2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
دیروز مقاله ای منتشر کردم
من برای یکی از شبکه های اجتماعی "ارسال مجدد" کردم و یکی از دوستان من در انجمن سرطان شناسی با من تماس گرفت. قبلاً ، گاهی اوقات از چنین مهمانی های آنلاین دیدن می کردم ، جایی که افراد (بیشتر زنان) با تشخیص سرطان در آنجا جمع می شدند.
زنان تجربیات خود را در آنجا به اشتراک می گذارند و از آنها مشاوره می خواهند:
با این حال ، خیلی سریع در این انجمن ها برخی از افراد به خصوص مبتکر شروع به عصبانیت کردند ، یعنی:
یک تاتیانا خاص ، که مانند همسر مردی که زمانی سرطان داشت ، دائماً از بیماران سرطانی برای عضویت در "سازمان عمومی" پول جمع آوری می کند ، ظاهراً برای کمک ، اما در واقع ، برای تجمع در یک کافه و هدایایی به " رهبری "در شخص خود و حلقه نزدیک مدیریت خود ، آنها دارو نمی خرند ، بلکه غذاهای گران قیمت را از یکی از شرکت های شبکه ، که در آن شخصی است ، از آن حلقه بسیار نزدیک خریداری می کنند!
و یکی از خانم هایی که در توزیع مکمل های غذایی مشارکت داشت ، بسیار فعالانه سعی می کرد من را "چهره کسب و کار" خود کند!
او با "ارسال مجدد" مقالات خود در مورد چگونگی غلبه بر سرطان در مرحله غیرقابل عمل ، معتقد است که من تحت راهنمایی دقیق او "داروهای معجزه آسا" مصرف می کنم!
من این حقیقت را از زندگی ام آموختم وقتی برخی از خانمها در پیامهای خصوصی از من در مورد آن س askال کردند.
به طور کلی ، من مدت زیادی است که به این انجمن ها نگاه نکرده ام!
و دیروز از یکی از دوستانم آموختم که در چنین انجمن هایی ، این نوع فعالیت ها نیز وجود دارد:
البته این خانم ها فوق العاده محاسبه می کنند! در اینجا ، فقط آنها یک چیز را محاسبه نکرده اند ، که همه چیز در این دنیا اثر بومرنگ دارد! روزی بدقولی آنها مطمئناً به آنها پاسخ خواهد داد!
شادی سکوت را دوست دارد ، زندگی خود را به رخ نکشید. و بیماری ، نه لزوماً نزدیک مرگ! من 5 سال پس از مرحله غیر قابل درمان سرطان زندگی می کردم و عمه ام در سال 1964 تحت عمل جراحی انکولوژی قرار گرفت و امسال نودمین سالگرد تولدش را جشن می گیرد!
توصیه شده:
هیچ منبعی برای خود شما وجود ندارد. کنار می آیم
یک منبع را می توان به عنوان زمان ، پول یا هر چیز دیگری درک کرد. احتمالاً هریک از شما با شخصی ملاقات کرده اید که چیزی را برای خود از دست داده است. خرید کاپشن جدید بارها و بارها به تأخیر می افتد. زیرا در آخرین لحظه پول به نحوی از بین می رود - برای کت و شلوار کودک ، یا میکسر جدید در حمام مورد نیاز است ، یا ناگهان چکمه های خوب برای شوهرش خیلی خوب ظاهر شد.
هیچ چیز جالب در زندگی من وجود ندارد ، من هیچ سرگرمی ندارم
"هیچ چیز جالب در زندگی من وجود ندارد ، من هیچ سرگرمی ندارم … کار-خانه-کار ، هیچ سرگرمی … چگونه در خودم علاقه پیدا کنم ، یا چگونه این علاقه را به اندازه ای قوی کنم که بتوانم کاری را شروع کنم؟ و سپس به نوعی همه چیز کند است … "… یا در اینجا یک سوال مشابه دیگر وجود دارد ، شما نیز اغلب می شنوید:
"من یک خبر بد برای شما دارم: عشق به کودکان به این معنا وجود ندارد." چگونه والدین فرزندان خود را مثله می کنند
نسل قدیم زیر لب می گوید: "جوانان اشتباه کردند." اگر از این پیام پیش برویم ، این تصور به وجود می آید که ، هر کجا را که نگاه کنیم ، ما توسط زنان زن محاصره شده ایم ، "افراد فناوری اطلاعات" که در دنیای مجازی خود جمع شده اند ، هیستریک های رهایی یافته و دخترانی که فقط در آرزوی ازدواج سریع با یک "
هیچ کس شما را دوست ندارد چون جوان ، زیبا یا لاغر نیستید؟ به نظر شما این یک بن بست است؟
من اکنون یک زن پنجاه ساله خوشحال هستم. البته ، من جوان بودم ، اما زیبا و باریک ، به معنای کلاسیک ، هرگز نبوده ام! این "هرگز" در حال حاضر مانند یک جمله به نظر نمی رسد ، مانند دوران کودکی ، هنگامی که شما زشت ترین دختر کلاس محسوب می شوید.
مثلث بندی یا اینکه چرا هیچ مردی در زندگی من وجود ندارد
مثلث سازی زمانی است که شخص دیگری در اتحاد دو قرار می گیرد. این نفر سوم می تواند هرکسی باشد ، مانند مادر شوهر ، مادر شوهر ، دوست خانوادگی یا حتی یک حیوان خانگی. اما ، اغلب در این تولد کودکی وجود دارد. در حضور کودک ، رسوایی ها می توانند فروکش کنند.