2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
کار با وضعیت عاطفی مراجعه کننده از طریق روشهای هنردرمانی.
هر روانشناسی مجبور بوده با مشتریانی کار کند که در آستانه سلامت روانی هستند یا قبلاً پای خود را بالاتر از این خط قرار داده اند. آنها در یک وضعیت احساسی دشوار قرار می گیرند ، بدون ساختار صحبت می کنند (یا به دلیل وضعیت عاطفی خود نمی توانند صحبت کنند) ، در متن درخواست گم می شوند. روانشناس در این مورد در انتخاب رویکردها و تکنیک های روان درمانی به دلیل از بین رفتن اثربخشی آنها محدود است. یک انتخاب خوب در این مورد می تواند یک رویکرد هنری-درمانی باشد که در آن مراجعه کننده نیازی به ارتباط کلامی ندارد ، که در حال حاضر برای او بسیار دشوار است. بسیاری از مردم با دیدن مواد برای خلاقیت (رنگ ، پلاستین) ، با تعجب و نوستالژی متوجه می شوند که از دوران کودکی به طراحی و مدل سازی مشغول نبوده اند. این فعالیت در حال حاضر در انجمن های آنها برای آنها خوشایند است و مانند مورد زیر منبع است.
گزیده پیشنهادی از جلسه سومین ملاقات با مشتری است که تحت درمان دارویی همزمان قرار می گیرد (F 48). برای کار ، کاغذ A5 را برای آبرنگ ، برس با ضخامت های مختلف ، آبرنگ ، آب ، دستمال آماده کردم.
من پیشنهاد می کنم که مشتری در حال حاضر ، در این لحظه ، خود را در قالب یک شخص یا هر تصویر بکشد.
در سمت چپ ورق ، مشتری یک ابر می کشد: ابتدا او یک رنگ آبی تیره را انتخاب می کند ، روی آن سیاه می پوشاند ، ابر بزرگ را حتی بزرگتر می کند: "ابر. سیاه-سیاه … من حتی سیاه تر می خواهم. " او رنگ مشکی دیگری می گیرد ، بار دیگر بر روی ابر می چرخد. با برس در دست متوقف می شود. گریه تلخ. قطرات باران سیاه و بزرگ را ترسیم می کند. مدت طولانی گریه می کند: "باران می بارد".
- تا کی میتونه بره؟
- طولانی … ماهها …
من منتظر هستم تا مشتری دوباره صحبت کند.
- بعدش چی؟ - من به شما فرصت می دهم تا فکر کنید. وقتی می بینم که تصویر رسیده است ، یک صفحه خالی ارائه می دهم. - قرعه کشی.
او مبهم به برگه نگاه می کند. برس را برای مدت طولانی شستشو می دهد. رنگ آبی می گیرد. همچنین ، در سمت چپ ورق ، او همان ابر را ترسیم می کند ، اما سبک تر: "باران تمام شد. ابر به ابر تبدیل می شود."
مشتری جزئیات یک قسمت آسیب زا را از وضعیت زندگی خود می گوید. آرام به نظر می رسد.
- شادترین دوران زندگی شما چه زمانی بود؟
مشتری در مورد دوران کودکی خود به طور کلی صحبت می کند.
من یک برگه پیشنهاد می کنم: "تصویری از خود در شادترین دوران زندگی خود بکشید."
مشتری به راحتی ، به اندازه کافی سریع ، قلب را می کشاند: بزرگ - روی تمام ورق ، صورتی ، شفاف.
او با رضایت به کار نگاه می کند: "وقتی این اتفاق افتاد ، من شروع به نوشتن شعر کردم. من هرگز ننوشتم ، اما بعد از آن خطوط به تنهایی به سرم آمدند ، من فقط وقت داشتم آن را بنویسم. من آن را برای شما می خوانم. " او تلفن خود را بیرون می آورد ، شعر بسیار خوبی می خواند ، با خطوطی در مورد قلب از دست رفته ، لگدمال و لکه دار. گریه می کند ، اما نه به اندازه قبل از شروع جلسه. بعد از وقت گذاشتن به نقاشی اشاره می کنم: "اینجا قلب شماست." مشتری لبخند می زند ، نقاشی او را بررسی می کند: "تمیز کنید. کل ". او نقاشی را در دست می گیرد ، آن را تحسین می کند. از مادر می گوید ، اشاره می کند که او تقریبا 60 ساله است.
- آیا می توانید خود را در 60 سالگی تصور کنید؟ یا حتی بزرگتر ، در 70 ، 80؟
- نه ، بزرگتر - نمی توانم. در 60 سالگی می توانم.
- چه طور به نظر می رسی؟ شما کجا هستید؟ شما چه مشکلی دارید؟
- من همیشه خانه ای در کنار دریا می خواستم. سادیک من از زندگی لذت خواهم برد … گل رز پرورش دهید … و توت فرنگی.
- قرعه کشی ، - ورق سوم را می دهم.
مشتری یک توت فرنگی صورتی بزرگ با دم سبز می کشد. در نزدیکی آن یک گل رز صورتی با ساقه بلند قرار دارد. می گوید چگونه در خانه ای در ساحل دریا با خانواده اش زندگی خواهد کرد.
- همه نقاشی ها را آنطور که می خواهید مرتب کنید.
مشتری نقشه ها را به صورت عمودی به ترتیب ترسیم می کند. توجه شما را به محل قرار گرفتن دو تصویر اول در سمت چپ ورق جلب می کنم: "آیا فکر نمی کنید به نظر می رسد چیزی اینجا کم است؟"
- بله ، گویی اینجا باید چیز دیگری وجود داشته باشد. من حتی توجه نکردم!
- می خواهی نقاشی را تمام کنی؟
- بله ، - به اولین نقاشی نگاه می کند ، - در اینجا چیزی روشن می خواهید.
او یک برس می گیرد ، آن را به طور فعال در رنگ نارنجی فرو می کند. یک مستطیل نارنجی متراکم در سمت راست اولین تصویر ترسیم می کند.
- چی هست؟
- نمی دانم.
به نظر می رسد. همچنان به ایجاد یک رنگ ضخیم و متراکم ادامه می دهد.
- پرده است! به نظر می رسد این ابر را از پنجره می بینم. چنین پرده نارنجی زیبایی.
قاب تصویر را تمام می کند تا بیشتر شبیه یک پنجره شود: "اینطور بهتر است."
ابر در حال حاضر دور به نظر می رسد ، نگاه کردن به تصویر احساس گرما و راحتی می کند. عکس دوم را می گیرد: "و اینجا رنگین کمان است." رنگین کمان ، خورشید را در سمت راست تصویر ترسیم می کند. نقاشی را تحسین می کند: "بعد از باران ، رنگین کمان وجود دارد."
ما نقشه ها را ارائه می دهیم ، آنها را در نظر می گیریم ، بحث می کنیم. از مشتری در مورد سلامتی اش می پرسم. او بسیار بهتر از یک ساعت قبل به نظر می رسد ، که خود او نیز تأیید می کند. هدف جلسه محقق شده است: مشتری آرام ، جمع آوری شده است. می پرسم آیا او نقاشی ها را می گیرد یا نه. زن ابتدا آخرین نقاشی را می گیرد ، سپس تصمیم می گیرد همه چیز را بجز نقاشی اول بگیرد. او آن را قاطعانه کنار می گذارد ، آن را برعکس می کند. می گوید نمی خواهد او را ببیند. نقاشی را پاره می کنیم.
توصیه شده:
بررسی وضعیت منفی روانی. خروج به دلایل تحریک کننده
یک مشتری جدید (و نشریه با اجازه او در حال آماده شدن است) با گیجی دست هایش را بالا می اندازد: "می دانید ، پس از شش ماه درمان ، من مدت طولانی (حدود 4 ماه) در وضعیت مدبر و بالایی بودم - همه چیز حل شد ، خوب پیش رفت ، می خواستم زندگی کنم - آواز خواندم.
نیاز مراجعه کننده به نظارت بر درمانگر. مراجعه کننده مشکل - دستکاری در روان درمانی
دستکاری - اعمال نفوذ می تواند به عنوان "تحت تأثیر قرار دادن یا کنترل خودسرانه افراد دیگر به منظور دستیابی به منافع از طریق اقناع ، فریب ، اغوا ، اجبار ، القا یا گناه" تعریف شود. این اصطلاح تقریباً همیشه برای توصیف تلاش های مشتری برای کنترل رابطه استفاده می شود.
نحوه برخورد با سوء استفاده عاطفی
"چرا این کار را با من می کند؟" هرچه بیشتر در انگیزه های رفتار شخص دیگر کاوش کنیم ، بیشتر از حقیقت دور می شویم. ما با تفاسیر خودمان دست و پا می زنیم ، اشتباه می کنیم و مسیر اشتباه را ادامه می دهیم. ما درباره مرزهای مجاز در رابطه با خود آنقدر کم می دانیم که به راحتی تسلیم دستکاری و باج گیری احساسی می شویم.
روان درمانی از طرف مراجعه کننده عشق به خود
آیا تا به حال فکر کرده اید که چرا برخی افراد مانند آهن ربا جذب آنها می شوند ، شما می خواهید به آنها نگاه کنید ، می خواهید آنها را لمس کنید ، می خواهید آنها را تحسین کنید؟ و به نظر می رسد هیچ چیز خاصی در مورد آنها وجود ندارد ، و گاهی اوقات ظاهر آنها حتی می تواند عجیب و مضحک باشد ، اما شما مجذوب این افراد شده اید.
برای ترس از گرگ - به جنگل نروید. یا چه مشکلاتی در انتظار یک روانشناس است که می خواهد از طریق اینترنت به مشتریان مراجعه کند
در فرآیند آموزش ، هر روانشناس یا رواندرمانی برای حرفه ای شدن آموزش جدی می بیند. معلمان توجه زیادی به س questionsالات مربوط به نظریه و عمل دارند. همه چیز برای تبدیل شدن به یک حرفه ای واقعی سرمایه گذاری شده است. و در اینجا شما یک فارغ التحصیل هستید و می توانید واقعا کار کنید.