذاکره مجدد در شرایط تغییر یافته (به عنوان مثال ، تولد یک کودک) است.

یک فرد می تواند تغییر کند و به طور غیرعادی ، به دلیل بی پروایی ، ناتوانی و عدم تمایل به کنترل انگیزه های خود ، عدم مراقبت از شریک زندگی خود - و این دقیقاً به هیچ وجه به ویژگی های هر کسی که در حال تغییر است مربوط نمی شود!

مهم نیست که او چقدر فوق العاده است ، "10 دلیل تقلب" نمی خواهد پیش بینی و هشدار دهد - تقلب تصمیم دیگری است ، شیوه زندگی او و ارضای نیازهای خود.

و سپس - خیانت ، این آخرین ، درخشان ترین سیگنال به شریک است. آخرین مرز ، پیام ، پیام - "به واقعیت توجه کنید! برای ما WE هیچ ارزشی ندارد. شما یکی از ابزارهای بسیاری برای برآوردن نیازهای من هستید. من نمی توانم و نمی توانم دیگری را بشناسم. من از نظر روانی به سطح درک بالغ از مسئولیت ، احترام و تنهایی برای احساسات دیگران نرسیده ام."

اما ، او هرگز این را نمی گوید. او لیست مطالبات را بیرون می کشد. و بله ، همان دلایل بدنام ، که سپس دهان به دهان منتقل می شوند و توسط منابع عمومی در قالب مقاله هایی با موضوع "چه کار دیگری باید انجام دهید تا با احترام رفتار شود" تکرار می شود.

بنابراین! فقط یک دلیل برای تقلب وجود دارد.

و این دلیل یک انتخاب است.

انتخاب یک راه نابالغ ، کودکانه و کودکانه برای حل مشکلات.

بجای:

- به عهده گرفتن مسئولیت

نیازهای برآورده نشده خود برای یک زن و شوهر و روشن شدن آنها در یک گفتگوی آزاد و قابل اعتماد ؛

- تکمیل صادقانه و آشکار روابط منسوخ ، آزادی و تسکین به هر دو ، و عدم از بین بردن عزت نفس یکی از عزیزان ؛

- تصدیق خود و شریک در مورد عدم امکان برقراری رابطه طولانی مدت با یک نفر (به عنوان مثال به دلیل نقض دلبستگی و ضربه صمیمیت).

اما ، به هر حال ، این نیاز به شجاعت ، مسئولیت و آگاهی دارد.

"راه رفتن به سمت چپ" به همان آسانی است! شاید کسی نداند …

توصیه شده: