2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
یکبار زنی به دیدن من آمد. بیایید او را مارینا (نام شخصیت های مقاله ساختگی است ، هرگونه تصادفی تصادفی است) صدا کنیم و گفت که او هشت سال ازدواج کرده است ، اما تا کنون او و همسرش نتوانسته اند یک زندگی صمیمی معمولی داشته باشند. مارینا حتی فکر می کرد هنوز باکره است.
با هر تلاشی برای برقراری رابطه جنسی با شوهرش ، ترس و درد در ناحیه ورودی واژن داشت ، پاهایش تنگ بود. یک همسر ملایم ، سازگار ، دلسوز و دوست داشتنی (بگذارید او را آندری بنامیم) با همسرش مانند یک کودک خراب رفتار می کرد ، خواسته ها و هوی و هوس های او را تقریباً بدون تردید برآورده می کرد. آندری آماده بود تا همسرش را برای همه چیز ببخشد و صبورانه منتظر ماند. من منتظر بودم تا او به نحوی این مشکل را حل کند. آندری قاطعانه از رفتن به پزشک خودداری کرد ، زیرا به طور ناخودآگاه مطمئن بود که او مسئول شکست ها است ، زیرا به عنوان یک مرد ضعیف بود. او از تبلیغات می ترسید و همانطور که به نظر می رسید ، تبلیغات بعدی شرم و تحقیر خویشاوندان و دوستان.
با این حال ، اقوام و به ویژه مادر شوهر ، مرتباً مارینا را با سوالاتی در مورد زمان سرانجام بچه دار شدن آزار می دادند. اخیراً ، تلاش برای خندیدن و سکوت در برابر مارینا دیگر کمکی نکرد. او مستأصل بود ، در آستانه یک فروپاشی عصبی. او اغلب گریه می کرد ، از خویشاوندان و آشنایان با سوالات بی درنگ آنها اجتناب می کرد. قلب مارینا از استرس مداوم شروع به درد کرد ، او از بی خوابی و افسردگی رنج می برد. اغلب تصور می شد که حتی مادر شوهر نیز یک اولتیماتوم ارائه می دهد: فرزند یا طلاق. علاوه بر عدم امکان باردار شدن ، مارینا دائماً احساس حقارت می کرد.
در اولین ملاقات ، او خواست با انجام عمل جراحی "تحت بیهوشی" ، او را از باکره بودن محروم کند ، زیرا شوهرش نمی تواند این کار را به روش معمول انجام دهد. به نظر می رسید که اگر بوزن برداشته شود ، همه چیز خوب خواهد بود. در طول درمان ، معلوم شد که این لازم نیست ، زیرا مارینا دیگر باکره نیست. معلوم شد که سالها پیش ، حتی قبل از ازدواج ، او دوستی داشت که شاید اولین مرد او شد. "شاید" ، زیرا در آن لحظه مهم مارینا آنقدر مست بود که هیچ چیز را به خاطر نمی آورد.
در طول معاینه ، هیچ بیماری یا نقصی در توسعه اندام های تناسلی در مارینا فاش نشد ، که این نیز برای او یک خبر خوشایند بود ، زیرا هیچ متخصص زنان تا کنون نتوانسته او را معاینه کند. هر تلاش برای معاینه با تشنج ، درد شدید و ترس شدید پایان می یافت.
شرح داده شده یک مورد نسبتاً معمولی از بیماری به نام واژینیسموس است. دقیق تر ، طبق طبقه بندی بین المللی فعلی بیماریها - واژینیسموس معدنی ، یعنی انقباض تشنجی عضلات واژن و کف لگن ، ناشی از ترس شدید از مقاربت. در نتیجه این انقباض ماهیچه ای ، نفوذ به داخل واژن غیرممکن می شود. علت واژینیسموس می تواند تأخیر در رشد جسمی ، روحی و جنسی ، نادیده گرفتن روابط جنسیتی ، ضربه جنسی در گذشته (به عنوان مثال ، تلاش برای تجاوز ، مانند مورد مارینا) ، عدم تمایل به رابطه جنسی به طور کلی یا با یک شریک خاص
در اغلب موارد ، واژینیسموس نتیجه جنسیت نابالغ زنی است که آگاهانه یا ناخودآگاه نمی خواهد روابط جنسی با این شریک به عنوان حامل برخی ویژگیهای جنسی و شخصی باشد. نگرش منفی زن یا حتی بیزاری از زندگی جنسی با شریک زندگی خود یا به طور کلی رابطه جنسی می تواند به دلیل نارضایتی مداوم از زندگی جنسی ، رد برخی ویژگی های جسمی ، روانی ، رفتاری شریک زندگی (بوی بدن ، بی نظمی ، بی ادبی ، بی توجهی ، ظلم و غیره) و غیره).
در درمان واژینیسموس هم پزشک و هم بیمار پشتکار و صبر لازم است.درک و از بین بردن علت ترس از رابطه جنسی ضروری است. برای این منظور از روان درمانی تحلیلی ، منطقی (توضیحی) ، آموزش اتوژنیک و مجموعه ای از تمرینات ویژه استفاده می شود. در عین حال ، می توانید از داروهای آرامبخش مختلف ، مسکن ها به شکل پماد و میکروکلستر استفاده کنید. به عنوان یک قاعده ، لازم است کار روان درمانی با همسر بیمار انجام شود.
درمان صحیح و به موقع تقریباً همیشه م effectiveثر است. در مورد مارینا و آندری هم همینطور بود. زندگی آنها بهبود یافته است ، آنها اخیراً صاحب فرزند شدند.
توصیه شده:
ازدواج مدنی ازدواج نیست! 7 تفاوت اساسی در استراتژی زندگی
محبوبیت به اصطلاح "ازدواج مدنی" هر ساله در حال افزایش است. صدای طرفداران زندگی مشترک بلندتر می شود. در عین حال ، تعداد کودکان دارای خط تیره در ستون "پدر" شناسنامه در حال افزایش است. بین زندگی مشترک (ازدواج مدنی) و ازدواج رسمی ثبت شده ، تفاوت اصلی در مهر بدنام در گذرنامه نیست ، که ظاهرا چیزی را حل نمی کند و هیچ چیزی را تضمین نمی کند ، بلکه استراتژی رفتار در رابطه است.
برعکس - نحوه رفتار در هنگام ازدواج و ازدواج نکردن
نه یک بار ، و دیروز دوباره به داستان مشتری در مورد اینکه چگونه ازدواجش به طرز نامعملی فروپاشیده بود ، گوش دادم ، و همه اینها به خاطر این بود که او خیلی تلاش کرد … قبل از تولد بچه ها ، او یک پرنده بسیار آزاد ، شخصیتی روشن و آرام بود. با توجه به مردان ، او طوری زندگی می کرد که انگار واقعاً به کسی احتیاج ندارد … و در ازدواج او بسیار می خواست مادر و همسر صد درصدی شود … او دو نفر پشت سر هم به دنیا آورد ، یک خانه دنج ، پای ، شوهرش مثل یک چراغ در پنجره بود و همه چیز در لیست بود.
چگونه می توان از قطع ازدواج ، ازدواج ، ازدواج جلوگیری کرد؟ ریشه ها و راه حل. روانشناسی شخصیت
اغلب این سوال برای جوانان (دختر و پسر) جالب است. آیا خانواده خواهم داشت؟ آیا من دقیقاً با دختری (مرد) که دوست دارم ملاقات می کنم؟ چنین تجربیاتی کاملاً طبیعی است! اما چگونه می توان شرایط ازدواج را رها کرد و دیگر به تنهایی احتمالی فکر نکرد؟ این موضوع بیشتر افراد را در سنین جوانی نگران می کند ، زیرا آنها تجربه کافی در روابط ندارند (در پس زمینه افزایش هورمونی ، آنها واقعاً می خواهند با جنس مخالف رابطه برقرار کنند ، اما با همه مشکلات روبرو نشدند.
سکته نکرده؟ چرا من اینقدر زود ازدواج کردم (ازدواج کردم)؟ دلایل اندیشه برای مردان و زنان در ازدواج
راه نرفتی بالا؟ چرا من زود ازدواج کردم (ازدواج کردم)؟ داستانهای واقعی (حروف): پیتر ، 30 ساله ، سن پترزبورگ. من پنج سال است ازدواج کرده ام. همسرم از من کاملاً راضی است ، من حتی روابط بسیار خوبی با والدینش دارم. من فکر می کنم مشکل من این است که در دو سال گذشته درآمد زیادی را شروع کرده ام.
چگونه مرد را نگه داریم؟ برای ازدواج باید یاد بگیرید که نمی خواهید ازدواج کنید
نگرش اجتماعی ، فرهنگی ، مذهبی: "مرد یک ارزش فوق العاده در زندگی یک زن است" سرنوشت تمام نسل زنان را فلج کرده است. من معتقدم که تنها زنی که از چنین اعتقادی فارغ است می تواند بدون ایجاد قربانی و تحقیر ، بدون دستکاری در مردی با گناه ، با مردی مشارکت سالم برقرار کند تا او را از دست ندهد ، تا او را حفظ نکند.