کینه زنان از خیانت همسرش: چگونه خود را سرزنش نکنید

تصویری: کینه زنان از خیانت همسرش: چگونه خود را سرزنش نکنید

تصویری: کینه زنان از خیانت همسرش: چگونه خود را سرزنش نکنید
تصویری: 10 نشانه خیانت زنان در زندگی زناشویی از نظر متخصصان روان شناسی - کابل پلس | Kabul Plus 2024, آوریل
کینه زنان از خیانت همسرش: چگونه خود را سرزنش نکنید
کینه زنان از خیانت همسرش: چگونه خود را سرزنش نکنید
Anonim

هر روز زنانی برای مشاوره به من مراجعه می کنند که شوهران خود را به خاطر زنا طولانی مدت گرفتار کرده یا شوهرشان برای زن دیگری رفته است ، یا خودشان با چمدانی از خانه خارج شده اند ، زیرا از حضور زن دیگری مطلع شده اند. در زندگی او یکی از ویژگیهای روانشناسی زن این است که 90 درصد از زنان ، مهم نیست که چگونه در لحظه افشای خیانت ، ناسزا می گویند و نفرین می کنند ، مهم نیست که چگونه دست از کار کشیده و قسم خورده اند که اگر ناگهان متوجه شوند ، بلافاصله و برای همیشه روابط خود را با همسر خود قطع خواهند کرد. در مورد خیانت او پس از مدتی ، زنان بسیار از تنها ماندن می ترسند و برای حفظ ازدواج خود ، برای بازگرداندن شوهر تغییر یافته و ترک شده خود تلاش می کنند.

این وحشت زن از تنهایی احتمالی آینده را می توان با هر چیزی پوشش داد: وابستگی آپارتمانی یا مالی به یک مرد ، علایق کودک (فرزندان) ، عشق قوی ، عادت ، سازگاری جنسی ، عدم تمایل اساسی برای دادن یک شوهر موفق به زن دیگر ، و غیره. اما ، صرف نظر از آنچه پوشش داده می شود ، معمولاً در پشت این ترس ناخودآگاه اولیه از تنها ماندن در جنگل ، تنها با شکارچیان ، ذاتی ژنتیکی در زنان نهفته است. این برنامه حتی در سر زنان بسیار ثروتمند از نخبگان جامعه ، با موقعیت اجتماعی بالا ، آپارتمان ، ماشین و پس انداز ، حمایت از والدین ثروتمند و غیره کار می کند و خواهد کرد. در عین حال ، یک زن ممکن است بفهمد که شوهرش که تغییر کرده یا رفته است ، برای فرزند خود و خودش خطرناک است ، که او یک الکلی ، معتاد ، معتاد به قمار ، راهزن ، سادیست ، انگل و غیره است ، اما هنوز با هر دو دست او را بگیرید

فقط زنان بسیار روشنفکر ، قوی و اصولگرا ، یا خودشان با مردان جایگزین دیگری رابطه دارند یا قبلاً با خشونت شدید شوهران خود علیه خود یا فرزندان مواجه شده اند ، می توانند ترس اولیه بی دلیل آنها را متوقف کنند. اما همانطور که گفتم فقط 10 درصد از 100 درصد زنان چنین هستند.

اگر به طور ناگهانی به نظر می رسد که آندری زبروفسکی مخالف این است که همسران شوهر رفته و بی وفا خود را پس بگیرند ، این مطلقاً صادق نیست. به عنوان یک روانشناس ، من کاملاً از بازگرداندن و تقویت خانواده ها و اینکه زن و شوهر مرتکب آن اشتباهاتی نشوند که به دلیل لرز ، خیانت و ترک خانواده در خانواده ها رخ می دهد ، کاملاً ابهام ندارم. اما من همچنین با دو افراط در روند بازگشت شوهران و آشتی در خانواده مخالفم. افراط و تفریط شماره 1 زمانی است که زنان بدون هیچ گونه انضباطی ، بدون بحث در مورد وضعیت ، بدون تدوین برنامه ای مشخص برای بهبود زندگی خانوادگی ، شوهران بی وفا را پس می گیرند. پس از آن ، البته ، هیچ چیز بهبود نمی یابد و پس از مدتی همه چیز تکرار می شود. و من در کتاب ها و مقالات خود در این باره زیاد صحبت می کنم و می نویسم.

حالا من می خواهم علیه زن شدید 2 صحبت کنم - به اصطلاح کینه زن. این زمانی است که با اعتراف به برخی اشتباهات از طرف خود ، بهبود رفتار و دستیابی به رفتار بهتر از سوی همسرش ، چند هفته یا چند ماه پس از آشتی ، با رسیدن به هدف خود و مشاهده ثبات اوضاع ، زن ناگهان از نظر روانی (و گاهی اوقات در واقعیت) دستانش را به پهلو می گذارد و شروع می کند به باد کردن و باد کردن تقریباً مطابق طرح زیر (من جملات معمولی را نقل می کنم): "این حرامزاده به من خیانت کرد ، با زن دیگری خوابید ، آماده ترک من بود ، و حالا من باید جلوی او تلاش کنم و او را راضی کنم؟! بله ، شاید من خودم مقصر چیزی هستم! بله ، شاید من خیلی رسوا بودم یا زمان کافی را به شوهرم اختصاص ندادم ، به او رابطه جنسی ندادم ، نمی خواستم سرگرمی ها و سرگرمی هایش را به اشتراک بگذارم ، به دنبال یافتن زبان مشترک با بستگان یا دوستانش نبودم! اما با این وجود ، او به من خیانت کرد ، نه او! و حالا باید سعی کنم پیشرفت کنم؟ باید کمد لباسم را عوض کنم ، باید لاغرتر شومزمانی که من خودم به آن احتیاج ندارم باید به انواع مختلف رابطه جنسی بپردازم ، باید به بستگان و دوستانش که از خیانت او آگاه بودند لبخند بزنم ، او را تغذیه و بنوشم ، نباید دردی را که تجربه کردم به او یادآوری کنم ، باید خودم را نگه دارم در دست دارد و بیشتر به او می دهد؟! و در همان زمان او فقط زندگی می کند ، انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است … او همچنین به سر کار می رود ، همچنین با بچه ها بازی می کند و با من می خوابد … اما آیا او چاق نمی شود؟! واقعا چقدر از حرامزاده اش متنفرم !!! من با تمام وجود به او می دادم تا بداند! همه اینها ناعادلانه و ناعادلانه است! لعنت بهش! من هم سعی نمی کنم او را راضی کنم! بگذار او آنچه را که می خواهد انجام دهد تا به گرما و شادی صادقانه من دست یابد ، انجام دهد و من در مقابل او بیشتر تلاش نمی کنم! غرور زنانه من تحمل نمی کند !!!"

با چنین فکرهایی و تلخ ، نه چندان دور ، به نظر می رسد ، با چنین سختی و تمایلی ، زنی که شوهرش را به خانه بازگردانده است رسوایی هایی را در مورد موضوع خیانت گذشته برای او ترتیب می دهد. یا او به سادگی سکوت می کند ، یا گریه می کند ، یا شروع به تیره و تار از ارتباط و رابطه جنسی می کند. بنابراین ، یک زن یا غرور زنانه زخمی خود را چاپلوسی می کند یا به سادگی با جریان جریان می یابد ، قادر به کنار آمدن با شکست روحی-روانی خود نیست.

زن از این کار چه می برد ، به چه چیزی منجر می شود؟ بعد از آشتی خانواده ، یک «شلاق نمایشی» جدید ترتیب داده شد ، تقریباً یک سوم زنان در واقع نوعی تأثیر مفید برای خود به همراه دارند. شوهر یا دوباره شروع به عذرخواهی می کند و گل و هدیه می دهد ، تعریف می کند و به کافه می رود ، یا مدتی از همسرش چیزی نمی خواهد ، از جمله بدون درخواست نظافت در آپارتمان ، شام خوشمزه و رابطه جنسی جالب. اما ، به عنوان یک روانشناس ، توجه شما را به موارد زیر جلب می کنم: و این یک سوم مردانی که به قیمت ناراحتی های اخلاقی خود ، به دنبال تسکین و کاهش ناراحتی روانی همسر خود و آن دو سوم مردان هستند که ، در یک وضعیت خانوادگی جدید برای خود ، یا کاری انجام ندهند ، یا مجموعه ای از رسوایی ها و تظاهرات مربوط به "fi" خود را انجام دهند ، به همان ایده می رسند: "با قضاوت از رفتار همسرش ، او هیچ چیزی نفهمید و نمی بخشد! این بی معنی است که به گفته های او اعتقاد داشته باشیم که می خواهد خانواده را نجات دهد و مطمئن شویم که هر دو احساس خوبی داریم. منطقی نیست که باور کنیم او می تواند به سمت بهتر تغییر کند یا می تواند همه اینها را فراموش کند و به راه خود ادامه دهد. او فقط مرا فریب داد! بیهوده من او را باور کردم ، بیهوده تصمیم گرفتم که به خانواده برگردم! هم معشوقه و هم دوستان من به درستی به من گفتند که نمی توانی یک فنجان شکسته را بچسبی ، او از من نمی پرسد و از این به بعد همیشه مرا می بیند و برنامه ریزی می کند. بنابراین معلوم می شود که اکنون ما فقط به خاطر فرزند (فرزندان) به زندگی خود ادامه می دهیم ، همانطور که قبلاً زندگی می کردیم. اما بعد از این همه خانواده رسمی بدون ارتباط ، بدون رابطه جنسی و بدون لبخند به معشوقه ام فرار کردم ، جایی که همه مرا درک کردند و پذیرفتند! و اکنون من از معشوقه ام هستم ، که من برای او بسیار خوب بودم که امتناع کنم ، و همسرم من را فریب داد. اوه ، من یک احمق هستم ، یک احمق … همانطور که آنها برای من پیشگویی کردند ، همه چیز درست شد! در حال حاضر ، در تمام عمر ، برای سالهای زیادی ، چهره ام در گند خود من فرو خواهد رفت … وحشت! به نظر می رسد اگر من همه اینها را نمی خواهم ، یا باید سعی کنم روابط خود را با معشوقه ام بازیابی کنم و همچنان به نزد او بروم. یا بعد از مدتی معشوقه مناسب جدیدی پیدا کنید ، پول بیشتری پس انداز کنید ، به طور کلی ، بهتر است برای ترک همسر خود آماده شوید. و با این حال ، او را از گوش دادن به کلمات غلطش باز می دارد ، زیرا او همه چیز را درک کرده است ، اشتباهات خود را می پذیرد ، مرا دوست دارد و می خواهد خانواده را نجات دهد. دوست دارم - می توانستم ببخشم و فراموش کنم! و از آنجایی که من را به هم می ریزد و عصبانی می شود ، به این معنی است که عشق وجود ندارد و خانواده ما آینده ای ندارند!"

این برای یک زن چه معنایی دارد؟ و این واقعیت که حتی با کنار آمدن با انگیزه لحظه ای خود ، پس از چند ساعت یا روز معین ، به هوش آمده و به رفتار سازنده صحیح در خانواده باز گشته است ، همسر در معرض خطر یک طعم ناخوشایند برای خود قرار می گیرد. پرواز او با مرهم وعده داده شده به همسرش ، در روند آشتی ، یک بشکه عسل "صلح و هماهنگی خانوادگی" می تواند وضعیت را به شدت وخیم تر کند.و ایمان از دست رفته شوهر به همسرش می تواند منجر به احیای رابطه او با معشوقه سابق خود شود ، یا به ظهور یک رابطه جدید منجر شود. علاوه بر این ، این شوهر قبلاً مصونیت شدیدی در برابر دستکاری های همسرش خواهد داشت ، که به او کمک کرد شوهرش را با موفقیت آخرین بار به خانواده بازگرداند. و خیانت جدید به همسرش می تواند منجر به خروج شود که در حال حاضر کشنده و آخرین خواهد بود.

از همه اینها چه نتیجه ای می گیرد؟ فقط سه چیز را باید رعایت کرد:

اولا ، اگر شوهر شما قبل از کشف خیانت و / یا ترک خانواده رفتار ناپسندی داشته باشد ، اصولاً هیچ چیزی برای مبارزه با او و بازگشت او به خانواده وجود ندارد! تا گردنش را تعقیب کند تا کسی که با او زندگی او را نیز خراب می کند.

ثانیاً ، اگر شوهر شما هنوز شوهر و پدر کاملاً شایسته ای بود ، و در خیانت او تا حدی تقصیر زن شما وجود دارد ، مهم است که آن را بشناسید و تصحیح خود را تحقیر خود تلقی نکنید.

اعتراف و تصحیح اشتباهات شما تحقیر نیست.

اما افتخار شما تحقیرآمیز است که چنین چیزی را بپذیرید

تعهداتی که نمی توانید انجام دهید

ثالثاً ، اگر به خود و همسرتان یک کلمه گفته اید که تمام تلاش خود را برای زنده ماندن از بحران خانوادگی رخ داده و از تکرار اشتباهات گذشته جلوگیری می کنید ، پس رفتار در این مورد باید محکم و قطعی باشد. از آنجا که احیای روابط خانوادگی پس از بحران بسیار شبیه طوفان کردن قله عمودی خطرناک توسط سنگ نوردان است: مهم نیست که در چه مرحله ای از فتح قله - در ابتدای صعود یا قبل از قله ، ممکن است رخ دهد ، هر یک از شکست ها می تواند آخرین باشد.

اگر ناگهان بر جنایت بدنام و کنترل دشوار زنان غلبه کردید ، این جرم و خود را با کلماتی که همیشه در طول آموزش ها یا مشورت های شخصی به زنان می گویم ، بیان کنید: "زنان عزیز! بیایید تا آخر با خود صادق باشیم! مطمئناً شما به خوبی از این واقعیت آگاه بودید که رابطه شما با شوهرتان ضعیف و ضعیف تر می شود. شما رفتید و فقط هم اتاقی شدید ، خانواده شما رسمی بود ، بدون رابطه جنسی و بدون گرما ، بدون برنامه های مشترک و بدون پاسخگویی متقابل. اگر وضعیت کشف خیانت پیش نیاید ، چه چیزی دریافت خواهید کرد؟ شما ماهها و سالها بدون رابطه جنسی به زندگی خود ادامه می دهید و از نظر احساسی و جسمی خود را غارت می کنید و سلامت زنان خود را تضعیف می کنید. بدون توجه شوهر به خود به عنوان یک زن ، یا به همان اندازه یا بعداً خود را معشوقه می کردید. یا آنها خود را رها می کردند ، مانند یک خاله خاکستری لباس می پوشیدند. شما کمتر و کمتر از زندگی لذت می برید ، کمتر لبخند می زنید ، خود را به یک افسردگی یا بیماری مرتبط با روان پریشی تبدیل می کنید. یائسگی زودرس با عواقب ناخوشایندی مانند انکولوژی احتمالی زنان در انتظار شما خواهد بود. امیدوارم درک کرده باشید که یک زن با بیوگرافی زن ناراضی همیشه منهای چند سال زندگی ، یا حتی چند دهه است. مواردی که بسیار مورد نیاز است تا برای فرزندان و نوه های آنها مفید باشد … و به طور کلی ، مانند آهنگ معروف - "و من فقط می خواستم زندگی کنم!".

بیایید این را نیز به خاطر بسپاریم که در یک خانواده رسمی رو به زوال ، فرزندان شما هرگز مادران و پدران شاد را نمی بینند ، در ارتباطات شما گرما نمی بینند. این امر مهارت های ارتباطی آنها با جنس مخالف را تضعیف می کند و در آینده در روابط خود با جنس مخالف ، در خانواده آنها برای آنها مشکل ایجاد می کند. و اکنون ، یک نقاشی رنگ روغن: در آینده شما هنوز شوهر خود را از دست می دهید ، داستان زنان شما به پایان می رسد و در آینده شما تجربه های غم انگیزی را برای داستانهای خانوادگی بزرگسالان خود و فرزندان خود خواهید داشت که در خانواده های خود شکست خورده اند.

همش قشنگه؟ آیا این چشم اندازی است که در آینده برای خود می خواهید؟ امیدوارم نه ، و باز هم نه! بنابراین ، من از شما می خواهم که با خیانت شوهر ، که نگه داشتن او منطقی است و با شما برای حفظ خانواده همراه بود ، نه تنها برای نجات ازدواج خود ، بلکه با موارد زیر نیز رفتار کنید:

- فرصتی برای سالها و دهههای دیگر که نادیده گرفته نشوید ، شلخته و از همیشه از همه چیز ناراضی نباشید.

- فرصتی برای افزایش عمر خود برای چندین سال یا دهه ، برای بهبود کیفیت این زندگی ؛

- فرصتی برای طولانی کردن زندگی جنسی و عاطفی زنان ، برای دریافت بسیاری از لذت های زنانه دلپذیر ؛

- فرصتی برای تأثیر مثبت بر زندگی خانوادگی آینده فرزندان و نوه های خود ؛

- فرصتی برای کاهش تعداد اخبار ناخوشایند برای والدین سالمند خود ، به منظور حفظ قلب و سلامت آنها به طور کلی.

بیایید با خود صادق باشیم؟ آیا تمدید عمر شما به طور کلی ، زندگی به عنوان یک زن ، بهبود کیفیت این زندگی ارزش اخبار و احساسات ناخوشایندی را دارد که با دریافت اطلاعات مربوط به خیانت یا خروج شوهر از خانواده همراه بود! از نظر من ، البته ارزشش را دارد !!! شما همان "ضربه جادویی" را دریافت کرده اید که در آینده به شما نشاط خوبی می بخشد ، به شما روح می بخشد. به هر حال ، زندگی یک مبارزه است. زندگی یک درس است ، زندگی یک مطالعه است. و همانطور که می دانید ، برای هر چیزی که ما قادر به درک و جذب خود نیستیم ، باید هزینه پرداخت کنیم.

اما همانطور که می دانید شانس یک دستمزد نیست - یک پیش پرداخت است.

می توان آن را صرف نوشیدنی کرد یا هدر داد ، یا می توان آن را به صورت سودآور سرمایه گذاری کرد. یعنی آنها باید این کار را به موقع ، سریع و درست انجام دهند. و اگر همه کارها را به درستی انجام دهید و با اقدامات شایسته خود یک شوهر شایسته را به خانواده بازگردانید ، نمی توانید خود را به جرم ابتدایی زنانه که به اشتباه شناخته شده است بفروشید. در پایان ، خودتان فکر کنید: زمانی که کینه شوهر شما او را به خیانت کشاند. اگر از شوهر خود ناراضی باشید ، خیانت دوباره دور نخواهد بود - یا خیانت خود شما یا شوهرتان.

آیا به آن احتیاج دارید؟ امیدوارم نه. من بیشتر به شما می گویم: اگر زن تصمیم به حفظ خانواده گرفته و شوهرش را به عقب برگرداند ، در واقع این اوست که سرپرست خانواده می شود. این درست است ، حتی اگر خود او آن را نمی خواهد یا برای شوهرش ناشناخته باقی می ماند. و اکنون او نمی تواند بیشتر آزرده شود. پس از همه ، همانطور که می دانید رهبری یک مسئولیت است. این برای رهبر نیست که تسلیم احساسات موقتی شود. او باید برای همه ، برای کل خانواده فکر کند. اگر شوهر شما زمانی نمی توانست این کار را انجام دهد ، حالا شما این کار را می کنید. ما می توانیم ، شما موفق خواهید شد!

به طور کلی ، شما درک می کنید: شما نمی توانید در دوران بهبود خانواده با اقدامات تکانشی و احساسی خود را خسته کنید! به یاد داشته باشید: با مدیریت صحیح رویدادها ، خیانت شوهر و بحران خانوادگی ممکن است یک زن ناراضی قبلاً را کاملاً خوشحال کند. او می تواند او را تکان دهد ، شروع پیری را به تأخیر بیندازد و عمر او را به تمام معنا طولانی کند. نکته اصلی این است که یک زن بتواند عقل خود را نشان دهد و احساسات خود را کنترل کند. کینه زن می تواند بیاید ، اما بگذارید هر دو بیایند و بروند - و در هر صورت ، شوهر شما ، که عمداً تصمیم گرفته اید او را در کنار خود بگذارید ، نباید متوجه دیدار او شود. فقط در این مورد ، ترمیم خانواده نه برای یک روز یا یک سال ، بلکه برای بقیه عمر طولانی و شاد رخ می دهد. آنچه از صمیم قلب برای شما آرزو می کنم!

اگر برای غلبه بر بحران زندگی خانوادگی خود به کمک روانشناس نیاز دارید ، خوشحال می شوم در طول مشاوره آنلاین شخصی یا از راه دور به شما کمک کنم. شرایط مشاوره در وب سایت من zberovski.ru شرح داده شده است

با احترام ، روانشناس ، پروفسور آندری زبروفسکی.

توصیه شده: