درگیری های بین فردی

فهرست مطالب:

تصویری: درگیری های بین فردی

تصویری: درگیری های بین فردی
تصویری: تنش مرزی ایران و طالبان؛ درگیری زودگذر یا آغاز بحران‌های ادامه‌دار؟۶۰دقیقه ۱۰ آذر 2024, ممکن است
درگیری های بین فردی
درگیری های بین فردی
Anonim

درگیری های بین فردی همه ما آن را داریم - این یک راز نیست. برخی از درگیری ها روزی توسط روانشناسی جایگزین شد و در زندگی کنونی به طور نامحسوس بر زندگی ما تأثیر می گذارد

درگیری های بین فردی پدیده های ناخودآگاه هستند ، آنها همیشه دوقطبی هستند. به عنوان مثال ، اگر شخص نیاز شدیدی به مستقل بودن دارد ، در نهایت دیگر ، ممکن است بخواهد از او مراقبت شود.

درگیری های بین فردی تمایلات درونی تکراری و آشتی ناپذیری هستند. این چیزی است که قابل مشاهده نیست ، روی سطح قرار نمی گیرد

سه ویژگی اصلی درگیری های درون فردی وجود دارد:

- آنها دائماً تکرار می شوند ،

- دوقطبی ،

- متوجه نمی شوند

جابجایی درگیری ها نیاز به انرژی زیادی دارد و می تواند منجر به علائمی شود که قبلاً به عنوان یک بیماری در نظر گرفته می شوند. و در صورت عود مجدد علائم ، منطقی است که سعی کنید بفهمید چه درگیری های داخلی شخصیتی در پشت این امر وجود دارد.

در OPD-2 *هفت درگیری درون فردی وجود دارد:

1. تضاد "فرد - وابستگی"

2. تضاد "تسلیم - کنترل"

3. تضاد "تمایل به مراقبت - امتناع از کمک"

4. تضاد عزت نفس

5. تعارض احساس گناه

6. درگیری ادیپی

7. تضاد هویت

بیایید نگاهی دقیق تر به هر درگیری بیندازیم.

1. تضاد "فرد - وابستگی"

موضوع اصلی این تعارض ، موضوع دلبستگی و روابط است. نکته اصلی در اینجا یا تلاش برای استقلال - فرد ، - یا ، - تلاش برای روابط نزدیک - وابستگی است.

افرادی که این تضاد برای آنها پیش می آید یا از زندگی مستقل خودداری می کنند ، یا نیازهای خود را برای صمیمیت سرکوب می کنند و به دیگران ثابت می کنند که مستقل هستند.

جنبه اصلی نزاع "فرد - وابستگی" ترس وجودی است - ترس از تنهایی و از دست دادن وابستگی. از سوی دیگر ، ترس از انحلال در افراد دیگر ، ترس از نزدیک شدن وجود دارد.

افکار و موقعیت های تجلی تعارض:

یک فرد می تواند بگوید: "من به شما به عنوان فردی نیاز دارم که به من اعتماد به نفس و آرامش می بخشد …". و جایی در اعماق یک فکر جرقه زد: "… خیلی به من نزدیک نشو".

یا: "جدا شدن برایم سخت است … همه کارها را می کنم تا جدا نشوم"

"من عاشق انجام کارهای خودم هستم …"

یک موقعیت را تصور کنید: اولین روز کودک در مدرسه (در مهد کودک …). مامان گریه می کند … "بدون من نمی توانی کنار بیایی … به من احتیاج داری …" پسر با این فکر به خانه می دوید: "من بدون تو نمی توانم کنار بیایم … چه کسی دیگر مرا آرام می کند…"

2. تعارض "تسلیم - کنترل"

در یک قطب درگیری - تمایل به تسلط بر دیگران ، در قطب دیگر - اطاعت کردن (و تسلیم شدن با خشم پنهان آمیخته است).

مهمترین تأثیر این درگیری احساس درماندگی و در عین حال خشم ، اطاعت منفعلانه و تمایل به تضاد و عدم تحمل است.

سوال اصلی درگیری: چه کسی بالاتر است ، چه کسی پایین است؟

در قطب فعال ، تجلی درگیری نیاز به کنترل همه چیز و همه افراد خواهد بود. با تجلی منازعه منفعل ، فرد به جای اینکه خودش باشد ، بیش از حد به دیگران متمایل است. تسلیم و خدمتگزار بودن.

یک مثال از درگیری می تواند گفتگو باشد:

- دلیل وضعیت شما چیست؟

- من نمی دانم. شما دکتر هستید اگر به من بگویید چه کار کنم ، انجام می دهم.

3. درگیری "تمایل به مراقبت - امتناع از کمک"

این درگیری با تمایل بیش از حد به امنیت مشخص می شود.

تأثیر اصلی درگیری - ناامیدی ، حالات افسردگی ، غم ، حسادت.

س mainال اصلی این است که چه کسی به چه کسی و چه مقدار می دهد؟ و چه چیزی دریافت می کنم؟

هنگامی که به نظر می رسد شخصی به دیگران می چسبد و از آنها سوء استفاده می کند ، می توانیم جلوه های درگیری را مشاهده کنیم ، یا - وقتی فردی می گوید که به چیزی احتیاج ندارد ، خود را کاملاً در اختیار دیگران می گذارد ، خود را خسته می کند.

یک فرد می تواند خیلی چیزها را به راحتی بدهد ، اما برای او دشوار است که به دیگران نشان دهد که خودش به کمک و حمایت نیاز دارد.

4. تضاد عزت نفس

من شبیه چه ام؟ آیا احساس می کنم وزن بیشتری نسبت به طرف مقابل دارم؟ یا اینکه نسبت به دیگران احساس حقارت می کنم؟

تعارض عزت نفس با حساسیت خاصی نسبت به انتقاد و کینه مشخص می شود.

در یک قطب درگیری ، یک فرد احساس بزرگ می کند ، در طرف دیگر - کوچک. برای یک شخص ، ارزیابی از بیرون قابل توجه است.

در تجلی فعال درگیری - انسان دائما بر اهمیت خود (ناف زمین) تأکید می کند. در حالت منفعل ، او بی اهمیتی خود را نشان می دهد ، خود را بی ارزش می کند که هنوز می داند و خیلی کم می داند.

5. تعارض احساس گناه

تأثیر اصلی گناه ، سرزنش است.

در یک قطب درگیری - تمایل به سرزنش ، خود را برای همه چیز سرزنش می کند. در طرف دیگر ، تمایل دائمی و بدون قید و شرط برای رد احساس گناه و تمایل به عدم مسئولیت در برابر هیچ چیزی وجود دارد.

هنگام برقراری ارتباط با شخصی ، ممکن است به نظر برسد که یا به خاطر چیزی مورد سرزنش قرار می گیریم ، یا مورد سرزنش قرار می گیریم.

به عنوان مثال ، مونولوگ های مشخصه این تضاد:

"حتی یک پزشک در بیمارستان شما زحمت معاینه من را نگرفت و درمان شما چیزی به من نداد …"

"تقصیر اوست …"

"تقصیر خودم است … (خاکستر روی سرم بپاشید)"

"وقتی دخترم گریه می کند ، احساس می کنم که من مقصر چیزی هستم."

6. درگیری ادیپی

در درگیری ادیپ ، رقابت آشکار می شود یا شخص دائما تسلیم می شود.

در قطب منفعل تجلی تعارض - اجتناب از روابط شهوانی ، فرد به دنبال روابطی است که در آن جایی برای رقابت وجود ندارد. "من جذاب نیستم ، جالب نیست …". موش خاکستری

در قطب فعال - رقابت ، رقابت ، نمایش جذابیت آنها. "من بهترینم"

برجسته باشید - برجسته نشوید.

عوارض اصلی تعارض ، حیا ، ترس یا بیش از حد جنسیت زدایی است. کمرویی ، کمرویی یا رقابت.

وقتی دو نفر ملاقات می کنند ، می توانید مکالمات را بشنوید - چه کسی کجا بود؟ کی میدونه چیه؟ چه کسی با گونداپاس صبحانه خورد؟ و غیره.

سه نفر همیشه درگیر درگیری ادیپ هستند. سومی ممکن است یک شخصیت تخیلی باشد.

"من همیشه دختر بابا بودم و حالا محبوب ترین پدر هستم …"

"من پسر مادرم بودم …" اینها عباراتی هستند که تضاد ادیپ را نشان می دهند.

7. تضاد هویت

در این درگیری ، شخص به وضوح مرزهای هویت خود را احساس می کند ، اما این هویت ممکن است با هویت های دیگر در تضاد باشد.

تأثیر اصلی هنوز در اینجا مشخص نشده است.

تضاد هویت درون فردی چگونه با تضاد هویت واقعی متفاوت است؟

به عنوان مثال ، فردی در خانواده ای فقیر به دنیا آمده و بزرگ شده است ، اما فارغ التحصیل از دانشگاه ، دارای شغل پردرآمد بوده یا با دختری از خانواده ای ثروتمند ازدواج کرده است. و سپس ، این شخص ممکن است حالت درونی احساس اعتماد به نفس در این محیط را نداشته باشد.

یا ، یک زن لباس زنانه ، جواهرات ، آرایش ، از خود مراقبت می کند ، اما ، او مشغول وزنه برداری است ، ماهیچه هایش رشد می کنند و سپس - ناهماهنگی داخلی.

نمونه ای از درگیری واقعی: زن ، پزشک ، 28 ساله. به او پیشنهاد می شود که رئیس بخش باشد. و ، در همان زمان ، به او پیشنهاد می شود که یک فرزند به دنیا بیاورد. این یک درگیری یک بار است که قابل حل است.

در تجلی فعال تعارض هویت ، می توانیم مشاهده کنیم که شخص به خود اطمینان ندارد و برای مثال سعی می کند این عدم قطعیت را از طریق ایده آل سازی نوعی جبران کند. یا نوعی را رها می کند. بر هویت آنها تأکید یا پنهان می کند.

در تجلی منفعل درگیری ، فرد درماندگی ، بلاتکلیفی ، سردرگمی خود را نشان می دهد.

به ندرت کسی فقط یک درگیری درون فردی نشان می دهد. معمولاً دو مورد از آنها وجود دارد

- آیا می توان تعارض درون فردی را در طول زندگی تغییر داد؟

- آره. در حین روان درمانی

(متن بر اساس مطالب سمینار OPD-2 در درام نمادین ، میزبانی شده توسط Bötz Gil (آلمان) نوشته شده است.

* OPD -2 - تشخیص روان پویایی عملیاتی شده

توصیه شده: