درباره اینکه چرا عزیزان غریبه می شوند

فهرست مطالب:

تصویری: درباره اینکه چرا عزیزان غریبه می شوند

تصویری: درباره اینکه چرا عزیزان غریبه می شوند
تصویری: طریقه صحیح بحث که منجر به دعوا و عذاب وجدان و ناراحتی نشود 2024, ممکن است
درباره اینکه چرا عزیزان غریبه می شوند
درباره اینکه چرا عزیزان غریبه می شوند
Anonim

یکی از برجسته ترین روان درمانگران خانواده در قرن بیستم - موری بوئن ، مانند بسیاری دیگر از روانشناسان خانواده (و نه تنها) ، معتقد بودند که زندگی شخص بستگی مستقیم به شرایطی دارد که در آن بزرگ شده است. به عبارت دیگر ، روابط والدین و فرزندان پایه و اساس کل زندگی بعدی یک فرد است …

در زندگی اینطور اتفاق می افتد که دیروز شخصی نزدیک ما ، امروز کاملاً دور و سرد می شود.

و ما همیشه نمی توانیم دلایل چنین چرخش های تندی را بفهمیم ، مخصوصاً اگر کاری نکرده باشیم که بتواند چنین واکنشی را برانگیزد.

به طور طبیعی ، هر فرد ویژگی های خاص خود را دارد ، اما هنگامی که یکی از آنها قصد دارد یکبار و برای همیشه روابط خود را قطع کند ، این باعث درد دیگران می شود. و مطمئناً بسیاری نمی فهمند چرا اینقدر ضروری است که کسی همه چیز را که به طریقی می تواند یادآور "اخراج شده" از زندگی اش باشد ، از میدان دید حذف کند. مشخص نیست که چرا باید زنجیره های تماس متصل به "تبعید شدگان" را قطع کرد. و درک این موضوع که قربانی افرادی که اظهارات آنها چنین چیزی را بیان می کند بسیار دشوار است: "به خاطر شما ، من از زندگی گذشته ام با هیچ کس ارتباط ندارم ، همه را از حافظه خود حذف کرده ام." احتمالاً تعداد کمی از مردم می خواهند در لیست "حذف شده از حافظه" قرار بگیرند. و با ورود به آن ، بسیاری شروع به جستجوی دلایل در خود می کنند و خود را به خاطر بدی سرزنش می کنند.

آشنایی با نظریه بوئن به شما این امکان را می دهد که به سوالات پاسخ دهید چرا اینگونه اتفاق می افتد برای مثال:

"کودک سعی می کند از راه دور - از نظر جغرافیایی و / یا روانی - با توهم" آزادی "از روابط خانوادگی ، از هم جدا شود. او سعی می کند" تکه ای بریده "شود. زندگی هنوز با آنها پر شده است ، و این طبیعی است که کودک آنها را در روابط نزدیک جدید بازتولید کند. بنابراین ، اضطراب می تواند با صمیمیت همراه باشد ، و سپس فرد زندگی خود را به گونه ای بسازد که از صمیمیت جلوگیری کند. بنابراین ، تجزیه عاطفی راه حلی برای این مشکل نیست ، اما نشانه ای از حضور آن

… شایع ترین علت فروپاشی عاطفی ناتوانی در برآوردن انتظارات دیگران است. این امر در مورد کودکانی اتفاق می افتد که با داشتن ایده های ایده آل در مورد والدین خود ، احساس گناه می کنند که پسر / دختر "شایسته ای" نیستند.

بنابراین ، وقتی با افرادی روبرو می شویم که با افزایش درگیری و افزایش سطح استرس "پل ها را می سوزانند" ، می توان فرض کرد که اکثر آنها به دلایلی نمی توانند به موقع از چهره های والدین خود جدا شوند. نمی تواند با والدین ارتباط برقرار کند و از طریق خود واقعی خود با آنها ارتباط برقرار کند.

اما اگر عمیق تر بروید ، می بینید که این الگوی رفتاری اغلب از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. اگر در موارد بالا خود یا شخصی از آشنایان خود را می شناسید ، سعی کنید به خاطر بسپارید ، شاید در این سیستم خانوادگی اقوامی وجود داشته باشند که به دلیل برخی درگیری (صریح یا پنهان) ارتباط خود را به طور کامل قطع کرده اند. یا توافق ناگفته ای وجود دارد که از شخص خاصی نام نبرید ، گویی او وجود ندارد یا حتی او را مرده تلقی کنید. این افراد همچنین می توانند اعضای خانواده ای باشند که در یک قلمرو زندگی می کنند ، اما هیچ چیز غیر از زندگی روزمره (آنطور که به نظر می رسد) به هم مرتبط نیستند. یا به طور سیستماتیک با هم دعوا می کنند ، اعضای خانواده برای مدت طولانی یکدیگر را نادیده می گیرند.

بوون معتقد بود "تلاش برای اینکه کسی باشید که واقعاً نیستید تا از تنش در روابط جلوگیری کنید منجر به جدایی عاطفی می شود." بنابراین ، برای روابط نزدیک بسیار مهم است که افراد خود را همانطور که هستند به دیگری نشان دهند. اما این مهم است که نه تنها خودتان باشید ، بلکه مهم این است که بتوانید دیگری را همانطور که هست بپذیرید ، بدون تلاش برای اصلاح و عدم امید به تغییر.

توصیه شده: