ساختار شيزوئيدي شخصيت

تصویری: ساختار شيزوئيدي شخصيت

تصویری: ساختار شيزوئيدي شخصيت
تصویری: اختلال شخصیت اسکیزوتایپال -STPD 2024, آوریل
ساختار شيزوئيدي شخصيت
ساختار شيزوئيدي شخصيت
Anonim

هری گانتریپ الگوی اسکیزوئید را به عنوان "برنامه ورود و خروج" توصیف می کند: یک فرد در یک رابطه حضور دارد ، سپس ناگهان از بین می رود.

"معضل مزمن فرد اسکیزوئید ، که نمی تواند نه در ارتباط با شخص دیگری باشد و نه در خارج از چنین رابطه ای ، بدون خطر از دست دادن شیء یا خود به طریقی ، به دلیل این واقعیت است که او هنوز از شر نوع خاصی از وابستگی به اشیاء عشق ، که از ویژگی های دوران نوزادی است ، خلاص نشده است. این دو جنبه متمایز اما آشکارا به هم مرتبط است: شناسایی و تمایل به ترکیب. شناسایی منفعل است ، ادغام فعال است. شناسایی با ترس از بلعیدن توسط شخص دیگر ، ترکیب - با میل به بلعیدن خود شیء همراه است. شناسایی مستلزم عقب نشینی در رحم مادر است و تکانه های مربوط به دوران پس از زایمان - نوزاد مکیدن سینه "(1 ، ص 16)

افرادی که دارای ساختار شخصیتی اسکیزوئید هستند نگران خطرات مصرف ، به دام افتادن ، کنترل ، به دام انداختن و ضربه خوردن هستند - خطری که آنها را با روابط بین فردی مرتبط می سازد. آنها می توانند قاطعانه رفتار کنند یا رفتار اجتماعی قابل قبولی داشته باشند ، در حالی که توجه بیشتری به دنیای درونی خود دارند ، و نه به دنیای افراد زنده در اطرافشان. هنگام تماس با افرادی که دارای ساختار شخصیتی اسکیزوئید هستند ، تصور می شود که آنها کاملاً "در بدن" نیستند. محققان هنگام توصیف ساختار اسکیزوئید شخصیت ، معمولاً از عباراتی مانند "خارج از بدن" یا "همه در اینجا نیست" استفاده می کنند. وقتی با صاحب ساختار اسکیزوئید شخصیت تماس می گیریم ، جدایی یا خروج او را احساس می کنیم. این تصور با چشمان خالی ، صورت ماسک مانند ، بدن سفت و عدم خودانگیختگی تقویت می شود. یک فرد اسکیزوئید در سطح هوشیاری محیط را درک می کند ، اما در سطح احساسی و بدنی با موقعیت تماس نمی گیرد.

گانتریپ خاطرنشان می کند که زندگی چنین افرادی در تغییر محل زندگی ، لباس ، کار ، سرگرمی ها ، دوستان ، مشاغل و ازدواج می گذرد ، اما آنها قادر به ایجاد روابط پایدار نیستند ، همیشه به عشق نیاز دارند و در عین حال از ترس از روابط می ترسند. اوراق قرضه. همین تضاد تمایل زوج های نامزد یا متاهل را برای تصور یا احساس محبت نسبت به شخص دیگری توضیح می دهد ، گویی آنها می خواهند در احساسات خود دست کم آزاد باشند ، حداقل در خیال پردازی ها: "من عشق می خواهم ، اما نباید تحت تسلط باشم."..

گونتریپ توضیح داد ویژگی های شخصیت اسکیزوئید به طور کامل:

(1) درون گرایی اسکیزوئید به لحاظ احساسی از دنیای واقعیت خارجی جدا شده است. تمام خواسته های لیبیدینی او به سمت اشیاء درونی هدایت می شود و او زندگی درونی شدیدی را تجربه می کند و غالباً غنای شگفت انگیز فانتزی را به نمایش می گذارد. اگرچه در بیشتر موارد این زندگی متنوع تخیل برای همه پنهان است ، اغلب حتی برای خود اسکیزوئید. نفس او شکافته شده است. با این حال ، سدی بین خودآگاه و ناخودآگاه می تواند بسیار نازک باشد و دنیای اشیاء و اتصالات داخلی می تواند به راحتی به آگاهی نفوذ کرده و در آنجا تسلط یابد. حتی عمیق تر از این سطح "اشیاء داخلی" ، حالت اولیه "بازگشت به رحم" نهفته است.

(2) خروج بیگانه از جهان خارج ، نقطه مقابل درون گرایی است.

(3) خودشیفتگی مشخصه است زیرا اسکیزوئید عمدتا زندگی درونی را هدایت می کند. همه اشیاء عاشقانه او در درون او قرار دارند و علاوه بر این ، او تا حد زیادی با آنها همذات پنداری می کند ، به طوری که به نظر می رسد دلبستگی های لیبیدینال او به خودش مربوط می شود. اینها منجر به چهارمین ویژگی اسکیزوئید می شوند.

(4) خودکفایی خودکفایی درون گرا و خودشیفته ، که در آن تمام ارتباطات عاطفی در جهان درونی انجام می شود ، از اضطرابی که در روابط با افراد واقعی شعله ور می شود ، نجات می دهد.خودکفایی یا تلاش برای انجام بدون ارتباطات خارجی در این مورد آشکار است. زن جوان در مورد تمایل به بچه دار شدن بسیار صحبت کرد و سپس خواب دید که فرزند خود را دارد که توسط مادرش داده شده است. اما از آنجا که او اغلب خود را با کودکان می شناسد ، این رویا نشان داد که او ، در کودکی ، درون مادر است. او می خواست وضعیت خودکفایی را که در آن مادر و کودک بود ، بازگرداند. او گفت: "بله ، من همیشه در کودکی به این موضوع فکر می کردم. به من احساس امنیت می داد. همه چیز اینجا تحت کنترل من بود ، هیچ ابهامی وجود نداشت. " با گرفتن چنین موقعیتی ، او می تواند بدون همسرش کار کند و کاملاً خودکفا باشد.

(5) احساس برتری به طور طبیعی ناشی از خودکفایی است. یک فرد نیازی به افراد دیگر احساس نمی کند ، می تواند بدون آنها انجام دهد. این وابستگی ریشه دار به مردم را بیش از حد جبران می کند ، که منجر به احساس حقارت ، کوچک بودن و ضعف می شود. اما این اغلب با احساس "دیگری" ، جدایی از افراد دیگر همراه است.

(6) از دست دادن تأثیر در شرایط خارجی بخشی اجتناب ناپذیر از کل تصویر است. مردی زیر پنجاه سال می گوید: "بودن با مادرم برایم سخت است. باید بیشتر حواسم بهش بود من هیچ وقت به حرف هایش توجه نمی کنم. من به هیچکس احساس محبت شدید نمی کنم. من با همه کسانی که نزدیک من هستند و برای من عزیز هستند سرد هستم. وقتی من و همسرم رابطه جنسی داریم ، معمولاً می پرسد: "آیا مرا دوست داری؟" من به او پاسخ می دهم: "البته ، من تو را دوست دارم ، اما رابطه جنسی عشق نیست ، بلکه فقط یک تجربه است." هرگز نمی توانستم بفهمم که چرا او را ناراحت می کند. " احساسات حتی از حوزه جنسی او حذف شد ، که یکی از بیماران آن را "یک انگیزه بیولوژیکی تپنده که به نظر می رسد ارتباط چندانی با خود من ندارد" نامید. در نتیجه این "بی حسی" ، افراد اسکیزوئید می توانند بدبین ، بی روح و بی رحم باشند ، در حالی که نمی دانند چگونه دیگران را آزرده خاطر می کنند.

(7) تنهایی نتیجه اجتناب ناپذیر درون گرایی اسکیزوئید و پایان روابط خارجی است. این خود را در میل شدید به دوستی و عشق نشان می دهد ، که مکرراً ظاهر می شود. تنهایی در میان جمعیت تجربه اسکیزوئیدی است که از رابطه عاطفی جدا شده است.

(8) شخصی سازی ، از دست دادن حس هویت و فردیت ، از دست دادن خود بدون شک خطرات جدی ایجاد می کند. غیرفعال سازی جهان خارج نیز در اینجا دخیل است. به عنوان مثال ، یکی از بیماران ادعا می کند که بزرگترین ترس او تا کنون با تجربه ای همراه بوده است که او معتقد بود از دو سالگی وجود دارد: "برای مدتی ، من تصور خود را به عنوان یک موجود جداگانه از دست دادم. می ترسیدم به چیزی نگاه کنم ؛ از دست زدن به چیزی می ترسیدم ، انگار که لمس را برطرف نمی کردم. باورم نمی شد که من کاری انجام می دهم ، مگر اینکه به صورت مکانیکی انجام شود. من همه چیز را در اطرافم به شکل غیرواقعی درک کردم. همه چیز در اطراف من بسیار خطرناک به نظر می رسید. در حالی که این حالت ادامه داشت ، من وحشت کردم. در تمام عمرم بعد از این تجربه ، هر از گاهی با خودم می گفتم: "من خودم هستم".

(9) پسروی این با این واقعیت مرتبط است که اسکیزوئید احساس می کند که توسط دنیای خارج سرکوب شده است و در درون خود با آن مبارزه می کند و سعی می کند به امنیت رحم "عقب نشینی" کند (1 ، ص 23).

افراد اسکیزوئید ممکن است مشتاق رابطه شدید باشند و در مورد صمیمیت عاطفی و جنسی با شخص دیگری خیال پردازی کنند. و در حالی که به نظر می رسد چنین افرادی از زندگی انفرادی خود بسیار راضی هستند ، اما اغلب می توانند یک اشتیاق واقعی برای صمیمیت نهفته در پشت ارتباطات محافظتی خود داشته باشند.

گونتریپ. G. پدیده های اسکیزوئید

Lowen A. خیانت به بدن

McWilliams N. تشخیص روانکاوی

توصیه شده: