کراوات با قیچی بریده نمی شود. روان درمانگر یادداشت می کند

فهرست مطالب:

تصویری: کراوات با قیچی بریده نمی شود. روان درمانگر یادداشت می کند

تصویری: کراوات با قیچی بریده نمی شود. روان درمانگر یادداشت می کند
تصویری: روان درمانی - افسردگی خود را درمان کنید 2024, ممکن است
کراوات با قیچی بریده نمی شود. روان درمانگر یادداشت می کند
کراوات با قیچی بریده نمی شود. روان درمانگر یادداشت می کند
Anonim

نویسنده: النا گوسکووا منبع:

گاهی اوقات اتفاق می افتاد که با شروع کار روان درمانی ، گفتگوکنندگان من می گفتند که با یک روانشناس دیگر همه اینها را قبلاً انجام داده اند: آنها با قیچی روابط خود را قطع کردند - هیچ چیز تغییر نکرد ، تصاویر خیالی ، رنگ ، شکل آنها تغییر کرد ، سوختند ، سپس هیچ تغییری نکردند.

باید توضیح می دادم که حالا ما همه چیز را متفاوت انجام می دهیم. و البته بدون هیچ گونه خشونتی بر روی تصاویر داخلی. بدون برش ، سوزاندن ، انفجار ، بدون هیچ گونه ویرانی. در عوض - یک تغییر صاف ، با در نظر گرفتن تمام قوانین.

مقاله من برای کسانی که در تصویر درمانی ، برنامه ریزی عصبی یکپارچه و غیره مشغول هستند مفید خواهد بود. از آنجایی که همه این درمانها با جلوه های ناخودآگاه کار می کنند ، درک نحوه ایجاد هرگونه تغییر دوستدار محیط زیست و حداکثر سود برای فرد بسیار مهم است.

قانون اساسی که باید رعایت شود: هر تصویری از ناخودآگاه که در فرد ایجاد می شود به دلیلی ظاهر نشده است. از نظر حماسی ، کل زندگی یک فرد او را به این واقعیت رساند که در اینجا و اکنون در این لحظه او این تصویر را بیرون آورده ، آن را بررسی کرده و نتیجه گیری کرده است. شاید این تصویر یک آجر کوچک باشد ، شاید سنگ بنای بزرگ یک "ساختمان زندگی" بزرگ از ناخودآگاه (یک آجر یا چیزی بزرگتر - درک با تجربه به دست می آید) ، اما شما باید با دقت به آن نگاه کنید ، و فقط سپس تصمیم بگیرید که چه کاری انجام دهید با آن چگونه آن را تغییر دهید

اگر به طبقه بندی تصاویری نزدیک شویم که با آنها می توان بدون پشیمانی فوراً خداحافظی کرد یا در هیچ موردی (و غیرممکن است) خداحافظی فوری ، آنگاه می توان تمام تصاویری را که بوجود می آید به موارد و قسمت ها تقسیم کرد.

اجزاء "تشکیلاتی" در ناخودآگاه ما هستند که در آنجا معرفی شده ، در آنجا مستقر شده اند و هیچ سودی ندارند.

بخشها (واحدهای مستقل آگاهی / کوچکترین آگاهی / واحدهای آگاهی / زیر شخصیتی / هر چه آنها را نام ببرند) "تشکیلاتی" در ناخودآگاه هستند که عملکرد مثبتی دارند.

نمونه ای از موارد شامل باورها ، دستورات والدین است.

به عنوان مثال ، اعتقاد "من 30 ساله هستم ، هرگز با مرد خود ملاقات نمی کنم ، زیرا من در حال حاضر بسیار پیر شده ام" اعتقادی است که می توان آن را تجسم کرد و از خود بیرون کشید: "این نوعی لکه خاکستری است که در آن نشسته است سرم." این لکه را می توان از نزدیک مورد بررسی قرار داد و فهمید که آیا این لکه متقاعد کننده فایده ای برای فرد دارد. به احتمال زیاد نه. و این نقطه یا می تواند از محدوده جغرافیای روانی شما خارج شود ، یا (از طریق "جعبه تبدیل باورها") به چیزی دلپذیرتر تبدیل شود ، به عنوان مثال ، "من 30 ساله هستم ، و این سن فوق العاده ای است ، فقط زمان ملاقات با مرد من است. "… اینها انواع لکه ها ، بادکنک ها ، ابرها و غیره هستند. شما می توانید رنگ را تغییر دهید ، منابع را به راحتی و با آرامش اضافه کنید. آنها به راحتی دگرگون می شوند ، زیرا انرژی خالص و بدون ارتباط هستند که می توانند به دلخواه تغییر شکل دهند.

پس از چنین تغییر / خروج یک باور ، من همیشه بارها می پرسم: "آیا مطمئن هستید که می توانید از این باور جدا شوید ، آن را تغییر دهید؟ درست است؟ این محکومیت نمی خواهد به شما بازگردد / آیا مطمئن هستید که نمی خواهید آن را برگردانید؟ " چنین شفاف سازی واضحی از احساسات فرد به بیمار و درمانگر این امکان را می دهد که متقاعد شوند که موضوع با این باور بسته شده است. و این بسیار مهم است که بدانید! زیرا اگر تصاویر به طور کلی نمی خواهند تغییر شکل دهند ، باز می گردند ، فرد نمی خواهد از چیزی جدا شود ، پس این تصویر عملکرد مثبتی دارد و تا زمانی که این عملکرد را مشخص نکنید و آن را در جای دیگری دریافت کنید ، نمی توانید امتحان کنید با قسمت تصویر / تبدیل بنابراین نحوه کار با قطعات را ببینید.

همانطور که در بالا نوشتم ، قطعات تصاویر داخلی هستند ، انرژی درونی که عملکرد مثبتی دارند ، حتی اگر عملکرد منفی نیز داشته باشند.

به عنوان مثال ، فردی می خواهد با تحریک پذیری کنار رود.تجسم تحریک پذیری فرض کنید این یک توپ است که از آتش می سوزد. به منظور آزمایش ، بیایید سعی کنیم این توپ را از شخص دور کنیم. فرد احساس ناراحتی شدید و عصیان داخلی می کند. س toال از او: "عملکرد مثبت تحریک پذیری چیست؟" به عنوان مثال ، پاسخ "محافظت در برابر استرس مربوط به فلان شخص" خواهد بود. سپس به کار روی رابطه با این شخص ادامه می دهیم. و در حالی که تحریک پذیری را کنار می گذاریم ، به آن باز می گردیم. کاملا محتمل است که پس از تمام کارها (و زنجیره می تواند به مدت طولانی باز شود!) ، تحریک پذیری به خودی خود ناپدید می شود ، زیرا نیازی به آن نخواهد بود. هرگز نمی توان به سادگی عصبانیت را از خود دور کرد تا زمانی که از عملکرد مثبتی که بر عهده دارد رها شد.

یک مثال با "بخشهای بزرگتر" - شخصیتها و هویتهای فرعی. ما خواهیم فهمید که چه کسی مسئول شرمساری است (به کسانی که INP را تمرین می کنند توجه داشته باشید ، اگر هنگام پاسخ به این سوال که بدن شما به نظر شما شرم شما نشسته است ، آن فرد می گوید که شرم در همه جا وجود دارد ، پس شما می توانید با خیال راحت بخواهید شخصی را از جایی که او ایستاده / نشسته است دور کنید ، تا کسی که پاسخگوی شرمندگی است باقی بماند. بخشی یا زیر بخشی وجود نخواهد داشت ، زیر شخصیتی یا هویتی وجود خواهد داشت) این تصویر یک زن ناراضی است که خم شده است. ما با تصویر طوری کار می کنیم که شانه های زن صاف شود ، او می درخشد. تکنولوژی زیادی وجود دارد. ما هرگز نمی توانیم زنی را به جایی خارج از جغرافیای روانی خود بفرستیم. ناخودآگاه ، مردم قسمتهایی را به آنچه ما "سایه" می نامیم ارسال می کنند ، اما آنها هنوز از آنجا خارج شده و خود را یادآور می شوند و بهترین کاری که می توانید برای خود انجام دهید این است که تمام قسمت های دردناک خود را بیرون آورده و کار با آنها را شروع کنید.

اگر قسمتی که به زیر نور کشیده می شود دارای ظاهری کابوس آور و وحشتناک باشد (مارها ، شیاطین ، افراد با ظاهر ترسناک) ، ما حداقل سه کار را انجام می دهیم (سه امتیاز از شش مورد کووالف): ما می گوییم آن را قبول داریم (بخش) ، ما از عملکرد مثبت (با روشن کردن آن) تشکر می کنیم ، تعظیم می کنیم (آشتی ، پذیرش ، قدردانی - همه به یکباره). و سپس ما در حال حاضر مشاهده می کنیم - احتمال زیاد در تغییر ظاهر قسمت وجود دارد و می توانید با آن کار کنید. اگر ما چیزی را تغییر ندهیم ، در حال انجام کارهای دیگر هستیم ، اما این در حال حاضر برای متخصصان برنامه ریزی عصبی یکپارچه است. بدون اسلحه ، منفجر ، تخریب قطعات. این بار کار نخواهد کرد. مبارزه بخش را بیشتر تقویت می کند ، این دو است.

بعد ، با توجه به قطع روابط با قیچی.

اغلب اوقات ، افرادی که از هم جدا می شوند ، رابطه ای نامرئی با کسی که با او جدا شده است احساس می کنند. این در زندگی بسیار مخرب است. در صورت وجود ارتباط با زن قبلی ، ملاقات با یک زن / مرد دشوار است.

قطع بصری کراوات با قیچی بی فایده است ، زیرا کراوات ها بازسازی می شوند. ارتباط باید به خودی خود ناپدید شود (و فرد بلافاصله آن را احساس خواهد کرد). و وقتی تعادل بین دو نفر برقرار شود از بین می رود. هیچ کس به چیزی از یکدیگر نیاز نخواهد داشت. هیچ وابستگی وجود نخواهد داشت ، هیچ تخلفی وجود نخواهد داشت. تمیز ، مانند شیشه ، مقابل یکدیگر ، و شما می توانید پراکنده ، هر یک به روش خود. فقط باید روی آن کار کنید.

من می خواهم یک مثال دیگر از اهمیت تجسم صحیح یک تصویر و کار با آن ارائه دهم.

در ملاقات ، ما با دختری کار کردیم که مادرش یک تورنیکت مخصوص استفاده کرده بود که این دختر وقتی به گفته مادرش اشتباه می کرد ، از آن استفاده کرد. وقتی به این تورنیکت می رسیم ، دختر می گوید که این تورنیکت را قبلاً به مادرش داده است با عبارت: "دیگر هرگز مرا نخواهی زد." می پرسم او چگونه این تورنیکت را دید. پاسخ این بود: "من به یاد آوردم که این تورنیکت چگونه به نظر می رسید ، آن را به صورت ذهنی از صندلی آشپزخانه که در آن آویزان بود برداشتم و به مادرم دادم." از دختر می خواهم "ببیند" اکنون این تورنیکه کجاست. با کمال تعجب ، تورنیکت روی او ادامه می یابد و اساساً در شوک روی او می چرخد. متوجه شده اید که دقیقاً بخاطر این تورنیکه است که شانه هایش تحت فشار قرار می گیرند ، تنش در بدن او ایجاد می شود. وقتی این توری مخصوص را روی سرش می گیریم و به مادر می دهیم ، شانه ها صاف می شوند ، تنفس راحت تر می شود. این قدرت ارائه دقیق است.در نسخه قبلی ، تورنیکت برداشته شده از صندلی چنین جلوه ای نداد (که قابل درک است ، تورنیکت روی صندلی وحشتناک نیست ، از پشت آویزان است و به این ترتیب در ناخودآگاه "ثبت" می شود).

توصیه شده: