درباره حکمت زن یا اینکه چگونه مفاهیم گاهی جایگزین می شوند

فهرست مطالب:

تصویری: درباره حکمت زن یا اینکه چگونه مفاهیم گاهی جایگزین می شوند

تصویری: درباره حکمت زن یا اینکه چگونه مفاهیم گاهی جایگزین می شوند
تصویری: ВЕРНЁТСЯ ЛИ ОНА? | ЛЕДЯНАЯ КОРОЛЕВА | Гадание для Мужчин | Таро Расклад | Гадание Онлайн | 2024, آوریل
درباره حکمت زن یا اینکه چگونه مفاهیم گاهی جایگزین می شوند
درباره حکمت زن یا اینکه چگونه مفاهیم گاهی جایگزین می شوند
Anonim

درباره حکمت زنانه

یا اینکه چگونه مفاهیم گاهی جایگزین می شوند

اخیراً در پذیرایی من یکبار دیگر این جمله را از مشتری شنیدم: "تصمیم گرفتم به عنوان یک زن عاقلانه عمل کنم." در مطب روانشناس ، این کلمات اغلب شنیده می شود. و به طور کلی ، خرد زنان موضوعی نسبتاً محبوب است. این شبکه مملو از وبلاگ ها ، وب سایت ها ، مجموعه ای از قصه ها است ، جایی که زنان تشویق می شوند نه تنها باهوش ، بلکه عاقل باشند. مجلات براق برخی ترکیبات بسیار شوخ از زن ساده و زن خردمند ارائه می دهند. درست است ، با حروف بزرگ. به طور غیر ارادی سionsالاتی مطرح می شود: این چه نوع حکمت خاصی است - زن؟ رایج ترین مفهوم این مفهوم چیست؟ خرد زنان به نوعی با عقل متفاوت است و اگر چنین است ، دقیقاً چگونه؟

بیایید با مفهوم عقل ، بدون جنسیت شروع کنیم. از نظر علمی (اعم از روانشناسی و فلسفه) ، خرد یک ویژگی جداگانه شخصیتی نیست ، بلکه مجموعه ای از صفات و ویژگی ها است. این ترکیبی از دانش ، تجربه ، تلاش برای حقیقت ، فعالیت خلاق و هماهنگی است. سی جی یونگ کهن الگوی حکیم را شرح می دهد. حکیم یونگ تجسم آزادی اندیشه است ، او اشتیاق ما به دانش و درک عمیق چیزها را تجسم می کند و همچنین به ما در انتخاب درست ، به ویژه در شرایط دشوار کمک می کند. تصادفی نیست که کهن الگوی حکیم یونگ یک کهن الگوی مردانه است ، یعنی در اصطلاح یونگ ، به بخش فعال ، تعیین کننده و خلاق روان ما (در مردان و زنان) اشاره می کند.

مفهوم خودشکوفایی توسط A. G. Maslow اغلب با مفهوم خرد همراه است. به طور خلاصه ، شخصیت خودشکوف مازلو فردی است که دارای دانش عمیق و پذیرش واقعیت (خود ، سایر افراد ، جهان) ، دارای تفکر ، قضاوت و ارزیابی مستقل است. این شخصیت با روابط عمیق بین فردی ، رشد داخلی درونی و کار معنوی بر روی خود ، و همچنین استفاده سازنده از انرژی درونی و تمرکز بر حل وظایف مشخص می شود.

به راحتی می توان لحظات مشابهی را در توصیف های مختلف خرد ، مانند تجربه ، دانش ، استقلال و آزادی فکر و انتخاب ، درک عمیق جهان و مردم و همچنین یک اصل فعال و خلاق مشاهده کرد. در عین حال ، خرد به عنوان یک پدیده جهانی بدون اشاره به جنسیت خاصی تلقی می شود. هیچ حکمت "زن" جداگانه ای در ادبیات علمی یافت نمی شود.

اما در مجلات محبوب ، در اینترنت ، در گفتگوها و بحث های شخصی ، وضعیت کاملاً متفاوت است. مجلات و سایتها مقالاتی در مورد خرد زنان منتشر می کنند ، مادران و مادربزرگ ها "اسرار زن خردمند" خود را به دختران جوان منتقل می کنند ، زنان در سنین مختلف اقدامات خود و دیگران را از موقعیت "خرد زن" ارزیابی می کنند. در اینجا فقط چند نمونه معمولی از استفاده از عبارت "حکمت زن" ذکر شده است.

  • در قرار روانشناس ، یک مشتری میانسال می گوید که شوهرش به او خیانت می کند: "اما من تصمیم گرفتم که لازم است عقل زن را نشان دهم: فریاد نزنید ، قسم نزنید ، فقط منتظر بمانید. سپس می توانم خانواده ام را در کنار هم نگه دارم."
  • یکی از آشنایان سی ساله من ، مادرش توصیه های پافشاری درباره مشاجرات با شوهر عصبانی می کند: "خوب ، بگذار آنها فریاد بزنند و خود را نام ببرند ، شما یک زن هستید ، عاقل تر باشید ، سکوت کنید و بس."
  • در یکی از وبلاگ های محبوب در یک سایت کاملاً پیشرفته ، خرد زنان به عنوان سکوت ، صبر و اجتناب از "بی ادبی" ، اقدامات مستقیم ارائه شده است: "او را به این فکر راهنمایی کنید" ، "اجازه دهید او فکر کند که این ایده اوست" ، "انجام دهید این را نشان ندهید و خودتان آن را می دانید »و غیره.

بیایید به این مثالها از دیدگاه روانشناس نگاه کنیم و سعی کنیم بفهمیم چه انگیزه ای پشت هر یک از این جلوه های "حکمت زنانه" نهفته است و اگر در روشی مشابه عمل کنید ، به احتمال زیاد چه تحولاتی در وقایع رخ می دهد.

با اولین مشتری (کسی که توسط شوهرش فریب خورد و او عاقلانه منتظر ایستادن او بود) ، همه چیز ساده و غم انگیز است.شوهرش واقعاً او را ترک نکرد ، اما او قبلاً آشکارا به او خیانت می کند ، تعطیلات و تعطیلات خود را با معشوقه های خود می گذراند ، حتی با آنها به دیدار دوستان مشترک می رود و به همسرش می گوید که کار او خانه و فرزندان است. او همچنان به تحمل خود ادامه می دهد. و افسرده شد از نظر روانی چه اتفاقی افتاده است؟ حالا چندان مهم نیست که چرا او برای اولین بار به او خیانت کرده است ، واکنش این زن مهم است. او چیزی نگفت. و شوهر من از این موضوع بسیار خوشحال بود ، زیرا سکوت را می توان به دلخواه تفسیر کرد ، از جمله رضایت. و البته ، این زن نه با خرد ، بلکه با ترس هدایت شد. ترس از دست دادن این مرد ، یا ترس از تنها ماندن ، یا ترس از درگیری. اما در ترس حتی به سختی می توان به خود اعتراف کرد ، خرد بسیار ارزشمندتر به نظر می رسد.

دوست من (کسی که مادرم در پاسخ به گستاخی های شوهرش توصیه کرد سکوت کند) هنوز نتوانست موقعیت "عاقلانه" را تحمل کند ، اعلام کرد که دیگر اجازه تحقیر خود را نمی دهد و اولتیماتوم را در مقابل شوهرش قرار داد.: یا رفتارش را عوض کند ، یا برود. گفتن دقیق این که این داستان چگونه به پایان می رسد دشوار است ، اما یک چیز واضح است: این زن برخلاف داستان قبلی ، به دلیل احساس تحقیر مداوم افسرده نمی شود. و نصیحت مادرم برای عاقل بودن … صادق باشیم ، این هم به حکم حکمت نبوده است. فقط به دلایلی ، مادرم نمی خواست دخترش ازدواج کند. شاید مادر می ترسید که دخترش تنها بماند. یا این داماد خاص را گرامی بدارید. یا انگیزه دیگری داشت. در هر صورت ، خوشحالی چندانی نخواهد بود اگر دخترش تمام زندگی خود را زیر توهین های مداوم بگذراند و با فکر "خرد" خودش دلداری دهد.

در مورد توصیه های مجله ، در اینجا توصیف خرد زن توصیه ای در مورد سکوت و صبر نیست. این عمدتا فراخوانی برای دستکاری یک مرد به هر طریق ممکن است. بنابراین ، آنها می گویند ، عاقلانه تر خواهد بود. این موقعیت جدید نیست ، علاوه بر این ، در قرون طولانی مردسالاری ، خود را کاملاً توجیه می کرد: از این گذشته ، این درست است ، اگر شما هیچ حقی ندارید ، تغییر حقوق احمقانه است. خوب ، اگر وجود داشته باشد چه؟ اگر ما در قرن بیست و یکم زندگی می کنیم و حقوق زنان کمتر از مردان نیست؟ چرا زنان مدرن به مدل روابط قدیمی و دستکاری کننده نیاز دارند؟ باز هم از ترس ترس از اثبات خود ، ترس از روابط ، که ظاهراً در اعماق قلب آنها ، خود زنان به اندازه کافی قوی نمی دانند. یا به دلیل ترس از مسئولیت پذیری آشکارا در مورد چیزی (این ترس معمولاً برای افرادی با ویژگی های کودکانه است). البته هر زنی انتخاب خود را دارد. چقدر در خواسته هایش باز است؟ دفاع از پرونده شما چقدر سخت است؟ هیچ دستور العمل واحدی وجود ندارد. اما لازم به یادآوری است که روابط دستکاری یک نتیجه بسیار ناخوشایند دارد. این یک تجاوز فزاینده به دستکاری کننده است ، که اغلب ناخودآگاه است و بنابراین در اشکال مختلف غیر منتظره و ناخوشایند ظاهر می شود. علاوه بر این ، کسانی که ترجیح می دهند "از طریق شخص دیگری به موفقیت برسند" باید برای یک شگفتی ناخوشایند دیگر آماده شوند. عبارت "من همه کارها را خودم انجام دادم ، شما چه ربطی دارید؟" بسیار بیشتر از نان تست به احترام همسر "خردمند" به نظر می رسد ، که با پشتکار این توهم را در شوهر خود ایجاد کرد که او تنها کسی است که در اینجا بسیار باهوش و فوق العاده است.

یک نتیجه ناامید کننده خود را نشان می دهد: اغلب مفهوم "خرد زن" هنگامی آشکار می شود که نیاز به پوشاندن انگیزه های دیگر وجود داشته باشد - ترس ، عدم اطمینان ، ناتوانی در دفاع از خود ، عدم تمایل به مسئولیت پذیری و غیره.

جالب است که هم در مکالمات روزمره و هم در مجلات وبلاگ ، اغلب در کنار بحث درباره حکمت زنان ، یک قطعه از نقل قول های معروف دعا وجود دارد - در مورد پیدا کردن قدرت برای تحمل چیزی که قابل تغییر نیست. علاوه بر این ، مشخصه این است که قسمت اول این دعا ، همانطور که گفته شد ، فراموش شده است ، و با این حال در مورد یافتن قدرت تغییر آنچه قابل تغییر است ، است. و خرد لازم است تا متغیرها را از این واقعیت متمایز کنیم که ما کاملاً قادر به تغییر هستیم. و به هیچ وجه به منظور یافتن بهانه ای زیبا برای عدم فعالیت.

زنان اغلب از خرد کافی برای ارزیابی صحیح موقعیت و قدرت اجرای برنامه های خود و صبر در راه رسیدن به هدف ، در مواقع ضروری برخوردارند. به طور کلی ، به نظر من زنان عاقل چندان نادر نیستند. و ، احتمالاً ، در هر یک از ما ذره ای از حکیم وجود دارد که می تواند بهینه ترین راه را حتی در شرایط بسیار دشوار به ما بگوید. اما ما همیشه این قسمت از خود را نمی شنویم. و ما همیشه از قدرت درونی کافی برای روبرو شدن با حقیقت ، مشاهده وضعیت به همین شکل و تصمیم گیری برخوردار نیستیم. اما این یک داستان کاملاً متفاوت است ، داستانی درباره ترس ها ، شک و تردید در خود و درگیری های داخلی که مانع حکمت واقعی می شود.

آلا دمیتریوا ،

روانشناس ، روانکاو ،

دکترای روانشناسی

توصیه شده: