2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
افرادی هستند که تصمیم می گیرند در مسیر زندگی و حرفه خود به دیگران کمک کنند. درست است ، آنها به زودی به دلیل غوطه وری کامل در روند کمک به همسایه خود می فهمند که انگیزه های اولیه آنها شکست می خورد ، همیشه منجر به تغییرات مثبت نمی شود و نه در مقادیری که آنها دوست دارند و "مرد غرق شده" به نحوی است عجله ای ندارید … سپس … به حلقه ای که دائماً به سمت او پرتاب می شود ، چنگ بزنید. سپس امدادگران در باورهای خود تجدید نظر کرده و به احتمال زیاد به چنین نتیجه گیری های شگفت انگیزی می رسند:
نجات نجات دهندگان - کار خود غرق شدگان. اگر خود او نمی خواهد به خودش کمک کند ، کمک به او بی فایده است. این را می توان با عدم تغییرات مثبت در زندگی این شخص به سرعت مشاهده کرد. او سر خود را روی شانه ها دارد ، حتی اگر از آن استفاده کند. چرا لباس خودش را بپوشد؟ شما وقت ، پول ، سلامتی ، امید خود را می دهید…. و نتایج کمیاب است اما می توانید همه اینها را برای خودتان خرج کنید. درک کنید ، این زندگی او است ، او خودش آن را انتخاب کرده است (نه؟ سپس همه چیز را برای مدت طولانی تغییر می داد ، و اگر تغییر نکند ، هیچ نیرو یا تمایلی وجود ندارد ، راهی برای کمک از خارج وجود ندارد). و انتخاب او ، هر چند بسیار عجیب ، باید احترام گذاشته شود و به رسمیت شناخته شود.
کمک به کسی که به کسی کمک می کند به عنوان متجاوز عمل می کند و کسی که به او کمک می کند قربانی می شود. هنگامی که به قربانی کمک می شود ، بازی دوباره شروع می شود ، فقط در حال حاضر نقش ها تغییر می کنند. بنابراین ، آنها نیکی را نمی جویند. آره. و در عین حال ، بهتر است در این مناسبت کلمات "کمک ، کمک" را به طور کلی از واژگان حذف کنید و فرایند کمک را آنقدر با دقت و به خوبی پوشانده باشید که "قربانی" تصور کند که همه کارها را خودش انجام می دهد. و البته ، بهتر است به هیچ گونه تمجید و قدردانی در آدرس خود فکر نکنید.
افراد ضعیف ضعیف هستند زیرا قدرت تغییر چیزی را ندارند ، درون آنها خالی است ، دائماً ناله و ناله می کنند. این روند ابدی است ….. با کمک به چنین افرادی ، یک فرد مشکلات بیشتری را بر سر خود می کشد تا واقعاً به نفع دیگری. افراد ضعیف خون آشام های انرژی هستند ، آنها هرگز به اندازه کافی نخواهند داشت: توجه ، زمان ، پول ، قدرت شما … آنها "اهدا کنندگان" را چیزی بیش از یک منبع نمی دانند ، حتی اگر آن را درک نکنند. با این اوصاف ، اجازه ندهید یک فرد ضعیف به شما انگل بزند و خود را با مادر ترزا اشتباه نگیرید ، او ماموریتی کاملاً بی نظیر در زمین داشت. اگر خدا شخصاً به شما ظاهر نشد و چنین مأموریتی را انجام نداد ، پس شما یک ماموریت دیگر دارید.
با کمک به همسالان ، شما برای عزت آنها دعا می کنید و اعتماد به نفس خود را تضعیف می کنید. علاوه بر این ، اگر متوجه شوید که یک فرد مناسب و معقول ، از نظر قدرت ذهنی با شما برابر است ، از شما عصبانی می شود اگر به او کمک کنید تا به طور فعال در حال ارائه کمک باشد … و کار درست را انجام دهد.
و افراد قوی نیازی به کمک ندارند. آنها نیاز به حمایت اخلاقی ، مثبت و تحسین دارند.
چگونه بودن؟
- سالم خودخواه باشید و ابتدا به خودتان فکر کنید. این یک شرایط کاملاً طبیعی است! شما باید مزیت خود را در همه چیز ببینید. اگر آنجا وجود ندارد ، خودتان تعیین کنید که چقدر و در چه مقادیری آماده مشارکت در نوع دوستی هستید ، به طوری که هیچ کس جز خودتان مقصر نیست. "خود و هزاران نفر را در اطراف خود نجات دهید" (کتاب مقدس) … زیرا حق نجات انسان باید فقط برای خدا باقی بماند ، اگر به خدا اعتقاد ندارید ، به هر حال مطمئناً با شما نیست.
- از نتیجه گیری اول نتیجه دوم به دست می آید: خوب ، به هیچ وجه ، اگر خدا نیستید ، نمی توانید به طور قطع همه چیز را تا کوچکترین جزئیات در مورد زندگی شخص دیگر ، آنچه در سر دارد ، چگونه فکر می کند ، چه نوع رابطه ای که او با افراد دیگر دارد ، حتی اگر این خون خویشاوند شما باشد که با آنها زیر یک سقف زندگی می کنید. بنابراین ، اگر او خود را در باتلاقی یا در مشکلی دید ، به احتمال زیاد لیاقت آن را دارد و نیازی به همدردی با او ندارد و باید مجازات این کار را به تنهایی متحمل شود و به خاطر او درک کند ، مشکل او لازم نیست - در هر سه مورد شما به ترتیب متقبل خواهید شد که صلیب خود را (با توجه به اصل تبادل انرژی و شکل گیری اتصالات کارمی) تحمل کنید ، و اگر این کار را انجام دهید "از روی سر" از جهان کنار هم باشید. مشکل را حل نمی کند
- اگر نمی توانید صد در صد خود را به روانشناس ، معلم ، معلم و غیره ارجاع دهید. منطقی ترین واکنش از طرف شما در رابطه با همسایه شما حمایت خواهد بود. حمایت اخلاقی عادی ، بدون تعصب. در اینجا نیز بهتر است با خودخواهی سالم هدایت شوید ، زیرا می توانید به طرق مختلف حمایت کنید و هر بار بستگی به موقعیت دارد.
این مقاله به همه کسانی اختصاص داده شده است که خود را دوست دارند ، برای وقت شخصی ارزش قائل هستند و می خواهند سالم بمانند.
توصیه شده:
آیا شما نیاز به "درک" دستکاری کننده دارید؟ و آیا این کافی است؟
دستکاری ها در محل نیازهای برآورده نشده بوجود می آیند. دستکاری یک راه حلقه ای است ، برای برآوردن برخی نیازها یا خواسته های داخلی. روش مصرف انرژی ، طاقت فرسا است. اغلب یک فرد باید سهم شیر انرژی خود را صرف دستکاری کند. برای چی؟ - و سپس ، این که برای او (چه به طور کلی و چه در حال حاضر) غیر ممکن است.
اجازه دهید این تمرین ساده را انجام دهیم تا آزمایش کنیم چگونه این اتفاق در زندگی شما رخ می دهد؟
این بدان معناست که شما به گونه ای پاسخ می دهید ، اما به شخص دیگری! در طی یک مشاوره امروز ، با ترسیم خطوط بدن روی زمین ، به اصلاح تمرین معروف برای کار با مرزها رسیدم. طبق معمول ، من این تمرین را با اضافات خود عمیق تر و گسترده تر کرده ام.
خیانت تقلب معنای بیولوژیکی قدرتمندی دارد که با این واقعیت ارتباط دارد که رابطه جنسی با شما با رابطه جنسی با شخص دیگری مبادله شده است ، شما را در موقعیت اجتماعی رد کرده و تحقیر کرده و شما را در حاشیه غریزه قرار داده است
قرنهاست که خیانت با ضربه ای به قلب با خنجر مقایسه می شود. واقعیت این است که تقلب یک معنی بیولوژیکی قوی دارد که با این واقعیت ارتباط دارد که رابطه جنسی با شما با رابطه جنسی با شخص دیگری مبادله می شود ، شما را در موقعیت اجتماعی رد کرده و تحقیر می کند ، شما را در حاشیه غریزه باروری قرار می دهد و شما را تنها می گذارد.
چگونه می توانید خود را نجات دهید و شریک خود را نکشید
قرنطینه برای کسی شادی است ، برای کسی سنگینی است ، مانند هر دوره زندگی. اما هنوز هم ، برای اکثریت ، "زندگی در حال حاضر" دوران سختی است ، زیرا شیوه معمول زندگی به طور چشمگیری تغییر کرده است. از اینجا بر می آید که اکثریت در حال حاضر هستند در حالت استرس - استرس عصبی - روانی.
شما هنوز از این واقعیت که هیچ مردی وجود ندارد رنج می برید ، و این خانمها در حال حاضر برای شکار هستند
دیروز مقاله ای منتشر کردم من برای یکی از شبکه های اجتماعی "ارسال مجدد" کردم و یکی از دوستان من در انجمن سرطان شناسی با من تماس گرفت. قبلاً ، گاهی اوقات از چنین مهمانی های آنلاین دیدن می کردم ، جایی که افراد (بیشتر زنان) با تشخیص سرطان در آنجا جمع می شدند.