شوهر علاقه خود را به همسرش از دست داد

تصویری: شوهر علاقه خود را به همسرش از دست داد

تصویری: شوهر علاقه خود را به همسرش از دست داد
تصویری: نحوه رفتار با همسر پرخاشگر. محسن محمدی نیا (معین) 2024, ممکن است
شوهر علاقه خود را به همسرش از دست داد
شوهر علاقه خود را به همسرش از دست داد
Anonim

تقریباً هر روز ، در حال کار بر روی موقعیت های مربوط به خیانت شوهرها و خروج آنها از خانواده ، هیچ گاه از بی توجهی زنان به موضوع صمیمیت خانوادگی شگفت زده نمی شوم. علاوه بر این ، در این مورد ، به هیچ وجه در مورد لذت های شهوانی نیست ، نه در مورد این واقعیت که زن شوهرش را در رختخواب خوشحال نمی کند ، بلکه به طور کلی صمیمیت است. واقعیت این است که من اغلب زوج های متاهل را مشاهده می کنم ، جایی که قبل از اینکه زن از وجود معشوقه شوهر مطلع شود ، برای شش ماه یا حتی یک یا دو سال هیچ رابطه جنسی وجود نداشت و خود زن نیز به طور قابل فهم قادر نیست توضیح دهید که چرا او را اذیت نکرده است به ویژه در شرایط وابستگی کامل مالی به همسر و حضور فرزندان خردسال! علاوه بر این ، ما در مورد جفت افراد بازنشسته عمیق صحبت نمی کنیم ، بلکه در مورد زوج هایی که همسران آنها بین 25 تا 45 سال سن دارند ، یعنی جایی که مردان و زنان در فعال ترین مرحله فعالیت زندگی خود هستند.

همسران معمولاً به من می گویند:

- "خوب ، چیزی شبیه به آن … بسیاری از کارهای خانه ، کارهای خانه به خاطر بچه ها بود. در ابتدا ، رابطه جنسی دو بار در هفته بود ، سپس یک بار در هفته ، سپس یک بار در ماه ، سپس هر چند ماه یکبار … من به نوعی حتی متوجه نبودم که او چگونه رفته است و این اهمیت را قائل نشده ام. علاوه بر این ، پس از تولد فرزندان ، این منطقه به نوعی برای من جالب نبود. هیچ رابطه جنسی وجود ندارد و خوب است ، من کمتر اهمیت می دهم …"

- "من خودم نیازهایی داشتم ، حتی به شوهرم اشاره کردم که همه اینها من را نگران می کند ، اما او فقط شوخی کرد یا اصلاً سکوت کرد. من فکر کردم که او یا مانند یک مرد مبتلا به نوعی پروستاتیت بیمار است ، اما من این را نمی فهمم. یا او به تازگی بالغ شده است و به این مقدار کمتر نیاز دارد … خوب ، نه ، بله ، خوب …"

- "من مشکلات سلامتی داشتم (در زنان ، فشار ، سردرد و غیره) ، من خودم از رابطه جنسی در خانواده اجتناب کردم ، و به نظرم رسید که شوهرم فهمیده است که بهتر است هنوز با من به اینجا نیاید ، در اینجا او متوقف شد. بعداً ما به نوعی به این واقعیت عادت کردیم که رابطه جنسی وجود ندارد و هیچ سوالی وجود نداشت …"

- "ما به نوعی دعوا کردیم … به نظر می رسد قوی است ، اما اکنون حتی به خاطر نمی آورم چرا. به دلیل ناراحتی من ، مدت طولانی رابطه جنسی وجود نداشت و شوهرم دیگر با این سوال مرا اذیت نمی کرد. به نحوی ماه ها گذشت و اکنون رابطه جنسی به ما برنگشت. اگرچه روابط بسیار خوب ، محترمانه و حتی گرم شده است. فقط قبلا بدون رابطه جنسی من ناراحت نیستم ، زیرا بچه ها قبلاً بزرگ شده اند ، من خجالتی بودم ، ناراحت بودم … بنابراین مشکل به خودی خود ناپدید شد …"

"در تمام سالهای ازدواج ، من خودم ابتکار عمل جنسی را نشان ندادم … شاید من اینگونه بزرگ شده ام یا نمی دانم چرا … بنابراین ، وقتی او دیگر مزاحم من نشد ، من نمی دانستم چه باید کرد من خودم را اذیت نخواهم کرد … به این ترتیب همه چیز در خانواده ما با این کار به پایان رسید."

- "شوهرم کمتر و کمتر آزارم می داد. من این موضوع را مطرح کردم ، حتی قسم خوردم ، اما همه چیز فایده ای نداشت. همه چیز را برای مشکلات او در محل کار توضیح دادم. او انگار افسرده است و به چنین چیزی نیاز ندارد. من حتی برای او متاسف شدم … و سپس مرد دیگری در کار من حاضر شد ، آنها صرفاً برای سلامتی با او دوست شدند ، مانند این ، نیاز به رابطه جنسی با شوهرم به طور کلی ناپدید شد … و من فکر نمی کردم که او به چیزی نیاز داشت تا اینکه گفت ، یک سال است که معشوقه دارد و او را ترک می کند … ".

می خواهی به همه اینها چه بگویی؟ همه چیز در افسانه "سگی در آخور: من خودم آن را به دیگران نمی دهم" توضیح داده شده است. من همیشه به همسران محترم می گویم: "اگر شما خود نیازهای صمیمانه ای ندارید و فقط خوشحال هستید که شوهر شما دیگر اشاره ای به شما در مورد رابطه جنسی نکرده است ، شوهر شما خنک شده است ، و خود شما هرگز ابتکار صمیمیت را در منطقه نشان نداده اید. خانواده ، پس از رفتن شوهر خود به دیگری ناراحت نباشید! به کسی که بیشتر به شوهر شما نیاز دارد و نیازهای مالی او بیشتر است. از این گذشته ، این کاملاً منطقی است: اگر شما به چیزی احتیاج ندارید ، اما در دید مستقیم است ، هیچ چیز تعجب آور نیست زیرا کسی بی سر و صدا آن را به کار می گیرد …"

اما ، به طور جدی ، برای همسران مهم است که موارد زیر را بدانند و به خاطر بسپارند:

اولین.مردی که بیماریهای جدی نداشته باشد حداقل تا 50 سالگی از نظر جنسی فعال است. اگر از خودش مراقبت کند ، حتی در 55-60 سالگی به رابطه جنسی علاقه مند می شود.

ناتوانی واقعی در زمان ما عملاً یافت نمی شود.

معمولاً او راهی برای پنهان کردن ظاهر معشوقه است.

یا از همسرش ابراز نارضایتی کند.

دومین. پروستاتیت مزمن یا افسردگی می تواند عملکرد جنسی را در مردان کاهش دهد ، اما آنها را به طور کامل خاموش نمی کند. علاوه بر این ، امروزه ، پروستاتیت و افسردگی با داروهای قابل فهم و کاملاً مثر درمان می شوند. حتی سطح پایین اسپرموگرام که نشان دهنده مشکلات مرد در بچه دار شدن است ، به هیچ وجه به معنی کاهش نیازهای جنسی او نیست. کودکان ممکن است نباشند ، و نیاز به رابطه جنسی همچنان زیاد است.

سوم. اگر در مورد نیاز همسرتان به رابطه جنسی شک دارید ، به تاریخچه خانوادگی خود فکر کنید. ساختار جنسی مردان معمولاً ثابت است ، یعنی ثبات حسادت آمیزی از خود نشان می دهد. و اگر شوهر شما در سن 20-25 سالگی فعالیت جنسی داشت ، حتی تردید نکنید: در 40 و 50 سالگی او واقعاً به رابطه جنسی نیاز دارد. حتی اگر نه در دوران جوانی ، اما هنوز او نمی خواهد بدون او زندگی کند! حتی اگر او در جفت شما نیست.

اگر حتی در سن 20 تا 25 سالگی ، ماهی یکبار به رابطه جنسی علاقه داشت ، در این صورت نیازهای او در 40-45 سال خیلی زیاد نخواهد بود. اما به هر حال او آنها را خواهد داشت! و ممکن است این شما باشید که با فروتنی شدید یا سرکوب تهاجمی "نفس" جنسی مرد ، باعث شده اید که شوهر شروع به پنهان کردن توانایی های خود کند ، و در نتیجه ، شوهر علاقه خود را به شما از دست داده است ، اما دختری از کار شوهرش با کمال میل او را فاش می کرد.

چهارم. میانگین هنجار نیاز مردان در دوره 20 تا 30 سالگی آنها چهار تا پنج تماس صمیمی در هفته (برای شخصی و دو بار در روز) است. در 30-40 سالگی - سه تماس صمیمی در هفته. در 40-50 سالگی - حداقل دو تماس در هفته. و این سطح نیاز می تواند تا شصت ادامه یابد. اگر میزان نیاز یک مرد همیشه بالاتر از این شاخص های متوسط بوده است ، در هر سنی همچنان بیشتر خواهد بود ، بنابراین خود شوهر علاقه خود را به رابطه جنسی از دست نداد.

پنجم. اگر شوهر شما به وضوح نه تنها به رابطه جنسی خانوادگی ، بلکه به آزمایشات خلاقانه بسیار خوب و متنوع علاقه نشان داده است ، اگر او از شما یک اندام باریک خواسته است ، قطعاً چنین شوهری تا شصت سال نیاز زیادی به رابطه جنسی خواهد داشت. و در حال حاضر در سن 40-45 سالگی ، او به طور روانی تمام دختران زیبایی را که نگاهش به آنها می افتد ، برهنه می کند ، بنابراین اگر شوهر با درخواست هایی از شما خنک شده باشد ، علاقه خود را به دیگر دختران از دست نداده است.

ششم. اگر بچه های زیر یک سال ندارید و همه اعضای خانواده سالم هستند و خانواده شما بیش از یک ماه هیچ رابطه صمیمی ندارند ، وقت آن است که زنگ خطر را به صدا در آورید!

هفتم. اگر با یک همسر کاملاً شاد ، روابط صمیمی بیش از سه ماه وجود ندارد ، با احتمال 90 he او یک معشوقه دارد! موارد استثنا وجود دارد ، اما به ندرت: شوهر معتاد به پورنوگرافی است و مشکلات صمیمی خود را به صورت دستی حل می کند. شوهر وضعیت مالی سختی دارد و بدون پول تقریباً ناتوان احساس می شود. شوهر از شما بسیار ناراحت است و غیره

اگر نمی خواهید شرایط گلخانه ای برای ظاهر معشوقه ایجاد کنید ، من اکیداً به شما توصیه می کنم که این داده ها را در زندگی خانوادگی خود بدانید و در نظر بگیرید.

اگر بپرسید چرا شوهر در حالی که هنوز معشوقه ندارد از انجام وظیفه زناشویی خودداری می کند ، ممکن است دلایل زیادی وجود داشته باشد. آنها در کتابهای من مانند "دعوا بر سر رابطه جنسی" و "رابطه جنسی با یک مرد" به تفصیل توصیف و تحلیل شده اند. توصیه می کنم خود را با آن آشنا کنید. به طور خلاصه ، اینها عبارتند از:

- شوهر "در طرف" به بیماری جنسی مبتلا شده است ، تحت درمان است ، به زمان نیاز دارد. بنابراین او آن را می کشد.

- شوهر فقط از التماس کردن همسرش که اغلب از صمیمیت اجتناب می کند خسته شد و خودش شروع به حل مشکلات صمیمی خود کرد. خوشبختانه ، پسر در حال حاضر به طور کامل رشد کرده است.

- شوهر از مطالبه تنوع صمیمی از همسر بدنام خسته شده است.و او تصمیم گرفت: اگر نمی خواهید انواع رابطه جنسی را که من می خواهم به من بدهید ، دیگر کلاسیک در خانواده وجود نخواهد داشت. و من به دنبال کسی خواهم بود که در کنار من باشد.

- شوهر از وزن اضافی همسرش و شکل اشتها آورش ناراحت است.

- شوهر از طبیعت رسوا کننده همسرش آزار می دهد: فحش دادن و فشار باعث تخیلات شهوانی نمی شود.

- شوهر متوجه شد یا تصمیم گرفت که اولویت همسرش فرزند (فرزندان) است ، نه شوهر ، بی سر و صدا به این امر تسلیم شد و از مزاحمت یک مادر خوب با مزخرفات دست برد.

- زن آنقدر از نظر اجتماعی (از نظر موقعیت و حقوق) شوهرش را برتری داد که شوهرش به سادگی از او می ترسید.

- شوهر می بیند که همسرش اغلب بیمار است و تصمیم گرفت با آزار و اذیت خود باعث ناراحتی او نشود.

- شوهر فرض می کند که همسرش به او خیانت می کند ، اما این را نمی پذیرد ، و بنابراین خود او تصمیم گرفت زندگی صمیمی با او را رها کند.

- شوهر آنقدر از همسرش (به عنوان مثال ، با انتقاد از او در رختخواب) یا بستگانش آزرده خاطر شده بود که تصمیم گرفت با "اعتصاب جنسی" چند ماهه از او انتقام بگیرد.

- زن و شوهر آنقدر اهداف و علایق مشترک خود را در زندگی از دست داده اند که در رختخواب چیزی برای گفتگو نداشتند. در همین حال:

اگر هیچ ارتباطی در رختخواب وجود نداشته باشد ، یا در یک حالت انجام شود

برنامه ریزی جلسات در مورد کودکان ، پول و زندگی روزمره ، در آن صورت هیچ رابطه جنسی وجود نخواهد داشت.

قبل از اینکه افراد به ارگاسم برسند ، باید صحبت کنند.

خود ارگاسم تنها در مواردی امکان پذیر است که افراد به یکدیگر علاقه مند باشند

دوست و بنابراین راحت ارتباط برقرار کنید.

همه این دلایل ، به هر طریقی ، پیش نیازهای ظاهر معشوقه ها را ایجاد می کند.

معشوقه ها همیشه در جایی می آیند که همسران سکوت می کنند.

در هر صورت ، من اکیداً به شما توصیه می کنم که بدانید و به خاطر بسپارید:

از بین رفتن زندگی صمیمی منظم در خانواده

تقریباً همیشه منجر به ناپدید شدن خود خانواده می شود.

بنابراین ، در صورت کم رنگ شدن صمیمیت در خانواده ، فریب این واقعیت را نخورید که "شوهر از نظر جنسی سرد شده است ، بالغ شده و پیر شده است ، او نیازی ندارد" ، "روابط ما افلاطونی خواهد بود ، اما مردم مانند زندگی می کنند که”و غیره فوراً دلایل سرد شدن زوج خود را تجزیه و تحلیل کنید ، رفتار خود را اصلاح کنید و رابطه جنسی خانوادگی را بازیابی کنید. در غیر این صورت ، شما با یک فرد کارآفرین پیشی خواهید گرفت که داوطلبانه و فداکارانه میل جنسی شوهر شما را بر عهده خود می گیرد. به خاطر پول همسرتان ، شما را از دردسرهای مربوط به رابطه جنسی خانوادگی ، و سپس از دردسرهای مربوط به خود شوهر نجات می دهد.

توصیه شده: