برخورد با وضعیت عاطفی مراجعه کننده از طریق هنر درمانی

تصویری: برخورد با وضعیت عاطفی مراجعه کننده از طریق هنر درمانی

تصویری: برخورد با وضعیت عاطفی مراجعه کننده از طریق هنر درمانی
تصویری: کارگاه شکست عاطفی - دکتر حمیدپور جلسه اول 2024, آوریل
برخورد با وضعیت عاطفی مراجعه کننده از طریق هنر درمانی
برخورد با وضعیت عاطفی مراجعه کننده از طریق هنر درمانی
Anonim

کار با وضعیت عاطفی مراجعه کننده از طریق روشهای هنردرمانی.

هر روانشناسی مجبور بوده با مشتریانی کار کند که در آستانه سلامت روانی هستند یا قبلاً پای خود را بالاتر از این خط قرار داده اند. آنها در یک وضعیت احساسی دشوار قرار می گیرند ، بدون ساختار صحبت می کنند (یا به دلیل وضعیت عاطفی خود نمی توانند صحبت کنند) ، در متن درخواست گم می شوند. روانشناس در این مورد در انتخاب رویکردها و تکنیک های روان درمانی به دلیل از بین رفتن اثربخشی آنها محدود است. یک انتخاب خوب در این مورد می تواند یک رویکرد هنری-درمانی باشد که در آن مراجعه کننده نیازی به ارتباط کلامی ندارد ، که در حال حاضر برای او بسیار دشوار است. بسیاری از مردم با دیدن مواد برای خلاقیت (رنگ ، پلاستین) ، با تعجب و نوستالژی متوجه می شوند که از دوران کودکی به طراحی و مدل سازی مشغول نبوده اند. این فعالیت در حال حاضر در انجمن های آنها برای آنها خوشایند است و مانند مورد زیر منبع است.

گزیده پیشنهادی از جلسه سومین ملاقات با مشتری است که تحت درمان دارویی همزمان قرار می گیرد (F 48). برای کار ، کاغذ A5 را برای آبرنگ ، برس با ضخامت های مختلف ، آبرنگ ، آب ، دستمال آماده کردم.

من پیشنهاد می کنم که مشتری در حال حاضر ، در این لحظه ، خود را در قالب یک شخص یا هر تصویر بکشد.

در سمت چپ ورق ، مشتری یک ابر می کشد: ابتدا او یک رنگ آبی تیره را انتخاب می کند ، روی آن سیاه می پوشاند ، ابر بزرگ را حتی بزرگتر می کند: "ابر. سیاه-سیاه … من حتی سیاه تر می خواهم. " او رنگ مشکی دیگری می گیرد ، بار دیگر بر روی ابر می چرخد. با برس در دست متوقف می شود. گریه تلخ. قطرات باران سیاه و بزرگ را ترسیم می کند. مدت طولانی گریه می کند: "باران می بارد".

Image
Image

- تا کی میتونه بره؟

- طولانی … ماهها …

من منتظر هستم تا مشتری دوباره صحبت کند.

- بعدش چی؟ - من به شما فرصت می دهم تا فکر کنید. وقتی می بینم که تصویر رسیده است ، یک صفحه خالی ارائه می دهم. - قرعه کشی.

او مبهم به برگه نگاه می کند. برس را برای مدت طولانی شستشو می دهد. رنگ آبی می گیرد. همچنین ، در سمت چپ ورق ، او همان ابر را ترسیم می کند ، اما سبک تر: "باران تمام شد. ابر به ابر تبدیل می شود."

Image
Image

مشتری جزئیات یک قسمت آسیب زا را از وضعیت زندگی خود می گوید. آرام به نظر می رسد.

- شادترین دوران زندگی شما چه زمانی بود؟

مشتری در مورد دوران کودکی خود به طور کلی صحبت می کند.

من یک برگه پیشنهاد می کنم: "تصویری از خود در شادترین دوران زندگی خود بکشید."

مشتری به راحتی ، به اندازه کافی سریع ، قلب را می کشاند: بزرگ - روی تمام ورق ، صورتی ، شفاف.

Image
Image

او با رضایت به کار نگاه می کند: "وقتی این اتفاق افتاد ، من شروع به نوشتن شعر کردم. من هرگز ننوشتم ، اما بعد از آن خطوط به تنهایی به سرم آمدند ، من فقط وقت داشتم آن را بنویسم. من آن را برای شما می خوانم. " او تلفن خود را بیرون می آورد ، شعر بسیار خوبی می خواند ، با خطوطی در مورد قلب از دست رفته ، لگدمال و لکه دار. گریه می کند ، اما نه به اندازه قبل از شروع جلسه. بعد از وقت گذاشتن به نقاشی اشاره می کنم: "اینجا قلب شماست." مشتری لبخند می زند ، نقاشی او را بررسی می کند: "تمیز کنید. کل ". او نقاشی را در دست می گیرد ، آن را تحسین می کند. از مادر می گوید ، اشاره می کند که او تقریبا 60 ساله است.

- آیا می توانید خود را در 60 سالگی تصور کنید؟ یا حتی بزرگتر ، در 70 ، 80؟

- نه ، بزرگتر - نمی توانم. در 60 سالگی می توانم.

- چه طور به نظر می رسی؟ شما کجا هستید؟ شما چه مشکلی دارید؟

- من همیشه خانه ای در کنار دریا می خواستم. سادیک من از زندگی لذت خواهم برد … گل رز پرورش دهید … و توت فرنگی.

- قرعه کشی ، - ورق سوم را می دهم.

مشتری یک توت فرنگی صورتی بزرگ با دم سبز می کشد. در نزدیکی آن یک گل رز صورتی با ساقه بلند قرار دارد. می گوید چگونه در خانه ای در ساحل دریا با خانواده اش زندگی خواهد کرد.

Image
Image

- همه نقاشی ها را آنطور که می خواهید مرتب کنید.

مشتری نقشه ها را به صورت عمودی به ترتیب ترسیم می کند. توجه شما را به محل قرار گرفتن دو تصویر اول در سمت چپ ورق جلب می کنم: "آیا فکر نمی کنید به نظر می رسد چیزی اینجا کم است؟"

- بله ، گویی اینجا باید چیز دیگری وجود داشته باشد. من حتی توجه نکردم!

- می خواهی نقاشی را تمام کنی؟

- بله ، - به اولین نقاشی نگاه می کند ، - در اینجا چیزی روشن می خواهید.

او یک برس می گیرد ، آن را به طور فعال در رنگ نارنجی فرو می کند. یک مستطیل نارنجی متراکم در سمت راست اولین تصویر ترسیم می کند.

- چی هست؟

- نمی دانم.

به نظر می رسد. همچنان به ایجاد یک رنگ ضخیم و متراکم ادامه می دهد.

- پرده است! به نظر می رسد این ابر را از پنجره می بینم. چنین پرده نارنجی زیبایی.

قاب تصویر را تمام می کند تا بیشتر شبیه یک پنجره شود: "اینطور بهتر است."

Image
Image

ابر در حال حاضر دور به نظر می رسد ، نگاه کردن به تصویر احساس گرما و راحتی می کند. عکس دوم را می گیرد: "و اینجا رنگین کمان است." رنگین کمان ، خورشید را در سمت راست تصویر ترسیم می کند. نقاشی را تحسین می کند: "بعد از باران ، رنگین کمان وجود دارد."

Image
Image

ما نقشه ها را ارائه می دهیم ، آنها را در نظر می گیریم ، بحث می کنیم. از مشتری در مورد سلامتی اش می پرسم. او بسیار بهتر از یک ساعت قبل به نظر می رسد ، که خود او نیز تأیید می کند. هدف جلسه محقق شده است: مشتری آرام ، جمع آوری شده است. می پرسم آیا او نقاشی ها را می گیرد یا نه. زن ابتدا آخرین نقاشی را می گیرد ، سپس تصمیم می گیرد همه چیز را بجز نقاشی اول بگیرد. او آن را قاطعانه کنار می گذارد ، آن را برعکس می کند. می گوید نمی خواهد او را ببیند. نقاشی را پاره می کنیم.

توصیه شده: