2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
برخی از افراد در بدو تولد از داشتن افکار ، احساسات و خواسته های خود محروم می شوند. حق خود بودن را سلب کرد. همه تصمیمات مربوط به کودک توسط مادر گرفته می شود. و حتی هنگامی که "کودک" از نظر جسمی برای مدت طولانی بزرگ شده است ، برای مادر او کوچک ، احمق و ناتوان از تصمیم گیری مستقل باقی می ماند. چنین مادرانی معتقدند که آنها با به دنیا آوردن و به دنیا آوردن فرزندی موفق شده اند. علاوه بر این ، حضور مرد کوچک از جهات مختلف زندگی آنها را پیچیده و محدود می کند. این حقیقتی است که بحث با آن سخت است. ما این کار را نمی کنیم. بیایید قبول کنیم که مادر خوب است. بسیار مهم است که به ارزش زندگی پی ببرید و از مادر برای زندگی سپاسگزار باشید. اما پس دادن زندگی خود در قالب خدمات بی چون و چرا به مادر ضروری نیست.
مثال عملی. اجازه مشتری برای انتشار اخذ شده است ، نام تغییر کرده است.
تایسیا سی ساله با مادرش زندگی می کند و نمی تواند با مرد رابطه برقرار کند. هر مردی که در زندگی دختری ظاهر می شود با انتقاد شدید مادرش روبرو می شود. بلافاصله ، نگرش مادر نسبت به دخترش تغییر می کند. او سرد ، نادان می شود و دخترش را به خاطر آن تنبیه می کند اشتباه انتخاب با سکوت "یخی" تایسیه از از دست دادن محبت مادرش ، از دختر بد بودن بسیار می ترسد. او احساس می کند "موظف است رضایت مادرش را جلب کند." دختر همیشه از برقراری رابطه با مرد خودداری می کرد تا مادرش را ناراحت نکند. با این حال ، Taisiya می خواهد رابطه معمول خود را با مادرش تغییر دهد و زندگی شخصی خود را بهبود بخشد. به دختر پیشنهاد می کنم:
- مادر خود را معرفی کنید و به او بگویید: "من قبلاً بزرگسال هستم ، خانواده ام را می خواهم."
دختر کلمات ارائه شده به او را تکرار می کند.
- واکنش بدن چگونه است؟
- اسپاسم قفسه سینه
- تصور کنید ، تصویر در قفسه سینه چیست؟
- یک صخره.
- به این سنگ نگاه کن ، از او بپرس: "چرا با من هستی؟"
- سنگ ساکت است.
- به سنگ بگویید: "من به شما اجازه می دهم تمام احساسات خود را بیان کنید." چه اتفاقی برای سنگ می افتد؟
- او یک تکه گوشت شد.
- یک تکه گوشت چه می خواهد؟
- او می خواهد تمام احساسات انسانی ، حتی درد را تجربه کند. زندگی در او دمیده شده است ، و او می خواهد زندگی کند ، وجود داشته باشد. این من هستم - یک نوزاد تازه متولد شده. بلافاصله پس از زایمان. قرمز. به نظر می رسد یک تکه گوشت است.
از نظر تایسیا ، در لحظه تولد ، او یک تکه گوشت است. این تصویر در درمان رایج است و نشان دهنده کاهش ارزش مادر از لحظه تولد نوزاد است. رفتار Taisiya بالغ شبیه رفتار یک کودک تازه متولد شده است که بدون مادر وجود ندارد.
- چه احساسی در مورد تایسیه تازه متولد شده دارید؟
- ابراز همدردی.
- با چه چیزی همدردی؟
- نمی دانم.
- مامان در مورد ظاهر شما چه گفت؟
- زایمان سختی داشت.
- این بدان معناست که دختر مجبور بود مسیر سختی را برای تولد طی کند. اون عالیه! او از بدو تولد می داند چگونه بر موانع غلبه کند و به اهداف خود برسد
- من می خواهم کوچولو را لمس کنم ، بینی اش را بمالم.
"البته ، کاری را که می خواهید انجام دهید. می توانید به کودک بگویید: "شما خوب هستید ، شما زیبا هستید. شما من هستید. من و شما یک نفر هستیم. من تو را قبول دارم."
تایسیه با کودک خیالی کلمات مورد قبول را می گوید ، چشمان او مرطوب می شود.
- تصویر یک نوزاد تازه متولد شده را در بدن خود قرار دهید
- بله ، به جای سنگ وارد قلب می شود.
نوزاد تازه متولد شده بدون توجه مادر نمی تواند زنده بماند. بهای این توجه ، رد زندگی خود او بود. وقتی دختر خود را به عنوان یک نوزاد تازه متولد شده پذیرفت ، از انرژی برخوردار بود ، منبعی برای تغییرات بیشتر.
- و دوباره به چشم های مادر نگاه کنید ، بگویید: "مامان ، من یک بزرگسال هستم. من خانواده ام را می خواهم. " بدن شما در حال حاضر چگونه به این کلمات واکنش نشان می دهد؟
- اکنون بدن با آرامش واکنش نشان می دهد. تایسیه به مادرش می گوید: - من می خواهم تو انتخاب من را بپذیری. مردی که کنار من خواهد بود.
- واکنش مادر چگونه است؟
- مامان می بیند که من واقعاً بزرگسال شده ام. من ابتدا تنش او را می بینم ، سپس قبول می کنم. بدن مادر آرام می شود. Taisiya بالغ می تواند هر آنچه را که نیاز دارد به کوچولو بدهد. و سپس نیاز به خدمت به مادر اهمیت کمتری پیدا می کند.وقتی می توانیم بر باورهای خود تکیه کنیم ، به خود توجه و حمایت کنیم ، نیازی به حمایت خارجی نیست. و سپس رابطه با مادر نه از موقعیت فرزند ، که کاملاً به والدین وابسته است ، بلکه از موقعیت یک فرد بالغ که با بزرگسال دیگر تعامل دارد ، ایجاد می شود. شما باید یاد بگیرید که چگونه زندگی کنید ، جایی که برای مادر جایی وجود دارد. اما ، ما مکان اصلی زندگی خود را به خود می دهیم.
مقالات دیگر در مورد نحوه "انتخاب خود":
وقتی ارزش خود را احساس می کنید ، نه گفتن آسان است.
آیا زندگی یک وظیفه است یا یک هدیه؟
خودم را کور کردم و با خودم صحبت کردم. مثال عملی.
من یک مرد آزاد هستم ، اما با پدرم ، مادر من برای همیشه هستم.
توصیه شده:
آنچه می دهند بخور! یا اینکه برآوردن نیازها در دوران کودکی چگونه بر شخصیت و سرنوشت فرد تأثیر می گذارد؟
آنچه می دهند بخور! من خودم را در 4-5 سالگی به یاد می آورم. من پشت میز شام نشسته ام و تا حالت تهوع نمی خواهم شیر با کفهای تند و زننده بخورم ، یا پیازهای لزج پخته ، یا سوپ عجیبی که بوی چیزهای نامفهوم می دهد ، و یک مادر همیشه مشغول یا مربی مهد کودک ، که 15 مورد دیگر دارد بی اعتنایی زیر نظر ، می گویند:
آسیب های دوران کودکی از دست دادن پدر چگونه بر زندگی یک زن بالغ تأثیر می گذارد
داستان یک مشاوره با استفاده از کارتهای استعاری (در متن تصاویر ارائه شده توسط تصویر به مقاله ذکر شده است). - عصر بخیر ، مارینا ، چرا اینقدر هیجان زده ای؟ - سلام! حالم بد است! - چه بد است ، توضیح دهید. - همه چیز بد است! - بطور دقیق تر ، لطفا.
وضعیت مادر در دوران بارداری چگونه بر زندگی کودک تأثیر می گذارد؟
زندگی ما نه از لحظه تولد ، بلکه از لحظه تصور شروع می شود. هر آنچه که مادرم درباره ما فکر می کرد ، تردیدها و نگرانی هایش - همه اینها بر ما منعکس شد. از یک سو ، ما با مادرم یکی بودیم ، از سوی دیگر ، ما به تنهایی پیشرفت کردیم. هنگام مرگ کودک مثال های زیادی وجود دارد و روانشناسان این امر را عدم آمادگی مادر برای مادر شدن تعبیر می کنند.
چگونه تجربیات دوران کودکی بر عشق تأثیر می گذارد
به نظر می رسد اکثر جنس منصف از گزینه دوم حمایت می کنند. به امید اینکه برنده جکپات شوند. در حالی که تحقیقات نشان می دهد کودکانی که با سبک های دلبستگی ایمن رشد می کنند ، احساس می کنند در افکار و احساسات خود مورد مراقبت ، حمایت و اطمینان قرار گرفته اند ، احتمالاً روابط سالم ، پایدار و پایداری ایجاد خواهند کرد.
دوران کودکی هنوز چگونه بر زندگی شخصی تأثیر می گذارد
تست نرمال بودن - هیچ سالم وجود ندارد ، موارد زیر بررسی وجود دارد! - شوخی روانپزشکان روانشناسان-اومانیست ها ، درست می گویند ، این غیرممکن است ، این غیر انسانی است. و آنها می گویند که همه افراد سالم هستند ، به سادگی افراد بدون پردازش وجود دارد.