2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
یک مرد خردمند گفت: "شما نمی توانید دوبار وارد یک رودخانه شوید. اما می توانید سه بار روی یک چنگک قدم بگذارید."
می توان. و این "چروک ها" به ویژه در مواردی که معمولاً گفته می شود: "عشق ناراضی …" به وضوح قابل مشاهده است.
- پرتاب شدم …..- اشک ، اسپاسم در گلو. صورت با دست پوشانده شده است - درد و شرم.
پرتاب شد … پرتاب شد …
- بیایید لحظه ای از وضعیت کناره گیری کنیم. بیایید بشنویم که چگونه شخصی در مورد یک رویداد صحبت می کند.
- پرتاب شده - فعل در صدای منفعل استفاده می شود. گوینده کسی نیست که عمل را انجام می دهد.
- فعل به صورت جمع است. در نتیجه ، جمله "من پرتاب شدم …" یک جمله مبهم شخصی است ، جایی که اشاره به شخصیت ها حذف می شود. کی انصراف داد؟ شما می توانید هر کلمه ای را جایگزین کنید ، حتی "بیگانگان".
البته او (یا او) تسلیم شد. عزیز.
اما توجه داشته باشید: ساختار عبارت اطلاعاتی در این مورد ارائه می دهد:
جمع - جدایی دردناک اولین بار نیست. فرد قبلاً تجربه ترک (آسیب زا) را دارد ،
استفاده از صدای منفعل - موقعیت منفعل ، حالت نفسانی کودک. حالت درونی درماندگی و ناتوانی را منعکس می کند
به عنوان یک قاعده ، این یک لغزش زبان نیست ، یک تصادف نیست. این کلید است.
سیگنال این است که کار یک روانشناس باید به دو مرحله تقسیم شود - تثبیت در حال حاضر است. فوری است. این اجازه نمی دهد - آنجا ، به فراموشی افسرده ، پشت پرده خاکستری … از جایی که بیرون آمدن از آن بسیار دشوار است. این چیزی است که مشتریان من "آدرنالین در قلب" می نامند.
اما مرحله دوم یک مرحله سخت و دردناک از کار روی کل سناریوی زندگی است.
پس از همه ، "پرتاب شده …" تصادفی نیست که گفته می شود - "پرتاب شده …" چه کسی؟
لیست بلند … چه لیست بلندی پشت این پنهان است - "پرتاب شده".
مادر. پدر دوستان. برادران کسانی که زمانی به آنها اعتقاد داشتید و خیلی ساده لوحانه فکر کردم همه چیز در گذشته است … فراموش شده است. گذشت. مریض شدم - چیزی قدیمی.
بله ، مشکل همین است. یک فکر موذیانه به طور محکم در شما جا خوش کرده است:
این فکر - اعتقاد - حتی در یک کودک و در سنین نسبتاً اولیه ظاهر می شود. در واقع ، این یکی از راههای سازگاری و بقا است: پذیرش ایده "بدی" برای کودک آسان تر از این است که تصور کند با آنها ناعادلانه رفتار می شود یا اینکه حوادث به هیچ وجه به او بستگی ندارد.
بنابراین ، کودکان اغلب طلاق والدین را مقصر می دانند.
"من نتوانستم آنها را آشتی دهم. اگر خوب بودم ، پدر ما را ترک نمی کرد …"
و سپس - احساس - "پرتاب شده". و ناتوانی. ناتوانی ضرب در عشق.
این احساس در بزرگسالی منتقل می شود. علاوه بر این اعتقاد راسخ که عشق را می توان به دست آورد ، می توان "خوب شد" - و سپس … آن وقت همه چیز خوب خواهد بود.
اولین آزمایش … دومین … سومین …
پرتاب شده … پرتاب شده … پرتاب شده ….
ما کار را درست با این عبارت شروع می کنیم: "من رها شده بودم."
پس از حدود دو هفته ، صدا متفاوت است: "ما جدا شدیم." چنین قدم کوچکی تقریبا نامرئی. اما پشت آن چیست؟ انتخاب. مسئوليت. عمل
و - اغلب - راه حل شرایطی که سالها معطل مانده است:
- بعد از طلاق ، شوهرم در آپارتمان ما زندگی می کند ، من برای او غذا می پزم ، و او هفته ای سه بار به معشوقه اش می رود …
- او می گوید که به خانواده اش برمی گردد و من امیدوارم ، اما اکنون او نمی تواند برگردد ، زیرا دیگری واقعاً به کمک او نیاز دارد - حتی تهدید به خودکشی می کند.
- او رفت ، او گفت ، شما باید فکر کنید ، احساسات خود را بررسی کنید. هفته ای دوبار می نویسد. گاهی اوقات ملاقات می کنیم … و به محض اینکه من سرد می شوم - او همان جا است..
چرا باید همه اینها را تحمل کرد؟ برای اینکه با احساس غیرقابل تحمل تماس نگیرید: "من پرتاب شدم …" و آنها تحمل می کنند. آنها سالها تحمل می کنند.
هیچ امیدی باقی نگذارد که بالاخره او قدردانی خواهد کرد. خواهند فهمید. آنها درخواست بخشش خواهند کرد …
این اولین توهم است که از آن جدا می شویم.
توصیه شده:
فقط منو رها نکن! ترس از دست دادن شریک زندگی ، ترس از رها شدن. آسیب رها کردن
برخلاف ترس از طرد شدن ، که بر اساس احساس شرمندگی برای نیازهای احساس شده و ویژگی های شخصی است ، ترس از رها شدن بسیار عمیق تر از وحشت ناشی از فراموشی ، عدم است. چگونه بفهمیم فردی این ترس را دارد؟ دلایل وقوع آن چیست؟ باید باهاش چکار کنم؟ به طور کلی ، ریشه های این بیماری را باید در اوایل کودکی ، در سن حداکثر یک سالگی جستجو کرد.
تأیید - دوست داشتنی
در مورد جذابیت برای مردان ، به یک نتیجه نسبتاً غیر منتظره رسیدم. که مطمئناً برای برخی توهین آمیز و حتی بدبینانه به نظر می رسد. نتیجه گیری این است که در ازدواج (برای قدرت ، رفاه و خوشبختی او) مهمتر این است که مرد یک زن را بیشتر از او دوست داشته باشد.
"من می خواهم معشوق رها شده را برگردانم." پشت این چیست؟
هنگامی که رابطه از طریق یک وقفه غیرمنتظره در ارتباط یکی از طرفین به پایان می رسد - یکی از شرکا ، همانطور که می گویند ، طرف دیگر را "پرت می کند" - "رها شده" ممکن است تمایل داشته باشد شریکی را که رابطه را قطع کرده است بازگرداند.
توسعه زودهنگام کودکان: توسط دست های دیگر یا قلب والدین دوست داشتنی؟
والدین مدرن که تحت برنامه های خودشیفته قرار گرفته اند ، با ایده رشد زودهنگام کودکان روبرو شده اند. تقریباً از ماه های اول زندگی ، والدین کودک را با حروف آشنا می کنند و از دو سالگی شروع به آموزش خواندن و شمارش می کنند. تحصیل یک زبان خارجی نیز به سه سال اضافه می شود.
پایان رابطه: رها شده و رها شده
روابط ، به استثنای کمیاب ، شروع و پایان می یابد. دلایل زیادی برای این امر وجود دارد. در برخی موارد ، آنها خسته شده اند و شرکت کنندگان دیگر چیز مهمی دریافت نمی کنند. یا آنها به گونه ای ساخته شده اند که فرد بیش از دریافت خود می دهد ، به تدریج تخلیه می شود و می خواهد جلوی آن را بگیرد.