ازدواج ناکارآمد

تصویری: ازدواج ناکارآمد

تصویری: ازدواج ناکارآمد
تصویری: «گربه ناکارآمد»؛ازدواج سنتی ایرانی 2024, ممکن است
ازدواج ناکارآمد
ازدواج ناکارآمد
Anonim

مفهوم "خانواده ناکارآمد" نه تنها در بین متخصصان ، بلکه بیهوده نیز استفاده می شود. بسیاری می گویند ، اما همانطور که معلوم می شود ، آنها یا نمی فهمند یا به موقعیت های خاصی اشاره نمی کنند. در بازگشت به پست اصلی ، اجازه دهید یادآوری کنم که بحث در مورد یک مورد خاص و در مورد گروهی از موقعیت های مشابه بود که در حال حاضر در خانواده ها ایجاد می شود و منجر به شکست ازدواج می شود ، زمانی که زنان در موقعیت نامطلوبی برای خود قرار می گیرند. و شاید شنیدن آن برای کسی ناخوشایند باشد ، مردان نیز خود را به جای زنان می بینند. با این حال ، به دلیل ویژگی های فرهنگی ، زنان بیشتر در آنجا حضور دارند. و در اینجا گفتگو در مورد این واقعیت نیست که همه مردان بز هستند و فقط در مورد چگونگی بردگی زنان فکر می کنند. اغلب این نسل مادربزرگ ها و مادران هستند که در الهام بخشیدن به دختری مقصر هستند که هرگونه ادعایی درباره یک مرد ، کوچک یا بزرگ ، نشانه عدم آمادگی وی برای روابط با جنس مخالف است. در واقع آنها زنان و مادران آینده را به موقعیت قربانی در روابط خانوادگی فرا می خوانند. حتی اگر مردی نیازی به فداکاری نداشته باشد ، خانم ها به طور نامحسوس خود را برای او قربانی می کنند. آنها نمی توانند هیچ گونه ارتباط دیگری با شریک خود به جز دستکاری داشته باشند. این اتفاق می افتد که خانم ها در یک لحظه خاص وارد عمل می شوند و شوهر با سالها تجربه یک ستمگر به نظر می رسد. و هیچ چیز را نمی توان برطرف کرد ، زیرا بهترین سالها قبلاً به او داده شده است ، و رنج بر او وارد شده است. اما این واقعیت را نفی نمی کند که تعداد قابل توجهی از مردان معتقدند که زن باید همه چیز را فدای خوشبختی با او کند. مردان همه اصول خود را فوراً فاش نمی کنند ، زیرا اکثریت قریب به اتفاق منزلت و زنان تحصیل کرده خود را در نقش یک خانه دار مادام العمر نمی بینند و داوطلبانه با این امر موافقت نمی کنند. و بنابراین ، وقتی بچه ها در آغوش او هستند ، او با این واقعیت روبرو می شود که تجارت او منحصراً در حال خدمت به یک مرد است و نه چیز دیگری. اتفاق می افتد که وقتی یک زن به جای مرد قرار می گیرد ، رویدادها دقیقاً برعکس اتفاق می افتند. با اجازه مردان حساس به شووینیسم زن ، من با تغییر نقش ها یک چیز را بازنویسی نمی کنم. هر چه بود ، هر کس و کجا در این شرایط ایستاده نبود ، نتیجه یک ازدواج ناکارآمد است. آن چیست؟ این یک ازدواج است که وظایف خود را انجام نمی دهد. و تصور کنید که در این مورد لزوماً هر دو طرف از این رابطه ناراضی نیستند. رنج یک شریک زندگی کافی است تا ازدواج ناکارآمد شود. یکی از همسران می تواند از همه بیشتر خوشحال باشد ، زیرا نیازها و خواسته های او کاملاً برآورده می شود. برای این شخص است که ادعاهای نیمه دوم یک هوس به نظر می رسد. او چه کار می کند؟ همه چیز خوب است! من احساس خوبی دارم ، اما شما به من گل می زنید ، بگویید که این رابطه را دوست ندارید. یا این انفجار برای چه: "تو زندگی من را خراب کردی!" ویرجینیا ساتیر ، درمانگر خانوادگی ، اصول زندگی خانوادگی ناکارآمد را با جزئیات بسیار شرح داد. بیشتر در مورد تأثیر او بر کودکان بود. کودک علاقه مند است که خانواده به طور عادی کار کند و بنابراین او به گونه ای رفتار می کند که عدم تعادل خانواده را به تنهایی برطرف می کند. این اغلب باعث انحرافات و ناهنجاری های روانی مختلف در روان او می شود. اما در واقع ، هر یک از اعضای خانواده می توانند یک خانواده ناکارآمد را تقویت کنند. بیشتر اوقات ، این زنی است که جامعه توصیه می کند از نظر احساسی ناراحت شود ، اما خانواده را حفظ کند. و با این مورد اغلب به نظر می رسد با خستگی فلز. تغییرات خرد به تدریج در حال افزایش است و گاهی اوقات لغو می شود. یک زن مجبور نیست راست شود و پیشانی به شوهرش بدهد. بیشتر اوقات ، او تحت فشار تعهدات و فداکاری های احساسی خرد می شود. طبیعتاً این اتفاق برای مردان نیز می افتد. این اساس اختلال عملکرد خانواده است ، هنگامی که شخصیت حداقل یکی از اعضای یک زوج فرسوده می شود و او فرصتی برای تجدید حیات خود ندارد. علائم یک خانواده ناکارآمد چیست؟

  1. یکی یا هر دو شریک ، اعتیاد شیمیایی یا رفتاری دارند.
  2. یکی یا هر دو شریک نسبت به دیگری احساس سرمایه گذاری بیشتری در رابطه می کنند. در واقع ، این عدم بازخورد مثبت کافی است.
  3. در حل هر مسئله ، تنش بین شرکا یا اصطکاک وجود دارد. هیچ راهی برای حل سازنده مشکل وجود ندارد. تصمیم به نفع یکی گرفته می شود ، یا اصلاً نیست.
  4. یک یا هر دو شریک در طول رابطه به طور مرتب آن احساساتی را تجربه می کنند که نمی خواهند تجربه کنند ، آنها را اشتباه می داند (عصبانیت ، شرمندگی ، تحقیر و غیره)
  5. یکی از شرکا از مزیت احساسی و قانونی (درون خانوادگی ، نه قانونی) برخوردار است و مرتباً از آن در مقابل دیگری استفاده می کند.
  6. یکی یا هر دو شریک در ازدواج خود احساس ناراحتی می کنند یا از رابطه ناامید می شوند.
  7. هیچ احساس امنیت و اطمینان در رابطه وجود ندارد.
  8. یکی از شرکا احساس حق نمی کند یا از بیان نظر یا خواسته های خود به طور مستقیم ممنوع است. او حق ندارد در مورد موقعیت خود در خانواده بحث کند ، چه برسد به نارضایتی.
  9. در خانواده خشونت وجود دارد ، چه از نظر احساسی و چه از نظر جسمی.

و به پرسش "نسبت منابع". خانواده ناکارآمد و به ویژه موقعیت خانواده "ناپایدار" مستلزم هزینه های احساسی باورنکردنی است. انرژی کجا می رود؟ و در اینجا در اینجا: - اگر بازخورد مثبتی وجود نداشته باشد یا کافی نباشد ، پس باید سرمایه گذاری بیشتری انجام دهید. این نه تنها به کار بیشتر یا بورشت بیشتر ، بلکه به مشارکت احساسی مربوط می شود. گاهی اوقات یکی از احزاب نیاز به توجه بیشتری دارد و آنچه امروز عادی بود فردا کافی نخواهد بود. - از اولین نکته نتیجه می گیرد که اکثر ارتباطات خانوادگی بی اثر می شود. برای دستیابی به یک نتیجه خاص ، به عنوان مثال ، یک توافق اولیه ، زمان زیادی طول می کشد. - نحوه برقراری ارتباط و دستیابی به اهداف در خانواده چگونه است؟ فقط دستکاری باقی می ماند. و نه تنها به این دلیل که به زنان اینگونه آموزش داده شد ، بلکه به این دلیل که در بسیاری از موارد در خانواده های ناکارآمد مردان با سایر روشهای ارتباطی هماهنگ نیستند. آنها نمی خواهند مسئولیت حل مشکلات را بر عهده بگیرند یا می ترسند که همسرشان به آنها دستور دهد. و بنابراین ، به نظر می رسد آنها از کار خارج شده اند. - بیشتر تعاملات بین شرکا در "فضای مجازی" انجام می شود. نه در اینترنت ، بلکه در قلمرو تخیل. استراتژی های پیچیده و چند مرحله ای وجود دارد که چگونه می توانم خواسته خود را از دیگری بدست آورم و چگونه این امر بر آینده روابط تأثیر می گذارد. - در چنین خانواده هایی ، زمان زیادی صرف انواع بازی های روانی ، رویارویی های طولانی ، پرخاشگری منفعلانه و رفتارهای نمایشی می شود. و سپس دوباره ترتیب دهید که یکی از شرکا این رابطه را ترک کند و … نیازی به صرف وقت و تلاش برای این کار ندارید. اینجاست که منابع آزاد می شوند. و علاوه بر این ، در مزرعه اگر منهای یک نفر در حال خدمت باشد ، تسکین بزرگی برای کسی است که خدمات را ارائه می دهد. و صادقانه بگویم ، برخی از مردان نیاز به توجه بیشتری نسبت به سه فرزند دارند. ازدواج ناکارآمد "از بیرون بهتر دیده نمی شود". بیشتر از داخل قابل مشاهده است. در ظاهر ، همه اعضای خانواده "لبخند می زنند و دست تکان می دهند". س questionال این است ، چه کسی باید چقدر برای لبخند زدن برای افراد خارجی تلاش کند. غالباً برای مرد یا زنی که در واقع منابع مالی خانواده را تأمین می کند ، آسان تر است که با نشان دادن اعداد و چیزهای خریداری شده ، سهم خود را نشان دهند. خانه داری خوب اغلب قابل مشاهده نیست. و می توانید ببینید وقتی او هدایت نمی شود.

زنان حیله گر و حیله گر ازدواج را ترک نمی کنند. شما نمی توانید آنها را از ازدواج بیرون کنید. پرداخت نفقه به همسر سابق او عمدتا حسن نیت یک مرد در فدراسیون روسیه است. بله ، تعداد کمی از مردم از این موضوع راضی هستند ، بسیاری از آنها به نفر سابق نفرین می کنند ، اما در کل ، مردان نمی توانند سالها پول پرداخت کنند اگر مایل به پرداخت یا پرداخت مبالغی نباشند که کودکان نتوانند یکبار میوه بخرند. چرا یک زن موذی ازدواج را ترک می کند ، به خصوص اگر شوهرش کار می کند ، درآمد زیادی دارد و برای همسر و فرزندان خود هزینه های زیادی می کند؟ بله ، البته ، همه صحبت ها در مورد حقوق زنان را می توان به شوونیسم زن تقلیل داد. بله ، شما همچنین می توانید موضوع ازدواج ناکارآمد را در آنجا بچسبانید.سپس هیچ چیزی برای صحبت در مورد حقوق مردان وجود ندارد ، زیرا این شوونیسم مردانه است.

نظر: /// او همان انسان نما با دو بازو و یک سر است و با همسرش متفاوت است ، من نمی دانم چه یک هزارم درصد DNA است. منابع باید از کجا تامین شود؟ زمان ؟ استحکام - قدرت؟ دانش؟ هیچ کس در زندگی او هزینه ای را برای رفتن به روانشناسان پرداخت نمی کند و علاقه ای به علایق و وضعیت روانی او ندارد. (من شوهر معمولی را انتخاب می کنم ، نه رشته های اصلی). ///

نه ، اما جدی ، تفاوت چیست؟ اگر منابع همسر تمام شد و او رفت ، مشکل چیست؟ اگر شخصی خود حق کسب درآمد خود را تأیید کند ، ادعا چیست؟ او هیچ منبع ، قدرت دانش ، زمان و غیره ندارد. همسر از کجا قدرت ، دانش ، زمان برای بچه ها ، بورشت و نظافت را می گیرد؟ شخصی تصور می کند که تربیت کودکان (یعنی تربیت ، بردن آنها به کلینیک ها ، تغذیه آنها ، انجام تکالیف با آنها و عدم آمدن ساعت 11 به خانه و نگاه کردن به یک کودک خوابیده) شغلی است که به زمان و فکری نیاز ندارد. منابع؟

"سرگرد" این کیست؟ مردی که به طور م energyثر انرژی ، زمان و دانش خود را در کار سرمایه گذاری می کند؟ آن ها مردی که حرفه موفقی دارد ، مطمئناً یک شاغل است. من به طور کلی هرگز نگفتم که تمام مسئولیت ها بر عهده مردان در فروپاشی ازدواج است. اما اغلب این شوهر است که تلاش زیادی برای این تجارت انجام می دهد. من زنان زیادی را می شناسم که پس از طلاق ، زندگی خود را به خوبی تامین می کنند و فرزندان خود را بزرگ می کنند و شوهرانشان به آنها یک سکه نمی دهند. بله ، این برای زنان دشوار است ، اما دشوارتر از زندگی با مردی نیست که به او اهمیتی نمی دهد. و همه اینها به این دلیل اتفاق می افتد که زن به وضعیت روانی علاقه دارد ، شوهر علاقه ای ندارد. در این مورد ما نتیجه توصیف شده را داریم. برای شوهرش جالب است که فاقد چه چیزی است ، حتی بدون روانشناسی ، همه چیز خوب خواهد بود. ازدواج ناکارآمد حکمی در مورد ازدواج نیست ؛ این شرطی است که قابل اصلاح است. اما یکی از همسران نمی تواند تمام کارها را برای دو نفر انجام دهد. اگر طرف مقابل از نظر ایجاد روابط موضع منفعلانه ای بگیرد ، هیچ چیز خوبی از آن به دست نمی آید.

توصیه شده: