پنج نکته برای بهبود ازدواج بعد از 10 سال

فهرست مطالب:

تصویری: پنج نکته برای بهبود ازدواج بعد از 10 سال

تصویری: پنج نکته برای بهبود ازدواج بعد از 10 سال
تصویری: Lose Belly Fat But Don't Do These Common Exercises! (5 Minute 10 Day Challenge) 2024, ممکن است
پنج نکته برای بهبود ازدواج بعد از 10 سال
پنج نکته برای بهبود ازدواج بعد از 10 سال
Anonim

کلمه "نه" باید در رابطه ظاهر شود

برخی از زوجین می توانند به همراه قهرمانان جاناتان صفران فوئر تکرار کنند: "زندگی در اطراف ما در حال نوسان بود ، اما بین ما نیست." اگر رابطه شما سال اول نیست ، احتمالاً با چنین افکاری برخورد کرده اید: "ازدواج من خسته کننده است" ، "یک قطره اشتیاق در آن باقی نمانده است" ، "من با او احساس نزدیکی احساسی نمی کنم" ، "زندگی جنسی ما شبیه سفر به بالی است - سالی یک بار" ، "او از من قدردانی نمی کند ، اگر او از من قدردانی می کرد ، حداقل به درخواست های اولیه پاسخ می داد" ، "احساس می کنم ازدواج ما به پایان رسیده است "،" ما طوری زندگی می کنیم که انگار "By" - ما ملاقات نمی کنیم ، در مورد احساسات مانند قبل صحبت نمی کنیم. ما مانند دو غریبه در مترو هستیم که فقط در یک واگن مسافرت می کنند "،" من از همکارم در محل کار خوشم می آید ، سینه هایش متراکم تر است و چهره همسرم تغییر کرده است "،" اگر بتواند شکم خود را محکم کند. " آیا این افکار برای شما آشنا هستند؟ آیا مونولوگ داخلی مشابهی شنیده اید؟

در طول مشاوره های روانشناختی با مراجعان ، دریافتم که غلبه بر بحران 10 سال ازدواج بسیار بیشتر از آغاز زندگی خانوادگی نیازمند تلاش است.

بیایید دوره بندی زیر را در روابط اساس قرار دهیم:

  1. مردم ازدواج می کنند.
  2. آنها بچه به دنیا می آورند.
  3. آنها بسیار کار می کنند.
  4. کودکان بزرگ می شوند.
  5. بزرگ شوید و خانه را ترک کنید.

تقریباً 10 سال تا مرحله چهارم می گذرد. در این زمان ، می توانید دریابید که اشتیاق در رابطه فروکش کرده است و پرتگاه به طور نامرئی در حال گسترش است. چرا؟ در چهار مرحله اول ، به عنوان یک قاعده ، زن مشغول پول درآوردن با فرزند است. در مرحله سوم ، سوء تفاهم نیز تشدید می شود ، زیرا: الف) هر دو مشغول کار هستند. ب) هر کس مسئولیت های خود را دارد ؛ ج) کار به تدریج در حال تبدیل شدن به خانه دوم و شاید اولین خانه است. این امر از نظر احساسی همسر را بیگانه می کند و تعاملات انرژی زیادی را می گیرد. به خصوص اگر یکی از همسران بیمار شود ، این رابطه را به طور جدی تحت تأثیر قرار می دهد. تصور کنید سعی می کنید تنها با یک پا راه بروید. بار یکی از همسران به طور قابل توجهی افزایش می یابد. اگر در چهار مرحله اول هیچ کاری انجام ندهید ، پس از رسیدن به مرحله پنجم ، یک خلأ کامل پیدا می کنید. مواردی وجود دارد که همسران بر این مرحله دشوار غلبه کرده و طلاق می گیرند.

بنابراین چگونه می توانید رابطه سالم با شریک زندگی خود حفظ کنید؟

  1. نقش هایی را که در ازدواج ایفا می کنید در نظر بگیرید. نقش هر یک از شرکا در ابتدای ازدواج شکل می گیرد. انگیزه های متفاوتی برای ایجاد روابط وجود دارد: "من می خواهم به دیگری کمک کنم / از تنهایی نجات دهم" ، "من از تنهایی احساس ترس می کنم ، بنابراین نه نگفتم" … شما با چه انگیزه هایی هدایت می شدید؟ نقشهایی که در ابتدای رابطه زناشویی انتخاب می شوند شبیه حرکت قطار در ریل های مشابه است. یکبار زنی در یک مشاوره گفت: "من ناگهان متوجه شدم که عادت دارم همه کارها را برای شوهرم انجام دهم" ، و او نیز به نوبه خود عادت کرد که از همسرش انتظار ابتکار داشته باشد. در ازدواج ، هیچ نقشی به عنوان مادر برای شوهر یا پدر برای همسر وجود ندارد. به یاد داشته باشید که نقش های انتخاب شده در ابتدا همیشه در جهت مشخص درخت ازدواج شما هستند. همه چیز را روی خود نکشید. نسبت بار بین همسران باید 50/50 باشد. اگر مثلاً 90/10 باشد - خسته می شوید ، احساس خستگی ، سوزش می کنید.
  2. مشکلات دیرینه را حل کنید و یاد بگیرید که یکدیگر را ببخشید. عدم بخشش در روابط مانند ورطه ای بی ته است که با سرعت فاجعه بار رشد می کند. بخشش یک گفتگوی ناتمام است. در این صورت موقعیت در جامعه ، رفاه ، ظاهر موفقیت چیست ، اگر برقراری ارتباط برای همسران دشوار است؟ به یاد داشته باشید ، افراد خوب اشتباهات کمتری مرتکب نمی شوند - آنها فقط می دانند چگونه عذرخواهی کنند.
  3. شروع به گذراندن وقت با هم ، اشتراک علایق کنید. برای یک رابطه هماهنگ ، مشارکت متقابل و فعال در ارتباطات مورد نیاز است. با هم کاری کنید. حداقل - برای پیاده روی و گپ زدن با هم. اگر از مشکلات روابط جلوگیری می کنید ، از حل مشکل اجتناب می کنید.با خیال راحت در مورد احساسات خود صحبت کنید: در مورد آنچه در رابطه خود نمی پسندید ، در مورد درگیری هایی که بیشتر و بیشتر اتفاق می افتد ، در مورد این واقعیت که رابطه جنسی برای شما لذت بخش است ، و شاید شما هرگز اعتراف نکرده اید ارگاسم را تجربه کرد - و باید در مورد آن کاری انجام داد. الگو را به خاطر بسپارید: اگر زمان کمتری را با همسرتان بگذرانید ، زمان بیشتری را با همکاران خود در محل کار ، سفرها و آموزشها به طور دقیق شروع خواهید کرد.
  4. حداقل سه بار در روز با همسرتان در مورد احساس خود صحبت کنید. من در مورد چه چیزی صحبت می کنم؟ با گذشت زمان ، ما عادت می کنیم آنچه را که دیگران دوست دارند از ما بشنوند ، بیان کنیم. دلیل آن ترس از شنیدن فریاد همسر یا آزردن همسر است؛ ترس از اعتراف به اینکه چندین سال است خودم را گم کرده ام. این رفتار باعث ایجاد بسیاری از ترس ها و نگرانی ها می شود ، حملات وحشت غیر معمول نیست. حقیقت را در مورد احساسات خود به یکدیگر بگویید. اگر دوست ندارید کاری را که به شما پیشنهاد می شود انجام دهید ، در مورد آن به من بگویید. کلمه "نه" باید در رابطه ظاهر شود. این که همیشه بگویید "بله" به این معناست که با جریان پیش بروید ، بدون رضایت درونی تصمیم خود را بگیرید.
  5. نیازهای یکدیگر را برآورده سازید. گوش بده. بررسی کنید که آیا یکدیگر را درست درک کرده اید یا خیر. هر روز از خود سالی بپرسید: آیا من نیازهای همسر / شوهرم را می دانم. آیا می توانم علنی در مورد نیازها صحبت کنم؟ آخرین درخواستی که دادید چه بود؟ کی بود؟ همسرتان سه ماه است که در مورد چه چیزی صحبت می کند و شما آن را به فردا موکول می کنید؟

اگر شروع به انجام این نکات به عنوان تکلیف کنید ، به رابطه ای با کیفیت خواهید رسید که تا سالهای ازدواج شما دوام خواهد داشت. اجازه دهید کلمات رمان فوئر در اینجا من را به شما یادآوری کنم ، که زندگی خانواده ای را توصیف می کند که در آن رابطه شروع به فروپاشی کرد: "تنها راه نگه داشتن چیزی در نزدیکی نگه داشتن آن است. چسبیدن. مانند یعقوب فرشته به زمین بخورید و نگذارید فرار کند. چیزی که دیگر با آن مبارزه نمی کنید ، آن را از دست می دهید. عشق آرامش نیست. عشق یک مبارزه است."

توصیه شده: