2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
واقعیت وجود دارد و واقعیت روانی نیز وجود دارد. در اینجا شخصی در خانه - خانواده - کار می کند و از بیرون به نظر می رسد که همه چیز با او عادی است. اما نه. در واقعیت درونی طوفان و طوفان ، نگرانی از چیزی ، مشتاق کسی است که از خودش ناراضی است. و زمان حال ، آنچه واقعاً هست ، دیگر وجود ندارد. ارزش ، مهم ، ضروری نیست. فقط تجربه (یا تلاش برای عدم تجربه) قابل توجه می شود.
پیشنهادات برای نگاه کردن به اطراف بی فایده است ، پیشنهاداتی برای مقایسه زندگی خود با وجود افرادی که بدتر از آن هستند ، کار نمی کند.
گاهی اوقات تلاش های زیادی برای صحبت با خود صرف می شود: خوب ، واقعاً ، چرا من لنگ هستم ، همه چیز خوب است. آنها حتی از دوشنبه برنامه های عملی برای زندگی جدید ارائه می دهند ، اما مالیخولیا و نارضایتی اجازه نمی دهد که آنها محقق شوند.
و خوب است اگر دلیل احساسات مشخص باشد ، اگر به وضوح درک کنید که از چه چیزی نگران هستید و چه می خواهید ، اگر محدودیت های توانایی های خود را درک کرده و محدودیت های خود را تصدیق کنید. با چنین تجربیاتی کار دشواری است ، اما زندگی برای خود کاملاً ممکن است.
اما اگر یک اضطراب نامشخص یا ترس بی دلیل ، ملال و تنبلی نامفهوم ، بی خوابی در شب و خواب آلودگی در روز. یا ناگهان قلبم می تپد ، نفسم بند می آید ، بدنم پنبه پوشانده شده و به نظر می رسد همه چیز ، پایان زندگی ، من در حال مرگ هستم. و ترسناک است ، و جایی درون آن آتش است ، و شاید حتی اکنون ، چگونه رنج بکشم …
همه چیز درباره افسردگی است. و پاسخ صحیح به یک س wellال معروف درخواست کمک است. به بستگان ، دوستان ، روانشناس ، روان درمانگر ، روانپزشک. پزشکان به تعیین م biologicalلفه بیولوژیکی و نیاز به مداخله دارویی ، روانشناسان - برای مقابله با علل و تجربیات دشوار ، بستگان - فرصتی برای تکیه بر آنها در زندگی روزمره کمک خواهند کرد.
تصادفی نیست که کلمه افسردگی از لاتین "سرکوب" ، در زندگی فرد به عنوان افسردگی ظاهر می شود ، اما اغلب در نتیجه احساسات و افکار سرکوب شده است: عصبانیت ، ترس ، نارضایتی ، نیاز به تحمل ، عدم تحقق.
بنابراین ، یکی از جهات در کار روانشناسی این است که افسردگی بتواند "صحبت کند". بشنوید این حالت چه چیزی را نشان می دهد: آنچه در زندگی کم است ، هیچ راهی برای فراموش کردن و بخشیدن وجود ندارد ، چه رویدادی را نمی توانید بپذیرید ، که من او را چنین می نامم یا می خواهم او را کنار بگذارم.
جهت دیگر تشکیل تکیه گاه است. با افسردگی ، هر گونه ، حتی ناچیز ، به نظر می رسد یک بار گزاف باشد ، فوراً خرد می شود ، ناخن ها ، هیچ قدرتی برای صاف کردن وجود ندارد. به تدریج ، در طول ملاقات با روانشناس ، دانش درباره خود ، مهارت های جدید ، منابع ، ثبات ظاهر می شود ، توانایی مقاومت در برابر استرس افزایش می یابد. و همانطور که بعد از ورزش ، "ماهیچه های" ذهنی تربیت می شوند ، ترمیم می شوند و ساخته می شوند.
جهت سوم کاهش اهمیت تجربیات است. به آرامی و با دقت ، بدون کاهش ارزش آنها ، و گاهی اوقات به طور ناگهانی و هوشیارانه ، شخص را به واقعیت بازگردانید. همان جایی که خانه خانواده است ، کار است ، جایی که امکان تغییر و تغییر ، شادی و تجربه ، جستجو و یافتن وجود دارد. زنده. عاشق بودن. رسیدن.
توصیه شده:
بعد از مرگ یکی از عزیزان با افسردگی چه کنیم؟
هر روز بر روی زمین ، به دلایل مختلف ، تعداد زیادی از مردم می میرند ، و عزیزانی را که صادقانه برای آنها عزادار هستند ، پشت سر می گذارند. تجربه یک داغدیده به شکل افسردگی یا حتی اندوه عمیق پس از مرگ یکی از عزیزان (مانند مادر یا شوهر) یک واکنش کاملاً طبیعی در برابر چنین از دست دادن است.
در مورد روانشناسان به عنوان یک شوخی
یک بار با یک صفحه طنز در یک مجله روانشناسی روبرو شدم و شروع به جمع آوری جوک در مورد روانشناسان کردم. تصمیم گرفتم موفق ترین ها را در اینجا به اشتراک بگذارم. بیا با هم بخندیم! و هر کس که می خواهد ، داستانهای خنده دار خود را در مورد روانشناسان در نظرات به اشتراک بگذارید … تفاوت بین روانپزشک و روانشناس چیست؟ برای بیمارانی که از بی خوابی شکایت دارند ، روانپزشک قرص های خواب آور تجویز می کند و روانشناس به شما توصیه می کند که گوسفند را بشمارید.
درمان افسردگی. چگونه از شر افسردگی خلاص شویم؟
هیچ چیز در زندگی شما را خوشحال نمی کند؟ آیا با خانواده و دوستان خارج از دکوراسیون ارتباط برقرار می کنید؟ آیا بی تفاوتی ، خستگی و بی معنی بودن زندگی را دائماً احساس می کنید؟ آیا حرکات و اعمال غیر ضروری بدن باعث طوفان تحریک در شما یا خستگی جنون آمیز می شود؟ این افسردگی است - بلای شهرهای بزرگ.
"بله ، شوخی کردم!" (درباره طنز سمی در روابط)
طعنه ، طنز ، شوخی ، شوخی … از یک سو ، اینها چیزهای بی ضرری هستند که می توانند طراوت ، تازگی و حتی لذت و شادی را در یک رابطه به ارمغان بیاورند. از سوی دیگر ، وقتی همه چیز متقابل باشد ، همه چیز خوب است. وقتی این بازی متقابل جوک برای هر دو شریک در یک رابطه لذت می برد و از همه مهمتر ، آنها در همان زمان احساس راحتی می کنند.
افسردگی. چگونه درمان کنیم - داروهای ضد افسردگی یا روان درمانی؟
بیایید آن را مشخص کنیم. بسیاری از روانپزشکان که منحصراً روی دارو متمرکز شده اند و در روان درمانی پیش داوری دارند ، اصرار دارند که قرص ها اول هستند ، قرص ها دوم و البته قرص ها نیز سوم هستند. و اگر قرص ها کار نمی کنند ، درمان الکتروشوک را انجام دهید.