2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
… هر از گاهی لزوماً کسی در ساعت مقرر حاضر نمی شود.
شخصی با یک تماس یا نامه ، قرار ملاقات را لغو می کند. عذرخواهی می کند. تجربه کردن.
کسی از درمان فرار می کند ، مانند فرار از شخص نامعلوم. مخفیانه ، بدون گذاشتن آدرس ، تلفن را خاموش کنید.
هم آنها و هم دیگران فکر می کنند که اگر نیایند ، من را شگفت زده خواهد کرد ، و بنابراین کسی عذرخواهی می کند و احساس گناه می کند ، در حالی که کسی آنقدر شرم دارد که حتی قدرت عذرخواهی نیز ندارد.
در واقع ، وقتی آنها می آیند من را شگفت زده می کند. این واقعیت که فردی وارد درمان می شود به همراه تحسین مرا تحسین می کند.
چرا؟ چون خیلی سخت است.
وقتی فردی وارد درمان می شود ، آسیب پذیری را انتخاب می کند. او تصمیم می گیرد که از درد خود دوری نکند ، بلکه به سمت آن حرکت کند. تصمیم می گیرد بسیاری از عدم قطعیت ها را تحمل کند ، که عذاب آور است.
بیمار من با آنچه غیرقابل تصور است موافق است - شاید اشتباه کند. شاید او باید عذرخواهی کند. به کسانی که اصلاً عذرخواهی به آنها آموزش نداده بود: به عنوان مثال ، از فرزند خود. یا جلوی بدن شما.
یک شخص حتی با چیزهای غیر قابل تصوری موافق است - شاید حق با او باشد! اینکه او باید یاد بگیرد که برای خودش بایستد. یا چیزی را تغییر دهید - ازدواج ، دوستی ، نحوه برقراری ارتباط با خود. در صحرا بمانید ، ترس و سرما را تحمل کنید ، عزاداری کنید که به واقعیت نپیوسته است.
بیماران من اغلب غافل از این هستند که این چیزی نیست که آنها انتظار داشتند. در مورد تغییرات وزن نیست. نه در مورد حجم توده عضلانی. نه در مورد اینکه آیا او باید به یک آرایشگر برود یا موهای خود را کوتاه کند. و در مورد جستجوی حرفه. در جستجوی عشق. افراد همفکر خود را جستجو کنید. به دنبال کسانی باشید که دوست دارم آنچه را که برای شما اتفاق می افتد به اشتراک بگذارم.
همه اینها فرد را در وضعیتی به طرز هیجانی نامعلوم قرار می دهد ، که در مورد آن اصلاً چیزی نمی فهمد ، به جز این که شاید بهتر از زمان حال باشد.
می ترساند.
و علاوه بر این ، شخص باید هزینه آن را بپردازد.
اطرافیان برای خرید یک مانتو شیک پول می پردازند. یا به سینما بروید. یا به رستوران بروید. یا به تعطیلات بروید. در فرهنگ ما ، مردم برای چیزهایی که آنها را از دردی که دارند تجربه می کنند ، پرداخت می کنند.
و بیمار در روان درمانی هزینه می پردازد تا ببیند همه از چه چیزی رویگردان هستند. هزینه می کند تا بر دردی که او تجربه می کند تمرکز کند. این بسیار ارزشمند است که بپذیرید یک کت فانتزی احساسات غیرقانونی را کاهش نمی دهد و یک فیلم هالیوودی به شما نمی گوید که چگونه با روابط سمی برخورد کنید. هزینه ای را برای تعطیلات خارج از منطقه راحتی خود پرداخت می کند. از مکانی که در آن احساس اطمینان و امنیت می کند - تا منطقه ای پر از آثار باستانی که لمس آنها می تواند کشنده باشد.
فقط شجاعت لازم را تصور کنید!
من این متن را برای بیمارانم - در گذشته ، حال و آینده - می نویسم تا بگویم: من شجاعت شما را تحسین می کنم. قدرت شما. تمایل شما به ریسک و تغییر. توانایی شما در ارائه خود همانطور که هستید. و اعتماد شما به من
شما از تغذیه با خودشیفتگی جهانی خودداری می کنید: یک شغل خوب پیدا کنید ، یک ماشین گران قیمت بخرید ، بدن خود را تنظیم کنید ، در شبکه های اجتماعی به دنیا در مورد آن بگویید - دوست داشتنها برای مدتی شما را از وحشت وجودی منحرف می کند. و وقتی دوباره ضربه زد ، بیشتر تمرین کنید ، درآمد بیشتری کسب کنید ، ماشین را عوض کنید ، مسیر را تا نقطه تعطیلات طولانی کنید. این کار را تکرار کنید تا بمیرید.
شما متفاوت هستید.
در فرهنگی که بر اساس اجتناب دقیق از هرگونه درد احساسی بنا شده است ، شما زاهدان هستید. شما انرژی اعتراض هستید. و اثبات زنده این است که بشریت امید دارد.
او در کسانی است که خود را برای تغییر زندگی خود به خطر می اندازند.
S. Bronnikova
توصیه شده:
کراوات با قیچی بریده نمی شود. روان درمانگر یادداشت می کند
نویسنده: النا گوسکووا منبع: گاهی اوقات اتفاق می افتاد که با شروع کار روان درمانی ، گفتگوکنندگان من می گفتند که با یک روانشناس دیگر "همه اینها را قبلاً انجام داده اند: آنها با قیچی روابط خود را قطع کردند - هیچ چیز تغییر نکرد ، تصاویر خیالی ، رنگ ، شکل آنها تغییر کرد ، سوختند ، سپس هیچ تغییری نکردند.
خوب ، خودت را دوست داشته باش ، آشغال! روان درمانگر یادداشت می کند
شما می دانید که مردم اغلب با درخواست "من باید خودم را دوست داشته باشم" تماس می گیرند. همراه با افزایش عزت نفس ، پربازدیدترین موضوع. به زودی یک تابلو روی درب نصب می کنم که می گوید: "عزت نفس در اینجا دوباره به دست می آید". آیا فکر می کنید آنها واقعاً می خواهند خود را همانطور که هستند دوست داشته باشند؟ هیچ چیز از این دست.
عاشق شبح. روان درمانگر یادداشت می کند
صد سال است که صورتت را ندیده ام تو را در آغوش نگرفت در چشمان تو منعکس نشد ، از سفیدی ذهن س questionsال نکرد ، من به گرمای زانوهای تو دست نزدم … یک زن صد سال است که منتظر من است من و او مثل دو سیب دور هم جمع شده بودیم روی شاخه سیب ، و سپس از درخت افتاد و غلتید … و بین ما زمان صد سال است ، جاده صد سال قدمت دارد ، و در نیمه تاریکی I آن زن همه جا دنبال اثری می گردم صد سال است که به دنبال آن هستم صد سال دنبالش می دویدم … ناظم حکمت راس
"چرا مرا ترک نکردی؟!" روان درمانگر یادداشت می کند
من و همسرم 8 سال است که با هم نخوابیده ایم. - او گفت که به درون یخ پرش کرد. تقریبا از آستانه در. ظاهراً زمان زیادی طول کشید تا آماده آمدن شد. اتفاق می افتد. قد بلند ، لاغر ، حدود پنجاه سال ، ورزشکار ، با مهر پاک نشدنی از هوش روی صورتش. تاریخ ، به احتمال زیاد با تکنولوژی بالا ، تنیس ، دوچرخه سواری یا اسکی در سراشیبی.
روان درمانی یک روان درمانگر ، یا اینکه چرا روان درمانی طولانی مدت با یک درمانگر همیشه م Moreثرتر است
مقاله ای در مورد اینکه اگر هرکسی روانشناس خاص خود را داشته باشد چه عالی خواهد بود! من فقط می خواهم افکار خود را به اشتراک بگذارم. من فکر می کنم که جهان آرام تر خواهد بود ، اگر هرکسی روانشناس خود را داشته باشد ، اضطراب در ما کمتر خواهد بود.