درگیری خارجی - درگیری داخلی

تصویری: درگیری خارجی - درگیری داخلی

تصویری: درگیری خارجی - درگیری داخلی
تصویری: یازده طالب مسلح در جریان درگیری با نیروهای امنیتی در ولایت فراه کشته شدند 2024, آوریل
درگیری خارجی - درگیری داخلی
درگیری خارجی - درگیری داخلی
Anonim

وقتی شروع به ایفای نقش هایی می کنیم که برای خودمان غیرمعمول است ، وانمود می کنیم راحت و خوب هستیم ، صحبت از روابط جعلی منطقی است. پشت نقاب فروتنی و فروتنی ترس از مواجهه با عدم شباهت یکدیگر پنهان شده است. ما با نگه داشتن شریک روی آن تمرکز می کنیم. تفاوتها تهدیدی برای احساسات تلقی می شوند

"ما خیلی متفاوت هستیم" - اغلب ، آنها دلیل جدایی را اینگونه توضیح می دهند.

و پس ماهیت عشق چیست؟ عاشق انعکاس خود شده اید؟ آیا مانند نرگس ، با تحسین او ناپدید شوید؟

ما متفاوت هستیم. آنقدر که گاهی حتی به این فکر می کنیم که چه چیزی می تواند ما را به هم نزدیک کند. چیزی نامرئی ، فقط برای دو نفر قابل درک است. ارتباط ما با تنوع بیشتر تجربه مشترکی که معماری احساسات از آن متبلور می شود ، قوی تر می شود. و به لطف تناقضاتی که به ما می آموزد که صبور و بخشنده باشیم.

مشکل سوء تفاهم حتی در این نیست که ما از به اشتراک گذاشتن نظر شخص دیگر خودداری کرده و خودمان یک خفگی را نگه داریم. مشکل این است که ما خودمان را نفی می کنیم و به خود ایده آل چسبیده ایم. ما با تصویری مخدوش از خود در تضاد هستیم. جنبه های تاریک ما وجود خود را انکار می کند و کل دید را مخدوش می کند. ناظر درونی ما به وضوح بر رعایت الگوهای والدین ، دستورات اجتماعی ، همه "باید" هایی که از کودکی تا به امروز می شنویم نظارت می کند. این وجدان ما است ، که همیشه نزدیک است ، اما از تجلیات واقعی ما و انرژی طبیعی زندگی دور است.

وجدان یک تنظیم کننده اجتماعی قوی است و البته در شرایط خاص زندگی مورد نیاز است. اما ، مانند هر مکانیزم خودکار ، دست و پا چلفتی عمل می کند و تمام اقدامات ما را با توجه به الگوی معروف ارزیابی می کند: خوب یا بد. علاوه بر این ، اگر خوب است ، پس برای ما خوب نیست ، اما از نظر اجتماعی مورد تأیید جامعه است. و بد چیزی نیست که برای ما بد است ، بلکه چیزی است که دیگران نمی توانند در ما تحمل کنند. اگر تمام تیم موافقت کنند که به نفع شرکت بومی شما کار کنند ، روز یکشنبه کار نکردن بد است و شما ناگهان تصمیم گرفتید با تیم مبارزه کنید.

بهترین کاری که می توانید در اینجا برای خود انجام دهید این است که با ناظر درونی به عنوان یک فرد خارجی رفتار کنید ، که می توان نظر او را گوش داد ، اما لزوماً از آن پیروی نمی کند.

برای نگاه کردن به داخل و برجسته کردن مسائل حل نشده شخصی توسعه ، برای بازیابی چمدان های ترس و گناه ، شجاعت و جسارت زیادی لازم است. حق فردیت را پس بگیرید.

اگر می ترسیم ، اما از ارائه ترس خود به دیگری امتناع می کنیم ، باید آن را پنهان کنیم. تحت پرخاشگری ، کینه ، تحریک. ما اعتراض می کنیم ، مطالبه می کنیم و سرزنش می کنیم. معنای واقعی رفتار ما از طرف شریک پنهان است ، در سطح فقط یک لایه محافظ وجود دارد. گویی با شکایت از درد قلب به پزشک مراجعه کردیم ، اما اعتراف نکردیم ، اما از سردرد شکایت کردیم. همه درمانهای تجویز شده بی اثر خواهند بود و پزشک یک شارلاتان خواهد شد ، زیرا او ما را درک نکرد ، حدس نمی زد ، کمکی نکرد. آیا او می تواند کمک کند؟

"چیزی در یک رابطه اشتباه است" اغلب به این معنی است که ما تصمیم گرفته ایم با چیزی کار کنیم که در محدوده کنترل شریک زندگی است. اگر در ازدواج به خواسته خود نرسیم ، این بدان معناست که صداقت کمی در رفتار ما نسبت به خودمان وجود دارد.

بیشتر اوقات ، دلیل سوء تفاهم این نیست که شریک زندگی بد است ، بلکه این است که درگیری داخلی شخص نیاز به راه حلی دارد. بنابراین ، در اینجا لازم نیست از شریک آزرده خاطر شوید ، بلکه باید با خود برخورد کنید.

این یک کار کثیف است. این امکان وجود ندارد که یک جهش کوانتومی را به جایی انجام دهیم که همه چیز در یک لحظه خوب است. برای دیدن نور ، باید از تاریکی عبور کنید. خسته کننده ، کند ، خسته کننده است. گاهی به نظر می رسد اگر این اصطبل های Augean را تمیز نکنیم بهتر است. برای تغییر و رقص با آنها ، سفرهای زیادی به سایه های شما نیاز دارد.

با عدم شناخت خود ، شکاف در شخصیت را تشدید می کنیم و جلوه های سایه را تهاجمی تر می کنیم.من با چنین افرادی ملاقات کرده ام: تجلیات ناگهانی ماهیت آنها به دلیل ناهماهنگی آنها با تصویر اجتماعی بیرونی به سادگی دچار حماقت شد.

چگونه جلوی تقلب خود را بگیریم؟

اولین ، علائم را از بیماری جدا کنید.

در صورت لزوم ، از آنچه اتفاق می افتد فاصله بگیرید ، بازنشسته شده و علت واکنش خود را بررسی کنید.

در صورت مشاجره ، باید از عکس العمل واکنشی خودداری کنید و از خود بپرسید که چرا آنچه شریک زندگی می گوید یا باعث ناراحتی من می شود. چه مسائل حل نشده شخصی در پشت پاسخ تکانشی من کمین کرده است؟ در این شرایط چگونه می توانم از خودم حمایت کنم بدون اینکه به شریک زندگی ام چسبیده باشم؟

واکنش ما به آنچه در حال رخ دادن است فقط یک علامت است که به خودی خود نه می تواند خوب باشد و نه بد. این به سادگی نشان می دهد که مشکلات حل نشده و نیازهای برآورده نشده در داخل وجود دارد. با خلاص شدن از شر یک علامت ، ما مشکل را حل نمی کنیم ، بلکه فقط آن را تشدید می کنیم.

دومین: خود را بشناسید

خود را دقیقاً بشناسید. شما به چه چیزی حق دارید؟ در مورد شما چه باید کرد؟ شما بدون ناظر درونی چه آدمی هستید؟

صادقانه بگویم ، هیچ برشی وجود ندارد. من چه دوست ، همکار ، شریک ، کودک و … هستم. کمال گرایی خود را مهار کنید و به خودتان اجازه دهید "به اندازه کافی خوب" باشید تا کامل. در مورد اینکه چه چیزی برای شما قابل قبول است و چه چیزی نیست ، دقیق باشید. علیرغم نظر ناظر درونی خود ، حاضرید چه چیزی را بدون قید و شرط در خود بپذیرید؟

این مهم است که در نظر بگیرید که شما باید هزینه چنین "گستاخی" را بپردازید. قیمت آن بالاست - به سرعت بزرگ می شوید و از جستجوی خود در چشم دیگران خودداری می کنید.

اگر اعتراف کنم که تنبل هستم ، دیگر هیچ اقدامی در این زمینه انجام نمی دهم. من آشکارا این را اعلام می کنم و وقتی از من به عنوان یک تنبل یاد می کنند ، دیگر توهین نمی کنم. من صادقانه انتظار بازخورد از شریکم را دارم ، زیرا می دانم که او حق دارد در مورد این کار تصمیم بگیرد. من آرامش خود را حفظ می کنم و می توانم بدون تفسیر شخصی ببینم واقعاً چه اتفاقی می افتد.

واکنش همسرتان را شخصی نگیرید. واکنش او همچنین به دلیل فضای درون روانی شخصی او و تجربه خودشناسی منوط است. با درنظر گرفتن واکنش او ، ما ایده خود را از طریق تمثیل شکل می دهیم. اگر آنچه گفته شد را شخصاً در نظر بگیریم ، پس ارزش آن را دارد که دریابیم چه نوع گناه شخصی در رابطه با این موضوع احساس می کنیم. در این مورد چه برنامه ای داریم؟

روابط مربوط به تشخیص هویت ماست.

اگر قبل از رابطه ما یک شخص کامل نبودیم ، شریک یکپارچگی را اضافه نخواهد کرد. بلکه نشان می دهد که ما مشکلات داخلی داریم.

تصمیم بگیرید که با آنچه شما غیرقابل قبول می دانید چه خواهید کرد. در صورت ظاهر شدن مجدد کیفیت ناخواسته ، دستورالعمل های روشنی تهیه کنید. با یک ناظر داخلی مذاکره کنید و او را به دستیار خود تبدیل کنید ، نه منتقد سرسخت.

سوم، یاد بگیرید که خود را نگه دارید

این بدان معناست که می توانید خود را آرام کنید ، از خود مراقبت کنید و در روابط خود با مردم فاصله ایمن تعیین کنید. این حفظ هویت با ترس و شرم آنهاست ، و آشکارا در مقابل ضربات دیگران در جهت آنها ، در جهت خواسته ها و ارزشهایشان مقاومت می کند. تشخیص اشتباه ، نقص ، آسیب پذیری خود.

نگه داشتن خود ، توانایی مقاومت در برابر طرد شدن است. خواسته های ما احساسات ما به علاوه مقاصد ما هستند ، و از آنچه شریک به ما پاسخ می دهد ، نباید تغییر کند. ابتدا خودتان را انتخاب کنید ، زیرا در این مورد ما بر خود تمرکز می کنیم و نه بر روی آنچه شریک انجام می دهد. هر کاری که او انجام می دهد و مهم نیست که چگونه واکنش نشان می دهد ، با نگه داشتن خود ، ما وابستگی خود را به دیگری کاهش می دهیم. این تمایز شخصی و موقعیت خود است.

به دنبال راه حل های جدید برای مشکلات به وجود آمده باشید. ماهیت توسعه و رشد روابط نه در تمیز کردن دقیق آنها از احساسات منفی ، بلکه در افزایش ظرفیت آنها ، در توانایی تغییر تجربیات پیچیده و ایجاد تفاوت های متقابل است.

به خودتان گوش دهید.سوء تفاهم هایی که بوجود آمده اند را نه به عنوان مشکل شریک زندگی ، بلکه به عنوان یک نقطه خالی از روان خود که نیاز به توضیح دارد ، در نظر بگیرید.

واکنش شما نتیجه نگرش درونی شماست.

صمیمیت در رابطه به معنای افشای کامل خود ، بدون تحریف ، با توانایی ابراز احساسات است.

تقلبی ارزان است ، فردیت قیمت ندارد.

"خودت باش - همه نقش های دیگر قبلاً بازی شده اند."

O. Wald

توصیه شده: