2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
اگر حداقل یک شب بی خواب را در زندگی خود گذرانده اید و در دام مکانیسم پیچیده ای از تلاش های ناموفق برای خواب افتاده اید ، پس از قبل مطمئن هستید که هر چه بیشتر سعی کنید بخوابید ، بیدارتر خواهید بود.
اگر برخی از بیماریهای ارگانیک را حذف کنیم: عصبی ، قلبی عروقی ، سوء هاضمه ، درد مزمن حاد ، بی خوابی در واقع منشأ کاملاً روانشناختی دارد.
سه نوع اصلی بی خوابی وجود دارد ، سه صورت آن.
اولین چهره بی خوابی 50 درصد از افرادی که از بی خوابی رنج می برند می ترسد به خواب نرود اما به طور کامل متوجه آن نمی شوید
این مشتریان اظهار می کنند که هیچ نگرانی یا نگرانی برای نگرانی ندارند. با این حال ، با شروع شب ، آنها شروع به احساس تنش نهفته می کنند و به اضطراب تبدیل می شوند ، در مورد شب طولانی و دردناک پیش رو. وقتی برای خواب آماده می شوید ، مغز به جای خاموش شدن "روشن" می شود ، افکار در هم می پیچند ، ماهیچه ها منقبض می شوند و شما وارد حالت برانگیختگی روانی می شوید و هر تلاشی برای آرامش و خوابیدن به علت تنش اضافی تبدیل می شود. این مارپیچ به قله های خود می رسد و در ساعت های بی خوابی خود را نشان می دهد. گاهی اوقات ممکن است فقط صبح بخوابید.
دومین چهره بی خوابی 30 درصد به راحتی به خواب می روند ، اما نصف شب بیدار شوید نمی تواند دوباره بخوابد این نوع بی خوابی ، بر اساس ترس از بی خوابی ، مانند حالت قبلی نیست ، بلکه بر اساس مکانیسم متفاوتی است - این کنترل دائمی واقعیت از طریق فکر است. بیداری ناگهانی اتفاق می افتد ، مانند روشن کردن یک لامپ ، و با سیل افکار در مورد روز کاری شما یا مشکلاتی که معمولاً در طول روز با آن روبرو می شوید همراه است. به نظر می رسد ذهن نمی تواند کنترل ، مدیریت ، برنامه ریزی را متوقف کند ، بنابراین آنچه در زندگی روزمره به نظر می رسد به یک مکانیسم خطرناک شبانه تبدیل می شود.
بقیه شب به فکر و نگرانی درباره فردا می گذرد. حملات وحشت واقعی می تواند ایجاد شود. با این نوع بی خوابی ، اغلب از داروها ، عمدتا ضد اضطراب استفاده می شود. با این حال ، این اثر موقت دارد و اغلب منجر به وابستگی به قرص های خواب می شود.
سومین صورت بی خوابی. 20 درصد باقی مانده از افرادی که از بی خوابی رنج می برند بدانید چرا بیدار هستند شب به دلایل مختلف می تواند ترسناک باشد. با شروع تاریکی ، افکار و ترس های ترسناک ظاهر می شوند: ترس از مرگ ، دزدان ، زلزله ها ، ارواح ، افکار ، علائم جسمی.
در این مورد ، فردی که از بی خوابی رنج می برد ، بیشتر و بیشتر تلاش می کند تا زمانی را برای خوابیدن اختصاص دهد. نتیجه در این مورد واضح است: شبها روی کاناپه با چراغهای روشن و تلویزیون روشن ، و صبح روز بعد شما کاملاً مریض و غرق شده اید. در چنین شرایطی ، استفاده از داروها کمتر رایج است. در این مورد ، مشتریان دلیل بیداری خود را درک می کنند و استفاده از داروهایی را که "ترس را از بین نمی برد" بی فایده می دانند.
بنابراین ، در هر سه مورد توصیف شده ، ما با مکانیسم های آسیب شناختی خاصی روبرو هستیم که به ما اجازه نمی دهد در آغوش خواب طولانی مدت قرار بگیریم. توجه به این نکته ضروری است که پیگیری "بهداشت خواب" در برخی موارد حتی می تواند بی خوابی را بدتر کند. ما یک سختگیری وسواسی واقعی در مورد زمان خواب ، غذا خوردن و عادات قبل از خواب مشاهده می کنیم ، که به جای ترویج خواب ، آن را بیشتر مسدود می کند. مقابله با بی خوابی به طور خاص بر رفع انسداد مکانیسم های سخت و تکراری که از بیداری شبانه اجباری پشتیبانی می کند ، متمرکز است. در روان درمانی کوتاه مدت استراتژیک ، پروتکل های درمانی خاصی برای انواع مختلف بی خوابی تهیه شده است.
توصیه شده:
"من معمولی: بی تفاوتی در صبح ، شوخی در بعد از ظهر ، غم در عصر ، بی خوابی در شب" یا در مورد افسردگی
واقعیت وجود دارد و واقعیت روانی نیز وجود دارد. در اینجا شخصی در خانه - خانواده - کار می کند و از بیرون به نظر می رسد که همه چیز با او عادی است. اما نه. در واقعیت درونی طوفان و طوفان ، نگرانی از چیزی ، مشتاق کسی است که از خودش ناراضی است. و زمان حال ، آنچه واقعاً هست ، دیگر وجود ندارد.
مرزها ، بی خوابی زنان و حسادت مردان
مرزها بخش مهمی از زندگی ما هستند. مرزها در صورتی شکل می گیرد که فرد به وضوح از خواسته های خود آگاه باشد ، بداند چه کار کند ، چه بخورد ، چگونه لباس بپوشد و غیره. اگر بتواند از خواسته های خود یعنی "نه" گفتن دفاع کند ، برای دیگران ناراحت کننده باشد و نارضایتی دیگران را تحمل کند.
چگونه با بی خوابی مقابله کنیم؟
اخیراً ، بیشتر و بیشتر مشتریان من از بی خوابی شکایت کردند. البته من با دلسوزی آهی کشیدم و توصیه کردم قبل از خواب شیر و عسل بخورم. بلکه او از روی ادب توصیه می کرد ، زیرا دیگر نمی دانست چه بگوید. اما کنجکاوی ذهن و چند شب بی خوابی نتیجه داد ، که من آن را با شما به اشتراک می گذارم.
رویایی که مردم دیگر باورش نکردند یا داستان یک شب بی خوابی
گاهی اوقات زندگی واقعاً وظایفی را بر ما تحمیل می کند که در نگاه اول بسیار آسان به نظر می رسند و سپس به گونه ای به نظر می رسند که حل آنها عملاً غیرممکن است. گاهی اوقات به نظر می رسد که قدرت و منابع ما کافی نیست و حتی ارزش تلاش را ندارد. در چنین مواردی ممکن است احساس ناامیدی ، کمبود انرژی ، کمبود منابع داخلی داشته باشیم.
بی خوابی و پیشگیری از آن
عمق خواب ، مدت زمان آن و محتوای رویاها نشان دهنده وضعیت روانی عمومی یک فرد است. خواب نه مانع فعالیت است و نه یک وقفه ، در هنگام خواب اطلاعات دریافتی در طول روز مرتب می شود ، تجربیات ، خواسته ها و آرزوها کار می کنند ، همه چیز که دنیای درونی یک فرد را تشکیل می دهد پردازش می شود.