شوهر سابق و تیغ تیغ. درمان جسمی برای تروما

فهرست مطالب:

تصویری: شوهر سابق و تیغ تیغ. درمان جسمی برای تروما

تصویری: شوهر سابق و تیغ تیغ. درمان جسمی برای تروما
تصویری: روش بزرگ کردن آلت تناسلی کشف شد 2024, ممکن است
شوهر سابق و تیغ تیغ. درمان جسمی برای تروما
شوهر سابق و تیغ تیغ. درمان جسمی برای تروما
Anonim

طلاق ، از دست دادن جدایی یک کلمه کوتاه که یک ضرر را پنهان می کند.

از دست دادن روابط معنادار. اتفاق می افتد که عواقب از دست دادن ممکن است به این شکل باشد:

او او را دوست داشت ، ازدواج کرد ، شاد و خوشحال بود ، به ویژه در ماه های اول ، تا اینکه برای اولین بار دست خود را به طرف او بلند کرد … و سپس دوباره ، دوباره و دوباره. و از همه وحشتناک تر و خشمگین تر. برای مدت طولانی او به آنچه اتفاق افتاده اعتقاد نداشت … او بهانه ها ، توضیحات را پیدا کرد - تا زمانی که متوجه شد - زمان نجات خود بود. هنوز زنده. خروج ، طلاق

و او خوش شانس بود که با مردی ملاقات کرد و دوباره ازدواج کرد و دختری به دنیا آورد … اما..

کمر به طرز غیرقابل تحملی درد می کند. اما سردردهای طاقت فرسا ، ناتوان کننده ، افکار خودکشی … و اشک … اشک … اشک … دیگر نمی توانم اینطور زندگی کنم! ضرر فقط مربوط به بزرگسالان نیست. به همین ترتیب ، کودکان می توانند از والدین خود جدا شوند. و درد مانند یک خاطره است - درد قفسه سینه ، کمردرد ، می تواند شما را به یاد یک فقدان برای یک عمر بیاندازد

این حافظه بدن است. بازتاب جسمانی آسیب ناشی از از دست دادن روابط معنادار و حافظه سوء استفاده.

به عنوان یک قاعده ، آنها در حالت افسردگی به درمان می آیند ، هنگامی که نیاز به مشاوره اولیه با روانپزشک است و تنها در آن صورت - روان درمانی.

بنابراین ، تروما درمانی جسمی. (من همکارانم را به آثار پ. لوین ارجاع می دهم).

در این رویکرد ، یک رویداد آسیب زا به عنوان یک رویداد وقفه در نظر گرفته می شود ، یک واکنش دفاعی طبیعی ناقص - پرواز ، نبرد یا سوزش. بازگرداندن این واکنشهای طبیعی بدن شامل درمان است.

مرحله اول - شاید مهمترین آن ایجاد فضای اعتماد و ایمنی ، همکاری با بیمار باشد. بله ، هر درمانی باید اینگونه باشد ، اما به یاد داشته باشید که احساس امنیت مخصوصاً برای کسانی که تجربه خشونت یا ضربه روحی داشته اند بسیار مهم است ، زیرا قربانیان قبلاً سابقه ناتوانی در محافظت از خود را دارند. برخورد با ضربه و آثار آن با استفاده از اجبار صورت نمی گیرد! بیمار حق دارد در هر زمان درمان را قطع کند.

فاز دوم - جستجوی منابع قهرمان افسانه قبل از رفتن به نبرد ، برای خود یک سلاح یا کمک می گیرد. و در مورد ما همه چیز دقیقاً یکسان است. منابع خارجی - حمایت از خانواده و دوستان ، سرگرمی. داخلی - افکار ، تصاویر ، خاطرات ، احساسات. بیایید اینجا متوقف شویم. ما باید آن احساسات بدنی را که حمایت و تقویت می کند - احساسات دلپذیر گرما یا خنکی ، ارتعاش ، سوزن سوزن شدن ، احساس جریان انرژی با حافظه ای دلپذیر را بیابیم.

ما منابع را توسعه می دهیم ، یاد می گیریم که آنها را مانند سیوکا-بورکا بنامیم: "مثل برگی جلوی چمن جلوی من بایست!" این منابعی است که به شما امکان می دهد با ضربه کار کنید و تعادل درونی خود را حفظ کنید.

مرحله سوم - ایجاد مرزهای تجربه آسیب زا. ضربه بی پایان نیست - مجموعه خاصی از واکنش های بدنی دارد. وظیفه ما یادگیری آگاهی از آنها ، پیگیری آنها و نامگذاری آنها است. اینها معمولاً علائم جسمانی مانند انقباض ، اسپاسم ، لرزش ، تپش قلب ، سرگیجه و غیره هستند.

بنابراین ، دو "قیف" ایجاد می شود - "قیف ضربه" و "قیف درمان".

در واقع ، درمان به لطف "گفتگو" بین دو قیف صورت می گیرد - هنگامی که احساسات جسمانی از حالت منبع به حالت ضربه و بالعکس تغییر می کند. به آرامی ، گام به گام ، به طور مداوم با هر یک از علائم کار کنید.

حالا برگردیم به همان ابتدا:

در پذیرایی ، یک زن 32 ساله که از طلاق سخت جان سالم به در برد-شوهر سابقش به او حسادت کرد ، او را کتک زد ، او را تهدید به مرگ کرد. او به معنای واقعی کلمه موفق شد از خانه فرار کند ، به والدین خود پناهنده شود و درخواست طلاق کند. چند سال گذشت ، او دوباره ازدواج کرد ، یک فرزند به دنیا آورد. اما ناگهان گذشته "پوشیده" شد - یک خاطره دشوار ، اشک ، ترس ، یک احساس که زندگی معنایی ندارد

در حالت افسردگی ، پزشک معالج روان درمانی را توصیه کرد.

قسمت آسیب زا به وضوح مشخص شده است - حتی حافظه و داستان آن باعث اشک ، احساس توده در گلو و حالت تهوع می شود.

کار با چنین مجموعه ای از علائم مستلزم قدرت است - منابعی که ما در همان محلی که آسیب در آن واقع شده است به دنبال آن هستیم - این منابع بدن است.

احساس آرامش ناشی از گرمای ناحیه شانه ها و ساعد است. این احساس برای بیمار با خاطرات دوران کودکی و نوجوانی و در آغوش گرفتن والدینش همراه بود:

- شانه ها گرم می شوند ، این احساس وجود دارد که از من محافظت می کنند ، آزرده نخواهند شد ، مرا آرام خواهند کرد … مانند دوران کودکی … گویی مرا در آغوش می گیرند … بلافاصله به یاد والدینم می افتم ، دختر ، شوهر وقتی دستم را روی ساعدم می گذارم احساس آرامش و گرما می کنم …

بیمار کمی تکان می خورد ، ساعد خود را نوازش می کند ، لبخند می زند.

در اینجا برای تقویت منابع بدن مفید است - برای مشاهده احساسات گرما ، آرامش ، امنیت و تغییر آنها.

خلق و خوی بیمار در طول جلسه به طور چشمگیری تغییر کرد: از سردرگمی ، افسردگی ، او از احساس امنیت به شادی آرام و سپس با افزایش وضعیت منابع ، به احساس آرامش و آمادگی برای مبارزه منتقل شد.

اکنون به مرحله پردازش معنایی می رویم. نکته این است که از دست دادن یک رابطه معنادار اغلب توانایی اعتماد به دیگری را مسدود می کند.

در مورد ما ، بیمار به طور ناموفق سعی می کند داستان خود را با همسر اول خود "بازپخش" کند ، در واقع "متوجه نمی شود" که او در زمان دیگری ، در مکانی متفاوت ، با شخص دیگری زندگی می کند. او همیشه در تنش است ، سعی می کند "کنترل خود را حفظ کند" ، "خود را در معرض ضربه قرار ندهد ، زیرا اعتماد کردن دردناک است."

وظیفه ما این بود که این مجموعه احساسات را نسبت به دو فرد کاملاً متفاوت از هم جدا کنیم - مجموعه ای که عشق ، ترس ، نفرت ، کینه ، بی اعتمادی و امید با هم آمیخته است.

در اینجا می توانید از تکنیک ردیابی احساسات در بدن - از جمله احساسات دردناک استفاده کنید.

استفاده از تکنیک ردیابی حرکت بسیار مهم است.

حرکات می توانند هر چیزی باشند - دفاعی ، کشتی ، حرکات انجماد. در مورد ما ، لرزش در دستها با فشار دادن مشتها و یک سری ضربات در پشت صندلی جایگزین شد.

تجاوز جمع شده اما محقق نشده است. پس از یک سری ضربات ، احساس آرامش ، آرامش و آرامش به وجود آمد.

فهمید که داستان با شوهر سابق گذشته است و رابطه باید با شخص دیگری ایجاد شود. بلافاصله احساس آرامش و خستگی شد … دردهای بدنی از بین رفت. احساس گرما در سراسر بدن وجود داشت.

در جریان کارهای بعدی ، تصویر جدیدی ظاهر شد. درد قفسه سینه به عنوان یک تابوت توصیف شد که حاوی چیز بسیار مهمی است. آنقدر مهم است که باز کردن آن ترسناک است.

Image
Image

- به جعبه نگاه کنید. او الان کجاست؟ - همه چیز در یک مکان ، در قفسه سینه است. او زیباست ، پیر است. و بسیار سخت. فشار می دهد. - با دقت به او نگاه کنید ، عجله نکنید. با جعبه چه خبر است؟ من از نگاه کردن به آن می ترسم … اینجا درب به خودی خود باز می شود … یک تیغ وجود دارد … من می ترسم … تیز است …

بیمار ساعد خود را نوازش می کند ، روی صندلی جمع می شود ، در گوشه ، پاهایش را می کشد ، زانوها را محکم می چسباند …

Image
Image

- شما چه می خواهید انجام دهید؟ - این تصویر را دور بیندازید … این تیغه زنگ زده و خطرناک … با یک اشاره ، او نشان می دهد که چگونه جعبه را به همراه محتویات آن از خود دور می اندازد. - این حرکت را ادامه دهید ، پرتاب را از خود ادامه دهید

حرکت پرتاب به زودی به یک حرکت ضربه ای تبدیل می شود. ضربات با فریادهایی همراه است: "اینجا هستید!" "روی!" "هرگز به من دست نزن!"

پس از آن احساس آرامش و آرامش به وجود آمد. این مشخصه است که اغلب بیماران حتی نمی دانند که چنین جعبه هایی با تیغ چقدر و چه نوع احساساتی را حفظ می کنند.

به این ترتیب حرکت قطع شده حفاظت واکنش نشان داد و تکمیل شد - گرما را در بدن ، احساس آرامش ، آرامش و (!) فرصتی برای دفاع از خود می دهد.

در اینجا ، با اجازه بیمار ، گزیده ای از کار آمده است. درمان هنوز تکمیل نشده است. اما آنچه قبلاً به دست آمده است: احساس اضطراب عمومی ناپدید شده است ، حق دفاع از خود به دست آمده است ، رابطه با شوهر سابق به پایان رسیده است ، تظاهرات جسمانی از بین رفته است - سردرد ، درد قفسه سینه.

توصیه شده: