چگونه با همکاران ناخوشایند - نالیدن ، دروغگو ، متجاوز رفتار کنیم؟

فهرست مطالب:

تصویری: چگونه با همکاران ناخوشایند - نالیدن ، دروغگو ، متجاوز رفتار کنیم؟

تصویری: چگونه با همکاران ناخوشایند - نالیدن ، دروغگو ، متجاوز رفتار کنیم؟
تصویری: حجاب کنید تا به شما تجاوز نشود! 2024, آوریل
چگونه با همکاران ناخوشایند - نالیدن ، دروغگو ، متجاوز رفتار کنیم؟
چگونه با همکاران ناخوشایند - نالیدن ، دروغگو ، متجاوز رفتار کنیم؟
Anonim

من به طور اتفاقی در نبردهای دو طرف سنگرها شرکت کردم. به راحتی می توانم دوازده مورد را به یاد بیاورم که نسبت به همکارانم عدم تحمل ، پرخاشگری و ناله کردم. بنابراین ، من توصیه های خود را در مورد چگونگی کنار آمدن با خود آغاز می کنم.

1. ایده آل سازی

در مرحله سازگاری با محل کار جدید ، اضطراب و عشق عاشقانه زیادی وجود دارد. شبیه عشق انسانی ، هنگامی که ما متوجه کمبودها نمی شویم ، اما معشوق خود را بر روی پایه ای تعالی می بخشیم. و ناگهان همکاران شروع به برخورد تهاجمی با شما می کنند. شما فکر می کنید آنچه مرتبط است ، با شما است ، اما دلایل آن ممکن است متفاوت باشد. به عنوان مثال: حقوق شما بیشتر از حقوق همکارانتان است زیرا خودتان را بهتر فروخته اید و حقوق ها به صورت آشفته در شرکت تعیین شده است. آخرین مورد آمد - بیشتر شد. شما جای حیوان خانگی گروه را گرفته اید و بی اختیار ، هر کاری که انجام می دهید زیر ذره بین قرار می گیرد. رئیس تمایل دارد شرایط جدیدی را برای تازه واردان ایجاد کند - بیش از حد و بدون شایستگی در تیم تمجید کند.

چنین افسانه ای وجود دارد - که همه باید با یکدیگر خوب رفتار کنند. این چیزی است که بدیهی به نظر می رسد. اما در این افسانه دو تنگنای "باید" و "خوب" وجود دارد. چرا روی زمین باید با شما خوب رفتار شود؟ آیا شما پدرخوانده ، خواستگاری ، برادر نیستید؟ و "خوب" به چه معناست؟ سرزنش نکنید ، مطالبه نکنید!؟

این که لازم است به وضوح درک شود که برای ورود به تیم جدید ، ما در رقابت شرکت می کنیم. برای منابع - پول ، توجه ، دستمال توالت ، اکسیژن. و اگر از همکار خود پول نمی گیرید ، مطمئناً مقداری از اکسیژن را جذب خواهید کرد. این در حال حاضر در سطح ناخودآگاه می تواند رفتار تهاجمی را برانگیزد. و نبرد برای روشن و خاموش کردن کولر گازی. در اینجا یک دشمن بی نظیر است. شما گرم هستید ، اما او سرد است. و باید مذاکره کنید

2. رفتار قربانی

من از این فکر نمی کنم که خواننده ، این سطور یک فرشته است. آنها در بهشت هستند و مردم روی زمین. بنابراین ، داستانی که همه از من ناراحت می کنند ، من فقیر و ناراضی هستم ، نمی توانم بگویم. این یک روی سکه است. طرف دیگر این است که من کاملا اعتماد به نفس دارم چه کرده ای به طوری که همسایه بیاید و تصمیم بگیرد شما را در ناحیه زانو لگد کند ، و سپس این کار را مدام با لذت بیشتر انجام دهد. شما گوسفند نیستید و متجاوز گرگ نیست. هر یک از شما فردی آموزش دیده برای دفاع از مرزها و فضای شخصی خود هستید.

به عنوان مثال ، شخصی وارد می شود و یک دفترچه شخصی می گیرد و شروع به ورق زدن آن می کند. فک شما افتاده ، نگاه شما بیانگر حیرت است ، اما شما قدرت بیان احساسات خود را ندارید. مادر تولیا در دوران کودکی گفت که دعوا کردن بد است و همه چیز باید مشترک باشد ، چه او بزرگ و قوی باشد و شما کوچک و ضعیف باشید. در این صحنه به ظاهر بی گناه ، خشونت زیادی وجود دارد. متجاوز قربانی را پیدا کرد و اولین بالن آزمایشی را پرتاب کرد. علاوه بر این ، وضعیت می تواند به صورت مارپیچی با دامنه بیشتر خنثی شود.

بر خلاف تصور رایج در آگاهی روزمره ، whiner به هیچ وجه قربانی نیست. این نیز دستکاری کننده و متجاوز است. تحت پوشش فضیلت آزرده و با خشم عادلانه بر لب ، او مقابل شما می نشیند و شروع به صحبت می کند که چگونه جهان در حق او بی انصافی می کند ، در مورد شما ، بزها و احمق ها در اطراف چه هستند. و شما شخص خاصی هستید که درک می کند. من با افرادی ملاقات کردم که به کمک چنین دستکاری ، به راحتی از افراد تیم جان سالم به در بردند.

منظورم این است که باید در درون خود این احتمال را پذیرفت که رفتار پرخاشگرانه ، فریبکاری و غیره وجود دارد. مشکلات نیز توسط شما برانگیخته شد به خصوص اگر این وضعیت یک بار نیست ، بلکه دائمی است.

به یاد داشته باشید که متجاوز در درجه اول یک ترسو است. او می ترسد که آزرده خاطر شود ، بنابراین ابتدا حمله می کند. در داخل ، این شخص شکننده و ناراضی است. فقط آن را در ذهن داشته باشید ، در پس زمینه. انگیزه اصلی آن ایمنی است. بیچاره برایش بسیار بسیار ترسناک است.

3. سایکوپات ها در بین ما

اگر به طبقه بندی بین المللی بیماریهای ویرایش دهم نگاه کنید ، خواهید دید که چه تعداد از بیماران روانی در بین ما هستند. سه تا پنج تا صد.اغلب افراد مبتلا به سایکوپاتی در موقعیت های رهبری قرار دارند و صاحبان مشاغل هستند. آنها در دهه 90 بودند که توانستند همه چیز بد را از بین ببرند.

اختلالات فکری و روانی - سندرم آسیب شناختی روانی ، که در قالب مجموعه ای از صفات مانند بی حسی نسبت به دیگران ظاهر می شود ، کاهش توانایی همدلی ، ناتوانی در توبه صادقانه از آسیب رساندن به دیگران ، فریب ، خود محوری و سطحی از واکنش های احساسی.

اگر سرنوشت شما را به یک فرد بیمار رسانده است ، عصبانی و ناراحت شدن از این بابت بی فایده است. این مانند تجلی هوا است - باران ، باد ، برف. ممکن است آنها آن را دوست نداشته باشند ، اما ما آن را بدیهی می دانیم.

روانگردانان دستکاری کننده های عالی هستند. نمونه کتاب درسی میلادی از سه تفنگدار است. ببینید او چگونه با مهارت تمام اطراف خود را می چرخاند. بالادست و پایین دست. چهار نفر طول کشید تا برنده شود.

قدرت خود را ارزیابی کنید. آیا آماده مبارزه با تظاهرات دردناک طرف مقابل هستید؟ به شهود خود گوش دهید. اگر نه ، برو. ارزان تر خواهد بود.

4. تکنیک های مقاومت در برابر دستکاری

ابتکار عمل را در دست بگیرید. مرزها را تعیین کنید. شما این حق را دارید که به طرف مقابل بگویید.

حقایقی را که مشاهده می کنید بگویید: «شما با صدای بلند ، با صدای بلند صحبت می کنید. عصبانی هستی؟ بیایید در آرامش صحبت کنیم."

راه خروج از وضعیت: "من در حال حاضر مشغول هستم."

بیان احساسات: "من از آنچه می گویید متنفرم. من نمی خواهم چنین ارتباطی با شما داشته باشم."

باید برای شما روشن باشد که منظور طرف مقابل چیست. هر گونه ابهام و تنگنایی را روشن کنید.

معرفی مقررات: "من دو دقیقه وقت دارم ، بعد از آن باید بروم."

فرمول جلوگیری از دستکاری فیلیپ زیمباردو ، روانشناس اجتماعی ، که ابتدا باید برای آگاهی به خود گفته شود ، و سپس به دیگری بگویید: "من می توانم بدون عشق ، دوستی ، محبت ، سوء استفاده شما به زندگی خود ادامه دهم ، حتی اگر چنین اقدامی به شما آسیب برساند. - تا زمانی که کار X را متوقف نکنید و کار Y را شروع نکنید ".

مراب کنستانتینوویچ مامارداشویلی ، فیلسوف شوروی ، فرمول بسیار خوبی برای آزادی ارائه کرده است. آزادی زمانی است که آزادی یکی در مقابل آزادی دیگری قرار گیرد و این مورد را شرط خود قرار دهد.

بنابراین ، اگر شما احساس می کنید یا طعم ناخوشایندی در دهان شما پس از برقراری ارتباط ظاهر می شود ، این کار دستکاری بوده است. آزادی ، اول از همه ، آزادی انتخاب است. در بیشتر شرایط ، در زندگی ما وجود دارد ، اما برای استفاده از آن ، باید یاد بگیرید که چگونه واقعیت را از توهم جدا کنید.

توصیه شده: